تعبیر انحرافی رژیم صهیونیستی از قوانین بینالمللی
خبرگزاری میزان - دو مقاله منتشر شده در روز کریسمس، یکی از سوی بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در وال استریت ژورنال و دیگری در جروزالم پست از سوی یک زمینشناس و جغرافیدان دانشگاه صهیونیستی، هر دو به پاکسازی قومی فلسطینیان اشاره دارد.
نتانیاهو ۳ شرط لازم برای «صلح» را برشمرد و به موضوعات دیگری که در غزه در حال روی دادن هستند هیچ اشارهای نکرد.
شروط ادعایی نتانیاهو بدین شرح است که «حماس باید نابود شود، غزه باید غیرنظامی شود و جامعه فلسطین باید ریشهکن شود».
نیاز رژیم صهیونیستی به همدستی بینالمللی در جنایتها
البته، نخست وزیر رژیم صهیونیستی به همدستی بینالمللی نیاز دارد و ادعا کرده که جامعه بینالمللی «باید حماس را به خاطر تلفات گسترده غیرنظامیان در جنگ فعلی سرزنش کند».
اما اینگونه نیست و رژیم صهیونیستی غزه را به بهانه از بین بردن حماس بمباران میکند تا عملیات پاکسازی قومی کامل علیه مردم فلسطین را ادامه دهد.
با این حال، به نظر میرسد جامعه بینالمللی کاری جز چانه زدن بر سر توقفهای بشردوستانه و کمکهای بشردوستانه انجام نداده است.
در همین حال، پشت درهای بسته، طرح نتانیاهو برای فلسطینیها در غزه «مهاجرت داوطلبانه» است؛ تعبیر رژیم صهیونیستی برای انتقال اجباری، که به وسیله قوانین بینالمللی ممنوع است و جامعه بینالمللی آن را در نکبت ۱۹۴۸ برای رژیم صهیونیستی عادی کرد.
انتقال اجباری؛ گزینه ترجیحی رژیم صهیونیستی
با توجه به اینکه وزارت اطلاعات رژیم صهیونیستی انتقال اجباری را گزینه ترجیحی میداند و دنی دانون، مقام صهیونیست، نقض قوانین بینالمللی را در نوامبر گذشته به عنوان یک «ضرورت اخلاقی» برای کشورهای غربی ترویج کرد.
این خبر تعجبآور نیست؛ در حالی که غرب مخالفت چندانی با طرحهای انتقال اجباری رژیم صهیونیستی ندارد، هیچ الزام اخلاقی در تبعیت از پاکسازی قومی وجود ندارد.
مشکل در این است که جامعه بینالمللی ضرورت اخلاقی برای توقف دائم خشونت استعماری رژیم صهیونیستی را ندارد، زیرا همدستی آن به سختی از اقدامات رژیم صهیونیستی قابل تشخیص است.
بوی نفرت، حمایت و باجخواهی به مشام میرسد که واقعیتهای سیاسی غزه، از جمله امتناع جامعه بینالمللی از پذیرش نتایج انتخابات سال ۲۰۰۶ و گفتوگو با حماس را کاملا نادیده میگیرد.
جامعه بینالمللی اگر بپذیرد که در طرحهای پاکسازی قومی رژیم صهیونیستی شریک باشد، به عنوان «ناجی مصیبت وخیم غزه» مورد ستایش قرار خواهد گرفت.
از دیدگاه رژیم صهیونیستی و حامیانش صحرای سینا در مصر به عنوان مکانی ایدهآل برای «اسکان مجدد» فلسطینیهایی که به اجبار از غزه به دلیل کمپین بمباران رژیم صهیونیستی آواره شدهاند، به شمار میرود.
ادعای «نابودی حماس»، که ساکنان غزه را به وحشت میاندازد، ممکن است راه را برای ایجاد راهحل پیشنهادی صحرای سینا هموار کند.
اینها رویکردهای متضاد بسیاری هستند که چیزی جز توهین استعماری را برای جمعیت بومی فلسطین آشکار نمیکند.
آیا فلسطینیها به اندازه کافی عاقل نیستند که مسیرهای سیاسی خود را شکل دهند؟ آیا به آنها فضایی داده شده که این کار را انجام دهند، به جای اینکه آنها را بهعنوان پناهنده دائمی در الگوی بشردوستانه، به نفع رژیم صهیونیستی تبدیل شوند؟
اگر فلسطینیان غزه نتوانند به سرزمین خود بازگردند و با حمایت کامل جامعه بینالملل از رژیم صهیونیستی به اجبار منتقل شوند، غزه ممکن است متحمل خسارات بسیاری شود، اما پایانی برای مبارزه ضد استعماری فلسطینیان متصور نخواهد بود.
انتهای پیام/