صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

گزارشی درباره عملکرد «هیئت انتخاب» در چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر/ حاشیه‌هایی که «انتخاب» شد! 

۰۱ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۷:۰۱
کد خبر: ۴۷۶۰۶۶۳
وقتی صحبت از یک مهمانی می‌شود، طبیعتا میزبان باید به فکر تدارک بهترین‌ها باشد. جشنواره‌های سینمایی هم در همه جای دنیا، در کنار وجوه فنی و تخصصی، ماهیت یک مهمانی هنری را دارند و برای همین یکی از اصلی‌ترین مسئولیت‌هایی که برگزارکنندگان این رویدادها برعهده دارند، «تدارک میزبانی» است.

خبرگزاری میزان - انتخاب فیلم‌های شایسته برای نمایش، یکی از اصولی‌ترین مراحل تدارک برای یک رویداد سینمایی است و درباره اهمیت آن همین بس که مسئولیت مستقیم آن را غالبا برعهده شخص دبیر جشنواره می‌گذارند. در جشنواره‌های معتبر سینمایی، معمولا چهره‌ای معتبر و شناخته‌شده عهده‌دار مسئولیت دبیری می‌شود و این شخص دبیر است که درباره ترکیب فیلم‌ها تصمیم‌گیری می‌کند. در سینمای ایران اما معمولا دبیران رویدادهای سینمایی، برای عبور از حاشیه‌های احتمالی و گریز از سوءتفاهمات، این مسئولیت را برعهده هیئتی قرار می‌دهند که معمولا در جشنواره‌های معتبر دنیا، مشابه و مثالی ندارد! «هیئت انتخاب» از این منظر یک ایده بومی در فرآیند برگزاری جشنواره‌های سینمایی در ایران محسوب می‌شود. عملکرد این هیئت هم تقریبا در هیچ جشنواره‌ای بدون حاشیه نبوده است، به‌خصوص در ادوار مختلف جشنواره فیلم فجر. 

مأموریت یک هیئت

اینکه اشاره کردیم در جشنواره‌های معتبر دنیا، تصمیم‌گیری بابت ترکیب فیلم‌ها برعهده دبیر جشنواره است، به معنای نبود سازوکارهای مشورتی و انتخابی نیست. طبیعتا هر رویداد آیین‌نامه و ضوابط مشخصی برای پذیرش آثار دارد که در همان مرحله ابتدایی و بعد از ثبت تقاضا از سوی صاحبان آثار، همین ضوابط اعمال شده و بخشی از فیلم‌ها که شرایط لازم را ندارند، امکان ورود به جشنواره را از دست می‌دهند. در مرحله بعد هم برای نهایی کردند فهرست آثار، معمولا دبیر جشنواره، گروه‌های مشاوری در کنار خود دارد که این گروه‌ها را می‌توان نزدیک‌ترین نمونه به هیئت‌های انتخاب در جشنواره‌های خودمان دانست. هرچند دبیر جشنواره تصمیم‌گیر نهایی است اما تصمیمات خود را در فرآیند کسب مشورت از مشاورانش، نهایی می‌کند. محمد حمیدی مقدم در دوره‌های اخیر جشنواره سینماحقیقت تا حدودی به این استاندارد نزدیک شده و مسئولیت حضور یاعدم حضور هر اثری در ویترین این رویداد را، شخصا برعهده می‌گیرد. در جشنواره فیلم فجر اما سایه حواشی و سوءتفاهم‌ها آنقدر سنگین است که به این راحتی نمی‌توان «هیئت انتخاب» را حذف کرد. هیئتی که در یک بازه زمانی دو الی سه ماهه، حجم بالای آثار متقاضی حضور در هر دوره را تماشا می‌کنند و از میان آن‌ها دست به انتخاب می‌زنند. در چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر، بنابر اعلام دبیرخانه، بالغ‌بر ۱۰۶ اثر فرم تقاضا را پر کرده بودند که با نظر هیئت انتخاب ۳۳ اثر در ایام جشنواره روی پرده رفت. 

درباره اعضای هیئت انتخاب فجر چهل‌ودوم

جشنواره فیلم فجر، در ادوار مختلف، ترکیب‌های متفاوتی را برای هیئت انتخاب در اختیار داشته است. در دهه‌های اخیر، تنها در جشنواره سی‌ونهم و به‌واسطه شرایط ویژه‌ای که فراگیری کرونا، برای جشنواره به‌وجود آورده بود، با تصمیم سیدمحمدمهدی طباطبایی‌نژاد، جشنواره فجر هیئت انتخاب نداشت و همه آثار متقاضی مورد داوری قرار گرفتند. به این ترتیب که تنها فیلم‌های برای اصحاب رسانه و منتقدان روی پرده رفت، که حداقل در یک بخش، نامزد دریافت جایزه شده بودند. غیر این یک مورد استثنا، در همه دوره‌ها تصمیم‌گیری برای حضور یاعدم حضور آثار در جشنواره، برعهده هیئت انتخاب بوده است. هیئتی که علاوه‌بر بررسی فیلم‌ها، امکان اضافه و کم کردن تعداد فیلم‌های قابل پذیرش و مهمتر از آن، حذف و اضافه بخش‌های جشنواره در هر دوره را هم دارند. مانند همین دوره اخیر که جشنواره با تصمیم هیئت انتخاب، علاوه‌بر بخش «سودای سیمرغ» در دو بخش «نگاه نو» و «پویانمایی» هم پذیرای برخی از آثار شد و اینگونه آمار مجموع فیلم‌ها به عدد ۳۳ رسید. این تصمیم را اما چه کسانی گرفتند؟ اعضای هیئت انتخاب چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر شامل داریوش ارجمند، حسین زندباف، روح‌الله سهرابی، محمدرضا عباسیان، محمدحسین لطیفی، احمد مرادپور و محمدحسین نیرومند بودند. ترکیبی که هم چهره‌های باسابقه‌ای همچون ارجمند، زندباف و لطیفی در آن بودند و هم چهره‌هایی مانند روح‌الله سهرابی و محمدحسین نیرومند، دیدگاه و سیاست‌های مدیران سینمایی را در آن نمایندگی می‌کردند. 

حاشیه‌هایی که با خودی‌ها کلید خورد! 

بعد از اعلام رسمی اسامی ۳۳ فیلم راه‌یافته به جشنواره چهل‌ودوم، همه چیز مثل همیشه بود. هیئت انتخاب این دوره، از نظر کمی، تعداد بالایی از آثار را انتخاب کردند و در مقام قیاس با دوره قبل‌تر، شاهد رونمایی ۹ فیلم بیشتر بودیم! خبرها هم حکایت از سهم بالای فیلم‌اولی‌ها در جشنواره داشت که با نظر هیئت انتخاب، منجر به احیای بخش «نگاه نو» شد. 

در همین زمان محمدرضا عباسیان با حضور در یک برنامه تلویزیونی اظهارنظرهایی درباره برخی فیلمسازان غایب در جشنواره داشت که آرام‌آرام تنور حاشیه‌ها را گرم کرد. در این بین تصمیم برای راه ندادن فیلم شاخص «بی‌بدن» به بخش سوادی سیمرغ، شعله حاشیه‌ها را بلندتر کرد. هرچند استدلال اولیه این بود که بالاخره سلیقه هیئت انتخاب در این چینش تأثیرگذار بوده اما بعد از رونمایی همه فیلم‌ها سوالات جدی‌تر مطرح شد؛ «بی‌بدن» فیلمی بود که از نظر استاندارد سینمایی همه شرایط لازم برای حضور در بخش سودای سیمرغ را داشت و لااقل از نیمی از فیلم‌های پذیرفته شده در بخش سودای سیمرغ، باکیفیت‌تر بود. این مسئله آنقدر عیان بود که بهروز افخمی به‌عنوان یکی از کارگردانانی که خودش در بخش سودای سیمرغ فیلم داشت، صراحتا اعلام کرد نبود «بی‌بدن» در بخش اصلی، مهمترین اشتباه هیئت انتخاب بوده است. باردیگر این محمدرضا عباسیان بود که به نمایندگی از اعضای هیئت انتخاب به آتش حاشیه‌ها دامن زد و ضمن دفاع از حذف «بی‌بدن» در پاسخ به افخمی مدعی شد، «صبح اعدام» اساسا فیلم نبوده و هیئت انتخاب به احترام سابقه افخمی آن را در جشنواره پذیرفته‌اند! این ادعا، می‌توانست تبدیل به یک چالش ماهیتی برای هیئت انتخاب شود چرا که یکی از اعضا، صراحتا از دخیل بودن پارامترهای غیرسینمایی در فرآیند جمعی‌بندی نظرات این هیئت گفته بود! 

فیلم‌هایی که ناقص انتخاب شدند! 

اما یکی از چالش‌ها در فرآیند انتخاب جشنواره فیلم فجر در همه دوره‌ها، بحث طولانی شدن فرآیند تولید آثار است. براساس آیین‌نامه جشنواره، تمامی فیلم‌ها باید نسخه نهایی‌شان به دست هیئت انتخاب برسد و معمولا بعد از اعلام نظر هیئت انتخاب، تاریخی قطعی به‌عنوان اولتیماتوم به گروه‌های تولید اعلام می‌شود تا نسخه صددرصد آماده را تحویل دبیرخانه دهند. در عمل اما در هیچ دوره‌ای این ضوابط و قوانین اجرایی نمی‌شود! کمااینکه محمد خزاعی در مقام رئیس سازمان سینمایی و مجتبی امینی در مقام دبیر جشنواره، صراحتا دلیل‌عدم راه‌یابی «بی‌بدن» به بخش سودای سیمرغ را، کامل نبودن نسخه آن اعلام کردند. در پاسخ به این ادعا، کاظم دانشی، با کنایه به نمایش برخی فیلم‌ها با سکانس‌های دارای پرده سبز در بخش سودای سیمرغ، اساسا ناقص بودن فیلم خود یعنی «بی‌بدن» را تکذیب کرد. کنایه نویسنده فیلمنامه «بی‌بدن» به فیلم تازه مسعود جعفری‌جوزانی بود که خبر رسید نسخه ناقص آن در برخی سینماهای مردمی روی پرده رفته است! جابه‌جایی سانس رونمایی فیلم‌هایی همچون «مجنون» و «احمد» در جدول اکران برج میلاد هم حکایت از آماده نبودن نسخه‌های این آثار داشت و این یعنی فرآیند انتخاب این دوره از جشنواره فیلم فجر هم برمبنای مصلحت‌اندیشی‌ها و به‌واسطه بازبینی نسخه‌های ناتمام فیلم‌ها طی شده است. 

چطور می‌توان پذیرفت؟ 

اما انتقاد و گلایه از نبود فیلم‌هایی همچون «بی‌بدن» در بخش اصلی و یا پذیرفته نشدن فیلم‌هایی مانند «بی‌سروصدا» و «عزیز» در جشنواره، صرفا ناظر به نبود این فیلم‌ها نیست، بلکه پشتوانه‌اش، بودن برخی فیلم‌های دیگر است! به تعبیر دیگر وقتی هیئت انتخاب صحبت از سلیقه می‌کند و نبود برخی فیلم‌ها را صرفا به دلیل نداشتن استانداردهای سینمایی می‌داند، معنایش این است که فیلم‌های پذیرفته‌شده باید از سلیقه و نظر این هیئت، آبروداری کند، اما در عمل آنچه در ویترین جشنواره چهل‌ودوم رونمایی شد، این کار را نکرد! حضور فیلم‌هایی با کیفیت تلویزیونی مانند «شورعاشقی»، «دروغ‌های زیبا»، «میرو» و «پرواز ۱۷۵» در ترکیب فیلم‌های بخش‌های اصلی، هرگونه توجیه برای استناد به سلیقه سینمایی اعضای هیئت داوری را بی‌وجه می‌کند. بدتر و غیرقابل‌قبول‌تر از آن به نمایش درآمدن فیلم‌های بی‌کیفیت و غیراستانداردی همچون «دست ناپیدا» و «شکار حلزون» در این رویداد است. وقتی هیئت انتخاب این دوره از جشنواره در جمع‌بندی نهایی خود پای برگه حضور فیلم‌هایی با این سطح کیفی را امضا کرده است، چگونه می‌تواند مدعی شود فیلمی مانند «بی‌سروصدا» به کارگردانی مجیدرضا مصطفوی فاقد این حداقل‌ها بوده است؟ تصمیم هیئت انتخاب برای اختصاص بخشی مجزا به فیلم‌اولی‌ها معمولا با این هدف است که فرصت ویژه‌تری برای دیده شدن این آثار فراهم بیاورند اما در جشنواره چهل‌ودوم، احیای بخش «نگاه نو» عملا فرصت دیده شدن چند فیلم‌اول با کیفیت را از آن‌ها دریغ کرد. آن هم درحالی که در فهرست فیلم‌های بخش اصلی، شاهد فیلم‌هایی به‌مراتب بی‌کیفیت‌تر بودیم. به تعبیری اگر به جای دو بخش، امسال هم همه آثار برای بخش «سودای سیمرغ» انتخاب می‌شدند، به راحتی می‌شد جشنواره را به‌جای ۳۳ فیلم با ۲۴ فیلم برگزار کرد و اتفاقا ویترین باکیفیت‌تری هم برای این رویداد فراهم آورد. 

مروری‌بر متن و حاشیه اختتامیه چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر از منظر عملکرد داوران/ سرو «سیمرغ» در شام بهروز و دوستان! 

برگزاری هر دوره از جشنواره فیلم فجر معمولا از چند زاویه مورد بررسی قرار می‌گیرد تا در آخر مشخص شود که آیا برگزارکنندگان توانسته‌اند نمره قبولی را از آن خود کنند، یا نه! اگر بخواهیم صادقانه برخورد کنیم، باید اعتراف کنیم که در طول ۴۱ دوره برگزاری این رویداد، تعداد دفعاتی که این بررسی‌ها به صدور نمره قبولی انجامیده به‌نسبت دوره‌های مردودی، چندان زیاد نبوده اما همان دوره‌های مردود شده هم، تجربیاتی را به کارنامه «فجر» هدیه کرده‌اند که نمی‌توان آن‌ها را نادیده گرفت. در مواجهه با چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر هم طبیعتا می‌توان برای بررسی عملکرد برگزارکنندگان این دوره، سراغ زوایای مختلفی رفت اما یکی از کلیدی‌ترین این زوایا، عملکرد هیئت داوران است. 

داوری‌ها در جشنواره فیلم فجر، تقریبا در هیچ دوره‌ای بدون اما و اگر حاشیه نبوده است اما این گزاره به معنای آن نیست که عملکرد داوران در این دوره را هم «مثل همیشه» توصیف کنیم و از خیر ارزیابی آن بگذریم. آنچه در اختتامیه جشنواره چهل‌ودوم به‌عنوان آرای نهایی داوران رونمایی شد، در مواردی آنچنان غریب و غیرمنتظره بود که نمی‌توان از بازخوانی و مرور این «تجربه» گذشت و دستاوردها و حسرت‌های آن را ثبت و ضبط نکرد. 

ترکیب فیلم‌های «فجر۴۲» چگونه بود؟ 

اما قبل از بررسی عملکرد داوران جشنواره، ابتدا باید ببینیم که این هیئت داوری، با چه ترکیبی از فیلم‌ها مواجه بوده‌اند؟ به تعبیر دیگر زمانی می‌توانیم درباره عملکرد یک تیم داوری، نظر بدهیم که ابتدا تصویری واضح از آن‌چه آن‌ها روی میز داوری خود داشته‌اند، پیش روی خود داشته باشیم. اینکه ۳۳ فیلم راه‌یافته به چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر، با چه استاندارد و در چه سازوکاری انتخاب شده‌اند را می‌توان در جای خود مورد بررسی قرار داد اما آنچه داوران پیش روی خود داشته‌اند، همین ترکیب بوده است. ترکیبی شامل ۲۲ فیلم در بخش «سودای سیمرغ» و ۱۲ فیلم در بخش «نگاه نو» که ۵ فیلم آن‌ها مشترک بود. ۴ انیمیشن سینمایی هم در بخش جدیدالتاسیس «پویانمایی» به رقابت می‌پرداختند. در ترکیب فیلم‌اولی‌ها یا همان آثار راه‌یافته به بخش «سودای سیمرغ» شاهد حضور چهره‌های نام‌آشنایی همچون جواد عزتی بودیم و باقی آثار این بخش به‌سنت همیشگی جشنواره فجر، از آثار کنجکاوی‌برانگیز بودند. در میان ۱۷ فیلم دیگر فهرست «سودای سیمرغ» هم آثاری از فیلمسازان نسل‌های مختلف حضور داشت؛ از مسعود جعفری‌جوزانی، بهروز افخمی و سروش صحت گرفته تا بهروز شعیبی، محمد عسکری و امیرعباس ربیعی. هر چند بعد از رونمایی از فیلم‌ها، حالا می‌توان درباره برخی تصمیمات غلط و غیرقابل دفاع هیئت انتخاب هم نکاتی را مطرح کرد اما در یک نمای کلی، ویترین این دوره از جشنواره فیلم فجر، خالی از اتفاق خوب و حتی غافلگیری نبود. هیئت داوران با این ترکیب چه کرد؟ 

سیمرغ‌های ناگهان؛ یکی بود یکی نبود! 

محمدهادی کریمی، پوران درخشنده، محمدحسین لطیفی، عبدالحمید قدیریان، شهاب اسفندیاری، مهدی فخیم‌زاده و بهرام عظیمی هفت نفری بودند که با عضویت در هیئت داوران چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر اقدام به ارزیابی ۳۳ فیلم راه‌یافته به این رویداد کرده و برگزیدگان این دوره را معرفی کردند. اتفاق عجیب در همان مرحله معرفی نامزدها، رخ‌نمایی کرد. زمانی که داوران چیدمان سیمرغ‌ها را دستخوش تغییر کردند. درحالی که طبق متن فراخوان، در میان فیلم‌اولی‌ها تنها بنا بر اعطای یک سیمرغ به‌عنوان «سیمرغ بهترین فیلم‌اول» بود، داوران در دوبخش «بهترین کارگردان اول» و «بهترین فیلم اول» نامزدهایی را معرفی کردند تا در همین مرحله یک سیمرغ به ترکیب جوایز افزوده شود. عجیب‌تر اینکه همین داوران در آیین اختتامیه و زمان اعطای جوایز، یک سیمرغ دیگر هم به این بخش افزودند و سیمرغ دستاورد فنی را هم در بخش نگاه نو دادند، تنها سیمرغی که به «باغ کیانوش» رسید. تولد این سیمرغ‌ها در حالی بود که دو سیمرغ قابل‌انتظار، از ترکیب جوایز حذف شد. یکی سیمرغ «بهترین انیمیشن» که طبق آیین‌نامه زمانی که بیش از دو انیمیشن سینمایی در جشنواره حضور دارند، باید به یک اثر اعطا شود و با نظر داوران این جایزه حذف و از میان چهار انیمیشن سینمایی، تنها یک دیپلم افتخار به «ببعی قهرمان» داده شد. دیگر سیمرغ هم سیمرغ بهترین فیلمنامه بود که با تصمیم عجیب هیئت داوران و بدون هیچ توضیحی به هیچ فیلمی نرسید. عجیب‌تر اینکه در بخش فیلمنامه، با توجه به حضور برخی آثار اقتباسی، امکان اهدای دو سیمرغ هم وجود داشت اما داوران همان یکی را هم دریغ کردند! 

بازتاب حاشیه‌های یک داوری

اما ماجرای داوری‌ها و تقسیم جوایز در آیین اختتامیه جشنواره چهل‌ودوم، تنها به حاشیه حذف و اضافه سیمرغ‌ها محدود نماند! نادیده گرفتن برخی فیلم‌ها و هنرمندان از یک سو و روی دیده گذاشتن برخی فیلم‌ها و چهره‌ها از سوی دیگر، لحظه به لحظه مخاطبان آیین اختتامیه این دوره را بهت‌زده‌تر می‌کرد. اگر بخواهیم از اصلی‌ترین حاشیه آغاز کنیم، باید سراغ فیلم «صبح اعدام» به کارگردانی بهروز افخمی برویم. فیلمی سیاه‌وسفید و مبتنی‌بر نریشن‌خوانی که رونمایی آن در سالن برج میلاد، با بازتاب‌های به‌شدت منفی از سوی اصحاب رسانه مواجه شد. برخی از نظر ساختاری، ریتم کند و غیرجذاب فیلم را محل نقد دانستند و برخی نگاه شعارزده و غیرمستند یک فیلمساز به مقوله تاریخ را در این فیلم نقد کردند. توجه ویژه داوران به این فیلم، در همان مرحله معرفی نامزدها، غیرمنتظره بود و خیلی از رسانه‌ها در نقد آن نوشتند اما کمتر کسی تصور می‌کرد این مدل از «رفیق‌بازی» از سوی برخی چهره‌ها در ترکیب هیئت داروان، به مرحله تعارف سیمرغ هم برسد! انتخاب بهروز افخمی به عنوان بهترین کارگردان جشنواره و ارسطو خوش‌رزم به‌عنوان بهترین بازیگر جشنواره، آن هم برای فیلمی با سروشکل «صبح اعدام» از حاشیه‌سازترین تصمیمات ترکیب داوران این دوره از فجر بود. فقط کافیست تصور کنید که سیمرغ بهترین بازیگری در حالی به بازیگر اصلی فیلم بهروز افخمی رسید که چهره‌های معتبری همچون سعید پورصمیمی برای درخشش در «پرویزخان» و یا جواد عزتی برای نقش‌آفرینی در «تمساح خونی» گزینه‌های دیگر پیش روی داوران بوده‌اند! اما عجایب داوری‌ها محدود به همین یک فیلم نبود. مثلا فیلم «آسمان غرب» در بخش‌هایی مورد توجه گروهی از اصحاب رسانه و منتقدان قرار گرفت اما یکی از ویژگی‌های مورد انتقاد آن، کیفیت تدوینش بود. عجیب اینکه داوران جشنواره اکثر اجزای فنی فیلم را نادیده گرفتند و فیلم را در بخش بهترین تدوین، به‌عنوان نامزد سیمرغ معرفی کردند! 

پدیده‌هایی که نادیده گرفته شدند

در ترکیب فیلم‌های رونمایی شده در جشنواره چهل‌ودوم و در میان فیلم‌های کارگردانان فیلم‌اولی، چند فیلم به‌طور ویژه مورد توجه قرار گرفتند که شاخص‌ترین آن‌ها را می‌توان «مجنون»، «تمساح خونی»، «پرویزخان»، «آپاراتچی»، «بی‌بدن» و «باغ کیانوش» دانست. از این ترکیب، سه فیلم مهم «آپاراتچی»، «بی‌بدن» و «باغ کیانوش» در همان مرحله انتخاب ذبح شدند و به‌دلیل‌عدم راه‌یابی به بخش سودای سیمرغ، عملا امکان داوری اجزای فنی خود را از دست دادند. به‌طور مشخص فیلم «باغ کیانوش» که از سوی برخی منتقدان به‌عنوان «بهترین فیلم جشنواره» هم معرفی شد، به طرز عجیبی از داوری در بخش اصلی محروم ماند و عجیب‌تر اینکه در همان بخش «نگاه نو» هم چندان مورد توجه قرار نگرفت. فیلم «بی‌بدن» هم که حضوری پرحاشیه در جشنواره داشت، به تعبیر کارگردانش، به دلیل لج‌بازی شخص دبیر، از راه‌یابی به بخش سودای سیمرغ بازماند تا علاوه‌بر اجزایی مانند تدوین و فیلمنامه، بازی‌های درخشان بازیگرانی همچون الناز شاکردست و پژمان جمشیدی هم شانس داوری را از دست بدهند. دایره این تعجب‌ها درباره داوری‌های این دوره را می‌توان به فیلم‌های حاضر در بخش اصلی هم بسط داد. از بازی‌های تحسین‌برانگیز فیلم «صبحانه با زرافه‌ها» گرفته که به طور کامل نادیده ماندند تا فیلم‌هایی مانند «احمد» و «آسمان غرب» که سهم‌شان از ترکیب نامزدی‌ها و جوایز به‌شدت حداقلی بود. 

هیچ‌کس پاسخگو نیست! 

حالا و بعد از مرور بخشی از نکات مربوط به ترکیب نهایی برگزیدگان جشنواره چهل‌ودوم فیلم فجر، بیایید باردیگر مروری‌بر اسامی داوران این دوره داشته باشیم؛ محمدهادی کریمی، پوران درخشنده، محمدحسین لطیفی، عبدالحمید قدیریان، شهاب اسفندیاری، مهدی فخیم‌زاده و بهرام عظیمی. اینکه در ترکیب داوران، کارگردان شناخته‌شده‌ای از دنیای انیمیشن حضور داشته اما تنها جایزه این بخش از ترکیب جوایز حذف شده که به جای خود اما به نظرتان امکان دارد زمانی چهره‌هایی مانند مهدی فخیم‌زاده، پوران درخشنده و یا محمدحسین لطیفی درباره چرایی تصمیمات خود در این ترکیب توضیحی ارائه دهند؟ جالب اینکه یکی از همین سینماگران، یعنی محمدحسین لطیفی همین یک سال پیش فیلم «غریب» را در ترکیب فیلم‌های جشنواره فجر داشت و فیلمش قربانی برخورد سلیقه‌ای داوران شد. بازیگر اصلی آن فیلم یعنی بابک حمیدیان در بخش بهترین بازیگری حتی نامزد هم نشد و این تصمیم هیئت داوران آن دوره، نه فقط از سوی رسانه‌ها مورد انتقاد قرار گرفت که خود لطیفی هم به‌صورت تلویحی در چند گفت‌وگوی رسانه‌ای، نسبت به آن انتقاد کرد. اما حالا خود لطیفی مسئولیت داوری را پذیرفته و پای تصمیماتی را امضا کرده که از نظر غیرمنتظره بودن و عجیب بودن، بی‌شباهت با نادیده گرفتن درخشش بابک حمیدیان در «غریب» نیستند! ما هم دیگر عادت کرده‌ایم. 

نه دبیر و نه اعضای هیئت داوران، قرار نیست به بهت و تعجب ما پاسخی بدهند و اگر کسی هم تصمیم به پاسخ بگیرد، در بهترین حالت همین پاسخ کلیشه‌ای نصیب‌مان می‌شود؛ این «سلیقه» ما است و باید به آن احترام بگذارید!

انتهای پیام/


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *