توهم منطقه امن؛ وقتی مردم غزه هیچ کجا در امان نیستند
خبرگزاری میزان - یکی از تاکتیکهای مقامهای صهیونیست در برنامه کنترل غزه و شهرهای آن، مفهوم مناطق امن است. در حالی که هدف ادعا شده حفاظت از غیرنظامیان بود، اما این مناطق اغلب بهعنوان ابزاری برای محو کردن فلسطینیان از طریق ابزارهای خشونتآمیز است.
توهم احترام به حقوق بشر برای پنهان کردن هدف واقعی سیاستهای رژیم صهیونیستی استفاده میشود.
این مناطق که بهعنوان پناهگاههایی برای مصون ماندن از خشونتهای مداوم تبلیغ میشوند، اغلب خود به هدف تبدیل میشوند و به افزایش آوارگی، تخریب و تلفات جانی منجر میشوند.
مفهوم مناطق امن در مناطق درگیری مانند نوار غزه، که از سوی مقامهای صهیونیست ترویج میشود، در ظاهر با هدف فراهم کردن پناهگاهی برای غیرنظامیان از خشونتهای جاری است. با این حال، واقعیت کاملا متفاوت است.
این مناطق اغلب به هدف تبدیل شده و بحران انسانی را تشدید میکنند. براساس قوانین بینالمللی بشردوستانه، حفاظت از غیرنظامیان در جریان درگیریهای مسلحانه بسیار مهم است.
کنوانسیون چهارم ژنو وظایف طرفهای متخاصم را برای تضمین امنیت و رفاه غیرنظامیان غیرمسلح مشخص میکند. ناکامی در حفاظت از این مناطق، پرسشهای حقوقی و اخلاقی جدی را در مورد اجرای عملیات نظامی و تعهد واقعی به اصول بشردوستانه ایجاد میکند.
گزارشهای کمیته بینالمللی نجات (IRC) نشان میدهد که تشدید درگیریها در رفح، یک منطقه به اصطلاح امن، به تلفات غیرنظامی قابل توجه، افزایش تلفات و ویرانیهای گسترده منجر شده است.
این مناطق در غزه هر چیزی هستند به غیر از مناطق امن.
هزینه انسانی
براساس گزارش مقامهای سازمان ملل و ساکنان محلی که بهطور مداوم اعضای خانواده خود را هنگام فرار از یک مکان به مکان دیگر از دست میدهند، هیچ مکان امنی در غزه وجود ندارد.
رفح در بخش جنوبی نوار غزه به نمادی از واقعیت غمانگیز «مناطق امن» تبدیل شده است. این شهر همواره در معرض گلولهباران و بمباران بیامان قرار گرفته و پناهگاههای مناطق امن فرضی را به صحنههای ویرانی تبدیل کرده است.
گزارشهای پزشکان بدون مرز (MSF) شرایط وخیم رفح را توصیف میکند، جایی که افراد آواره بین ساختمانهای ویران شده و چادرهای موقت در این مناطق بهاصطلاح امن تردد میکنند. این ویرانی بارها خانوادهها را آواره میکند و هر ظاهری از ثبات و امنیت را از بین میبرد.
براساس گزارشهای دلخراش، مناطق چادرهای موقت در رفح از سوی رژیم صهیونیستی در آتش سوخته است. خانوادهها در این حملهها گرفتار شدهاند. این نشاندهنده توهم شدید ایمنی است که این مناطق قرار است فراهم کنند.
با وجود یک جنبش پوپولیستی روبهرشد که روایت گمراهکننده سیاستهای رژیم صهیونیستی را به رسمیت میشناسد، واکنش جامعه بینالمللی به بحران غزه به دلیل ناکارآمدی و انفعال آن مورد انتقاد قرار گرفته است.
دیدهبان حقوق بشر (HRW) سیاستهای اشغالگران در قبال فلسطینیها را جنایتهای آپارتاید و آزار و اذیت نامیده و خواستار پاسخگویی و اقدام بیشتر قدرتهای جهانی شده است.
با وجود این محکومیتها، نبود شدید اجرای قوانین و کنوانسیونهای بینالمللی که برای محافظت از غیرنظامیان در مناطق درگیری طراحی شدهاند، وجود دارد.
منظره اردوگاههای سوخته در رفح و فریاد کسانی که همه چیز را از دست دادهاند، یادآور هزینههای انسانی این درگیری است.
رویکرد تغییر واقعیتهای جمعیتی و سیاسی در میدان
استراتژی که از سوی رژیم صهیونیستی در غزه و سرزمینهای فلسطینی گستردهتر از سال ۱۹۴۸ بهکار گرفته شد، نشاندهنده رویکردی نظاممند برای تغییر واقعیتهای جمعیتی و سیاسی در میدان است.
این روش واقعیتهای جدیدی را ایجاد و اجرا میکند که نداشتن حقوق و آوارگی سیستماتیک فلسطینیها را تداوم میبخشد. این استراتژی به نسلکشی مستمر علیه مردم فلسطین کمک میکند.
رژیم صهیونیستی با آواره کردن سیستماتیک فلسطینیان و ویران کردن خانهها و جوامع آنها، عملا حضور فلسطینیها در مناطق خاص را محو میکند. این روند تدریجی حذف را میتوان نوعی نسلکشی فرهنگی و جمعیتی دانست.
اشغال مستمر و سیاستهای همراه آن به نقض شدید حقوق بشر منجر میشود. محرومیت از حقوق اولیه مانند آزادی رفت و آمد، دسترسی به مراقبتهای بهداشتی، آموزش و شرایط مناسب زندگی، تجاوز به کرامت انسانی فلسطینیان است.
وضعیت مستمر ناامنی و آسیب آوارگی تاثیرهای روانی عمیقی بر جوامع فلسطینی دارد و انسانیت آنها را بیشتر از بین میبرد.
خشم و نفرت ناشی از این تجربهها نه تنها متوجه رژیم صهیونیستی، بلکه متوجه کسانی است که از طریق سکوت و بیعملی خود همدست این رژیم هستند.
روایت مناطق امن بهعنوان پناهگاه به دلیل واقعیت جنگ درهم شکسته است.
کارشناسان میگویند که اقدام فوری و انسانی برای مقابله با این جنگ ویرانگر و نسلکشی ضروری است.
انتهای پیام/