صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

داستان مشابه دو نسل‌کشی؛ تله مناطق امن و انفعال جامعه بین‌المللی در سربرنیتسا و غزه

۲۳ تير ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۴:۵۹
کد خبر: ۴۷۸۲۹۶۰
دسته بندی‌: حقوق بشر ، عمومی
نسل‌کشی به‌عنوان جنایتی ضدبشری در دهه‌های اخیر در شرایطی از سربرنیتسا تا غزه رخ داد که مدعیان غربی حقوق بشر حامیان تمام‌عیار این جنایت‌ها بودند.

خبرگزاری میزان – بروز و نمود خشونت کنترل نشده مبتنی بر نفرت قومی و افراط‌گرایی در تاریخ بشر منجر به پیامد‌های ویرانگری شده که جوامع بسیاری را با سوگ همیشگی مواجه کرده است.

جهان ۱۱ تا ۲۲ جولای ۲۰۲۴ (۲۱ تیر تا یک مرداد) را در حالی از سر می‌گذراند که در بیست‌ونهمین سالگرد قتل‌عام سربرنیتسا، قتل‌عام فلسطینی‌ها و نسل‌کشی هدفمند آن‌ها در غزه در بیش از ۱۰ ماه گذشته ادامه داشته است.

نسل‌کشی در غزه چگونه پیش می‌رود؟‌

نمی‌توان از قتل‌عام‌ها، کشتار‌ها و نسل‌کشی‌های هدفمند در جهان بدون یاد کردن از نسل‌کشی رژیم صهیونیستی در غزه یاد کرد.

دور جدید جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه که از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ (۱۵ مهر ۱۴۰۲) آغاز شده و همچنان ادامه دارد، تاکنون بیش از ۳۸ هزار قربانی و ۸۸ هزار مجروح برجای گذاشته است.

نسل‌کشی غزه را نمی‌توان و نباید آن‌گونه که حامیان غربی رژِم صهیونیستی القا می‌کنند، پدیده جدیدی دانست، زیرا محو و نابودی نظام‌مند زندگی، سرزمین و فرهنگ فلسطینی‌ها از زمان اخراج اجباری ۷۵۰ هزار فلسطینی در فاجعه نکبت ۱۹۴۸، بدون وقفه ادامه داشته است.

این روند زیر سایه سکوت جامعه بین‌المللی و حمایت کشور‌های غربی مدعی حقوق بشر سبب شده تا جنایت رژیم صهیونیستی علیه فلسطینی‌ها در مناطق مختلف از کرانه باختری گرفته تا غزه مصون از مجازات و پاسخگویی تداوم داشته باشد.

 

قتل‌عام سربرنیتسا چیست؟

مجمع عمومی سازمان ملل در ماه مه سال جاری (اردیبهشت سال جاری)، با حمایت قاطع قطعنامه‌ای را تصویب کرد که ۱۱ جولای را به‌عنوان روز یادبود نسل‌کشی سربرنیتسا تعیین کرد.

قطعنامه یادشده که از حمایت ۴۰ کشور برخوردار بود، خواستار اعلام ۱۱ جولای به‌عنوان روز جهانی بازتاب و بزرگداشت نسل‌کشی ۱۹۹۵ در سربرنیتسا شد.

نظامیان صرب در روز‌های ۱۱ تا ۲۲ سال ۱۹۹۵ به شکلی نظام‌مند ۸ هزار و ۳۷۲ مرد و پسر بوسنیایی را به قتل رسانده و بیش از ۲۰ هزار نفر را از خانه‌هایشان آواره کردند.

سازمان ملل از این کشتار به‌عنوان بدترین جنایت علیه بشریت در خاک اروپا از زمان جنگ جهانی دوم یاد کرد.

در سه سال پیش از وقوع این کشتار، حدود ۱۰۰ هزار نفر که ۸۰ درصد آن‌ها بوسنیایی بودند، کشته شدند و رقمی حدود ۵۰ هزار زن و دختر مورد تجاوز جنسی قرار گرفتند؛ ضمن این که ۲.۲ میلیون نفر نیز آواره و به دیگر کشور‌ها پناهنده شدند.

 

تحقق عدالت برای همه قربانیان نسل‌کشی در بوسنی از طریق ایجاد و تشکیل گروه‌ها و ائتلاف‌های مختلف رخ داد؛ با وجود همه این تلاش‌ها، زخم‌های سربرنیتسا همچنان تازه است.

هزاران خانواده همچنان در جست‌و‌جوی پیکر عزیران خود هستند؛ به‌تازگی پیکر ۱۴ نفر دیگر از قربانیان کشف شد؛ ضمن اینکه بسیاری از عاملان، شرکا و حامیان این جنایت وحشیانه هیچ‌گاه به دلیل ارتکاب جنایت محکوم نشدند؛ این نشان می‌دهد که پرونده کشتار و قتل‌عام در سربرنیتسا هرگز بسته نمی‌شود.

جوان‌ترین قربانی نسل‌کشی سربرنیتسا که امسال به خاک سپرده شد، نوجوان ۱۷ ساله متولد ۱۹۷۸ است که بقایایش ۲۸ سال پس از کشته شدنش پیدا شد و در مه ۲۰۲۳ (اردیبهشت سال گذشته) نبش قبر شد.

مسن‌ترین قربانی نیز پنجشنبه گذشته به خاک سپرده شد، یک مرد ۶۸ ساله است که بقایایش در سال ۲۰۱۴ کشف و امسال شناسایی شد.

هزاران نفر از کشور‌های مختلف در مراسم تشییع و خاکسپاری قربانیان تازه کشف و شناسایی شده شرکت خواهند کرد؛ پس از خاکسپاری قربانیان جدید، تعداد قربانیان دفن شده در گورستان مربوط به ۶ هزار و ۷۶۵ نفر خواهد رسید.

 

چه شباهت‌هایی میان نسل‌کشی غزه و نسل‌کشی سربرنیتسا وجود دارد؟

وجوه تشابه زیادی میان نسل‌کشی در سربرنیتسا و غزه وجود دارد و نگران‌کننده‌ترین آن‌ها انکار وقوع این جنایت در جریان ارتکاب آن است.

ناکامی جامعه بین‌المللی در به رسمیت شناختن و اقدام علیه بمباران سازمان‌یافته غزه از سوی رژیم صهیونیستی، چرخه‌ای آشنا از خشونت و معافیت از مجازات را تداوم می‌بخشد.

در عین حال، بررسی نسل‌کشی سربرنیتسا ۲۹ سال پس از وقوع، به خوبی آشکار می‌کند که فرهنگ انکار همچنان در حال تبلیغ است؛ بررسی‌ها نشان‌دهنده ۹۰ مورد انکار جدید از انکار آشکار نسل‌کشی گرفته تا تلاش‌ها برای کم‌اهمیت جلوه دادن وقایع، حمایت از عاملان و ادعا‌هایی مبنی بر اینکه جنایت‌های انجام شده نسل‌کشی نیست، هستند.

طی ۱۰ ماه گذشته بیش از ۳۸ هزار فلسطینی شهید و بیش از ۸۸ هزار نفر دیگر مجروح شدند؛ از اوایل ماه نوامبر سال گذشته (مهر ۱۴۰۲) تاکنون حدود ۷ هزار فلسطینی در زندان‌های رژیم صهیونیستی متحمل بازداشت خودسرانه و شکنجه‌های وحشیانه شده‌اند؛ سازمان عفو بین‌الملل موارد متعددی از ضرب‌وشتم شدید، تفتیش اجباری و دیگر اشکال رفتار تحقیرآمیز با اسرای فلسطینی را در زندان‌های رژیم صهیونیستی ثبت و ضبط کرده است.

انکار جنایت نسل‌کشی چه در سربرنیتسا چه در غزه به جنایت‌کاران این امکان را داد تا به وحشیگری خود ادامه دهند.

 

پژواک وحشت از نسل‌کشی در سربرنیتسا و شکست اروپا و ناتوانی سازمان ملل در اجرای به موقع عدالت امروز در غزه طنین‌انداز شده است؛ جایی که فلسطینی‌های بی‌گناه کابوس مشابهی از درد و رنج را تحمل می‌کنند و خشونت مداوم حمایت شده از سوی کشور‌های غربی بر شدت حمله‌های رژیم صهیونیستی علیه ساکنان غزه می‌افزاید؛ هرچند که این روند ریاکاری کشور‌های به‌اصطلاح متمدن را نیز آشکار می‌کند.

درست همانطور که ده‌ها هزار نفر از غیرنظامیان بوسنیایی با دستور تخلیه مواجه و سپس قتل‌عام شدند، ساکنان بی‌گناه غزه نیز با دستورهای بی‌امان تخلیه‌ای مواجه هستند که با حمله‌های هوایی مرگ‌باری مواجه می‌شود.

ضمن اینکه استفاده رژیم صهیونیستی از شکنجه‌ها و تاکتیک‌های ناتوان‌کننده، منعکس‌کننده اقدام‌های وحشیانه‌ای است که زمانی در هتل بدنام Vilina Vlas در ویشگراد علیه بوسنیایی‌ها انجام شد.

در قتل‌عام رخ داده در قلب اروپا مانند نسل‌کشی در جریان در غزه، منطقه امن به محل کشتار تبدیل شده است؛ همان‌طور که هزاران مسلمان بوسنیایی که به سربرنیتسا، به‌اصطلاح منطقه امن اعلام شده از سوی سازمان ملل پناه برده بودند، به‌طرز وحشیانه‌ای سلاخی شدند، مردم غزه نیز در تله مناطق امن از جمله رفح گرفتار و قتل‌عام شدند.

سربرنیتسا و غزه با وجود وقوع در زمان و جغرافیای مختلف، شباهت‌های چشمگیری دارند؛ تاریخ مملو از درس‌های آموخته نشده است و نهاد‌های بین‌المللی که باید برای خلاصی از صلح جهانی از جنایت‌های علیه بشریت تلاش کنند، همچنان از انجام اهداف خود کوتاهی می‌کنند.

سیستم عدالت بین‌المللی نیز که با انگیزه منافع شخصی دولت‌ها هدایت می‌شود و اخلاق را دچار تقلیل ارزش کرده، پیشتر نیز نتوانست از نسل‌کشی رواندا در سال ۱۹۹۲ و نسل‌کشی سربرنیتسا در سال ۱۹۹۵ جلوگیری کند.

در حالی که قتل‌عام در سربرنیتسا سال‌ها است که به قفسه‌های کتابخانه‌ها و بایگانی‌ها منتقل شده، جنایت در غزه بدون هیچ زمینه تاریخی در معرض ارزیابی یک طرفه قرار گرفته است؛ این امر بن‌بست قابل توجهی را در بین بازیگران بین‌المللی نشان می‌دهد، زیرا آن‌ها حتی نمی‌توانند در زمینه‌های اخلاقی مشترک به توافق برسند.

 

چه تفاوتی میان نسل‌کشی‌های غزه و سربرنیتسا وجود دارد؟

امروز، ۲۹ سال پس از نسل‌کشی سربرنیتسا، پروژه نسل‌کشی در غزه در مقیاسی بسیار بزرگ‌تر در حال گسترش است؛ مقیاس فاجعه سربرنیتسا با عناصر جدیدی که به معادله اضافه شده است، به شدت در حال تقویت است.

این بار سکوت غرب به‌اصطلاح متمدن با حمایت نظامی و لفاظی همراه است؛ آزادی بیان و حق اعتراض به شدت محدود شده است؛ دانشگاه‌های مملو از دانشجویانی که به پروژه نسل‌کشی رژیم صهیونیستی اعتراض می‌کنند، با دستگیری‌های متعدد و حوادث خشونت بیش از حد پلیس که نشانه‌ای از فرسایش اصول لیبرال در غرب به‌اصطلاح متمدن است، در معرض تهدید قرار گرفته‌اند.

با وجود احکام موقت دیوان بین‌المللی دادگستری (ICJ) در پرونده‌های مطرح شده از سوی آفریقای جنوبی علیه رژیم صهیونیستی، که امید به عدالت را برانگیخت، حدود ۸۰۰ هزار آواره فلسطینی در رفح در برابر حملات رژیم صهیونیستی آسیب‌پذیر هستند و بدون کمک‌های بشردوستانه برای زنده ماندن تلاش می‌کنند.

 

جایی برای شعار دوباره هرگز باقی نمانده است

وقوع نسل‌کشی در سربرنیتسا سبب شکل‌گیری شعار «دوباره هرگز» شد؛ شعاری که هنوز نتوانسته روند کشتار و نسل‌کشی در غزه را متوقف کند.

سه دهه پس از نسل‌کشی سربرنیتسا که زخم‌هایش همچنان تازه و دردناک هستند، نسل‌کشی در غزه به فجیع‌ترین شکل ممکن ادامه دارد و از میان غیرنظامیان به‌ویژه زنان و کودکان با نرخ قابل تاملی قربانی می‌گیرد.

براساس مطالعه‌ای که توسط The Lancet منتشر شده است، حتی اگر جنگ غزه، امروز متوقف شود، مجموع تلفات ناشی از گرسنگی، تشنگی، بیماری و شرایط بد زندگی از ۱۸۶ هزار نفر فراتر خواهد رفت.

این در حالی است که اشغالگری و نسل‌کشی رژیم صهیونیستی در مناطق مختلف فلسطین ادامه دارد.

انتهای پیام/



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *