«سرسر»بیانگر راز سر شهید عبدالله اسکندری است/ بازخوردی که از مخاطب میبینیم بخاطر نیت شهید است
میزان - نوشتن زندگی شهدای مدافع حرم با شهید اسکندری آغاز شد. پیشنهاد نگارش این کتاب چطور مطرح شد؟
نجمه طرماح- انتشارات روایت فتح پروژهای مبنی بر شهدای مدافع حرم داشت که زندگی نامه شهدا را از زبان همسران آنها روایت میکرد. فکر کردم بهترین زمان است که این شهدی را معرفی کنم و زندگینامه وی را بنویسم.
میزان- پروسه تحقیقها، گپوگفت و نگارش چه بازه زمانی داشت؟
نجمه طرماح- مصاحبهها 7 تا 8 جلسه طول کشید یعنی طی 8 جلسه خدمت همسر شهید رفتم و نکات مورد نیاز را جمعآوری کردم. در هر جلسه دو تا دو و نیم ساعت گفتگو میکردیم بنابر این نگارش کتاب طی 6 ماه به پایان رسید و بعد از 8 ماه، کتاب به چاپ رسید.
میزان-آیا با همرزمان وی هم گفتگو کردید؟
نجمه طرماح- اساس کار روایت زندگی شهید عبدالله اسکندری از زبان همسرش است.
میزان-نگارش این کتاب چه تجربهای برای خودتان داشت؟
نجمه طرماح- باور من به عنوان نویسنده این کتاب این است که حتی اگر نتوانم کتاب را معرفی یا رونمایی برای آن برگزار کنم اگر خدا بخواهد کسی را معرفی کند یا بزرگ کند هیچ کس نمیتواند جلوی این امر را بگیرد. شاید من به تنهایی نمیتوانستم از پس نگارش این کتاب و معرفیاش برآیم اما لطف خدا باعث شد که این کتاب به خوبی دیده شود. در حقیقت معرفی و بازخوردی که امروز از مخاطب میبینیم برگرفته از نیت شهید است.
میزان-شهید عبدالله اسکندری چه کسی بود؟
نجمه طرماح- عبدالله اسکندری از اولین شهدای بدون سر و پیکر مدافع حرم بود. وی اوایل جنگ که شهید شد و سر و پیکرش هیچ وقت به کشور بازنگشت.
میزان-چه شرایطی باعث شد که پیکر شهید به کشور باز نگردد؟
نجمه طرماح- پدر و سایر اعضای خانواده این شهید مبادله پیکر شهید با پول یا اسرای داعشی را نپذیرفتند چرا که اعتقاد آنان بر این بود که وی در مبارزه با مکتب ساختگی داعش به شهادت رسیده است، بنابر این اگر بخواهند مبلغی برای باز پسگیری پیکرش پرداخت کنند ، آن هزینه صرف سلاح و مهمات برای داعش میشود همچنین اگر قرار باشد پیکر وی را با اسرای داعشی مبادله کنند باز هم جوانانی دیگر به جنگ میروند و به شهادت میرسند بر همین اساس ترجیح دادند پیکر شهید به میهن باز نگردد.
میزان-عنوان کتاب بر چه اساس انتخاب شد؟
نجمه طرماح- انتخاب عنوان «سر سر» است که معنای راز سر نیز میدهد. در وهله اول پیشنهاد انتخاب این عنوان از سوی انتشارات روایت فتح مطرح شد که به جهت همخوانی این عنوان با مطالب ذکر شده در مقدمه کتاب، من نیز آن را پذیرفتم.
میزان-هدفتان از نگارش «سر سر» چه بود؟
نجمه طرماح- برای یک نویسنده که در حوزه دفاع مقدس کار میکند نوشتن از شهدا حکم مروارید کف دریاست و ما مثل غواصانی هستیم که به صید آن می رویم. ما میخواهیم سوژهای پیدا کنیم چرا که هر موضوعی دیدگاهی به مخاطب میدهد.
میزان-با توجه به مصاحبههایی که با همسر شهید داشتید، مهمترین ویژگی و خصوصیت اخلاقی که از وی در کتاب به آن اشاره کردید چه بود؟
نجمه طرماح- شهید اسکندری بازنشسته سپاه بود و وظیفهای برای شرکت در جنگ نداشت، ماموریت و مسئولیتی نداشت اما به اقتضای روحیهای که داشت، معتقد بود تا زمانی که زنده است باید خدمت کند.
سردر سنگرهای فرماندهان جنگ تحمیلی تابلویی وجود داشت که نوشته شده بود فرماندهی ازان حسین است این دیدگاه در باور فرماندهان دفاع مقدس وجود داشت و شهید اسکندری از فرماندهان جنگ تحمیلی بود بنابر این این فکر در وی وجود داشت البته نکته دیگری که از این شهید و خانواده اش بسیار قابل تحسین است تواضع آنهاست.
خانوادهاش از نظر مالی و تجملات اصلا در قید و بند نبودند و با اینکه شهید اسکندری سردار بود و سابقه زیادی در سپاه داشت اما ساده زندگی می کردند. وی حتی تا 4 سال پیش از شهادت صاحب ماشین نبود و برخلاف آنچه در ذهن خیلی از افراد است زندگی سادهای داشت.
میزان-کدام یک از خاطرههایی که در کتاب هم به آن اشاره کردید، برایتان جذاب بود؟
نجمه طرماح- همانطور که در بخشی از کتاب آمده است شهید اسکندری در مدت سه سال رئیس بنیاد شهید استان فارس بود و مراجعان وی بیشتر جانبازان و خانواده شهدا بودند. یکی از خاطرات همسر وی این بود که یک بار جانبازی که به دلیل موج انفجار وضعیت نامناسبی داشت بدون اینکه توجه کند که جلسهای در اتاق سردار برگزار شده وارد اتاقش میشود. بعد از کنسل شدن جلسه با شهید درد و دل میکند و بعد از آرام شدنش گوشی سردار به صدا در میآید. در یک لحظه از گوشی خوشش میآید و به او میگوید گوشیات را به من بده و سردار اسکندری در همان لحظه گوشی را به وی هدیه میکند و ...
میزان-این کتاب چند بار تجدید چاپ شد؟ از بازخوردها راضی بودید؟
نجمه طرماح- این کتاب در حال حاضر به چاپ دوم رسیده است در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران در غرفه انتشارات روایت فتح حضور داشتم بسیاری از افراد میآمدند و از آنچه در این کتاب نوشته بودم می گفتند. بازخوردها خوب بود و گویا مخاطبان از خواندنش لذت برده بودند البته از آنجایی که انتشارات روایت فتح در شیراز شعبهای ندارد این کتاب صرفا درشهرهای دیگر به فروش رفته اما در شهر خودمان آنچنان که باید و شاید معرفی نشده است.
میزان-آیا اتفاق خوب دیگری هم در راه است؟
نجمه طرماح- صدا و سیما استان فارس در حال ساخت کتاب صوتی این اثر است که امیدوارم توجه مخاطبان بیشتری را به این کتاب جلب کند.