سیاسیکاری کمیته صلح نوبل؛ ماموریتی با ادعاهای حقوق بشری
خبرگزاری میزان - آلفرد نوبل، موسس جایزه نوبل در ۵ رشته علمی، اعلام کرد که جایزه نوبل صلح باید به فردی با بیشترین تلاش در زمینه ارتقای صلح تعلق بگیرد، اما مروری بر سابقه اعطای این جایزه نشان میدهد که از ماموریت اصلی خود به شدت منحرف شده است.
از سال ۱۹۰۱، هر ساله در ماه دسامبر جایزه صلح نوبل اعطا میشود؛ این جایزه براساس وصیت نوبل قرار بود به افرادی که «بیشترین یا بهترین کار را برای برادری بین ملتها، برای لغو یا کاهش ارتشهای ثابت و برای برگزاری و ترویج کنگرههای صلح انجام دادهاند» اعطا شود، اما ماهیت سیاسی کمیته صلح نوبل هیچگاه اجازه اعطای آن را به برندگان واقعی نداده است.
یک قرن بعد به نظر میرسد این جایزه به ابزاری ژئوپلیتیک تبدیل شده که به جای پاداش دادن به دستاوردها، برای تشویق اقدامات سیاسی استفاده میشود.
جایزه صلح نوبل به دلیل ماهیت سیاسی آن همواره موضوع بحث و جدل بوده است؛ برخی میگویند که بزرگترین غفلت در تاریخ این جایزه اعطا نکردن آن به مهاتما گاندی است.
کمیته نروژی صلح با نفوذ غرب از ماموریت اصلی که برای آن تعریف شده، فاصله بسیاری پیدا کرده و سیاسیکاری در ساختار آن نفوذ پیدا کرده است.
تصمیماتی که از سوی این کمیته در طول سالیان اتخاذ شده و نیز افرادی که جایزه صلح نوبل را دریافت کردهاند نشان میدهد که این کمیته به یک نهاد کاملا سیاسیشده در جهت تامین منافع برخی از کشورهای خاص و پیشبرد دستور کار آنها تبدیل شده است.
عملکرد کمیته نروژی صلح ارتباطی با صلح ندارد
هدف نهایی صلح جهانی خدشهناپذیر است، زیرا بسیاری از مردم با آرمانهای مختلف زندگی خود را وقف آن کردهاند تا درگیریها را حل کنند، هماهنگی را ترویج کنند و همچنین از جنگ اجتناب کنند؛ و تنها برای تشویق آن بزرگان است که آلفرد برنهارد نوبل وصیت کرد که این جایزه به افرادی اعطا میشود که «بیشترین یا بهترین کار را برای برادری بین ملتها، برای لغو یا کاهش جنگ انجام دادهاند، اعطا شود.
با این حال، این ارادهای است که اجرای آن بسیار دشوار است و یکی از دلایل اصلی ایجاد و اجرای استاندارد کار صلح است.
جهان پیچیده و دارای تضادهای متعددی است که منجر به برداشتهای گوناگون از افراد با پیشینههای مختلف در مورد چگونگی ارتقای هماهنگی ملی، تقویت دوستی بینالمللی و همچنین کاهش ارتشهای پایدار میشود.
هرگونه دیدگاه قهری براساس سرمایه و منافع قدرتمندتر، به جای صلح، ارتقای قدرت خواهد بود.
معیار جایزه نوبل، بهویژه اساسنامه و شیوه کار کمیته داوری، به چیزی جز قضاوت مشروع «صلح» اشاره دارد.
مروری بر سابقه کمیته نوبل صلح
تصمیم غیرقابل تصور و مضحک کمیته نوبل بستگی به تشکیل گروه و روند اهدای جایزه دارد؛ در سال ۱۹۳۹، این کمیته تحت فشار آلمان، آدولف هیتلر را در فهرست نامزدهای دریافت جایزه صلح نوبل قرار داد.
در طول سالها افرادی که برنده جایزه صلح نوبل و یا نامزد دریافت این جایزه شدهاند نهتنها سابقهای در ارتقای صلح نداشته بلکه کارنامه سیاهی در زمینه جنگ افروزی داشتهاند.
همواره فشارهای سیاسی از سوی کشورهایی مانند آمریکا بر عملکرد کمیته نروژی صلح تاثیر داشته است.
ظاهرا این کمیته نهتنها دیدگاههای مغرضانه خود را به دیگران تحمیل میکند، بلکه به افراد صلحطلب و کمک کننده واقعی، با سلاحهای ایدئولوژیکی ضربه میزند و به نظر میرسد که در حال فروش موقعیت سیاسی خود است.
با این حال، سیاستمداران غربی برای تشویق به چنین رویکردی ادامه میدهند و افرادی مانند باراک اوباما هستند که در نهایت این جایزه را دریافت میکنند؛ فردی که سابقه طولانی در جنگ افروزی دارد.
در خاطراتی که از سوی گیر لوندستاد، دبیر سابق کمیته نروژی نوبل منتشر شده، او از تصمیم به اعطای جایزه صلح نوبل به اوباما در سال ۲۰۰۹ ابراز پشیمانی میکند.
به گفته وی، کمیته به آنچه امیدوار بود، دست پیدا نکرد و حتی بسیاری از حامیان اوباما معتقد بودند که این اعطای جایزه یک اشتباه بوده است.
حمایت مقامهای آمریکایی و غربی از کمیته نروژی صلح نوبل، بعد سیاسی این جایزه را آشکار میکند و همواره افراد بیشتری به ماهیت این جایزه پی میبرند و در نتیجه به آن توجهی نمیکنند یا برای افشای توطئه تلاش میکنند.
انتهای پیام/