صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

بازنده نهایی جنگ یمن/زوایای پیدا و پنهان برجام اروپایی

۲۵ آذر ۱۳۹۷ - ۰۹:۵۴:۰۱
کد خبر: ۴۷۶۲۲۲
بازنده نهایی جنگ یمن، زوایای پیدا و پنهان برجام اروپایی، دوشقه کردن مردم به مصلحت نیست، احتمال استیضاح ترامپ به نفع ایران است؟، القاء دروغ مفاسد اقتصادی بزرگ در ایران، هشدار سقوط در شکاف طبقاتی، از جمله عناوین سرمقاله ها و یادداشت های امروز روزنامه های کشور هستند.

به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، بازنده نهایی جنگ یمن، زوایای پیدا و پنهان برجام اروپایی، دوشقه کردن مردم به مصلحت نیست، احتمال استیضاح ترامپ به نفع ایران است؟، القاء دروغ مفاسد اقتصادی بزرگ در ایران، هشدار سقوط در شکاف طبقاتی، از جمله عناوین سرمقاله ها و یادداشت های امروز روزنامه های کشور هستند.

یادداشت امروز روزنامه حمایت با عنوان «بازنده نهایی جنگ یمن» منتشر شده و در آن چنین آمده است: نشست یک‌هفته‌ای استکهلم بین نمایندگان دولت مستعفی و فراری «عبد ربه منصور هادی» و انصار الله، یک خروجی بسیار روشن و شفاف داشت که عبارت بود از پیروزی سیاسی و میدانی انصار الله در جنگ چهارساله یمن. عربستان سعودی از زمان کلید خوردن این هجمه وحشیانه با کمک هم‌پیمانانش انواع جنایت‌ها را در این کشور مرتکب شد، بیش از ۵۰ هزار شهید در این مدت به خاک و خون غلطیدند که آمار غیررسمی، شش برابر بیش از آن است و وجهه همت آن‌ها این بود که شهر‌های «الحدیده» و «تعز» را اشغال کنند تا بتوانند آن را به‌عنوان برگ برنده و ابزار فشار در گفتگو‌های صلح یمن بکار گیرند.

حضور قدرتمندانه و از موضع برتر انصار الله در نشست‌های صلح، اما موجب شد که توافقنامه قابل قبولی که نشانه‌ای غیرقابل خدشه از پیروزی سیاسی این جریان نوظهور مقاومت در منطقه غرب آسیاست، به دست بیاید.
بر اساس این توافقنامه بنا شد که تبادل ۱۶ هزار اسیر بین انصار الله و عبد ربه منصور هادی تا دو هفته آینده انجام و عملیاتی شود. همچنین قرار است یک کمیته هماهنگی با حضور طرف‌های درگیر و سازمان ملل تشکیل شود، نماد‌ها و سمبل‌های نظامی در شهر‌های «الحدیده»، «تعز» و «صنعا» جمع‌آوری گردد؛ ضمن اینکه ادامه گفتگو‌ها و پرهیز از هرگونه اقدامی که مفاد توافق را در سایه ابهام قرار می‌دهد، در توافقنامه استکهلم گنجانده‌شده است.
از سوی دیگر، عربستان سعودی بعد از این توافق و متعاقب انتقاداتی که به نمایندگان دولت عبد ربه منصور هادی بابت نقش تخریبی آل سعود صورت گرفت، حملات جدیدی را علیه مردم الحدیده آغاز کرد. جنگنده‌های ائتلاف سعودی طی ۲۴ ساعت اول پس از مذاکرات سوئد، ۲۱ حمله هوایی با استفاده از تسلیحات ممنوعه از جمله بمب‌های خوشه‌ای علیه الحدیده ترتیب دادند و توپخانه‌های آن‌ها به شدت این مناطق را زیر آتش گرفتند.
افزون بر این، بیش از یک‌صد خمپاره به شکل بی‌هدف به سمت برخی محله‌های مسکونی شهر الحدیده شلیک شده و مزدوران سعودی پس از اتمام مذاکرات تلاش کردند به‌ویژه در جبهه‌های ساحل غربی نفوذ کنند. استان مرزی صعده نیز از گلوله‌باران سعودی‌ها در امان نماند و ارتش شکست‌خورده عربستان خانه‌ها و مزارع شهرستان‌های مرزی «باقم» و «الظاهر» در این استان را با موشک و توپخانه هدف قرار داد که بر اثر آن خساراتی به مردم این مناطق وارد شد.
گفتنی است که ریاض، جدوجهد بیهوده و فراوانی کرد تا الحدیده در اختیار نیرو‌های رئیس‌جمهور مستعفی و فراری یمن باشد و شهر تعز نیز به‌عنوان بخشی از ساختار جغرافیایی دولت عبد ربه منصور هادی به رسمیت شناخته شود، اما در توافقنامه استکهلم، خروج نظامی هر دو طرف مورد تأکید قرار گرفته است؛ لذا این امر، خشم سعودی‌ها را برانگیخت و در نتیجه آن، حملات خود را علیه مردم الحدیده از سر گرفتند.
این در حالی است که نهاد‌های به اصطلاح حقوق بشری در قبال سبعیت سعودی‌ها علیه مردم بی‌دفاع یمن سکوت اختیار کردند. در پرتو این سکوت بود که ائتلاف خود خوانده ریاض و شرکایش هزاران زن و کودک بی‌گناه یمنی را قتل‌عام کردند و بی‌سابقه‌ترین قحطی و بحران را طی حداقل یک دهه اخیر رقم زدند.
غرب با چشم بستن به کشتار روزانه غیرنظامیان یمنی ثابت کرد که موضوع حقوق بشر و دموکراسی تنها ابزاری در خدمت منافع بازیگران قدرتمند جهانی است، چراکه طی چهار سالی که هر روز آن با خون، اشک، آه و ضجه مادران یمنی ورق خورد، هم کشور‌های پرمدعای غربی و هم سازمان ملل هیچ تلاش در خور و شایانی برای پایان دادن به این فاجعه انسانی از خود نشان ندادند و تنها زمانی سخن از توقف خونریزی‌ها به میان آوردند که آمار وحشتناک جنایات صورت گرفته به افکار عمومی دنیا سر ریز و آن‌ها را مجبور کرد که دست به حرکتی هرچند صوری و ظاهری بزنند.
به قول «محمد علی الحوثی»، رئیس کمیته عالی انقلابی یمن، «بیش از پنج هزار مورد نقض جداگانه حقوق بشر و بین‌المللی به دست متجاوزان آمریکایی، سعودی، اماراتی و هم‌پیمانان آن‌ها در یمن و گرسنگی و وبا، شورای امنیت و کشور‌های جهان را به متوقف کردن این جنایت‌ها موظف می‌کند. اگر ارتش و کمیته‌های مردمی در کنار مردم یمن ایستادگی نمی‌کردند، ماهیت این نظام‌های متجاوز برملا نمی‌شد.»
افزون بر این، خود سازمان ملل که نقشی خنثی و حداکثر روایتگرانه از فجایع یمن داشت و دارد، به‌تازگی طی گزارشی اعلام کرده است که از زمان یورش بربر‌های سعودی به یمن هر هفته ۱۲۳ یمنی کشته و زخمی شده‌اند. این در حالی است که بنا به تصریح این سازمان، جان ۱۳ میلیون یمنی به دلیل کمبود غذا در معرض تهدید قرار گرفته، بیش از ۴۰۰ هزار کودک بر اثر سوءتغذیه شدید در آستانه مرگ قرار دارند و ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر دیگر نیازمند درمان هستند. با در نظر گرفتن این وضعیت ناگوار – همچنان که «مارک لوکوک» معاون دبیرکل سازمان ملل اذعان کرده - توافق سوئد هنوز تأثیری بر مردم یمن نداشته و می‌توان گفت که تنها فایده آن، کنار رفتن پرده از باطن خبیث و جنگ‌طلب قبیله بدوی آل سعود است.
این نکته را نیز باید در نظر داشت؛ نمایشی که آمریکا اخیراً در حمله به بن سلمان در پرونده قتل خاشقجی به راه انداخته از این زاویه قابل‌تحلیل است که عربستان را وادار به امتیازدهی کرده و با حمایت از مذاکرات صلح استکهلم وانمود کند که طرفدار پایان درگیری‌ها و برقراری صلح است! این احتمال ضعیف نیز مطرح است که آمریکا به‌اندازه کافی این گاو شیرده را دوشیده، اما بن سلمان با سیاست‌های غیرمنطقی و جنایاتی که رقم زده، هزینه‌های سنگینی برای کاخ سفید رقم زده است.
بنابراین، سناریوی اخیر آمریکایی‌ها کاملاً مشکوک بوده و در بهترین حالت، برای حفظ پرستیژ حقوق بشر کذایی توسط سیاستمداران کاخ سفید روی صحنه رفته است.
آنچه مسلم است اینکه پدرجد تروریست‌ها درصدد بودند تا مدیریت مذاکرات را در اختیار گرفته و هدایت کند، اما با به جریان افتادن پرونده قتل جمال خاشقجی، روزنامه‌نگار منتقد سعودی و افزایش نفرت و خشم علیه حاکمیت آل سعود، این رژیم کودک کش در حال حاضر تحت‌فشار و انزوای سیاسی قرار دارد. علاوه بر خارج شدن کنترل میدان جنگ از دست سعودی‌ها و سنگین شدن معادلات میدانی به نفع انصار الله، اوضاع داخلی این کشور نیز متزلزل و بی‌ثبات است.
از این رو، پیش‌بینی می‌شود که بحران یمن حداکثر طی دو ماه آینده به سرانجام برسد و قبیله سعودی با صرف میلیون‌ها دلار در این جنگ بی‌حاصل، بازنده اصلی آن باشد.

یادداشت روزنامه کیهان نیز با عنوان «زوایای پیدا و پنهان برجام اروپایی» منتشر شده و در آن آمده است: در شرایطی که فشار‌های اقتصادی همه‌جانبه علیه جمهوری اسلامی ایران در قالب برنامه‌ریزی هدفمند و از قبل طراحی شده و با هدف تسلط بر ابعاد قدرتی جمهوری اسلامی ایران از سوی دشمن اعمال گردیده است، چرا برنامه‌ریزی جامع و قدرتمندی علیه این اقدامات نه اینکه طراحی و عملیاتی نمی‌گردد، بلکه در مواردی تلاش می‌شود با بازی در زمین دشمن، زمینه‌سازی لازم نیز برای اجرای خواسته‌های شوم دشمن در فضای فکری جامعه فراهم گردد؟! مگر نه این است که در میدان جنگ می‌بایست در برابر دشمن غدار قدرتمندانه ایستادگی و مقاومت کرد و برای دفع تهاجم دشمن سلسله عملیات‌های پی‌در‌پی طراحی و اجرایی نمود، پس چرا در میدان جنگ تحمیلی اقتصادی، نه اینکه علیه دشمن اقدام متقابل و قاطعی صورت نمی‌گیرد بلکه با تن دادن به فریب خطرناک و برنامه‌ریزی شده دشمن در پذیرش FATF که به زعم آنان در جهت تنگ‌تر شدن حلقه محاصره در راستای نیل به هدف نهایی آن‌ها صورت می‌گیرد؛ صدای دشمن از درون جبهه سیاسی خودی شنیده می‌شود!

در حالی که اروپا تاکنون علی‌رغم مشکلات داخلی حتی یک قدم از مواضع اصلی خود علیه جمهوری اسلامی ایران کوتاه نیامده و به نحوی فریبکارانه از اجرای بخش اعظم تعهدات خود در رابطه با مبادلات مالی بانکی و تجاری با جمهوری اسلامی ایران نیز طفره رفته است؛ آیا وقت کشی سیاسی اروپا به بهانه تأسیس کانال مالی مبهم (SPV)، نیرنگی برای تقلیل و فرار اروپا از اجرای کامل تعهدات برجامی آن‌ها نیست؟! آیا جمهوری اسلامی ایران می‌بایست علاوه‌بر تحمل خسارت سنگین خروج آمریکا از برجام، خسارت بی‌کفایتی و آمریکا هراسی اروپا را نیز در اجرای تعهداتش بپردازد؟! بدون شک مماشات دستگاه سیاسی و عدم قاطعیت در برابر وقت کشی سیاسی اروپا جز مهلت برای فتنه‌انگیزی علیه جمهوری اسلامی ایران نتیجه دیگری در بر نخواهد داشت.

روزنامه وطن امروز در یادداشت امروز خود با عنوان خوب بد زشت چنین آورده است که: خوب: اقرار ظریف به‌عنوان رئیس دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی به پا گذاشتن در دنیای پساغربی و نبود نسبت مطلق میان خواستن و توانستن آمریکا از یک‌سو و فاصله گرفتن از دیدگاه‌های قجری نسبت به غرب از سوی دیگر چیزی نیست که بتوان به‌سادگی از آن گذشت. فارغ از هرگونه تفاوت مشی و مرام در پیگیری سیاست خارجه میان ظریف و مخالفان جا دارد از چرخش عجیب او و قرار گرفتن در میدان واقع‌بینی پیرامون نسبت ملت‌ها و ایالات‌متحده استقبال کرد.

بد: شاید ماهی را هر زمانی که از آب بگیریم تازه باشد، اما صید حقیقت در عرصه حکمرانی همیشه ما را با ماهی تازه‌ای روبه‌رو نمی‌کند. چه بخواهیم و چه نخواهیم بازه حیاتی سال‌های ۹۲ تا ۹۷ تحت تاثیر استنتاج دیرهنگام دولتمردان در یک نسبت‌سنجی صحیح در مقابله با تحریم‌های غرب، با کمترین دستاورد ممکن سپری شد.
زشت: فارغ از خوب و بد دانستن سخنان ظریف آنچه این مواضع را زشت می‌کند پافشاری عجیب او برای شریک کردن منتقدانش در تجربه و اندیشه‌ای است که خود وی جلودار آن بوده است. ظریف در حالی می‌گوید دلواپسان «دنیا را در غرب می‌بینند» و «باورشان نشده که آمریکا را می‌توان شکست داد» که خود بهتر از همه نسبت به غلط بودن این گزاره‌ها علم دارد، اما نیاز مبرمش به «دوگانه سازی» مانع آن می‌شود تا حتی پس از اذعان به آنچه سال‌ها خلافش را می‌گفته، منتقدان خود را در جایگاه مخاطبان دیدگاه محکوم‌شده قرار ندهد!

روزنامه ایران در یادداشت امروز خود با عنوان «دوشقه کردن مردم به مصلحت نیست» چنین آورده است: در مسائل اساسی کشور، اصل بر مصلحت نظام است. این رویکرد بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی است که در سیره رهبر معظم انقلاب نیز دیده می‌شود.

در سال‌های نخست انقلاب، شورای محترم نگهبان بر این عقیده بود که استقراض خارجی در بودجه، جایز نیست. در همان سال‌ها وقتی بحث‌ها در این باره بالا گرفت، با ارجاع حضرت امام به مجمع تشخیص مصلحت نظام، مسأله حل شد.
این مثال و مثال‌های مشابه بسیار دیگر، نشان می‌دهد شاید در ابتدای امر، مسأله‌ای از سوی برخی این طور به نظر بیاید که، بالذات با شرع و دین مغایرت دارد. اما این چهره‌ها باید این واقعیت را در نظر بگیرند که نه تنها در شرع مقدس، فقه و شریعت راه بن‌بست وجود ندارد، بلکه حضرت امام و بعد مقام معظم رهبری با ارجاع مسائل بحث برانگیز به مجمع تشخیص مصلحت نظام، راه را برای حل مشکلات و بحران‌هایی از این دست باز گذاشتند.
از زاویه‌ای دیگر، نفس وجود مجمع تشخیص مصلحت نظام به این معنی است که صرف اینکه مسأله‌ای از سوی برخی مغایر با شرع و فقه تشخیص داده شد، به معنای تعطیل آن مسأله نیست. بلکه باید در نظر گرفت که آیا آن موضوع، به مصلحت نظام اسلامی هست یا نیست. به عبارت دیگر، قائلان به چنین رویکردی باید به خاطر داشته باشند که مسائلی از این دست، در اختیار مجمع تشخیص و سران سه قوه است که آنان نیز قطعاً بدون استمزاج و استفسار از مقام معظم رهبری کاری را پیش نمی‌برند. در چنین شرایطی، دوشقه کردن مردم حول موضوعات اختلاف برانگیز و رو به روی هم قرار دادن آنان، با هیچ اصلی سازگار نیست.
ما نیز در جمهوری اسلامی مانند همه کشور‌ها و عقلای جهان، مصالح نظام را در چارچوب‌های مشخص خود پیش خواهیم گرفت. مهم این است که در این میان، مسائل به زنده باد و مرده باد تبدیل نشود و با برجسته‌سازی بیش از حد موافقت‌ها و مخالفت‌ها، به وحدت و انسجام ملی کشور آسیبی نرسد.

روزنامه آرمان امروز در یادداشت امروزش با عنوان «احتمال استیضاح ترامپ به نفع ایران است؟» آورده است: اکنون در مجلس سنا، مخصوصا در کمیسیون روابط خارجی این مجلس که اکثریت با جمهوریخواهان است دو موضوع علیه دونالد ترامپ مطرح شده که یکی مسأله فروش اسلحه به عربستان برای دخالت در جنگ یمن است که حدود ۵۶ سناتور به آن رای مثبت دادند و دیگری مسأله مربوط به قتل جمال خاشقچی است که تمام نمایندگان مجلس سنا به آن رای مثبت دادند که وسعت این میزان رای تقریبا استثنایی محسوب می‌شود؛

بنابراین این دو موضوع گرچه جنبه اجرایی ضعیف دارد و نمی‌تواند به نتیجه‌ای منجر شود که رئیس‌جمهور را مجبور کند تا این دو پیشنهاد مجلس سنا را اجرا کند، اما اجرا نکردنش هم تبعاتی دارد که نقطه ضعفی برای رئیس‌جمهور مطرح خواهد شد و ممکن است این‌ها را وتو کند، ولی هنوز بحث استیضاح ترامپ چندان جدی نیست. حتی از بیستم ژانویه که مجلس نمایندگان با اکثریت دموکرات‌ها شروع به کار می‌کند و قرار است تا حدودی جلوی طرح‌های ترامپ را بگیرد، اگر هر دو مجلس سنا و نمایندگان به یک نقطه مثبت در رابطه با ترامپ برسند باز هم استیضاح کردن ترامپ کار سختی است و به این راحتی نیست.

 

روزنامه جوان هم در یادداشت امروز خود با عنوان «هشدار سقوط در شکاف طبقاتی» چنین آورده است: سال‌های آغازین جنگ و دوران دفاع‌مقدس، تجربه یکی از طلایی‌ترین دوران‌های اجتماعی جامعه ایران است که هنوز هم در پژوهش‌های اجتماعی مورد توجه قرار دارد؛ دورانی که به‌رغم وجود فقر و چالش‌های اقتصادی فراوان با بالاترین همبستگی اجتماعی مواجه است تا اثبات شود فقر به تنهایی نمی‌تواند منجر به آنومی شود. امروز جامعه با چالش‌های متعددی از جنس اجتماعی و اقتصادی دست به گریبان است.


آنطور که اکبر ترکان مشاور رئیس‌جمهور گفته است، با توجه به شرایط اقتصادی کشور، بیش از دو دهک جامعه در معرض آسیب هستند. درمان گران و بودجه‌های ناچیز بیمه‌ها برای پوشش سلامت مردم از موضوعات دیگری است که تنش‌های اقتصادی اخیر را برای مردم سخت‌تر و سنگین‌تر می‌کند. همه این‌ها را بگذارید در کنار آمار و ارقامی که هر از چند گاهی منتشر می‌شود و فاصله طبقاتی و معیشتی اقشار مختلف جامعه را بیش از پیش به نمایش می‌گذارد که نمونه‌اش ۱۴۷ هزار تهرانی بدون آنکه شغلی داشته یا سهمی در چرخه اقتصاد مملکت داشته باشند، از اجاره املاک و مستغلات درآمد‌های نجومی دارند، اما آمار این افراد در سطح کشور فراتر از این حرف‌هاست. نکته قابل تأمل اینجاست که تعداد این افراد طی سال‌های ۸۴ تا ۲۹۵/۵ برابر رشد داشته و از حدود ۲ میلیون نفر در سال ۸۴ به حدود ۵ میلیون نفر در سال ۹۵ رسیده است. پردرآمد‌های بیکار را اگر در کنار کم‌درآمد‌های زحمت‌کش بگذاریم یکی از مصادیق نابرابری‌های اجتماعی پیش رویمان گسترده می‌شود و بهتر در می‌یابیم چرا و چگونه آسیب‌های اجتماعی در لایه‌های پنهان جامعه در حال رشد و توسعه هستند.


برچسب ها: خوب بد زشت

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *