صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

سخنان کامل پزشکیان در دومین مناظره انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳

۰۱ تير ۱۴۰۳ - ۱۲:۵۳:۲۸
کد خبر: ۴۷۷۹۱۶۷
دسته بندی‌: سیاست ، عمومی
دومین مناظره انتخاباتی تلویزیونی نامزد‌های چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری ۳۱ خردادماه برگزار شد و هر یک از نامزد‌ها به بیان نقطه نظرات و برنامه‌های خود برای مدیریت کشور در زمینه نحوه خدمات‌رسانی عدالت‌محور دولت، پرداختند.

خبرگزاری میزان - دومین برنامه مناظره با موضوع «خدمات‌رسانی عدالت‌محور دولت» در فاصله هشت روز تا برگزاری چهاردهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری، پنج‌شنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۳ برگزار شد.

دومین مناظره انتخاباتی نامزد‌های چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با حضور آقایان مسعود پزشکیان، مصطفی پورمحمدی، سعید جلیلی، علیرضا زاکانی، سید امیرحسین قاضی‌زاده هاشمی و محمدباقر قالیباف برگزار و از شبکه‌های یک، سلامت، جام جم و العالم به صورت زنده پخش شد.

شش نامزد انتخابات ریاست جمهوری در این مناظره با موضوع اقتصادی به ارائه دیدگاه‌های خود و نقد و بررسی رویکرد‌های دیگر نامزد‌ها پرداختند که در ادامه متن کامل صحبت‌های مسعود پزشکیان در پاسخ به سوالات کارشناسان را مشاهده می‌کنید.

اولین بخش از برنامه مناظره، در حوزه اقتصاد با سرفصل خدمات رسانی عدالت محور دولت و در نوبت اول و مرحله اول موضوع سیاست گذاری در یارانه‌ها، محرومیت زدایی و رفع فقر مطرح شد. محور این بخش از مناظره سیاست گذاری در حوزه یارانه‌ها، رفع فقر مطلق و محرومیت زدایی بود.

سوال: موضوعات مطرح شده در سوالات را در سه سوال کلی می‌توانیم خلاصه کنیم، یکی این که برنامه دولت شما برای عادلانه کردن یارانه‌ها از جمله یارانه‌های نقدی نان، انرژی و کالای اساسی چیست؟ به نظر شما یارانه باید به تولید کننده پرداخت شود یا مصرف کننده نهایی؟ برنامه دولت شما برای محرومیت‌زدایی و فقر مطلق چیست؟ 

مسعود پزشکیان، نامزد چهاردهمین انتخابات ریاست‌جمهوری در ابتدای سخنان خود گفت: بنده هم تسلیت عرض می‌کنم به حوادثی که اتفاق افتاده است، آن چیزی که آمار‌ها نشان می‌دهد وضعیت مارا، اگر دوربین‌های شما نشان دهد، مصرف دهک‌های پایین و دهک‌های بالا وحشتناک است، این در رابطه با یارانه‌های انرژی است. این یکی در رابطه با بنزین است، در حقیقت نگاه کنید مصرف دهک‌های پایین و دهک‌های بالا اختلاف بسیار زیادی دارد یعنی ما به کسانی که توانمند هستند بیشتر امکانات می‌دهیم و آن‌ها که پول ندارند کمتر می‌دهیم از این منابع که در اختیار داریم. جمعیت زیر خط فقر ما بدتر شده است و وضع مان بهتر نشده است، یعنی اول باید بدانیم کجاییم تا بعد بدانیم که می‌خواهیم چکار کنیم.

این وضعیت استان‌های ماست، مناطقی که در حاشیه اند مرز‌ها به شدت وضع شان خراب است، این که ما بخواهیم این بی عدالتی را اصلاح کنیم باید اول بدانیم کجا را باید نگاه بکنیم، چون ندانیم کجا را باید نگاه کنیم و به همین شکل بگوییم تئوری خیلی ساده است، ولی واقعیتی است که در طول زمان اتفاق افتاده و وضعیت فقر ما را نشان می‌دهد و آمار و ارقام کاملا گویاست که کجاییم، این که چطور بتوانیم مشکلات را حل کنیم قدم اول به داشتن زبان مشترک و اختلافات ما و عدم هماهنگی، تا می‌آییم ما تا یک تصمیمی بگیریم اختلافات باعث می‌شود که نتوانیم آن هدف را اجرا کنیم که مشکلات داخلی باید حل شود تا بتوانیم این روند را اجرا کنیم، دولت منابعی را که تقسیم می‌کند باید هدفمند به آن مناطقی که هست بدهد، چه در رابطه با انرژی و چه در رابطه با بنزین و مسایل دیگر، اگر بخواهد آن یکی دیگر مسایل را حل کند باید زیرساخت‌ها را درست کند و حمل و نقل عمومی را درست کند.

‌نمی‌توان به راحتی برای حل مشکلات نسخه داد

بانک‌ها بیشتر پول‌ها را ۵۵ درصد وام‌ها را در حقیقت به تهران می‌دهند، بقیه اش برای کل کشور دارد هزینه می‌شود، این یعنی که توسعه در تهران و اطراف تهران و عدم توسعه در بقیه نقاط کشور یعنی اگر ما یک برنامه جامع و کامل با مشارکت اقتصاددان‌ها و دانشگاهی‌ها و هماهنگی مجموعه این جریان‌ها و مدیریت و خود مردم با خود مردم اگر صحبت نکنیم، یک نسخه بنویسیم، خیلی نسخه‌ها بدون داشتن آن پشتوانه کارشناسی می‌آید در یک جا، یک قسمتی را درست می‌کند، بقیه قسمت‌ها را می‌زند تخریب می‌کند. نسخه‌ای که باید داد به این سادگی نیست، ولی قطعاً باید یارانه‌ها را هدفمند کرد و به دهک‌های پایین داد و اجازه نداد دهک‌های بالا یارانه بیشتر بگیرند، دهک‌های پایین بهره کمتری از این...، تازه این تورم باز فشار را به دهک‌های پایین ایجاد کند. لازمه این کار؛ همان برنامه‌ای است که خدمت شما عرض کردم. از طرف دیگر کنترل تورم و رشد اقتصادی اگر درست نکنیم، هر اقدامی این طرف کنیم؛ همه را می‌خواهیم فقیر کنیم. ما از این طرف باید جلوی آن تورم را بگیریم که تورم بحث‌های خودش را دارد، رشد را باید اصلاح کنیم و اگر رشد ما درست نباشد که آن شاخص‌های مربوطه را قبلاً در جلسات بحث شده، فقط با این کاری که می‌خواهیم انجام دهیم، فقر را در بین بقیه سیستم‌ها تقسیم خواهیم کرد. به اضافه این که کنترل نحوه سوخت و این آموزش‌های مردم در جهت این کارهاست که ان‌شاءالله نسخه‌ای نیست که به این سادگی در عرض چهار دقیقه کل این‌ها را ارائه داد.

مجری: نوبت اول از مرحله اول را پشت سر گذاشتیم و در نوبت دوم همان طور که پیش‌تر توضیح داده شد، هر کدام از نامزد‌ها به مدت چهار دقیقه فرصت دارند که نقطه نظرات خود را راجع به دیدگاه دیگر نامزد‌ها مطرح بفرمایند.

نکته اینکه اگر از افراد غایب در این جلسه نام برده می‌شود فرصت برای احقاق حقوق اون‌ها باقی هست و بر اساس برنامه‌ریزی که صورت خواهد گرفت این فرصت در اختیار افراد غایبی که نامشان در جلسات مناظره برده می‌شود حتماً این فرصت در اختیار قرار خواهد گرفت، جناب آقای پزشکیان فرصت چهاردقیقه‌ای جناب‌عالی از حالا شروع شد؟

پزشکیان: می‌دانید چرا اینجاییم؟ چون باهم دعوا می‌کنیم اینجا هستیم

پزشکیان: من فقط می‌خواهم این را بگویم می‌دانید ما چرا اینجاییم برای این که با هم دعوا می‌کنیم این به اون حرف می‌زند به اون حرف می‌زند مشکلات هم حل نمی‌شود، با این تئوری‌هایی هم گفته می‌شود از اول هم داریم این حرف‌ها را می‌زنیم همچنان روز به روز بدتر می‌کنیم این وضعیت سفره مردم که در زمان آقای رئیسی و این‌ها ببینید روز به روز این سفره بدتر شده اینکه بیاییم بگوییم ما بهتر بودیم من وزیر دولت آقای خاتمی بودم از نظر اقتصاد و شاخص و عدد و رقم بروید نگاه کنید ببینید اونجا بیشتر ثبات بوده یا این چیزایی که می‌گویید ما چرا به اینجا رسیدیم برای اینکه بیخود باهم دعوا می‌کنیم خیال می‌کنیم ما بهترینم شاخص‌های علمی و روند را اول باید از همان از اول هم گفتم انسجام درست نشود، اسمی که آن برادرم می‌برند هر کسی بیاید ستاد من بنده می‌پذیرمش برای این که می‌خواهم رای بگیری، اما آن چیزی که بهش عمل می‌کنیم سیاست‌های کلی مقام معظم معظم رهبری است و چارچوب‌هایی که باید برویم این نقطه به اصطلاح خط قرمزی است که ما مراعات می‌کنیم در نتیجه مشکل این است که ما درد مردم را باید داشته باشم در همین تهران مناطق محروم نگاه بکنید وضعیتشان معلوم است به چه شکلی است و چه وضعیتی دارد و نهایتاً وقتی داریم پول‌ها و منابع را در جا‌هایی که پول‌دار است خرج می‌کنیم یعنی ما چابهار را نمی‌بینیم یا ما خوزستان را نمی‌بینیم یعنی بلوچستان را نمی‌بینیم سیستان را نمی‌بینیم کردستان را نمی‌بینیم این حرف‌ها را می‌زنیم برای اینجاست، اما اینکه در این تئوری‌هایی که گفته شده خیلی راه حل‌های وجود دارد این‌ها مثلاً این بحث را که می‌کنند من محاسبه کرده بودم راحت نفری ده میلیون تومان می‌شود داد، اما اینکه آیا ما با این روند با مردم چه باید بکنیم با تورم چه باید بکنیم با شاخص‌ها چه باید بکنیم عوارض را چه جوری باید حل بکنیم این لازمه‌اش اول انسجام داخلی است این دعوا‌ها را باید بگذاریم کنار به یک زبان و نگاه مشترک برسیم واقعاً مردم محروم را ببینیم هیچ فرقی نمی‌کند وقتی اون نقشه را بهتون نشان دادند بلوچستان و سیستان و مشهد و تمام این دور ور این مملکت وضعشان خیلی خراب است خوزستانی که نفت و گاز و آب از اونجا دارد در می‌آید امکانات معمولی مدرسه و مشکلات بعدی هم ندارند زیرساختار‌ها را ندارند اگر ما وضعیت رشد و اقتصاد را شغل را درست نکنیم اگر با دنیا مشکلمان را حل نکنیم همین الان روزانه بالای چند هزار میلیارد به خاطر تصمیم‌های ناصواب ما دارد از بودجه مملکت هدر می‌رود نفت ما را دارند آن‌ها میفروشند، گاز می‌فروشند در میادین مشترک دارند میبرند و ما نمی‌توانیم ببریم شما نگاه کنید قطر را در چه وضعیتی است و ما در چه وضعیتی؟ ما ثروتمندیم، ولی چرا مردم ما اینجورین؟ ما دقیقاً اگر قانون را عمل بکنیم باید بازنشستگان را ببینیم باید معلمان را ببینیم باید طبق قانون با این‌ها عمل کنیم خوب در مجلس بودیم چرا به قانون عمل نکردیم همه دولت‌ها چه دولت شهید رئیسی چه دولت روحانی چرا طبق تورم حقوق را اضافه نکردیم بازنشته‌ها الان از ما چه می‌خواهند قانونا طبق تورم حقوقمان رو بدهید چرا نمی‌دهید همین قانون را اجرا کنیم چه برای بازنشسته، چه برای کارگر چه برای معلم این‌ها واقعیت‌هایی است که وجود دارد ما اگر می‌خواهیم مشکل حل بشود اول باید خودمان صادق باشیم با مردم شعار دادن و از این حرف‌ها گفتن که کار سختی نیست و همش به مردم گفتیم ما ال می‌کنیم وقتی آمدیم نشد من نمی‌خواهم بگویم که در دولت شهید رئیسی وزیر کشاورزی را چرا گرفتند، چای دبش چرا درست شد چه قدر الان دارند کار‌هایی می‌کنند که آدم نمی‌خواهد وارد بشود ما مشکل مان اختلافات خودمان است و سیاست‌هایی که با دنیا داریم.

سوال: می‌توانیم مجموع صحبت‌ها و سوالات مطرح شده در این تصاویر را در ۳ سوال کلی و خلاصه مطرح کنیم، برنامه دولت شما برای در اولویت قرار گرفتن پیشگیری نسبت به درمان و دسترسی عادلانه به خدمات پزشکی چیست؟ راهکار شما برای حل بحران نیروی انسانی در نظام سلامت چیست و برنامه دولت شما برای هوشمندسازی نظام سلامت چیست؟ آقای قاضی زاده هاشمی فرصت ۴ دقیقه‌ای جنابعالی در نوبت اول شروع شد.

با حقوق فعلی پزشک به مناطق محروم نمی‌رود

مسعود پزشکیان در پاسخ به این سوال گفت: اینکه ما چه کردیم، در تبریز که رئیس دانشگاه بودم ساختار روستا‌ها را اصلاح کردیم، در عرض ۶ ماه بیش از ۶۰۰ خانه بهداشت بدون اعتبار با مشارکت مردمی ساختیم، با بچه هایم در کوه‌ها و در کوهستان‌ها رفتیم کارگری کردیم این که چه کردیم، جراح قلب بودم و بچه هایم هم فرزندان ما بودند. ولی برای این که در مناطق محروم کار کنیم عملا آنجا کارگری کردیم و بعد این الگویی شد، چون نزدیک ۷۰۰-۸۰۰ تا از این خانه‌ها را در مناطق محروم تمام کردیم بحث پزشک خانواده و ارجاع را آنجا راه انداختیم.

الگو‌های مختلفی آمد از مناطق مختلف، نگاه ما این بود که انسان کالا نیست و نمی‌شود با انسان به صورت کالا برخورد کرد، قبل از ما در قانون برنامه سوم قرار بود همه چیز را به بخش خصوصی واگذار کنند و این مریض‌ها می‌آمدند بیمارستان، مرده شان هم از بیمارستان تحویل نمی‌دادند ما این را تغییر دادیم، بیمه‌ها را در دولت آقای خاتمی، بیمه‌های روستایی درست کردیم، سر تخت، چون هنوز آن موقع قدم به قدم. سر تخت هر کس پول نداشت بیمه شان کردیم، آمبولانس‌ها و زیرساخت‌های بهداشتی و مراکز بهداشتی را اصلاح کردیم، برای این روند دستورالعمل نوشتیم، این‌ها دقیقا همان چیز‌هایی هم بود که در سیاست‌های کلی مقام معظم رهبری دیده شد. وقتی آمدیم مجلس، منابع مورد نیاز برای این پوشش‌ها را در قانون دیدیم یک درصد ارزش افزوده، ۱۰ درصد خالص هدفمندی، این بحث‌هایی که آقای دکتر زاکانی می‌فرمایند ما اصلا پولش را دیدیم قانون آن هم هست و باید عمل بکنیم، چرا عمل نمی‌شود؟

مجلس، دولت و قوه قضاییه خلاف می‌کنند، چرا خلاف می‌کنند؟ برای این که همین‌ها می‌روند از خصوصی خرید خدمت می‌کنند و وقتی دولت به مردم می‌رسد پولشان کم می‌آید، پول‌ها را نمی‌دهند؛ یعنی نه یک درصد، خدمت آقای دکتر قالیباف رفتیم در رابطه با یک درصد ایشان هم دستور دادند حداقل یک درصد را این‌ها بدهند، یک درصد برای مناطق محروم است و آن‌ها را باید پوشش بدهد، ۱۰ درصد برای بیماران صعب العلاج است، این ۱۰ درصد بالای ۷۰-۸۰ هزار میلیارد تومان پول است، اگر این را دولت اجرا کند اصلا لازم نیست بگوییم ما این کار را می‌کنیم، اصلا قانونش هست، چارچوب آن که نوشتیم، در حقیقت ما روند حرکت را در بهداشت و درمان کاملا به نفع مردم و محرومین آوردیم عوض کردیم و دستاورد‌هایی که الان در رابطه ما در مجلس همیشه دعوایمان این است که چرا قانون را اجرا نمی‌کنند؟

در قانون همه این چیز‌هایی که نوشته شده پیش بینی شده، مشکل این است که ما، دولتی‌ها و مجلسی‌ها و قوه قضائیه می‌رویم خصوصی، به مردم که می‌رسد پول نمی‌دهند، یعنی دولت‌ها پول‌ها را نمی‌دهند، فرقی نمی‌کند. مجلس هم آن طور که باید فشار بیاورد نمی‌آورد، مشکل ما در اجرای قانون است به این که سر یک سفره‌ای بنشینیم که برای مردم پهن کردیم، ما از این حرف‌ها می‌زنیم، ولی خودمان ویژه برای خودمان خدمت می‌گیریم، حالا یک نفر دو نفر شاید این کار را نکند، ولی همه ما‌ها اکثرا آنجا. بعد آمدیم مجلس همین مجلس گذشته آمدند درآمد پزشکان را کاهش دادند، نگذاشتند گفتند سقف هست ما می‌خواهیم همسان سازی بکنیم، بعد خودشان بیرون قرارداد داشتند پول بیشتری می‌گرفتند به مردم که می‌رسید می‌گفتند شما. پزشک خصوصی که مجلس یا دولت با او قرارداد داشت در یک عمل خود به اندازه یک ماه پزشک دولتی پول می‌گرفت، چه کسی حاضر است برود در دولت کار کند؟ روستا‌ها و این‌ها را آمدیم مجلس برای آن سقف گذاشت، شما هر چقدر الان پزشک تربیت کنید و ۱۰ برابر کنید با ۱۵-۲۰ میلیون، پزشک در روستا برو نیست ما باید این مکانیسم را اصلاح کنیم و این نمی‌شود مگر این که همه ما سر آن سفره بنشینیم، این که تئوری بگوییم، ولی در عمل خودمان برای خودمان یک سفره پهن کنیم به مردم رسید، صد تا بهانه بیاوریم که نمی‌شود مشکل مملکت حل نمی‌شود. مشکل ما هستیم مشکل کس دیگر نیست.

مقصر دریافت رشوه، پزشکی که ۱ تا ۲ دلار ویزیت می‌گیرد نیست

مسعود پزشکیان: من آن موقع ثبت نام کردم گفتم برنامه بدهیم و ما گفتیم سیاست‌های کلی مقام معظم رهبری برنامه‌ای است که نوشته شده است، برنامه نوشته شده است و قانون است و برنامه چهارم، پنجم، ششم و هفتم و حرف‌هایی که زده شده است و با صحبت‌های مقام معظم رهبری تطبیق دارد، اجرا نمی‌کنند، برای این که مجلس و قوه قضاییه یک سفره دیگر دارند و درد مردم را نمی‌فهمیم، زمانی، ما می‌توانیم اجرا کنیم که سر سفره مردم بشینیم که بدانیم آن پول‌ها را بدهیم یا ندهیم و آن چرخه را اصلاح کنیم تا زمانی که من سر سفره مردم نشینم که برای شان پهن کردم، این تئوری‌ها را می‌گوییم، این که درروستا پزشک نیست، تخصیص ندادند و پول‌ها را ندادند و قرار بود دارو‌ها اگر ارز را برداشتند، ریال بدهند، ریال شصت هزار میلیارد از هدفمندی یارانه‌ها که قرار بود بیماران صعب العلاج از آن جا پوشش داده شود، از آن جا شصت هزار میلیارد دادند، هزینه دارو ۱۵۰ هزار میلیارد دلار بود و در حقیقت پول را ندادند و الان زیرمیزی می‌گیرند و ارز می‌گیرند، دکتر‌ها تقصیر ندارند، ویزیت پزشکی یک دلار، دو دلار است خوب معلوم است پزشک نمی‌رود، تعداد زیاد کن، مشکل حل نمی‌شود پرستار کشیک می‌دهد. برای هشت ساعت ۱۶۰ هزار تومان، می‌گوید اسنپ کار کنم از این جا بهتر است، اگر عملکرد درست نباشد، ما سوال کردیم، دو سال بود قرار بود بیاید در صحن نمی‌آید و هی قانون می‌نوشتیم، نمی‌شود قانون را که نوشتیم اجرا نکنیم و بگوییم برنامه حل کنیم، مشکل خودمان هستیم که سرسفره نمی‌نشینیم، این که سرسفره نشستیم بقیه مسایل مثل همین است، درد و رنج مردم را داشتن و سر سفره مردم نشستن مشکل راحت حل می‌شود، مردم ببینند من در همان صفی ایستادم که خود آن‌ها ایستادند، قطع به یقین صدای شان در نمی‌آید، صدا وقتی در می‌آید که من برای خودم یک جای دیگر سفره پهن کردم و حرف‌های قشنگی می‌زنم و مردم آن رنج و درد را می‌کشند و می‌گویند ان شاءالله حل می‌کنیم، ولی حل نمی‌کنیم. دغدغه منی که این جا نشستم چه رئیس جمهور باشم، چه نماینده باشم از اولی که خودم را شناختم به داد محرومانی برسم که کسی به دادشان نمی‌رسد و صدای آن آدم‌هایی باشیم که کسی صدای‌شان نمی‌شنود، اگر در تهران یک اسکن یا ام آر آی کم شود، دوربین‌ها قشنگ می‌روند این جا کم است و بعد می‌آیند مشکل تهران را حل می‌کنند. وقتی نوبت به حل مشکل مردم می‌رسد اصلا هیچ خبر ندارند که در فلان روستا و فلان منطقه خدمات و امکانات نیست، مشکل عدم تعهد ما‌ها در بالا با آن چیزی است که، قانون را نوشتیم چرا چهار دوره قانون برنامه اجرا نشده است، در بهداشت و درمان همان‌ها را تکرار کردیم و حرف جدید نزدیم و باسیاست‌های کلی مقام معظم رهبری نعل به نعل تطبیق دارد.

اگر آن کار را اجرا می‌کردیم مشکل پیدا نمی‌کردیم، مشکل این است که چرا اجرا نمی‌کنیم برای این که بیرون برای خودم مطب و بیمارستان زدم و درآمد آن چنانی دارم و مسئول یک دانشگاه شدم کاری می‌کنم که مطب خودم بچرخد نه مشکلی که آن جا وجود دارد، اجرای قانون و سیاست‌های کلی و تعهد خودمان به اجرای آن.

مجری: در این قسمت از برنامه مناظره امشب، محور این بخش از مناظره ارتقای نظام آموزشی و علمی است در برنامه هفتم اشاره شده که رتبه جهانی ایران از نظر کمیت تولید علم تا پایان برنامه باید به جایگاه چهاردهم برسد. به علاوه در برنامه هفتم برای برخورداری دانش‌آموزان از فرصت‌های تعلیم و تربیت عادلانه هم اهدافی از جمله افزایش سرانه فضای مدارس و هوشمند سازی کلاس‌ها با اولویت مناطق محروم در نظر گرفته شده است در بودجه امسال حدود ده درصد از منابع بودجه به حوزه آموزش و پرورش اختصاص یافته است در این بخش نامزد‌های محترم برنامه نکات اجرایی و برنامه‌های اجرایی خودشان را برای تحقق این موضوع ارائه خواهند کرد که در ابتدا پیش از آغاز فرصت چهار دقیقه هر نامزد طرح پرسش کارشناسان و تعدادی از مردم راجع به موضوع ارتقای نظام آموزش و علمی کشور که با هم می‌بینیم و برمی‌گردیم.

سوال کارشناسان

علی ذوعلم: یکی از مسائل بسیار مهم در کشور ما بحث تعلیم و تربیت است. متاسفانه علی رغم تلاش‌هایی هم که شده هنوز ما درباره تحول در آموزش و پرورش و سرمایه گذاری برای این امر چشم انداز خیلی روشنی نداریم. جنابعالی بفرمایید به طور مشخص شورای عالی آموزش و پرورش را چه قدر جدی خواهید گرفت و چه قدر مسائل آموزش و پرورش برایتان مهم خواهد بود؟

علی اصغر فانی: آیا برنامه‌های درسی و فوق برنامه که در وزارت آموزش و پرورش در حال انجام و اجرا هست پاسخگوی نیاز نسل آلفا و زد است؟

سید محمد بطحایی: یکی از معضلات ما در آموزش و پرورش کلاس‌های پرجمعیت است. چهل نفر، چهل و پنج در یک کلاس با یک معلم، حقیقتا کار کردن خیلی دشوار است و یا اینکه اصلا نمی‌شود توقع یک کار با کیفیت داشت پاسخ شما و راه حل شما برای کاهش مشکلات در آموزش و پرورش چیست؟

رضوان حکیم زاده: بفرمایید برنامه شما برای کاهش فاصله و ارتقای کیفیت یادگیری برای دانش آموزان در خانواده‌های کمتر برخوردار و مناطق کمتر برخوردار چه خواهد بود؟

مصطفی رستمی: با توجه به ظرفیت‌های بزرگ علمی و دانشی که در کشور به برکت انقلاب اسلامی در این سال‌ها داشتیم برنامه روشن کاندیدا‌های محترم برای استفاده از این ظرفیت برای حل مشکلات مختلف کشور، برای مشکلات اقتصادی و اجتماعی و سایر مشکلاتی که این‌ها خودشان را آماده حل این‌ها کردند چیست؟

محمد مهدی زاهدی: بار‌ها در رسانه‌ها دیدیم که موضوع مهاجرت نخبگان و به ویژه در سال‌های اخیر مهاجرت اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها به خارج از کشور بسیار مطرح شده است جدای از این که چه میزان مهاجرت صورت گرفته. سوال این است برای حفظ، نگهداشت و تکریم قشر نخبه و به ویژه اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها چه برنامه‌ای را دارید؟

مجری: سوالات کارشناسان محترم را تماشا کردید مجموع آن چه که در محتوای سوالات مطرح شد می‌شود در سه سوال کلی خلاصه کرد، سوال اول این که دولت شما برای ارتقای نظام تعلیم و تربیت و متناسب سازی نظام آموزش با نیاز‌های نسل جدید چه برنامه‌ای دارد؟ دولت شما چه برنامه‌ای برای کاهش تراکم دانش آموزان در کلاس‌ها و ایجاد عدالت دارد و برنامه دولت شما برای ارتقای رابطه دانشگاه و صنعت و جلوگیری از مهاجرت فارغ التحصیلان دانشگاهی چیست؟

باید به دانش‌آموزان خدمت یکسان ارائه بدهیم

پزشکیان در پاسخ به این سوالات گفت: یک نکته به آقای قاضی‌زاده هاشمی بگویم که می‌گویند تئوری می‌گویید، من رییس دانشگاه بودم، کار‌هایی که کردم باعث شد من را معاون سلامت کردند، علی رغم اینکه جزء هیچ حزبی نبودم، همان دولت آقای خاتمی بخاطر آن عملکرد‌ها من را وزیر بهداشت و درمان کرد در صورتی که خیلی از آدم‌ها بودند که از نظر کاری و حزبی می‌توانستند وزیر بهداشت شوند. ما کار کردیم و اگر هم لازم باشد همه اش هم وجود دارد، شاخص‌های آن موقع هم الان مقایسه کنید اصلاً قابل قیاس نیست، روند خدمت به مردم و نگاه به مردم است. اما در رابطه با آموزش و پرورش آنچه که به نظر من مهم است، اول باید آدم فکر کند آن بچه‌ای که در روستا و منطقه محروم است، با بچه خودش یک سرویس را می‌گیرد یا نمی‌گیرد، اگر آدم توانست خودش را در اینجا قرار بدهد، آن وقت می‌تواند مشکل را حل کند. اینکه ما هر حرفی را بزنیم، ولی بالاخره سفره‌های ما با همدیگر فرق داشته باشد، می‌گوییم، ولی باز آن‌ها مشکل پیدا خواهند کرد، برای اینکه آن‌ها را نمی‌بینیم، صدای شان را هم نمی‌شنویم. در تئوری این حرف‌ها را می‌زنیم، ولی در عمل همچنان آن‌ها مشکل دارند. ما مدرسه داریم در مناطق محروم، در سیستان و بلوچستان، در خوزستان و شهر‌های مختلف، فضا و تجهیزات و امکانات معمولی را هم ندارند، گرفتار هستند، این طرف مدرسه داریم که مثلاً برای همان کلاس اول ۸۰ یا ۱۰۰ میلیون تومان پول هزینه می‌کنند. ما اگر کشور اسلامی هستیم باید مدارسی را که دولت به آن مسئولیت داده است می‌خواهد حل کند، همان خدماتی را به بچه‌های آن مدارس بدهد، عین اینکه به بچه خودش می‌دهد باید اول این را از نظر اعتقادی بپذیریم، آن وقت راحت پیدا می‌کنیم، این یک نگاه، آن هم که مدارس غیرانتفاعی و مدارس دولتی، مدارس غیرانتفاعی الان فرصت هستند و یک درصدی را پوشش می‌دهند، ولی مدارس دولتی الان بیش از ۸۰ درصد آن‌هایی که وارد کنکور می‌شوند از یک ۲۰ درصدی است که ما درست کرده ایم، ۸۰ درصد نمی‌توانند به دانشگاه بیایند برای اینکه ما در حق آن‌ها بی انصافی می‌کنیم و درست سرویس نمی‌دهیم.

نمی‌شود در بی ثباتی مدیریت، برنامه‌ها جلو برد

بحث بعدی معلم‌ها هستند، ما وقتی به معلم‌ها نرسیم در همان مدارس، طبیعتاً معلمی که چند شغل است، فرصتی که بیاید به بچه‌های مردم هم برسد، مشکل پیدا می‌کند. مشکل معلمین را باید حل کنیم، همان بحث‌هایی که آقای قالیباف فرمودند، نمی‌شود در بی ثباتی مدیریت، این برنامه‌ها را جلو برد، باید یک ثبات مدیریتی ایجاد کنیم.

وزیر آموزش و پرورش باید قوی‌ترین و دلسوزترین فرد باشد

همان بحثی که آقای دکتر الان فرمودند، باید کسی که وزیر آموزش و پرورش می‌شود، قوی‌ترین و دلسوزترین آدم باشد وقتی آدم انتخاب می‌کند و نهایتاً وقتی آن پکیج و بسته آموزشی را می‌خواهیم در مدارس اجرا کنیم، این نگاهی که الان داریم باید تغییر پیدا کند. دانش آموز باید یاد بگیرد که چه طوری مشکل را حل کند، علاوه بر درس‌هایی که می‌خواند، یاد بگیرد چه طوری ارتباط برقرار کند، یاد بگیرد چه طوری مدیریت کند، یاد بگیرد با تیم کار کند، آدم‌ها و بچه‌هایی که ما الان تربیت می‌کنیم بخصوص در این مدارس به اصطلاح، یعنی مدارسی که نخبگان به قول و خیال خودشان تربیت می‌کنند، سمپاد، به هر حال یک عده آدم‌هایی را تربیت می‌کنیم، تک بعدی بالا می‌آید، وقتی بیرون آمد نمی‌تواند با دو نفر رابطه برقرار کند، نمی‌تواند مشکل را حل کند، یک مقدار گیر می‌کند، قهر می‌کند و ول می‌کند و می‌رود، خودش را هم تافته جدا بافته از مردم حساب می‌کند. در صورتی که باید یاد بدهیم که برای مردم عمل اش را استفاده کند.

 

پزشکیان: باید مکانیسم پرداخت به هیئت علمی تغییر کند

پزشکیان: از این طرف هم به هیأت علمی که احترام نمی‌گذاریم، مدیریت‌ها را سیاسی می‌گذاریم و مجموعه این عوامل باعث نارضایتی و خروج مغزها، اندیشه‌ها و جوانان و ناامیدی نسبت به آینده در کشور می‌شود که این‌ها را اگر بتوانیم حل کنیم؛ اول اختلافات باز باید حل شود، اولویت‌ها و شایستگی‌ها شاخص بندی شود، بر اساس آن بگذاریم، نه بر اساس جناح و دسته و گروه.
جلیلی: من در این بخش بیشتر می‌خواهم به همین بخش آموزش عالی بپردازم. ما ده‌ها هزار هیأت علمی داریم که این‌ها یک اندوخته بزرگی برای کشور هستند، در زمینه‌های مختلف علمی کار کردند سال‌ها، در کنارش میلیون‌ها دانشجو و دانش‌آموخته داریم که این‌ها هم یک ظرفیت بسیار بزرگ هستند. سؤال من این است اگر ما صحبت می‌کنیم از پیشرفت و جهش کشور، نقش این‌ها چیست؟

