صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

"سرمایه نمادین" و جذب سلبریتی‌ها توسط رسانه‌های خارجی

۲۸ آذر ۱۳۹۷ - ۱۲:۰۰:۰۲
کد خبر: ۴۷۷۳۲۸
تغییر هویت بازیگرانی محبوب مانند گلشیفته فراهانی، مجریان معروف مانند حسینی و حتی جذب کارگردانان ایرانی توسط دانشگاه‌های خارجی در زنجیره هم‌ارزیِ مواجهه برنامه ارزشی حاکم در غرب و ایران قابل‌فهم و ارزیابی است.

گروه فرهنگی - پیر بوردیو سرمایه نمادین را در تمایز (("تمایز" مستلزم بی‌ارتباط‌بودن نیست))با سرمایه فرهنگی، سرمایه اجتماعی و سرمایه اقتصادی طرح می‌کند.

البته در اقتصاد هم به طریقی مشابه و متاثر از بوردیو، از کالای نمادین سخن به میان آمده است که مقصود از آن، کالایی است که دارای نوعی بار مفهومی بوده و همگان توان استفاده از آن را ندارند.

برای نمونه تا پیش از سال‌های ۸۲تا۸۴تلفن همراه به سبب تعداد پایین استفاده‌کنندگان از آن ارزش نمادین داشت، اما در ادامه این برند‌هایی خاص و مشخصا آیفون است که ارزش نمادین خود را حفظ کرده‌اند.

با اشاره‌ای مصداقی به مفهوم کالای نمادین، مفهوم سرمایه نمادین را بهتر می‌توان دریافت. سرمایه نمادین به موقعیت‌های "کاریزماتیک" دلالت خاصی دارد. نوعی مادر مایه است. چراکه جامعه به افراد محبوب، قهرمان و خاص نیاز دارد تا گرفتار روزمرگی، بی‌امیدی و بی‌افقی نشود.علیرغم وجه سرمایه‌ای و موضوعیت سرمایه یا کاپیتال در سرمایه نمادین که مستعد برداشت اقتصادی از آن است، ارزش فرهنگی و معنوی این مفهوم و اثری که در انسجام و وفاق و یا گردهم‌آمدن افراد دارد بس مهم‌تر از وجه اقتصادی‌اش است.

هنرمندان مطرح و البته محبوب یک مصداق سرمایه نمادین هستند. هرچه یک هنرمند یکه و منحصربفرد باشد یا به‌عبارت‌دیگر، منحصربفردتر باشد ارزش نمادین آن بیشتر است؛ چراکه کمیاب‌تر و معنوی‌تر بوده و ارزش اسطوره‌ای پیدا می‌کند. البته باید توجه داشت که چه‌بسا یک سوپر استار نتواند اسطوره باشد و یک اسطوره نتواند سوپراستار.

هم‌هنگام با آن‌که یک برنامه رسانه‌های غربی و اتاق‌فکرهایشان کار بر روی افکار عمومی است، یک برنامه دیگر آنان کار روی نخبگان در حوزه‌های مختلف است که در این میان هنرمندان به سبب شهرت، ارزش خبری و اثرگذاری بیشتری برای همراه‌سازی افکار عمومی می‌یابند. به بیان دقیق‌تر، برای جذب افکار عمومی، جذب نخبگان هر حوزه و آوانگارد‌ها یک راه میان‌بر است.

این میان‌بر نوعی دومینوی جذب را رقم می‌زند؛ به این ترتیب که جذب یک چهره محبوب، در پی خود جذب کثیری از علاقمندان به او را موجب می‌شود.

درین شرایط، طبیعی است که دشمنان جمهوری اسلامی پروژه جذب سرمایه‌های نمادین را بیش از هر زمانی در دستور کار قرار دهند. مضافا این‌که این کار به مراتب اقتصادی‌تر بوده و صرفه‌جویی در زمان را به دنبال دارد. جذب سلبریتی‌ها توسط رسانه‌های خارجی نیز در این فضا و مضمون قابل ارزیابی است.

درین میان، جذب بازیگران به‌خصوص بازیگران زن که سابقا با حجاب دیده شده اند نوعی کارکرد نمادین و جاذبه بصری یا تصویری ویژه‌ای دارد. مضافا این‌که چنین پدیده‌ای می‌بایست در فضای فراواقعیت یا غلبهتصویر بر واقعیت که بودریار طرح می‌کند فهم شود.

وجه نمادین و جاذبه بصری کشف حجاب برای مخالفان جمهوری اسلامی، قبح‌زدایی از بی‌حجابی، تغییر متافور‌ها یا استعاره‌های مردم را نیز شامل می‌شود.

تغییر هویت بازیگرانی محبوب مانند گلشیفته فراهانی، مجریان معروف مانند حسینی و حتی جذب کارگردانان ایرانی توسط دانشگاه‌های خارجی در زنجیره هم‌ارزیِ مواجهه برنامه ارزشی حاکم در غرب و ایران قابل‌فهم و ارزیابی است.

حتی بعضا جذب نخبگان دانشگاهی نیز بخشی از سناریوی تخلیه ارزشی نظام سیاسی ایران و تغییر تخیّل و تصور مردم می‌تواند باشد؛ بنابراین مواجهه رسانه‌ای صدرالاشاره، محدود به بازیگران و فعالان عرصه رسانه نیست بلکه قطعاتی از این ماشین جنگی از سایر حوزه‌ها تشکیل شده است.

محسن سلگی ، دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *