ایران پرچمدار مبارزه با جبهه تروریستی مورد حمایت غرب
خبرگزاری میزان – ایران در پی پیروزی انقلاب اسلامی عزم خود را برای حرکت موثر و سریع در مسیر پیشرفت در حوزههای مختلف بهویژه در عرصههای پزشکی، دفاعی، هستهای، موشکی، علمی ... جزم کرد.
نهال نوپای انقلاب اسلامی از نخستین روزهای خود، اصول اخلاقی و انسانی مشخصی را نیز در راس قوانین خود قرار داد؛ یکی از این اصول مبارزه با تروریسم بود که در قانون اساسی این کشور بهعنوان جهتدهنده به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران معرفی شد.
دلیل توجه جمهوری اسلامی ایران به موضوع مذکور از همان ابتدای امر، وجود گروهها و جریانهای تروریستی در منطقه طی سالهای متمادی از یک سو و سوءاستفاده گاهوبیگاه کشورهای فرامنطقهای از آنها بود؛ گروهها و جریانهایی که به اقتضای زمان از سوی کشورهای فرامنطقهای به عنوان ابزاری جهت دستیابی به اهداف نامشروع مورد استفاده قرار میگرفتند.
در نتیجه این دو رویکرد جمهوری اسلامی ایران، کشورهای غربی و در راس آنها، آمریکا و چند کشور اروپایی با همراهی رژیم صهیونیستی برای کارشکنی در مسیر ایران شروع به برنامهریزی و سرمایهگذاری کردند.
گروههای تروریستی با ماهیت ایرانی، منطقهای و فرامنطقهای از جمله ابزارهای کارشکنان برای مانعتراشی در مسیر پیشرفت ایران و تلاشهای مسئولانه آن برای مبارزه با تروریسم بودند.
آنها در این مسیر همچنین از تروریسم دولتی و استفاده ابزاری از حقوق بشر بهره گرفتند تا به زعم خود مانع ایران شود؛ مجموع اقدامهای این کشورها و گروههای تروریستی ضد ایرانی سبب شد تا ایران به یکی از بزرگترین قربانیان تروریسم در جهان تبدیل شود.
حملات، اقدامها و عملیاتهای تروریستی متعدد و مکرر علیه ایران اگرچه سبب شد تا کشورمان در میان عمدهترین کشورهای قربانی تروریسم از دو وجه دولتی و گروهکی قرار بگیرد، اما همزمان ایران را بزرگترین پرچمدار مبارزه با تروریسم در جهان نیز کرد.
ایران برای مقابله با تروریسمی که کشورمان و دیگر کشورهای منطقه را هدف قرار میداد، باید با جبهه گسترده تروریستی مواجه میشد که نیازهای مالی و تسلیحاتی آن از سوی غرب و نیاز انسانی از آن از لشکر فریبخوردگان در کشورهای مختلف تامین میشد.
اقدامهای تروریستی علیه ایران تاکنون بیش از ۲۳ هزار نفر را بهصورت مستقیم قربانی کرده است؛ به این فهرست باید قربانیان غیرمستقیم تروریسم دولتی، اقتصادی و تحریمی را نیز اضافه کرد.
تروریسم دولتی و گروهکی علیه ایران در دهههای ۱۳۶۰ و ۱۳۸۰ در دو سطح مختلف در جریان بود؛ در حالی که در دهه ۱۳۶۰ عموما شهروندان بیگناه هدف قرار میگرفتند، در دهه ۱۳۸۰ پیشرفتهای هستهای و موشکی ایران، سبب شد تا گروههای تروریستی زیر چتر حمایتی ویژه رژیم صهیونیستی و کشورهای غربی دانشمندان ایران در حوزههای مختلف را هدف قرار دهد.
بیاعتنایی مجامع و سازوکارهای بینالمللی تحت کنترل شرکای غربی رژیم صهیونیستی که با استانداردهای دوگانه مبارزه با تروریسم خود برای همه قربانیان این معضل در سطح جهان شناخته شده هستند، سبب شد تا این رژیم با گستاخی مسئولیت اقدامهای تروریستی خود را به عهده بگیرد.
دهه ۱۳۹۰ را میتوان اوج مبارزه ایران با تروریسم خواند؛ زمانی که منطقه زیر فشار تروریسم داعش قرار داشت و ایران از پختگی و تجربه کافی در کنار حمایت مورد نیاز برای مبارزه با تروریسم در سطح منطقه برخوردار بود.
در حالی که آمریکا به اعتراف مقامهای این کشور ایجادکننده داعش برای تامین اهداف و منافع نامشروع واشنگتن بود، ایران بار دیگر پرچم مبارزه با تروریسم برافراشت و این بار در سطح منطقه به خشکاندن ریشههای این جنایت شوم پرداخت.
آمریکا بهعنوان کشوری که تروریسم دولتی را علیه ایران بارها به کار گرفته بود، تلاشهای ضد تروریستی تهران را به شدت در تضاد با منافع خود میدید و البته به خوبی دریافته بود که هیچ یک از اقدامهای تروریستی آن علیه ایران از سرنگون کردن هواپیمای مسافربری ایران تا تحریم مواد دارویی نمیتواند در مسیر پیشرفت یا مبارزه کشورمان با تروریسم مانعی ایجاد کند.
این مبارزه گسترده و جدی برای ایران هزینههای متعدد و سنگینی داشت که بزرگترین آن هم شهادت سردار قاسم سلیمانی بر اثر عمایت تروریستی آمریکا در کشور عراق بود، اما مردم ایران بر موضع مبارزه با تروریسم تاکید داشته و مسیر این قهرمان و الگوی مبارزه با تروریسم را ادامه دادند.
تاکید ایران بر اصول خود در مبارزه با تروریسم سبب شده تا ناتوانی تروریسم دولتی در مواجهه با منطق ضد تروریستی کشورمان بیش از پیش آشکار شود.
با آشکار شدن حقانیت موضع ایران در مبارزه با تروریسم، اکنون کشورهای منطقه به هنگام مواجهه با این معضل از ایران طلب کمک میکنند و ایران نیز بارها تاکید کرده است که ریشهکن کردن این معضل در همکاری منطقهای و فرامنطقهای است.
انتهای پیام/