سید میلاد موسوی حق شناس: تعریف نسبت کودکان با فضای مجازی یکی از مهمترین مسائل فرهنگی کشور است/ مریم محبی: حداقل یک روز در ماه تلفن همراه خود را خاموش کنید و در دسترس نباشید
خبرگزاری میزان - نشست ۱۶۸ از سلسله نشستهای ماهانه فرهنگ مهدوی با موضوع «اینترنت و تجربههای کودکان و مدیریت کودک در رسانهها آنلاین» با حضور پژوهشگران رسانه و ارتباطات، سیّد میلاد موسوی حقشناس و مریم محبّی با مقدمه محمّدپویا قاسمی در تاریخ ۲۴ آبان ماه ۱۴۰۳ در سالن سوره حوزة هنری همزمان با ایّام سوگواری شهادت مظلومانه بانوی دوسرا فاطمه زهرا (س) برگزار شد.
محمّدپویا قاسمی کارشناس حوزة رسانههای دیجیتال در دیباچه این نشست، ضرورت طرح موضوع «مدیریت مصرف کودکان در فضای مجازی» را چنین توصیف کرد:
«آنچه امروز با آن مواجه هستیم، نسبت تعریف نشدهای با فضای مجازی است که ما به عنوان والد و همچنین مسئولان کشور، هیچ برنامة نظاممندی در خصوص مدیریت این تعامل نداشته و ارائه نکردهایم و فرآیند جامعه پذیری کودکان به این رسانهها تفویض شده است، آن هم در حالی که این رسانهها برای جامعه پذیری طراحی نشدهاند.»
پژوهشگر رسانه با بیان اینکه در ابتدای ورود رسانههای مجازی از سوی دانشگاهها و فضاهای آکادمیک استقبال و تعاریف ستایشآمیزی صورت گرفت، افزود که این رویکرد آکنده با شگفتی به علّت مواجهه با پنجرهای جدید و عرصهای نو در رسانههای نوین پدید آمد، سبب شد که آسیبها و مضرات این حوزه دیر دیده شود و رفتهرفته با بروز آسیبهای نوپدید، که حاصل نوآوری کاربران در استفاده رسانه نوین بود، مسئولان و فرهنگیان به فکر راهکارهایی برای مقابله با خطرات نوپدید افتادند.
قاسمی با تاکید بر اینکه گذار دیجیتال با وقوع پاندمی کرونا تسریع شد و تعاملات خانوادگی به صورت تماس تصویری درآمد، نوهنجارهای وضع شد که تا پیش از آن بی سابقه بود و یادآور شد: با وقوع کرونا مرز بین دنیای واقعی و فضای مجازی محو شد و عاقبت کودکان و بزرگسالان به نوعی «وحدت با فضای دیجیتال» رسیدند.
«نسل z و موالید سال ۱۴۰۰ به بعد، بخش زیادی از ساعاتشان با گوشی همراه میگذرد. این موضوع ضرورت مواجهه مسئله محور با بحث والدگری و فضای مجازی را دو چندان میکند.»
در ادامة این نشست، میلاد موسوی حقشناس مترجم و مولف کتاب «تجربههای کودکی در محیط آنلاین» ضمن مرور انواع نظارت و معانی آن، گفت: «کسی که امروز در خصوص کودکان و نوجوانان و کنترل رسانهای آنان دغدغهمند و به دنبال راهکار است، باید گفت که مسئلهشناس فرهنگی بسیار قابلی است.»
و، امّا دربارة معنای نظارت: نظارت، نگاه توأم با تأمّل و به معنای آگاهی و اطلاع از آنچه در حال وقوع است. «کنترل» معمولاً به شکل عملی نظارت میگویند که ناظر به شیوهها و وسایل و تدابیر در تحقّق اهداف نظارتی است.
نویسنده حوزه رسانه نظارت را به دو نوع «نظارت استطلاعی» (در آن حقّ اقدام عمل وجود ندارد و نظارتی غیرفعال است) و «نظارت مؤثر» تقسیم کرد. ایشان افزود: «نظارت مؤثّر همراه با حقّ دخالت و تصمیمگیری است و نظارتی فعال به شمار میرود که ناظر به عنوان مجری و ضابط، علاوه بر کنترل، حقّ دخالت نیز دارد.»
موسوی حقشناس نظارت را بر اساس زمان نظارت به سه گونه تقسیم کرد: «پیشینی یا آیندهنگر» (دارای جنبههای پیشگیرانه)، «پسینی» (ناظر بر نتیجة کار) و «روندگرا» (نظارتی مستمر که فرآیند عمل را در نظر میگیرد.)
وی نظارت سازمانی و شغلی را متفاوت از نظارت والدین دانست و اذعان داشت: «بحث مراقبت، سرپرستی، تعامل و صمیمیت را در نظارت سازمانی نداریم؛ ولی در حوزههای تربیتی و والدگری این مفاهیم پیوند عمیقی با نظارت پیدا میکنند و در نتیجه آن را پیچیده میسازند.»
پژوهشگر ارتباطات و رسانه با اشاره به اینکه حدود پنج میلیارد نفر در سراسر جهان، در رسانههای مجازی حضور دارند، به بررسی وضعیت آماری آمریکا به عنوان واضع نهاد اینترنت و راهبر کنونی آن در جهان اشاره کرد.
معیار این آمار مصرف فضای مجازی و با ادبیات دیجیتالی، به اصطلاح «Screen Time» (زمان استفاده از صفحه نمایش) موبایلها، تلویزیون و تبلت و کامپیوترها را شامل میشود.
میانگین زمان مصرف اینترنت توسط کودکان زیر ۱۸ سال در آمریکا برای کودکان بین ۸-۱۰ ساله: شش ساعت، برای کودکان بین ۱۱-۱۴ سال، نُه ساعت و برای نوجوانان بین ۱۵-۱۸ سال حدود هفت ساعت و نیم به صورت روزانه تخمین زده شده است.
موسوی حقشناس با اشاره به معنی «قلدری مجازی» به مفهوم آزار و اذیت کودکان در فضای مجازی از جمله: اخاذی، باجگیری، لفّاظی، هتک حرمت، تهدید، سوء استفاده از اطّلاعات شخصی، بیان داشت: «بر طبق گزارش «مرکز پژوهشهای سایبری آمریکا»، ۲۶% از کودکان و نوجوان بین ۱۳ تا ۱۷ سال در سال ۲۰۲۳ م. تجربه قلدری سایبری را در ماه اخیر گزارش کردهاند. ۱۹% از این دانشآموزان به همین دلیل از رفتن به مدرسه اجتناب کردهاند؛ چرا که نیازمند بهبودی جسمانی و روانی بودهاند.»
وی با ارائه آمار سهمگین گزارش «مرکز ملّی کودکان گمشده و تحت استثمار» در آمریکا افزود: «در سال ۲۰۲۳ م. بیش از ۱۰۵ میلیون تصاویر سوء استفاده از کودکان گزارش شده که ۲۲ میلیون مورد از آنها منحصر به فرد بوده که نشانگر آن است هرگز پیش از آن منتشر نشده یا در فضای مجازی قرار نگرفته است که این آمار وحشتناک ناشی از خطرات بسیار سهمگین در کمین کودکان و نوجوانان در مواجهه با فضای دیجیتال است.»
حقشناس با اشاره به اینکه در نسبت با فضای مجازی در سراسر دنیا پس از کووید ۱۹ نقطه عطفی اتّفاق افتاد، با مراجعه به آمارهای جهانی گفت: «در «بریتانیا»، گزارش شده است که استفاده کودکان زیر ۱۸ سال از فضای دیجیتال حدود شش ساعت بود است؛ امّا آنچه نکتة حائز اهمّیت در مقالات این است که نگرانیهای والدین و مسئولان این کشور بر این مسئله است که روند استفاده کودکان از تلفن همراه رو به افزایش است. «سازمان تنظیم رسانهای بریتانیا» گزارش کرده که از هر پنج خانواده دارای کودک، سه خانواده اعلام کردهاند که از پاندمی کووید روند استفاده کودکان از فضای مجازی افزایش داشته است.»
موسوی افزود: «پسایندهای کووید این بود که مقاومت بسیاری از خانوادهها را شکست و قوانین خود را زیر پا گذاشتند و آنهایی که از گوشی خانوادگی استفاده میکردند، به نحوی قانع شدند که کودکان میبایستی گوشی همراه مخصوص به خود را داشته باشند؛ بنابراین میتوان گفت کووید ۱۹، نوع، شیوه و میزان مصرف کودکان و نوجوانان را تحت تاثیر قرار داد، آن هم با رضایت خانوادهها.»
وی افزود: «آکادمی آمریکایی طبّ کودکان» اعلام کرد که ۵۰ تا ۷۰ % از کودکان زیر ۱۸ سال، پس از کووید در معرض اعتیاد به اینترنت قرار دارند؛ یعنی این خطر به صورت بالقوّه در آنهایی که بیش از شش ساعت استفاده از فضای مجازی دارند، پدید آمده است. این آمار وحشتناک شامل تمامی سنین کودکان زیر ۱۸ سال میشود. همه فرزندان در معرض اعتیادند! ضمن آنکه بیش از یک سوم کودکان جهان در فضای مجازی مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند که این نشانگر بحرانی جهانی و نیازمند مقابله جدّی است.»
نویسنده حوزه دیجیتال دربارة وضعیت کاربران اینترنتی در ایران اعلام کرد که بیش از ۲۵% کودکان زیر ۱۸ سال در ایران از فضای دیجیتال استفاده میکنند که براساس آمارها تا سال ۱۴۰۳، شانزده میلیون از آنان دآنشموز هستند. ۵۹% این کودکان اعلام کرده اند که از پدر و مادر خود در حوزة فضای مجازی بیشتر اطّلاعات دارند که این هشداری برای والدین است که میبایست خودشان را به روز کنند و آگاه باشند و تا جای ممکن کارگاه و کنفرانسها را شرکت کنند و دانش خود را بالا ببرند.»
وی در ادامه به بررسی مخاطبان ایران در اینستاگرام پرداختند و آماری شگفتآور ارائه دادند: «در سال ۱۴۰۳ تا ۲۴ ساعت گذشته، کودکان و نوجوانان ایرانی بیش از صد میلیارد لایک در اینستاگرام زده اند و ۴۴ میلیون ویدیو آپلود شده و تعداد کامنتها در پلتفرم اینستاگرام از سه میلیارد عبور کرده است. باید هشدار داد که این حجم از تعاملات و عرصهها نیازمند پژوهشها و قانونگذاری گستردهای است.»
سید میلاد موسوی حقشناس هشدار داد که نگاههای به ظاهر مدرن و به ظاهر آکادمیک در سطح دنیا به وجود آمده و متاسّفانه در کشور ما هم به خانوادهها ارائه میشود و در این رویکرد به حفظ حریم خصوصی کودک تاکید میگردد و نظارت را مخل این روند معرفی میکند! از این افراد میتوان به خانم کای ماتیسن استاد دانشگاه آریزونای آمریکا اشاره کرد که میگوید: «من استدلال کردهام که والدین نباید با هدف محافظت از کودکان آنها را کنترل کنند؛ زیرا انجام این کار غیرمنطقی است که والدین به خاطر میزان کمی؟! خطر حریم کودک خود را زیر پا بگذارند.» او دخالت را زمانی مجاز میشمرد که برای مثال کودک زیر دوازده سال دچار اضطراب شدید شود و از رفتن به مدرسه و گفتگو با والدین اجتناب کند! یعنی زمانی که کودک دچار آسیبهای فراوانی شده که شاید بازگشتناپذیر باشد! این نوع نگرش قابل قبول نیست.
استاد موسوی حقشناس در ادامة نشست به بررسی کلّی برخی شیوههای نظارت پرداخت: - شیوههای سختافزازی و نرمافزاری؛ برای مثال استفاده از نرم افزارهای مداخلهگر و شیوههای مداخلهگر و پایشگر مثل نرم افزار K۹ Web Protection که سایتهای نامناسب را محدود و فیلتر میکند.
نظارت هممکان که در مقالات داخلی ما به آن زیاد پرداخته شده و در ادبیات رسانهای ایران هم پرطرفدار است، به گونهای که با وضع و اجرای قوانین را در خانه، استفاده از صفحه نمایش فقط منحصر به مکانی خاص میشود. مثلا اتاق نشیمن خانه یا فضای اصلی خانه مجاز دانسته میشود.
جایی که بین کودک، رسانه و والدین هممکانی جود دارد. البتّه باید گفت تغییر رابطها از فضای ثابت به تلفن همراه این روش را دچار چالش کرده و سیالیت این دستگاهها و بدنمند بودن آنها (نزدیک بدن هستند) این نظارت را دچار محدود میکند.
نظارت بین نسلی: راهبرد مکملی است که دوستانه مطرح میشود. برای مثال بین کودکان همسالان، خواهر و برادر و نظارت عمودی والدین را کمتر و پذیرش را برای کودکان راحتتر میکند.
نظارت مشارکتی: مشارکت کودک و والدین که هم باعث صمیمت کودک و والدین میشود. والدین در این روش در فرایند بازی هم در کنار فرزند خود است که هم سبب بالا رفتن آگاهی دیجیتال او میشود و هم اینکه والد هر جا احساس خطر کرد، میتواند از ادامه فرآیند بازی جلوگیری کند تا هم بازی را به طور کامل منع نکرده باشد و هم کودک را از خطر دور کند. سیر در فضای مجازی هم به همین صورت. فعالیت همزمان و مشارکتی در حوزه هاتی مختلف دیجیتالی ممکن است.
نظارت غیررسمی: نظارتهایی که چندان در ادبیات نظارتی، نظارت تلقّی نمیشوند؛ امّا در این حوزه کاربرد دارند. به این شیوه، استراتژی راهرو مخفی نیز اطلاق میشود.
در شرح این نظارت باید گفت: «در سنینی که نظارت پس زده میشود (مثلاً نوجوانی) در حین بازیهای آنلاین که جنبة عمومی دارد، مثلاً بازی «کلمات با دوستان» (words with friends) - که برای ساخت جمله و کلمات به کار میرود و هم سرگرمی و هم آموزشی است – والدین مشارکت نامحسوس داشته باشند. والدین میتوانند در محیطهای غیر هممکان با فرزندان خود بازی کنند. در این بازیها، غالبا چتهای درون برنامه وجود دارد که فضایی است که والدین بدون اینکه شناخته شوند، میتوانند نوجوان را مورد نظارت قرار بدهند.
موسوی از چالشهای نظارت مداوم، زیر پا گذاشتن حقوق کودکان، مسئولیت نشناسی در کودکان و حق انتخاب ندادن به آنها در امور را برشمرد که در بزرگسالی مسبب اختلالهای رفتاری و شناختی متعددی خواهد شد بنابراین وی پیشنهادهایی برای تغییر نحوه نظارت ارائه داد: حرکت از نظارت عمودی به نظارت افقی، حرکت از نظارت مداخله گر به نظارت پایشگر، حرکت از نظارت آشکار و مستقیم به سوی نظارت پنهان و غیر مستقیم، حرکت از نظارت یک سویه به نظارت تعاملی، حرکت از نظارت رسمی اقتدارگرایانه به سوی نظارت غیر رسمی محتاطانه، حرکت از سوی نظارت تک سویه به سمت نظارت راهبردی و ترکیبی.
در ادامه نشست مریم محبّی، مدرّس سواد رسانهای، تکنیکها و پژوهشهای عملی نظارت در فضای دیجیتال را برشمرد. او سلامت دیجیتال را چنین تعریف کرد: «سلامت دیجیتال استفاده مسئولانه و بهینه از تکنولوژی دیجیتال برای حفظ سلامت جسم و جان است.»
در ادامه محبّی به برخی از آسیبهای روحی و روانی ناشی از استفاده از فضای دیجیتال اشاره کرد:
مقایسه اجتماعی: مشاهده زندگی دیگران و زیست با دیگران تا زمانی که در دنیای دیجیتال هستیم، بیشتر مشاهده میشود. مشاهده این تفاوتها، سبب مقایسه و در نتیجه تغییر مسیر شغلی، مصرفگرایی بیش از اندازه، خریدن ملزوماتی که اصلا کاربری در زندگی ندارد میشود. این موضوع برای کودکان و نوجوانان هم مطرح است.
- Fear of missing out به اختصار FOMO به معنای ترس از دست دادن یک چالش جدّی نسل دیجیتال و بیماری این نسل است. فرد در این بیماریدائما احساس میکند، اطّلاعاتی را از دست میدهد و، چون هر روز نمیتواند از همة اطّلاعات استفاده کند – که بسیاری از آن حتّی کاربردی هم ندارد- در نتیجه دچار اضطراب دائمی میشود.
- Phubbing (فابینگ) نیز بیماری جدیدی است که بسیاری از ما با آن مواجه شدیم و به معنای درگیری حواس با گوشی است. عملی است که باعث میشود افراد در محیطهای اجتماعی یا خانوادگی به جای توجّه به دیگران به تلفن خود نگاه کنند. در نتیجه طرف مقابل حس نادیده گرفتن شده دارند و آسیبهای بسیار شدیدی به روابط بین افراد از جمله زن و شوهر و والد و کودک وارد میکند.
انگاره منفی نسبت به جسم و ظاهر که سبب نارضایتی شدید از جسم و ظاهر میشود. برنامههایی که نمایش تصاویر واقعی را با فیلتر و عمل جراحی تغییر میدهند و تاثیرات روانی متعددی را به همراه دارد. در این انگاره فرد به جای آنکه در مسیر هدف، معنویت، شغل، حرفه و... حرکت کند، دائما درگیر ظاهر و جسم خود میگردد و خواهان تغییر آن است.
هیجانات ناگهانی و متعدد که با یک لمس صفحه نمایش دچار تغییر میشود. از صفحه اخبار لبنان و غزّه، به صفحه شوخی و بعد به صفحه معارف و قرآن! در حالی که نه درد ما عمقی دارد و نه حال معنوی ما! بلکه دائم در حال تجربه احساسات و هیجانات متعدد و مختلف هستیم. خبرها را تا جای ممکن محدود کنید؛ چرا که ذات خبر منفی است.
چالش چند وظیفهای (Multitasking) یا همزمانی انجام چند فعالیت که گاهی اوقات از ویژگی مثبت تلقی میشود؛ ولی عاملی برای کاهش تمرکز بر روی محتوا میشود و در نتیجه عمق افراد کاهش پیدا میکند. افراد در حالی که خود را کارشناس ورزش، سیاست، پزشکی میدانند، در همان حال غیرمتخصص هستند. به قول معروف: اقیانوسی به عمیق یک سانتیمتر! افسردگی، ناکارآمدی و. از جمله تاثیرات روحی دیجیتال بود که مریم محبّی برشمرد.
پس از بیان مشکلات و آسیبهای روانی، دکتر مریم محبّی به بیان مشکلات جسمی و ارائه راهکارهایی برای این مشکلات پرداخت. او شرح داد:
- مشکلات چشمی ناشی از کم پلک زدن، خشکی چشم، به هم خوردن تنظیمات خواب با استفاده از نور آبی؛ عارضه کمبود تحرّک ناشی از تغییر حالت ندادن، نشستهای طولانی مدّت که باعث میشود مغز فرمان بدهد که برخی از نقاط بدن کارآمد نیست و خون در آن بخش جریان نمیکند و باعث خشکی بدن میشود. این نواحی مستعدّ بیماریهای مختلف میشود.
- بیماری شایعی که بر اساس گزارشها از بین صد نفر، سی نفر را درگیر میکند: مشکلات دست و مچ دست از جمله سندرم تونل کارپال که به خاطر نگه داشتن طولانی مدّت تبلت و گوشی همراه، کنسولها و تایپ با کامپیوتر که باعث آسیب تاندونها و فرسایش ماهیچههای نواحی دست میشود.
- مشکلات کمردرد و گردن درد به دلیل استفاده طولانی مدّت از موبایل و نشستن پشت سیستمهای دیجیتال با گردن خمیده. پژوهشگران ثابت کرده اند که خمیده ماندن گردن سبب تغییر در مغز و بروز افسردگی نیز میشود.
در خصوص راهکارهای این آسیبها، پژوهشگر و مدرّس حوزة رسانه افزود: «برای مشکلات چشمی راهکار ۲۰، ۲۰، ۲۰ پیشنهاد میشود: هر بیست دقیقه، بیست ثانیه به بیست پا (۵، ۶ متر) نگاه کنید. همچنین فعّال کردن نور شب که نور آبی و صدمات را کاهش میدهد؛ امّا بهتر این است که تمامی ابزارهای دیجیتال خانه در وقت خواب خاموش باشد و خواب با فاصله یک ساعت پس از خاموشی اتفاق بیفتد.
حرکت دادن مداوم دست و قرار دادن پایه برای موبایل و تبلت میتواند راهکار مقابلهگری برای بیماریهای مچ دست باشد. همچنین برای خشک نشدن ناشی از کم تحرّکی هر نیم ساعت از جای خود بلند شوید و حرکات کوتاه کششی انجام دهید.»
محبّی برای ارائه راهکار گفت: «در ابتدای بحث باید بدانید که چگونه والدی هستید. با کمک از تست بامریند میتوانید خود را بسنجید. سه نوع والد وجود دارد: «والد سهل گیر»، «سختگیر» و «مقتدر و متعادل».
والدین سهل گیر محبت زیاد و کنترل کمی اعمال میکنند و به خاطر دلسوزیهای نابهجا دست کودک را در استفاده از فضای مجازی – و دیگر امور- باز میگذارند. قانونی ندارند و اگر هم دارند، اعمال نمیکنند. آنها فرزندانی بیمسئولیت پدید میآورند که در تعاملات خود دچار مشکلات اجتماعی میشوند.
والدین سختگیر (یا مستبد)، با بایدها و نبایدهای بسیار و بیمنطق و بدون در نظر گرفتن قابلیت کودک و نوجوان، قوانین سختی را اجرایی میکنند. ویژگی این نوع والدین محبت کم و کنترل زیاد است. آنها یا بچّههای منزوی و گوشهگیر با اعتماد به نفسهای پایین به جا میگذارند یا بچّههایی که خود قلدرمآب هستند.
والدین مقتدر و متعادل قوانینی را بسته به شرایط فرزند برقرار میکند و سیستم پاداش و تنبیه در خانه برقرار میکند و فرزندان این والدین به میزان متعادلی محبّت و کنترلگری دریافت کردهاند، در نتیجه روحیات متعادلی دارند.»
پس از بررسی انواع والدین، محبّی تکنیکهایی را برای کنترل فرزندان ارائه نمود:
تنظیم زمان مصرف (ممنوعیت برای کودکان زیر دو سال)، برای بزرگسالان دو و نیم ساعت استفاده حارج از فضای کاری است و کودکان و نوجوانان نهایتا نیم ساعت. تست یانگ برای سنجش اعتیاد مجازی است.
مدیریت محتوا یعنی نباید استفاده بیهوده و غیرهدفمند از فضای مجازی داشت. هر زمان خودتان یا فرزندانتان خواستند گوشی بردارند از آنان بپرسید: «برای چه میخواهی استفاده کنی؟» «چه کار داری؟» تا هم کودک بداند که باید هدفمند باشد و هم بتوانید کنترل بر کار او داشته باشید.
دیجیتال دیتوکس، یعنی مکانها یا زمانهای مشخّصی برای وسایل دیجیتال در نظر بگیریم. مکانهای بدون دیجیتال، برههها و زمانهای بدون دیجیتال ایجاد کنیم و زمانهایی را بدون گوشی تنها مشغول صحبت با اعضای خانواده یا بازی با همدیگر باشیم.
جایگزین گذاشتن برای فضای مجازی؛ باید اعتراف کنیم که فضای مجازی جذّاب است؛ پس جایگزینهای جذابتری به جای آن انتخاب کنید.
- رشد خلاقیت و تفکر انتقادی: از فضای مجازی انتقاد کنیم و نشان دهیم که فضای مجازی تمام حقیقت را نشان نمیدهد و گاهی با مثالهای ساده کودک را روشن کنیم که همه حقایق و زیباییها در فضای مجازی نشان داده نمیشود.
الگوسازی؛ والدین گرامی! چگونه از بچّهها انتظار داریم کتاب خوان باشند و استفاده کمی از گوشی داشته باشند؟ الگوی آنها مایی هستیم که ساعتها وقت صرف فضای مجازی میکنیم؛ ولی فرصتی به واقعیتها و حقایق زندگی اختصاص نمیدهیم. بیاید بهترین الگو برای نسل بعد از خود باشیم.
انتهای پیام/