حق دانشگاه است که حتماً در پیشرفت و جهش کشور یک مأموریت داشته باشد

حق دانشگاه است که حتماً در پیشرفت کشور، و در جهش کشور یک مأموریت داشته باشد، و بتواند آن سهم خود را ایفا کند. اگر ما می‌گوییم هر ایرانی؛ یک نقش پرشکوه، آن مقدمه و خط اول و اولویت اول کیست؟ همین اساتید، دانشجویان و دانش‌آموختگان هستند که یک ظرفیت بسیار خوبی دارند در این قضیه. ما الان در برنامه هفتم تعریف کردیم؛ رشد هشت درصد را، سهم دانشگاه‌های ما در این ایفای مأموریت برای رسیدن به رشد هشت درصد چیست؟ دو نگاه است؛ یک نگاه این است که شما می‌گویید ما یک وزارت آموزش عالی داریم، کار آن این است که باید یک سری درس‌ها تدریس شود در دانشگاه‌ها، بیایند کلاس‌بندی و ترم‌بندی شود، اساتید بیایند درس دهند. این خیلی نگاه حداقلی است. در دانشگاه‌های ما اتفاقاً یک فرصت بسیار خوب است که همین‌هایی که دارند در این زمینه‌های علمی تحقیقات، بررسی می‌کنند و مطالعات انجام می‌دهند، حالا این‌ها یک مأموریت داشته باشند برای آن اولویت‌های کشور، آن اولویت را باید تعیین کنیم. باید این دانشگاه را سهیم کنیم این حق دانشگاه است. مثلاً می‌گوییم ارزآوری یک مأموریت است برای کشور و ما باید ارتقاء پیدا کند به دلایل مختلف که پول ملی ما تقویت شود، منابع ارزی ما زیاد شود و این بحث‌ها. سهم دانشگاه‌ها چیست؟ دانشگاه تبریز، مشهد، شریف و امیرکبیر چه سهمی دارند؟ ما چه مأموریتی برای آن‌ها تعریف کردیم، ما یکی از آن برنامه‌های اصلی ما دقیقاً این است که از همین ترم آینده، این مأموریت باید تعریف شود، کسی که وزیر علوم، رئیس دانشگاه در این عرصه‌هاست باید بتواند چنین مأموریتی را به فرجام برساند. آن موقع شما می‌بینید چه نشاط اجتماعی شکل می‌گیرد. همین اساتید و دانشجویان ما درگیر می‌شوند با بسیاری از موضوعات واقعی کشور، یک نهضت حل مسائل راه می‌افتد. این فقط در مسائل فنی هم نیست. یعنی اگر ما صحبت می‌کنیم؛ اشتغال، یکی از مأموریت‌هایی که اتفاقاً خود دانشگاه باید در آن پیشگام شود، چیست؟ ایجاد شغل برای دانشجویان و دانش‌آموختگان خود حداقل، بلکه بسیار بیشتری از مردم و این ظرفیت خوبی که امروز ما داریم در بحث‌های دانش‌بنیان، دقیقاً این کار را می‌تواند فراهم کند و الان نمونه‌های موفق فراوانی داریم که همین‌ها آمده انجام شده، اما حالا این باید تکثیر شود، این نباید استثناء باشد، نباید محدود باشد. این باید یک قاعده شود. این وظیفه دولت است که این را برنامه ریزی کند. نکته‌ای که در همین جا خیلی مهم است؛ باز عرض کنم، این فقط به بحث‌های صنعتی و فنی نیست. در علوم انسانی هم همین است. ما خیلی از مسائل مختلف کشور داریم، خیلی بودجه‌های سنگین تحقیقاتی، علمی؛ این را با مطالعه و عدد عرض می‌کنم؛ داریم تخصیص می‌دهیم، می‌رود در دستگاه دیوان‌سالار اداری ما، خروجی آن کم‌اثر است، اگر نگوییم بی‌اثر است. آن اثربخشی لازم را ندارد. اگر همین را شما بدهید به همین فارغ‌التحصیلان دانشگاهی، دانش‌آموخته‌ها، دانشجو‌های شما؛ همین‌هایی که دارند پایان‌نامه‌های خود را می‌نویسند که این کارشان معطوف شود به یک نیاز کشور، به حل یک مسأله کشور، این چقدر مسائل کشور را می‌تواند حل کند؟ آن موقع آن سؤالی که یکی از عزیزان فرمودند از کارشناسان که بله آن موقع چه بحثی برای مهاجرت دارید؟ اگر دانشجوی شما، استاد شما احساس کند که در پیشرفت کشور و همین رشد هشت درصد، در جهش کشور می‌تواند نقش‌های بسیار اساسی و مؤثر داشته باشد، چه نشاطی خواهد گرفت؟ چقدر کشور از آن منتفع خواهد شد و چه برنامه‌هایی می‌تواند بر این اساس به دنبال این صورت بگیرد که کشور را ارتقاء دهد.

سوال: آقای پزشکیان جمع‌بندی را بفرمایید؟

مردم باید باور کنند ما می‌خواهیم برایشان کار کنیم

پزشکیان: بسم‌الله الرحمن الرحیم خسته نباشید آنچه که می‌خواهم خدمت شما عرض بکنم اولاً من دولت آقای خاتمی بودم و آن موقع هم نه فرار مغزی بود بلکه از مغز‌ها می‌آمدند داخل و وضع مردم خودشان می‌دانند خوب بود، زندگی ما و کار ما برای محرومین بوده چه رییس دانشگاه بودم چه رئیس بیمارستان بودم چه بالا آمدم، تمام فکر و ذکرم این بود که به محرومین و به مناطق محروم برسم چه در دوره ریاست دانشگاهی و همان آدم‌هایی را که در سیستم کار نمی‌کردند وقتی دیدند، چون آقای دکتر خودش بهتر از من می‌داند نود درصد مشکل مدیریت ارشد است ده درصد بر می‌گردد مردم، مردم خوبی هستند، ولی وقتی نگاه می‌کنند من به عنوان جلودار به اصطلاح رانت می‌گیرم، آدم‌های خودم را سر و کار می‌گذارم هر چه از این حرف‌ها بزنیم مردم ما را می‌بینند در نتیجه آن‌ها قضاوت می‌کنند، مردم الان پشت سر ما قضاوت درستی ندارند حالا هی بخواهیم دیگران را محکوم کنیم.

پزشکیان: حالا همه اش بخواهیم دیگران را محکوم کنیم، مشکل، مشکل مدیر ارشد است. مدیر ارشد اگر صادق باشد و با مردم صادقانه بگوید و آنچه را که می‌گوید با تمام وجود به آن معتقد باشد، قطعاً بقیه پشت سرش خواهند آمد. اینکه این‌ها بد هستند، همان دانشگاهی که بنده رییس دانشگاه بودم، اول بسیجی‌ها نیامدند با من همکاری کنند، همان آدم‌هایی که می‌گفتند مو‌های شان بیرون است، یا کم است یا کار نمی‌کنند و معمولی هستند، همان‌ها آمدند برای ما شش ماهه خانه بهداشت را ساختند، با کمک و مشارکت مردم ساختند. وقتی دیدند ما در میدان هستیم، آن‌ها هم آمدند، سال بعد می‌خواستیم مراکز بهداشتی درمانی را بسازیم آن‌ها و بسیجی هم آمدند.

ما در بهداشت و درمان چهار اصل داریم

ما در بهداشت و درمان چهار اصل داریم، اول عدالت است، دوم مشارکت مردم است، سوم روابط بین بخشی است، چهارم تکنولوژی مناسب است. این روش را اگر در فقرزدایی، یعنی اگر بخواهیم فقرزدایی کنیم، باید مردم را مشارکت بدهیم، باور کنیم به مردم، ما وقتی مردم را خودمان در آنجا وقتی می‌نشینیم، کارمند‌های ما، ما را قبول ندارند، حالا همه اش تئوری بگوییم، با تئوری که مشکل حل نمی‌شود. با مردم باید رابطه صمیمی و دوستانه پیدا کنیم، مردم باور کنند ما برای آن‌ها می‌خواهیم کار کنیم. دوم روابط بین بخشی و درستی داشته باشیم و شاخص اصلی آن عدالت است، اگر ما دست به دست هم بدهیم، بنده در زندگی ام این را ثابت کرده ام و شعار نداده ام و بعد با هم به مشکل مردم بخواهیم فکر کنیم، ده‌ها و صد‌ها راه حل وجود دارد، مشکل نبود راه حل نیست، مشکل آن باور و اعتقادی است که در میدان عمل خودت را ببینند که تو در میدان هستی، آدم‌ها و گروه خودت را، خیلی از این آدم‌ها وقتی به قدرت می‌رسند همه اش دور و بر خودشان را مسئول می‌کنند. حضرت علی (ع) فرموده اند، شما مردم را و خدا را یک طرف، خودتان، دوستان و آشنایان شما و قوم و خویش شما یک طرف، هرچه بر این‌ها خواستید در آموزش و بهداشت و درمان در استخدام و بکارگیری، در ارتقاء و این‌ها برای این‌ها هم همین را بخواهید، اگر نکنید ظلم کرده اید. هر کس به بندگان خدا ظلم کند، بندگان خدا با آن‌ها دشمن می‌شوند، چرا مردم از ما ناراضی هستند، انگ می‌چسبانیم، برای آن‌ها پرونده درست می‌کنیم، مشکل درست می‌کنیم، معلوم است که وقتی می‌بینند ما برای آن‌ها حرف درست می‌کنند آن‌ها هم می‌روند و کار خودشان را انجام می‌دهند، مردم اگر بدانند ما با آن‌ها هستیم، مردم ما مردم خوبی هستند، ما می‌خواهیم مدیریت کنیم و مشکل آن‌ها را حل کنیم، قطعاً آن‌ها در میدان هستند. همه مردم این کشور مردم ما هستند، آنکه بلوچی است، آنکه سنی است، آنکه عرب است، آنکه شمال است، ما باید براساس عدالت به این‌ها نگاه کنیم. ما دو اصل داریم، من بعنوان مسلمان به این اصول معتقد هستم، اگر یک ذره در زندگی ام پیدا کنند خلاف عمل کرده ام، همه این آدم ها، آدم‌های ما هستند، چپ، راست، مذهبی، هر انسانی توان داشته باشد ما از او استفاده خواهیم کرد براساس شایستگی. در رابطه با آنچه که الان می‌خواهیم عمل کنیم، حق است و عدالت، برای پیاده کردن حق و عدالت همه این حرف‌ها باید اصلاحات انجام بگیرد، اصلاحات چهار اصل دارد، این اصلاحات اول می‌رود به عدالت، بعد به کیفیت، بعد به هزینه اثربخشی، بعد می‌رود به کارایی. هر کدام از این ساختار‌های اداری، اجتماعی و سیاسی را اگر بخواهیم درست کنیم، بایداین چهار اصل را در آن ببینیم. کیفیت یعنی رضایت مشتری، اگر واقعاً الان در شهرداری سیستمی درست کرده اند، مشتری راضی است، از او بپرسید، یعنی کیفیت درست کرده اند، اگر کاری که می‌کنند هزینه اثربخش است، یعنی درست انجام داده اند، اگر کارآمد است درست است، اگر عادلانه است، اگر غیر از این است، هر حرفی می‌زنیم مردم هستند که می‌گویند این‌ها بی ربط دارند می‌گویند، حق با مردم است و مردم است و این مردم همه این‌ها هستند. اینکه این گروه است آن گروه است، برای خودمان یک گروه دیگری درست کنیم.

امکان ندارد با یک گروه، با یک دسته، با یک جناح، مملکت را درست کنیم

امکان ندارد با یک گروه، با یک دسته، با یک جناح، مملکت را درست کنیم. ما باید دست به دست هم بدهیم و براساس عدالت سنتی، عرب، عجم همه را با هم راه ببریم. الان نگاه کنید مناطقی که سنی نشین هستند، ضعیف‌تر هستند و نسبت به آن‌ها ظالمانه‌تر هستیم، سیاست هایمان، به آن‌ها درست و براساس عدالت خدمت نداده‌ایم.

انتهای پیام/



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *