ناکامی راهبرد آمریکا در قبال منطقه؛ طوفان الاقصی و پیامدهای آن برای منافع واشنگتن
خبرگزاری میزان - لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا، بهتازگی یوآو گالانت، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی را از استقرار سریع گروه ضربتی ناو آبراهام لینکلن در منطقه در کنار زیردریایی یواساس جورجیا مطلع کرد.
علاوه بر این دولت آمریکا با فروش ۲۰ میلیارد دلاری تسلیحات به رژیم صهیونیستی موافقت کرد.
راهبرد ناقص آمریکا در قبال منطقه
به گزارش میدلایست آی، در طول ۱۰ تا ۱۵ سال گذشته، بحثهای زیادی در محافل سیاسی در واشنگتن و فراتر از آن در مورد تغییر درک شده در رویکرد آمریکا به منطقه غرب آسیا وجود داشته است.
بسیاری این سوال را مطرح کردهاند که آیا آمریکا در حال دور شدن از منطقه است یا خیر، اما در حقیقت واشنگتن هرگز در منافع خود در خاورمیانه تزلزل نکرده است؛ منطقهای غنی از منابع و از نظر راهبردی به دلیل اهمیت ژئوپلیتیکی آن.
آنچه رخ داده است، بهویژه در دوران دولت ترامپ و در دوران بایدن، یک چرخش نیست، بلکه یک تنظیم مجدد است.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی روی آمریکا و متحدانش حساب میکند تا تلاشهای خود را برای حفظ منطقه در وضعیت جنگ دائمی انجام دهند.
در مواجهه با نیاز به تمرکز بر آسیا و اقیانوسیه و جنگ در اوکراین، آمریکا به دنبال ایجاد یک اتحاد منطقهای وفادار به منافع خود بوده است.
این اتحاد که وابسته به آمریکا در زمینه تسلیحات و فناوری است، برای حفظ وضعیت موجود به روشهایی طراحی شده که در خدمت منافع آمریکا باشد.
پیمان ابراهیم، به دور از قرارداد صلح، در واقع یک اتحاد نظامی، نظارتی و امنیتی بین رژیم صهیونیستی، امارات، بحرین و دیگران بود که برای حفظ منطقه تحت هژمونی آمریکا تنظیم شده بود.
اما این راهبرد اساسا ناقص بود؛ ایجاد این اتحاد عمدا فلسطینیها را کنار گذاشته و این واقعیت را نادیده میگیرد که صلح و ثبات واقعی در منطقه تنها از طریق رسیدگی به مشکلات آنها حاصل میشود.
در عوض، رژیم صهیونیستی توافق ابراهیم را فرصتی برای دور زدن کامل مسئله فلسطین میدانست و از جو منطقهای و ترتیبات جدید برای تشدید سیاستهای تهاجمی خود به ویژه در کرانه باختری در ماههای منتهی به ۷ اکتبر (۱۵ مهر ۱۴۰۲) استفاده میکرد.
دولت بایدن از رویکرد دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا، دور نشد؛ در عوض این رویکرد را تشدید کرد و برای عادیسازی روابط بین رژیم صهیونیستی و عربستان بدون پرداختن به مسائل اساسی فشار آورد.
هدف روشن بود؛ ایجاد اتحادی که جایگزین آمریکا در منطقه نمیشود، بلکه تلاشهای آن را تکمیل میکند و به واشنگتن اجازه میدهد تا انرژی خود را روی آسیا و اروپا متمرکز کند.
نابودی افسانه برتری نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی
با این حال، این ترتیبات در ۷ اکتبر و با عملیات طوفان الاقصی از بین رفت، زیرا افسانه برتری نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در چند ساعت از بین رفت.
برای چندین دهه، رژیم صهیونیستی به عنوان مدعی قدرت نظامی و شکستناپذیری، یک شریک کلیدی در تضمین تسلط آمریکا در خاورمیانه عرضه شده بود.
اما اکنون، پس از ۱۰ ماه نسلکشی وحشیانه و نبردهای شدید در غزه، رژیم صهیونیستی خود را در باتلاقی گرفتار میبیند و نمیتواند پیروزی قاطعی را علیه حماس و دیگر جناحهای فلسطینی تضمین کند.
این رژیم صهیونیستی است که سیاستگذاران آمریکا روی آن بهعنوان یک متحد نظامی ضروری برای منافع خود در منطقه حساب کردهاند، اما ثابت شد که این رژیم که قادر به دستیابی به یک پیروزی قاطع علیه گروهها در غزه نیست.
درهمتنیدگی بیشتر مشکلات برای آمریکا و رژیم صهیونیستی
امروز، در حالی که رژیم صهیونیستی همچنان در باتلاق غزه است، به دنبال تحریک احتمال یک جنگ منطقهای در کنار جنگ جاری غزه است.
نتانیاهو روی آمریکا و متحدانش حساب باز کرده تا تلاشهای خود را برای حفظ منطقه در وضعیت جنگ دائمی انجام دهند.
با توجه به مقیاس و پیچیدگی تنشهای جاری، که قلمروهای وسیعی و بازیگران متعددی را دربرمیگیرد، هر گامی میتواند تنشها را کاهش دهد یا به خشونتهای بیشتر دامن بزند.
انتهای پیام/