هیچکس نمیتواند با کادر جدید تیم ملی شوخی کند/ کشتیگیری که میخواهد کاسبی کند را به تیم ملی راه نمیدهم/ اگر زمان و آرامش داشته باشیم میشود ستارههای جدیدی معرفی کرد
این مسابقات یک مهمان ویژه هم داشت و آن محمد بنا سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی کشورمان بود.
در همین ارتباط محمد بنا گفتوگوی مفصلی با خبرنگار گروه ورزشی ، پس از این مسابقات انجام داد و وی در خصوص مسائل مختلف کشتی فرنگی ایران صحبتهایی انجام داده که خواندن آن خالی از لطف نیست.
*ابتدا در مورد رقابتهای کشتی فرنگی جام باشگاههای جهان و قهرمانی بیمه رازی صحبت کنید. سطح مسابقات چطور بود؟
مسابقات خوبی بود. البته باید هر مسابقهای را با سطح خود سنجید. این رقابتها کیفیت خوبی داشت، اما به هرحال قابل قیاس با مسابقاتی مثل جام جهانی نیست با این حال در کشتی فرنگی مسابقات بهتری نسبت به آزاد دیدیم و کیفیت تیمها بخصوص ایرانیها در این مسابقات خیلی خوب بود در مجموع فکر میکنم کشتی گیران تماشاگران داخل سالن و بینندگان تلویزیونی از این مسابقات راضی بودند، ولی این نیست که فکر کنیم این مسابقات بالاترین سطح را به لحاط کیفی داشت.
*به نظر میرسید این دوره از رقابتهای جام باشگاههای جهان سطح بالاتری نسبت به دورههای قبلی داشت.
با شما موافقم. من چند دوره این مسابقات را از نزدیک تماشا کردم، به نظر من هم این دوره از رقابتهای کشتی فرنگی جام باشگاههای جهان بهتر از برخی از دورههای قبلی این رقابتها بود.
*کشتیگیرانی که مد نظرتان هستند در این مسابقات چطور بودند؟
در سه تیم ایرانی هر کشتیگیر به نوبه خودش تلاش کرد، اما یک سری تیمها مثل بیمه رازی هستند که نفراتی میگیرند که تیمهای دیگر مثل سیناصنعت و مدافعان حرم اردبیل نمیتوانند آنها را جذب کنند، ولی همه آنها داشتههای کشتی فرنگی کشورمان هستند. کیفیت تیمها با هم متفاوت بود، ولی مثلا من در همان تیم مدافعان یک کشتیگیر خوب به اسم نجاتی دیدم و البته چند نفر دیگر. نفراتی هم هستند که شاگرد روحالله میکائیلی هستند و به نظرم آینده خوبی در انتظار آنها است. مثلا در تیم سیناصنعت پویا ناصرپور در وزن ۵۵ کیلوگرم عالی بود و آن کشتیگیری هم که در امیدهای جهان عنوان سومی را کسب کرده بود هم عملکرد درخشانی داشت. ضمن این که بودند کسانی که کیفیت کشتی آنها پایین آمده بود مثل عظیم گرمسیری، چون مصدوم هستند نتوانستند عملکرد همیشگی خود را داشته باشند یا برومند اصلان. مهرداد مردانی، سامان و سعید عبدولی و مهدی اللهیاری هم خوب بودند، ولی دو کشتیگیر عالی کار کردند و آنها رامین طاهری و پشتام بودند. البته نه اینکه این دو نفر هم کامل باشند، ایرادات کوچکی دارند که در اردوهای تیم ملی میشود آنها را برطرف کرد. همان کشتیگیران جوان را هم میتوانیم قابلیتشان را بالا ببریم، اگر زمان بگذاریم و آرامش داشته باشیم میشود ستارههای جدیدی را به کشتی ایران معرفی کرد. ما یک دهه طلایی داشتیم که سرآمد آنها حمید سوریان، امید نوروزی و قاسم رضایی بودند و الان هم مردم میخواهند در کمترین زمان و با بازگشت من دوباره به آن دوران طلایی برگردیم، ولی دیگر نمیشود از همان نفرات استفاده کرد، چون دوره آنها تمام شده و باید کشتیگیران جدیدی بسازیم.
*در برخی از اوزان نسبت به قبل که در جهانی و المپیک حضور داشتیم کمی خلأ داریم.
ما تنها وزنی که میتوانیم بگوییم در آن ضعیف شدیم ۱۳۰ کیلوگرم است و اگر به اوزان المپیکی نگاه کنیم مهرههایی داریم که میشود روی آنها کار کرد و حتی برای ۲۰۲۴ روی آنها سرمایهگذاری کرد. در مجموع فکر میکنم به جز ۱۳۰ کیلوگرم که افت کوچکی داشتیم که البته آن هم اگر میرزازاده خوب شود و برگردد و عروجلی و قاسم منجزی و بهنام مهدیزاده که میتوانند به جوانان کمک کنند و یوسفی که در امیدها سوم شده میشود این خلأ را پرکرد، ولی همه این کارها نیاز به زمان و آرامش دارد.
*برای کادر خود چه تصمیمی گرفتید؟ شنیدیم قرار است از شاگران سابق خود هم استفاده کنید.
من سالها تلاش کردم که در کنار ساختن کشتیگیران مرحله به مرحله پشتوانههایی برای کشتی کشور به وجود بیاورم و همیشه سعی من بر این امر بوده است. همیشه سعی کردیم پشتوانههای خوبی داشته باشیم و در مربیگری هم من همین روش را دارم. خیلی از مربیهای فعلی یا با من کشتی گرفتند یا در کنار من مربیگری کردند. در کنار اینکه باید سنجیده حرکت کنیم باید دیدگاه مردم که فکر میکنند کشتی فرنگی ضعیف شده را عوض کنیم و بگوییم که ما همچنان قدرت سابق را داریم. با تجربهها در کنار جوانها میتوانند در کادر من حضور داشته باشند برای اینکه بتوانیم به دوران طلایی خود برگردیم.
*برخی از کشتیگیرهای هم هستند که الان در وزن المپیکی نیستند و برای ۲۰۲۰ شاید نتوانند تغییر وزن دهند.
خیر، ما شکر خدا هم برای اوزان المپیکی و غیرالمپیکی مهرههای خوبی داریم که در هر دو مسابقات میتوانند به ما کمک کنند. ولی خب تعداد کمی هم مثل عبدولی در این بین وجود دارند. سعید الان در ۸۲ کیلوگرم است و میتواند به ما کمک کند، ولی اگر در همین وزن بماند نمیتواند به تیم ملی در المپیک کمک کند و به نظرم در ۸۷ هم نمیتواند موفق باشد، چون ما در این وزن مهرههای بسیار خوبی داریم. همچنین در ۷۸ هم مهرههای خوبی داریم، ولی باید اول به اردو بیایند و تمرین کنند و هیچ کشتیگیری نباید فکر کند که با نشستن در خانه میتواند به جهانی برود. در چند وقت اخیر خیلیها فرایند من را در خصوص انتخاب کشتیگیران قبول داشتند و من هم دوباره این فرایند را اعمال میکنم. البته در این بین امتیازاتی هم دادهام، ولی الان هیچ کسی با این کادر جدید نمیتواند شوخی کند و هیچ کس هم این امتیاز را ندارد که در اردوها شرکت نکند مگر به شرایط خاص. مثلا مهدی اللهیاری بخاطر مدال طلای جهانی این امتیاز را دارد که در انتخابی یا جام تختی شرکت نکند این امتیازی است که ما به کشتیگیران میدهیم نه اینکه کشتیگیر به خودش بدهد. همه باید تلاش کنند و در اردوها حضور داشته باشند و همچنین نظم و انضباط را رعایت کنند. وقتی همه این اتفاقات رخ داد خودشان میفهمند که این اردوها چقدر میتواند به کمک آنها بیاید. مثل سالهای گذشته که یک اپیدمی در کشتی فرنگی ما افتاده این است که همه کشتیگیران در ذهن خود میگویند من خودم میتوانم برنامه بدهم و تمرین کنم، خیر آقایان آن دههای که کشتی فرنگی ما در جهان آقایی کرد همه از کوچک و بزرگ در اردوها با نظم تمرین کردند. یک روز من از پزشک تیم سوال کردم امروز چند تا بخیه زدی که او گفت ۷۰ بخیه و این تلاشی است که منجر به قهرمانی میشود و اینطور نیست که کسی برای خودش تمرین کند چرا که اگر با همین روش ادامه دهیم وضعیت کشتی ما از این بهتر نمیشود. اگر میخواهیم به دوران طلایی برگردیم باید در مسیر تلاش حرکت کنیم و هیچ کسی هم برای تلاشی که میکند نمیتواند سر کسی منت بگذارد. تیم ملی مثل بخش خصوصی نیست که کشتیگیران به خاطر پول کشتی بگیرند باید در تیم ملی به کشورت عرق داشته باشی و زحمت بکشی. اگر اینطور است یا علی!
*با اینکه مسابقات باشگاهی بود، ولی یک جاهایی میدیدیم که محمد بنا خودش به کنار تشک میآید و سر کشتیگیران فریاد میزند در حالیکه سرمربی کس دیگری است. انگار مثل یک کشتیگیر که مدتها به دلیل مصدومیت دور بوده به میادین برگشتید و تلفیقی از عشق و عطش را در فریادهای شما میدیدیم که صحنههای زیبایی را در این مسابقات رقم میزد.
من با اجازه مربیان تیمهای ایرانی و زمانی که احساس میکردم کشتیگیر هموطنم میتواند حریف خارجیاش را شکست دهد، ولی دارد اشتباه میکند به کنار تشک میرفتم و او را راهنمایی میکردم من حتی سالهایی هم که در خانه بودم هیچوقت از عشقم به ایران و کشتی کشورم کم نشده. به نظرم شکست یک کشتیگیر ایران مقابل کشتیگیر خارجی یعنی مرگ. من دوست ندارم هموطنم شکست بخورد مگر اینکه توانش را نداشته باشد. نه در این مسابقات بلکه اگر در هر رقابت دیگری هم بود من همین کار را میکردم و با اجازه مسئولان و مربیها به کنار تشک میرفتم. نه تنها برای بیمه رازی بلکه برای مدافعان حرم و سیناصنعت هم همین کار را کردم.
*نکته جالب در مربیگری و فریادهای شما اینجا بود که وقتی شما فریاد میزنید انگار صدای آشنا میآمد. انگار نوزادی که با صدای پدر و مادر برمیگردد کشتیگیران هم به سمت شما برمیگشتند و به صحبتهای شما گوش میدادند.
این فرکانس یک صدای خاص است.
*مثل آقای خاص؟ (باخنده)
خاص آن طوری که شما میگویید خیر. کسانی که در این سالها با من کار کردند این صدا را میشناسند و من در تمرینات آنها را به این صدا عادت میدهم. چرا که برای مسابقات کشتیگیران باید به صدا هم عادت کنند. هرچند که مسئولیت مستقیم با سرمربیان تیمها است، ولی وقتی میدانستم آن کشتیگیر میتواند برنده شود، ولی از روش درستی استفاده نمیکند به کنار تشک میآمدم و به آن کمک میکردم.
*از روزی که دوباره به تیم ملی برگشتید سررسید شما توجه مارا جلب کرده آیا از این سررسید مدال المپیک در میآید؟
من یک دفتر دارم و همیشه آن را پیش خودم نگه میدارم. در این دفتر بیشتر نکات مهم را برای مسابقات یادداشت میکنم. همچنین مسائل روحی، رفتاری و فنی را مینویسم و حتی این کار را در خانه هم انجام میدهم، چون باید برای مسابقات برنامهریزی داشته باشم. این سررسید تمام نوشتههای دلی من و تمام فکرم است. سعی میکنم این دفتر همیشه همراهم باشد تا اگر حرف خوبی از یک مربی یا ایرادی از یک کشتیگیر دیدم در آن یادداشت کنم. البته شما پیشرفتهتر هستید و موبایل دارید، ولی امثال من کارشان را با دفتر راه میاندازند. (باخنده)
*محمد بنا یک روش دارد که با آن به موفقیت میرسد؛ و از آن در تورنمنتهای مختلف استفاده میکند و در اوزان مختلف کشتیگیران را میفرستد تا محک بخورند خیلی از این انتخابیها و مسابقات با توجه به شرایطی که کشور دارد و وضعیت اقتصادی فدراسیون نمیشود اردوهای برونمرزی زیادی برگزار کرد. برای این موضوع برنامهای دارید؟
اگر بررسی کنید در سالهای گذشته هم من بعد از مسابقات انتخابی دو مسابقه را در نظر میگرفتم یکی جام ارمنستان و دیگری جام قهرمانان ترکیه. بقیه آمادهسازیها هم به اردوی تیم ملی میرفت. وقتی شما فرایندی میگذاری که انتخابی تیم ملی در فلان تاریخ است، کشتیگیرانی که به اردو میآورید بخاطر حضور در انتخابی اصلا کار نمیکنند و وقتی که با هم کار نکنند چه کسی میخواهد چه کسی را بسازد؟ از طرفی وقتی فرایند تمام میشود همه از اردوی تیم ملی میروند و بعد کشتیگیری که میماند باید با چه کسی تمرین کند؟
*چیزی که ما یادمان است مثلا در وزن ۸۴ کیلو در سالهای گذشته حداقل دو نفر را داشتیم...
الان هم باید همین باشد. مثلا در سالهای گذشته یک کشتیگیر را در طول سال به مسابقات جهانی میبردیم و ضربان قلب او را به بالای ۲۰۰ با استرس میرساندیم. ما در اردوها هم همین کار را میکنیم و شاید در تمرینات ۱۰ بار ضربان کشتیگیر را بالای ۲۰۰ ببریم ولی در اردوی ما دیگر استرسی وجود ندارد و کسی هم وزن کم نمیکند. کشتیگیران به اردو میآیند و با هم میجنگند تا ساخته شوند بدون استرس. به نظرم وقتی بیمورد مسابقات مختلف برگزار کنیم کشتیگیران را اسیر مسائل مختلف میکنیم که عمر قهرمانی آنها را کم میکند الان وضعیت اقتصادی فدراسیون به شکلی است که ما نمیتوانیم مسابقات بینالمللی زیادی داشته باشیم، اما حتما مسابقه بینالمللی نباید در خارج از کشور برگزار شود و همین مسابقات جام باشگاههای جهان هم یک میدان بینالمللی بود که در ایران برگزار شد. ما احتیاج داریم در فصلهای آمادهسازی خود اردوهای مختلفی برگزار کنیم و با یک ریکاوری کوچک وارد مسابقات شویم و نیازی به مسابقات بینالمللی زیاد نداریم. ما فقط پیش از مسابقات اصلی دو مسابقه بینالمللی میخواهیم که این هم چیز فوقالعادهای نیست. اگر در طول سال ۱۰ مسابقه بینالمللی برگزار کنیم جان کشتیگیر گرفته میشود و احتمال مصدومیت وجود دارد. کشتیگیر باید آرامش داشته باشد و تیم ملی در آن مسیر که به گرههای کور برخورد میکند با دو مسابقه بینالمللی میشود گرهها را برطرف کرد. یادم است که در گذشته سوریان حتی یک مسابقه بینالمللی برگزار نمیکرد و وارد مسابقات میشد و مدال کسب میکرد. وقتی شما از کشتیگیر خود شناخت داشته باشید همان اردوی تیم ملی هم کافی است. باید از راههای ریز و هوشمندانه برای رسیدن به موفقیت استفاده کرد. هزینه بالا و مسابقات بینالمللی مختلف راههای پیروزی نیست راه پیروزی راهی است که در آن عشق، تلاش، یکدلی و اردوی تیم ملی و اینکه کشتیگیر بداند برای مردم میجنگد مهم است. من کشتیگیری را نمیخواهم که به اردوی تیم ملی بیاید تا کاسبی کند نه تنها او را نمیخواهم بلکه راهش نمیدهم.
*صحبت پایانی...
جا دارد به تیمهای ایرانی در جام باشگاههای جهان تبریک بگویم که عملکرد خوبی از خود به جای گذاشتند و کشتیگیران در این مسابقات نشان دادند که آینده خوبی در انتظار کشتی کشور است. از بیمه رازی و مدیران آن هم تشکر میکنم که سالها است به کشتی ایران خدمت و کمک میکنند.