شوخیِ بیمزه ژنرال با اهالی فوتبال/ بهترین تیم ملی تاریخِ ایران نسل فعلی است؟
امیر قلعهنویی این روزها یکتنه مقابل هجمههای سنگین منتقدان خود قرار گرفته است و به جای قبول کردن نقاط ضعیف تیم ملی، تمامی گلایهها و انتقادات وارده را که اکثر آنها نیز دور از منطق نیستند را مغرضانه میداند.
قلعهنویی و حامیانش در فدراسیون فوتبال با بیان اینکه بهترین درصد پیروزی را بین تمام سرمربیان تاریخ تیم ملی فوتبال ایران دارد، سعی بر مساعد نشان دادن شرایط تیم ملی دارند.
اینکه تیم ملی موفق به کسب آمار و پیروزیهایی شده، قابل انکار نیست و هر ایرانی به این موضوع افتخار میکند، اما اینکه قلعهنویی از قبلِ شروع جام جهانی گارد گرفته و پیروزی مقابل تیمهای سطح دو و سه آسیا را موفقیت میداند، معضلی بزرگ برای فوتبال ایران است.
قطعاً درصد و آمار پیروزیهای ایران را باید مقابل قدرتهای جهانی فوتبال ارزیابی کرد و پیروزیهای نفسگیر و بعضاً دشوار تیم ملی مقابل کشورهایی مانند کره شمالی یا ازبکستان و قرقیزستان را نمیتوان ملاک بهترینِ تاریخ بودن قرار داد!
اگر ذهنیت قلعهنویی توجه به آمار و ارقام شیرینی باشد که هیچ دستاوردی برای فوتبال ملی ایران ندارد، قطعاً تیم ملی در جام جهانی راه به جایی نخواهد برد. تیم ملی فوتبال که با سلام و صلوات موفق به پیروزی مقابل کره شمالی شد از بالا بودن میانگین سنی رنج میبرد! موضوعی که قلعهنویی سعی در انکار آن دارد. مدافعان تیم ملی مسن و بدون کارایی لازم هستند و موتور تهاجمی تیم ملی را با اختلال روبرو کردهاند.
دعوت نمایشی از جوانان برای سکونشینی
با وجود اینکه لیستهای دعوتی تیم ملی فوتبال بعد از جام ملتهای آسیا، جوانتر شده و میانگین سنی پایین آمده، اما تیمی که بازیها را آغاز کرده فاصله سنی چشمگیری با لیست اعلامشده دارد و قلعهنویی بیشتر از اینکه از جوانان استفاده کند آنها را به صورت دکوری به تیم ملی دعوت کرده است! چه علتی وجود دارد که شجاع خلیلزاده با نزدیک به ۳۶ سال سن در تیم ملی توپ بزند در حالی که ۲ سال به جام جهانی باقی مانده و به احتمال فراوان این بازیکن در این تورنمنت حضور نخواهد داشت!
امیر قلعهنویی این موضوع را فراموش کرده که بازیهای مقدماتی مقابل رقبای ضعیف را به چشم بازیهای تمرینی و میدان دادن به بازیکنان جوان برای حضوری موفق در جام جهانی نگاه میکنند وگرنه با این حساب اگر قرار بود مربیان سابق نیز دست به ریسک نزنند و تمام بازیکنان مسن فوتبال ایران را دعوت کنند، قطعاً درصد پیروزی همین بود البته دیگر تیم ملی به این سختی بازیها را نمیبرد و پیروزیها راحتتر بود.
بررسیهای بهعملآمده و آماری از تیم ملی فوتبال ایران در ۶ لیستِ جام ملتهای آسیا، لیست ماههای فروردین، خرداد، شهریور، مهر و آبان ۱۴۰۳ نشان میدهد میانگین سنیِ تیم ملی در این ۶ لیست به ترتیب ۲۹، ۲۷، ۲۷.۱۵، ۲۸، ۲۷.۹ و ۲۸ سال است. این یعنی میانگین سنی آخرین لیست تیم ملی با لیست جام ملتها فقط تفاوت یکساله دارد و هیچگونه سیر نزولی در کاهش میانگین سنی را شاهد نیستیم.
علاوه بر آن همچنان همان بازیکنان سابق و همان مدافعان مسن همانند کنعانی، چشمی و خلیلزاده به کار گرفته میشوند و ذرهای فرصت به بازیکنان جوان و آیندهدار لیگ برتر نمیرسد؛ مگر در دقایق پایانی بازی!
بنابراین امیر قلعهنویی جوانگرایی در تیم ملی را کاملاً وارونه نشان میدهد و مشخص نیست مقصود سرمربی ایران از جوانگرایی چیست؟ حتی مشاهده شد فدراسیون فوتبال از قولِ فوتبالیستهای جوان تیم ملی مصاحبههای تعریفی و تمجیدی از قلعهنویی منتشر میکند که تاکنون سابقه نداشته و سرمربی تیم ملی به همان بازیکنان هم میدان نداده که اوج طنز است.
آمار ژنرال مقابل آمار حقیقی
سرمربی تیم ملی تا زمانی که به امثال امیرحسین حسینزاده، سعید سحرخیزان، اللهیار صیادمنش و ... میدان ندهد و همچنان همان بازیکنان زمان کیروش را بازی دهد نمیتوان آینده خوبی برای تیم ملی در جام جهانی متصور بود زیرا قطعاً این بازیکنان تا آن موقع از تیم ملی بازنشست شدهاند!
سرمربی تیم ملی در دیگر صحبتهای خود حرف از فوتبال هجومی و مالکانه زد، اما بررسی آمار مالکیت و موقعیتهای تیم ملی در بازیهای مختلف نشان میدهد، آماری که قلعهنویی به آن نگاه میکند گویا متفاوت با دیگر آمار مستطیل سبز است! تیم ملی در بازی مقابل کره شمالی خیلی شانس آورد که به لطف اخراج خلیلزاده ۴ بر ۳ بازنده نشد و توپهای کرهایها یا به طور خطرناک از کنار دروازه رد شد یا به تیرک دروازه اصابت کرد وگرنه نتیجه ۳ بر ۲ به نفع تیم ملی نمیشد. مشخص نیست این فوتبال چه نوع فوتبال هجومیست که تیم ملی نمیتواند در بازیهای خود حتی کلینشیت کند!
قلعهنویی بازنده بزرگ نیمه مربیان
تیم ملی تحت هدایت قلعهنویی در نیمههای دوم چیزی نزدیک به فاجعه است و سرمربی تیم ملی، نیمه مربیان را در هر بازی به شکل عجیبی از دست میدهد. نمایش تیم ملی در غالب بازیها در نیمه نخست قابل قبول و چشمگیر بوده اما به یکباره از یک تیم خوب تبدیل به یک تیم دسته سومی میشود! موضوعی که صدای تمامی کارشناسان را درآورده اما قلعهنویی به جای توجه به انتقادات و اصلاح تاکتیکهای خود این صحبتها را مغرضانه میداند، در حالی که فراموش کرده خودش در زمانهای مختلف مثل دوره کیروش یکی از منتقدان جدی او بود گرچه آن موقع خودش را دلسوز میدانست و منتقدان کنونی را مغرض!
انتهای پیام/