صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

عاقبت «قلت» نوشتن «غلط»/پرونده‌ای برای سینمای کمدی ایران

۱۸ شهريور ۱۴۰۳ - ۰۷:۵۵:۰۱
کد خبر: ۴۷۹۱۴۹۴
آیا می‌توان به صرف فروش بالای یک اثر سینمایی آن را با ارزش تلقی کرد؟ میزان اقبال عمومی به سیگار، چیپس و پفک نشان از مناسب بودن آن‌ها برای انسان است؟ درست برعکس، همگان می‌دانند که شیر و لبنیات نقش مهمی در رشد و سلامتی تک‌تک اعضای جامعه دارد و هله هوله‌های بی‌ارزش نه تنها مناسب بدن انسان نیستند، بلکه آثار مخربی در سلامت افراد جامعه خواهند داشت. پس اینکه یک فیلم کمدی به دلیل مخاطب پرشمار اثری قابل ارائه است؛ درست مثل «قلت» نوشتن یک «غلط» است!

خبرگزاری میزان - بر اساس گزارش سازمان ابتکار سلامت زنان (WHI) در سال ۲۰۲۴، شاخص‌ها، ایران را در رتبه صدمین کشور شاد جهان نشان داده و مردم ایران را در بین کشور‌هایی که از نظر افسردگی در رتبه بالای جهانی قرار دارند؛ لیست می‌کند. به همین جهت هر آنچه سبب شادی جامعه شود، خواه رویدادی شادی آفرین باشد یا مکانی چون شهربازی و یا محصولی فرهنگی و هنری، چون فیلم‌های کمدی از اهمیت بالایی برخوردار است و مورد استقبال توده مردم جامعه قرار می‌گیرد. گواه این مدعی نیز آمار و ارقام و میزان فروش گیشه‌های تولیدات هنری است. 

این استقبال عمومی از آثار کمدی سینما دستکم بعد از انقلاب با کمدی شاهکار اجاره‌نشین‌ها اثر کارگردان فقید سینمای ایران داریوش مهرجویی نمود پیدا کرد. سیر آثار کمدی در دوره‌های مختلف ادامه داشت و در کنار بدنه فیلم‌های سینمایی ملودرام و اجتماعی که غالب تولیدات سینمای ایران را تشکیل می‌داد، هرازگاهی آثاری بدیع در سینما، چون فیلم‌های کمدی؛ «دیگه چه خبر؟»، «ازدواج به سبک ایرانی»، «مارمولک»، «ورود آقایان ممنوع»، «مهمان مامان»، «هزار پا»، «دایره زنگی»، «زیر درخت هلو»، «لیلی با من است»، «خوابم میاد» و... تولید و عرضه می‌شدند. 

اقبال عمومی از کمدی‌ها

بررسی میزان فروش سینما‌های ایران در دهه ۹۰، بیانگر این مطلب است که فیلم‌های سینمایی کمدی، ایرانیان را از هر طیف و گروهی که باشند به سینما‌ها می‌کشاند. در واقع استقبال مردم از سینمای کمدی به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. تا اینجای کار همه چی خوب است. یعنی هنر در خدمت حال عمومی جامعه!

اما محل بحث ما پاسخ به چند پرسش تکراری است؛ اینکه همه این آثار کمدی که تولید و عرضه شدند، آثار قابل توجهی محسوب می‌شوند؟ و یا اگر قابل توجه نیستند، کارکرد اجتماعی و سیاسی یک فیلم طنز را در پی دارند؟ و یا چنانچه هیچ یک از کارکردها و بارزه‌های کمدی و طنز در این فیلم‌ها نیست، اثر مخرب نیز بر جامعه نداشته باشند!

پاسخ به این پرسش‌ها همه آن چیزی است که ما را بر آن داشت تا در این باره کنکاش کنیم.

با نگاهی حتی گذرا تنها به سبد فیلم‌های اکران شده سینما طی سال‌های گذشته و نیز تولید و انتشار سریال‌های کمدی‌ در وی او دی‌ها، حدیث آثار بی‌کیفیتی حکایت می‌شود که روز به روز در حال نزول اخلاقیات هستند و گا‌ها دیدن خانوادگی این دست آثار در فرهنگ و سبک زندگی ایرانی تعریف نشده است. گویا تابوشکنی از شوخی‌های جنسی و فروریختن دیوار قبح برخی الفاظ و یا موضوعات در قالب کمدی‌های لوس و نخندان، تنها دستکار ناوگان تولیدات تصویر متحرک کشور است. 

آمار‌های منتشر شده از سوی سازمان سینمایی کشور می‌گوید: فیلم‌های کمدی تا قبل از سال ۹۶، کمتر از ۲۵ درصد تولیدات سینمایی ایران را به خود اختصاص داده بود اما از سال ۱۳۹۷ به بعد این نسبت به ۳۵درصد رسید و این سیر صعودی تا امروز همچنان رو به افزایش است. 
اما پرسش اینجاست؛ به واقع چند درصد این آثار کمدی و طنز هستند؟ 
برای پاسخ به چنین پرسشی ابتدا لازم است تعریف مشخصی درباره کمدی داشته باشیم. 

کمدی چیست؟ 

ارسطو در «فن شعر» می‌نویسد:
کمدی تقلید کسانی است که از حد متعارف برتر باشند. ولی نه از حیث هرگونه عیب (نقص) بلکه فقط از حیث زشتی‌های خنده آور و عیب یا خطائی را خنده آور می‌گوییم که درد و گزندی به کسی نرساند، چنانکه نقاب‌هائی که بر چهره می‌گذراند، زشت و بد شکل است، لیکن موجب خنده می‌شود وکسی را رنج و زیان نمی‌رساند.

فیلسوف شهیر یونانی در ادامه می‌نویسد:
کمدی احتیاج به تکنیکی مخصوص دارد. موقعیت‌های کمیک نیز احتیاج به صمیمت دارند و فکر اصلی آن باید روشن باشد. در غیر این صورت کار به جایی نخواهد رسید. فکر‌های اصلی و اساسی بعضی از کمدی‌های ما به طور کلی بسیار مبهم است. درکمدی، بازیگر باید بدون اعتراض موقعیتی را که در آن قرار می‌گیرد بپذیرد. مهم نیست که احتمال وجود چنین موقعیتی چقدر است. او باید کاملاً ذهنش را مشغول آنچه که انجام می‌دهد کرده و آن عمل را با صداقت و شرافت انجام دهد.

وی ادامه می‌دهد: 
در ابتدای رواج کمدی، شاعران از این ده به آن ده می‌رفتند و روی چارپایه‌ها می‌ایستادند و نمایشنامه‌هایی را که تنظیم کرده بودند، می‌خواندند. «کمدی» اثر دراماتیکی است که اخلاق و عادت و مفاسد اجتماع را با بیان مضحک و مفرح بیان می‌کند و موجب عبرت و اعجاب می‌شود. به طور معمول در کمدی بازیگران خوشحال و خندانند، جز در مواقعی که بیان عشقی، وجود تاثر و حزنی را ایجاب کند.

فلسفه و ماهیت کمدی

طنز همواره ناهنجاری‌ها را هدف قرار می‌دهد، اما انتقادات زیادی به آن وارد می‌شود. در هر نقطه‌ای از جهان، انسان محور تژادی است، اما در طنز سرنوشت انسان محور اصلی و تم اصلی اثر است. انسان‌ها در دنیای طنز توانایی انجام کار‌هایی را دارند که در دنیای واقعی نمی‌توانند به آن دست بزنند. اگر موضوعی مورد انتقاد است، نویسنده می‌تواند با قلم خود به آن انتقاداتی وارد کند. 

ماهیت و فلسفه وجودی طنز، مسائل اجتماعی و سیاسی است، اما آیا آنچه ما امروز به عنوان کمدی و طنز روی پرده سینما‌های کشورمان مشاهده می‌کنیم، اساسا دارای فلسفه است؟ اصلا فلسفه بماند، مخاطب امروز به دنبال فیلمی با خانواده خود در سالن‌های تاریک سینما‌ها حاضر می‌شود که تصور می‌کند با محصولی شادی‌آور طرف حساب است، نه مخرب، چرا که احتمالا شورایی متشکل از متخصصین به آن مجوز داده‌اند؛ در حالی که از همه جا بی خبر تاثیرات مخرب یک اثر به اصطلاح خنده‌دار، اما در باطن سخیف، بیهوده و هنجار شکن، کانون خانواده را هدف قرار داده است. 

تردیدی نیست که تولیدکنندگان این دست فیلم‌ها دانش و تخصصی در طنز ندارند چرا که رسالت طنز اساسا نقد است نه خنداندن صرف مخاطب! طنز یکی از ابزار‌های بزرگ نقد اجتماعی است. 

فروش کمدی‌ها

فروش خیره کننده محور مشترک اکثر فیلم‌های کمدی این روز‌های سینمای ایران است. در واقع سینماگران کمدی‌ساز به خوبی ذائقه مخاطبان را دریافته‌اند. این نگاه تجاری به یک محصول هنری به میزانی فریبنده است که حتی فیلمسازان پیشکسوت نیز وسوسه می‌شوند که یک اثر کمدی بفروش ساخته و عرضه کنند. با این حال آمار سال‌های اخیر نشان می‌دهد که سینمای کمدی می‌تواند فروش فوق العاده‌ای داشته باشد به خصوص اگر بازیگر تلویزیونی و کمدین تلویزیونی روی بورس داشته باشد و یا اینکه حتی بتواند یک نوستالژی را یادآوری کند اما نخ تسبیح شادی‌آور قالب آنها عبور از تابوهای جنسی است. 

فی المثل، فیلم «مطرب» در سال ۹۸ از مرز فروش ۳۰ میلیارد تومانی گذشت و به مبلغ ۳۸٬۵۴۶٬۴۵۶٬۰۰۰ تومان دست یافت؛ این فیلم در صدر جدول پرفروش‌ترین آثار سینمای ایران قرار دارد. «هزارپا»، فیلم دیگری است که با فروش ۳۸٬۰۶۳٬۸۴۸٬۰۰۰ تومانی در جایگاه دوم قرار دارد. «تگزاس ۲» چهارمین فیلم پرفروش سینمای ایران نیز توانست ۲۵٬۰۸۸٬۱۱۲٬۰۰۰ تومان بفروشد. «رحمان ۱۴۰۰» نیز به فروش ۲۲٬۵۴۲٬۲۱۸٬۰۰۰ تومانی دست یافت. بررسی جدول پرفروش‌ترین آثار سینمای ایران نشان می‌دهد، فیلم‌های «متری شیش و نیم» و «شبی که ماه کامل شد» تنها فیلم‌های غیرکمدی هستند که در ۱۰ فیلم نخست پرفروش سینمای ایران جای دارند. (البته تا سال اکران این دو فیلم)

سرمایه، ترس و محافظه‌کاری؛ پیشران کمدی‌

فرهاد توحیدی فیلمنامه نویس کهنه‌کار و نویسنده فیلم «مرد عوضی» به کارگردانی محمدرضا هنرمند، اعتقاد دارد: بازگشت سرمایه، حرف اول و آخر را در صنعت سینما می‌زند. ساخت یک اثر نمایشی ده‌ها میلیارد‌ تومان هزینه دارد و تهیه‌کنندگان با هزاران مشکل سرمایه ساخت فیلم را فراهم می‌کنند تا ساخت پروژه سینمایی را کلید بزنند. آن‌ها باید متعهد شوند که هزینه ساخت فیلم به جیب سرمایه‌گذار بازخواهد گشت.خصلت سرمایه، ترسو و محافظه‌کار بودن است و سرمایه‌گذاران به فکر بازگشت هزینه‌ها هستند. 

به گفته توحیدی، برخی از فیلمسازان تمام موارد تحمیلی را از سوی سرمایه گذاران پذیرفته و می‌دانند اگر یک اثر طنز به معنای واقعی ساخته شود، ممکن است برخی از روزنامه‌ها و رسانه‌ها به آن واکنش نشان دهند و سبب توقیف فیلم شوند. 

تمرکز بخش خصوصی، سرمایه‌گذاری روی کمدی

منظور این فیلمنامه نویس قدیمی سینمای ایران از پرت کردن توپ در زمین رسانه‌ها به درستی مشخص نیست، اما در میل و گرایش بیش از حد فیلمسازان به کمدی، آن هم کمدی‌های کُمُدی، همایون اسعدیان کارگردان فیلم سینمایی «شوخی» پیشتر گفته بود: ساخت یک فیلم نرمال بین ۲۵ تا ۳۰ میلیارد بودجه می‌خواهد و اگر هم قرار باشد با یکی دو سوپراستار فیلمی ساخته شود به حدود ۴۰ میلیارد تومان می‌رسد. وقتی ما از ۳۰ میلیارد تومان پول صحبت می‌کنیم یعنی باید آن فیلم ۹۰ میلیارد تومان بلیت بفروشد که رقم بسیار هنگفتی است و به سادگی به دست نمی‌آید در نتیجه بجز فیلم‌های دولتی که بودجه هنگفتی برای آن‌ها داده می‌شود و کاری هم به برگشت سرمایه ندارند، عمده سرمایه‌گذاری در بخش خصوصی به سمت فیلم‌های کمدی می‌رود. در سال گذشته هم فیلم‌های کمدی خیلی خوب فروش داشتند، ولی اگر سال گذشته چهار فیلم کمدی داشتیم، امسال ۱۰ فیلم کمدی داریم، چون سرمایه‌گذاری روی فیلم‌های جدی کم شده و شورای پروانه ساخت باید در این زمینه مشوق‌هایی را ایجاد کند.

کمدی امروز هنر نیست، تجارت است

نگاه صرف تجاری در تولید کمدی‌های امروزی نکته دیگری است که ابوالحسن داودی کارگردان نام آشنای کشورمان در گفت‌وگو با میزان به آن اذعان داشت. 

کارگردان فیلم کمدی «نان و عشق و موتور هزار» در اهمیت ژانر کمدی تاکید کرد: به طور قطع سینمای کمدی در قیاس با دیگر ژانر‌ها، هم به لحاظ اجتماعی و هم از نظر تاثیرگذاری فرهنگی، بسیار اثرگذارتر و نافذتر از دیگر ژانر‌های سینمایی است.

داودی با بیان اینکه هنجارسازی‌ها و حتی تابوشکنی‌ها در سینمای کمدی راحت‌تر از دیگر ژانر‌ها از سوی جامعه پذیرفته می‌شود، افزود: از همین رو توجه صرف در تولید آثار کمدی به جنبه‌های اقتصادی فیلم و نگاه صرف تجاری که در کمدی‌های امروزی وجود دارد، باعث تاسف است. 

اگر چه ابوالحسن داودی از بیان و توضیح بیشتری در این باره خوداری کرد، اما نکوهش این فیلمساز از سینمای کمدی، کاملا مشخص است که نوک پیکان را به چه سمت و سویی نشانه رفته است. پس دیگر وقت آن بود که به سراغ یکی از فیلمسازان این دست آثار به اصطلاح کمدی و پرفروش برویم و از منظر آن‌ها جریان کمدی را بررسی کنیم. 

مشکل سینمای ایران منتقد سخیف است 

مسعود اطیابی کارگردان پرفروش‌ترین کمدی‌های پنج سال اخیر سینمای ایران در گفت‌وگو با میزان، ژانر کمدی را رو به رشد توصیف کرد و تصریح کرد: در چند سال اخیر سینمای کمدی نسبت به دیگر ژانر‌ها مسیر درست‌تری طی کرده است. فیلم‌های کمدی هم به لحاظ تکنیکال، هم سرمایه‌گذاری و هم از نظر محتوا در شرایطی که دچار شعارزدگی نشوند، عملکرد بهتری نسبت به دیگر ژانر‌ها داشته است. 

کارگردان فیلم دینامیت گواه ادعای خود را میزان استقبال عمومی از آثار کمدی عنوان کرد و گفت: در فیلم‌های کمدی چند سال اخیر آنچه به لحاظ روانی جامعه را آسیب پذیر می‌کند به میزان و کیفیتی که در ژانر‌های اجتماعی فعلی سینما وجود دارد، دیده نمی‌شود. به این معنا که کمدی اعصاب مخاطب را خراب نمی‌کند. 

اطیابی افزود: مضاف بر این، نیاز سرگرم کنندگی و نشاط آفرینی جامعه نیز از سوی فیلم‌های کمدی سینما تامین می‌شود. 

به گفته این فیلمساز، با وجود کامل نبودن تولیدات کمدی از بعد کیفیت، اما نیاز‌های مردم را از بعد شادی آفرینی پاسخگوست و آنچه در شرایط بد کنونی جامعه باید سینما متحمل شود توسط ژانر کمدی به نسبت دیگر ژانر‌ها پاسخ داده می‌شود و سرمایه‌گذاران سینما نیز در این ژانر احساس امنیت بیشتری می‌کنند. 

کارگردان فیلم پرفروش «هتل» با بیان اینکه کمدی‌ها حال مردم جامعه را خوب می‌کنند، تصریح کرد: مردم برای جدا شدن از شرایط زندگی خود و اینکه حال بهتری داشته باشند به سینما می‌روند که این امر بوسیله فیلم‌های کمدی اخیر محقق شده است. 

کارگردان سریال «نیسان آبی ۲» در تشریح مرز میان لودگی و کمدی بیان کرد: فیلم‌های کمدی موفق امروز سینمای کشور از لودگی فاصله گرفته است. این واژه لودگی دیگر در سینمای کمدی ما خیلی کارکرد ندارد، چرا که بازیگران از پس نقش‌هایی که در فیلم‌ها بازی می‌کنند بر می‌آیند. 

وی ادامه داد: حتی فیلمنامه‌ها نیز با لوده آفرینی فاصله دارند. شما کدام فیلمنامه‌نویس دست به قلمی را سراغ دارید که به جای کمدی نویسی به لوده نویسی روی آورد؟ 

این فیلمساز خلا فعلی سینمای کمدی را در فقدان منتقد و ژورنالیست منصف و با دانش توصیف کرد و گفت: ما اکنون با نوعی عقب ماندگی منتقدانه در سینما مواجه هستیم. آنچه برخی از منتقدان، تحت عنوان تولیدات سینمایی سخیف و لوده نام می‌برند را مردم در سینما به تماشا نشسته و بر عکس از آن‌ها استقبال می‌کنند. 

اطیابی ادامه داد: مردم خود بهترین قاضی هستند و با دانش و آگاهی کافی که دارند خود تصمیم می‌گیرند چه اثری را ببینند. آیا می‌توان گفت که مردم دانش کافی برای انتخاب ندارند؟ مردم حق انتخاب بهترین‌ها را دارند و بهترین را انتخاب می‌کنند. به واقع بهترین نقدکنندگان خود مردم و میزان استقبالشان از یک اثر سینمایی است. 

کارگردان سه گانه سینمایی «تگزاس» در تعریف کلید واژه «سخیف» که برخی از منتقدان و روزنامه‌نگاران سینمایی به فیلم‌های کمدی نسبت می‌دهند، گفت: سخیف به طور مشخص آن چیز بی‌ارزشی است که خود این افراد می‌نویسند. 

وی تکرار هر آن چیزی که از روی نادانی و ناآگاهی نوشته شود را سخیف توصیف کرد و گفت: اینکه برخی افراد رسانه‌ای آثار کمدی‌ای که من ساخته‌ام را سخیف می‌دانند در واقع خود افراد سخیفی هستند که از روی نادانی و ناآگاهی و بدون داشتن تحلیل درست و دانش کافی و بی اعتنا به تاثیری که فیلم کمدی بر جامعه دارد به صرف اینکه ما با آن جریان و طیف همکاری نکرده‌ایم از پس حسادت دست به نگارش چنین مطالبی می‌زنند. 

این کارگردان فیلم‌های کمدی اذعان داشت: مردم به ژانر فیلم توجهی ندارند. صرفا این برایشان اهمیت داشته که به سینما بروند و با حال خوب خارج شوند. مردم از سینما و آنچه مناسب‌شان است، درک درستی دارند و تنها چند پیج یا کانال در شبکه‌های اجتماعی از این وضع ناراضی هستند.

مسعود اطیابی در پاسخ به این پرسش میزان که در تولید آثار کمدی درآمدزایی با اهمیت‌تر است یا حال جامعه؛ پاسخ داد: برای من به طور مشخص حال خوب جامعه از اهمیت بیشتری برخودار است.

وی ادامه داد: ساخت فیلم کمدی برای من درآمد چندانی ندارد. اگر به دنبال فروش و پول درآوردن صرف بودم به سراغ تولید آثار سفارشی و دولتی می‌رفتم که چندین برابر یک اثر کمدی درآمدزا است. 

وی در خاتمه اظهاراتش تاکید کرد: تولید یک اثر سفارشی با یک ارگان دولتی نه دغدغه اکران دارد نه ممیزی و نه حتی میزان فروش و تبلیغات و... بنابراین برای من حال خوب مردم اهمیت دارد.

و در پایان؛ شیر یا چیپس، کدام پرفروش‌ترند؟ 

نتیجه اینکه؛ امروز در سینمای ما یک فیلم کمدی سطح پایین از یک فیلم سطح بالای اجتماعی که حتی فیلمسازی در کلاس اصغر فرهادی و امثال او ساخته باشد، گیشه بهتری دارد. اگر متولیان و کارشناسان امر این مهم را آزار دهنده و ضد ارزش می‌پندارند، بی‌تردید مشکل را در جایگاه فعلی خود باید جستجو کرد چرا که اتفاق امروز دستکار متولیان دیروز است.

بین ساخت فیلم سخیف کمدی و استقبال جامعه از آن ارتباط مستقیم وجود دارد. همان طور که بین عرضه و تقاضا ارتباط معنا داری وجود دارد در سینما و تولیداتش نیز این تقاضا است که تولید را افزایش یا کاهش می‌دهد. 

آمار‌ها نشان می‌دهد در تغذیه مردم ایران در سال ۱۳۹۳ هر ایرانی برای مصرف شیر و لبنیات خود ماهانه رقم ۴۰۶۴ تومان هزینه می‌کند، در مقابل برای مصرف سیگار و چیپس و پفک، رقم ۵۳۷۸ تومان هزینه می‌کند. به عبارتی، ایرانی‌ها برای هزینه شیر هر نفر به اندازه ۷۵ درصد مجموع هزینه‌های دخانیات، پفک، نوشابه و آدامس، پرداخت کرده‌اند.

به نظر شما این میزان اقبال عمومی به سیگار، چیپس و پفک نشان از مناسب بودن آن‌ها برای انسان است؟ درست برعکس، همگان می‌دانند که شیر و لبنیات نقش مهمی در رشد و سلامتی تک‌تک اعضای جامعه دارد و هله هوله‌های بی‌ارزش نه تنها مناسب بدن انسان نیستند بلکه آثار مخربی در سلامت افراد جامعه خواهند داشت. این درست مثل عاقبت «قلت» نوشتن یک «غلط» است!

قضاوت با شماست؛ اینکه اگر صرفا چیزی طعم خوب و سرخوشی به دنبال دارد آیا استفاده از آن برای جامعه مفید است یا مضر؟ 

انتهای پیام/



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *