جنگ فرهنگی؛ راستگرایی افراطی علیه مسلمانان و مهاجران
خبرگزاری میزان – ناآرامی‌های خشونت‌بار تابستان ۲۰۲۴ در انگلیس سبب شد تا جریان راست افراطی در قاره سبز با سرعت بیشتری به یک جریان اصلی تبدیل شود و بیش از همیشه موردتوجه قرار بگیرد؛ اکنون راستگرایی افراطی نه‌تنها در اروپا بلکه در آمریکا جنگ فرهنگی خود را با هدف قربانی کردن اقلیت‌های مختلف با آرامش خاطر بیشتری پیش می‌برد.
خشونت‌های راست افراطی انگلیس که درپی انتشار اطلاعات نادرست متعاقب یک حادثه مرگ‌بار چاقوکشی رخ داد، تبدیل شدن راستگرایی افراطی به جریان اصلی را در کشورهای اروپایی و آمریکا تسریع کرد؛ درپی این خشونت‌ها، جوامع آسیب‌پذیر ازجمله مهاجران و مسلمانان در انگلیس در نوک تیز پیکان تهدیدها و خشونت‌های راست افراطی قرار گرفتند؛ این روند اکنون در دیگر کشورهای غربی نیز دنبال می‌شود.
ضمن اینکه یک نفر از هر شش مسلمان در انگلیس اعلام کردند که شخصا یک حمله نژادپرستانه را تجربه کرده و دوسوم هم اعلام کردند که شاهد حمله‌ای به مسلمانان بودند.
جریان راست افراطی در اروپا درپی به راه افتادن مبارزات انتخاباتی در کشورهای مختلف از جمله فرانسه فرصت ابراز وجود یافت و همزمان موجی از سیاستمداران راست افراطی مورد حمایت بخش بزرگی از رای‌دهندگان قرار گرفتند و فرصت ابراز وجود بیشتری برای پیش بردن سیاست‌های خود یافتند.
برای درک بهتر این جریان باید چهار جنبه از راست افراطی در نظر گرفته شود؛ اهداف و برنامه سیاسی، تهدیدها، تاثیر بر صندوق‌های رای و از همه مهم‌تر دلایلی که مردم به آن‌ها رای می‌دهند.
احزاب دست راستی در سراسر کشورهای غربی صرف‌نظر از تفاوت‌هایشان در زمینه ویژگی‌های ملی، هسته فکری مشترکی دارند که در طول زمان و مکان، هم از نظر تاریخی و هم از لحاظ جغرافیایی، ثابت مانده و به پیشنهاد‌های انتخاباتی بسیار مشابه ازسوی نامزدهای انتخاباتی تبدیل شده است.
هسته فکری و باورهای راست افراطی که به‌تازگی ازسوی دانشمندان علوم سیاسی به پوپولیسم ملی یا پوپولیسم جدید تغییر نام داده است، شامل موارد زیر است: تشدید ناسیونالیسم یا تعالی غرور ملی اغلب با احساس برتری ملی نسبت به دیگران.
از ویژگی‌های دیگر تفکر و باورهای هسته‌ای راست افراطی می‌توان به دفاع از اصول محافظه‌کارانه، اجرای مستبدانه و سازش‌ناپذیر قانون و نظم، بی‌اعتمادی به جهانی‌گرایی شامل تفکرهایی ازجمله رد مهاجرت، مرز‌های باز و چندفرهنگی اشاره کرد.
گروه‌های مختلف راست افراطی روش‌ها و شیوه‌های اغواگری و جذابیت مشابهی شامل پوپولیسم دارند؛ شورش‌های راست‌گرایان افراطی در انگلیس در تابستان ۲۰۲۴ نشان داد که اسلام‌هراسی خشونت‌آمیز می‌تواند به بروز تهدید فیزیکی واقعی و دائمی برای مسلمانان منجر شود.
راست‌گرایان افراطی در حالی که تلاش می‌کنند مهم‌ترین هدف خود را اقلیت‌هایی بدانند که به ادعای خودشان دشمن اصلی آن‌ها است، پناهجویان، پناهندگان، مسلمانان، رنگین‌پوستان، ... را به‌عنوان تهدیدی برای جامعه خود معرفی می‌کنند.
گذشته از میزان تاثیرگذاری تلاش‌ها، اقدام‌ها و رویکردها برای سم‌زدایی از باور‌ها و تبلیغ‌های راستگرایی افراطی، آنچه این احزاب تبلیغ می‌کنند، بدترین چیزی است که غرب ارائه می‌دهد، زیرا حمله مستقیمی به استقلال حوزه‌های فرهنگی، رسانه‌ای و فکری، حکومت قانون، ... محسوب می‌شود.
در عین حال، توجه به این نکته ضروری است که در بیشتر موارد، راست افراطی ریشه در تخیلات پارانوئیدی (بدگمانی) و هیستریک برتری نژادی - تمدنی دارد.
- بیشتر بخوانید:
- خشونت‌های مرگ‌بار راست افراطی انگلیس؛ بومرنگ استاندارد‌های دوگانه اروپا
- تاثیر قدرت گرفتن راست گرایی افراطی بر ممنوعیت حجاب در کشورهای اتحادیه اروپا
موفقیت‌های چشم‌گیر راست افراطی در سراسر غرب، ازجمله در آمریکا، دست‌کم به سه دلیل باید نگران‌کننده باشد: نخست، در یک دوره ۳۰ ساله، جنبش راست افراطی بسیار رشد کرده است؛ آنقدر سریع که احزاب حاشیه‌ای مانند جبهه ملی فرانسه، اکنون در موقعیتی قرار گرفته‌اند که می‌توانند در بالاترین سطوح دولتی انتخاب شوند.
دو، تاثیر آن‌ها را نباید صرفا با پیروزی‌های انتخاباتی آن‌ها، هر چقدر هم که قابل‌توجه باشد، سنجید، بلکه تاثیر راست افراطی را باید با تاثیر افکار و مسائل وسواسی آن‌ها، مانند مهاجرت، ادعای رشد انفجاری جرم و جنایت و ناامنی، ... ارزیابی کرد.
تز‌های راست افراطی اکنون در بسیاری از کشورهای اروپایی، از حد ابتذال صرف عبور کرده و به جریان اصلی تبدیل شده‌اند.
سه، راست افراطی بدون داشتن نشانه‌ای از افول در حال رشد است؛ همان‌طورکه بررسی‌های انتخاباتی نشان می‌دهد، راست افراطی در همه‌جا، در حال پیشرفت است و با ماندگاری بیشتری در تار و پود جوامع و ذهنیت مردم تثبیت می‌شود و در عین حال بخش‌های جمعیتی بیشتری را به خود جذب می‌کند.
با وجود این، رای‌دهندگان به راست افراطی چه در اروپا و چه در آمریکا یکپارچه نیستند؛ با وجود این در سراسر غرب مشخصه‌های یکسانی دارند: آن‌ها بخشی از جوامع غربی هستند که احساس می‌کنند سبک زندگیشان در حال از بین رفتن است؛ عمدتا افرادی غیرسیاسی هستند؛ از سوی نظم موجود احساس خطر می‌کنند؛ شرایط اقتصادی و اجتماعی آسیب‌پذیری دارند؛ ...
احزاب راست افراطی در کشورهای غربی نیز با بهره بردن از مشکلات اجتماعی و اقتصادی گسترده این جوامع و جمع کردن رنج‌ها، ترس‌ها و ناامنی‌های این قشر آسیب‌پذیر و رها شده، به‌طرز ماهرانه‌ای در حال به‌راه انداختن جنگی فرهنگی هستند و ادعا می‌کنند که پاسخ مشکلات رای‌دهندگانشان از راه‌حل‌های خیالی مانند پایان دادن به مهاجرت، اسلام‌ستیزی، ... می‌گذرد.
انتهای پیام/