صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

یادداشت|

دکترین ضاحیه؛ تروریسم سازمان‌یافته و فلسفه جنایت جنگی علیه غزه

۲۱ آبان ۱۴۰۲ - ۱۲:۱۰:۱۱
کد خبر: ۴۷۴۳۹۸۳
دسته بندی‌: حقوق بشر ، عمومی
استراتژی نظامی رژیم صهیونیستی در جنگ جدید علیه غزه تروریسم سازمان‌یافته در چارچوب دکترین ضاحیه این رژیم است.

خبرگزاری میزان – رژیم صهیونیستی از سال ۲۰۰۷ زمانی که حماس براساس انتخابات غزه قدرت را در این منطقه در دست گرفت، غزه را هدف محاصره و حملات گسترده‌ای قرار داد تا به ادعای خود توان نظامی مقاومت فلسطین را کاهش دهد.

شبکه تونل‌های مقاومت فلسطین در غزه که با عنوان مترو غزه نیز شناخته می‌شوند، از مهم‌ترین اهداف حملات رژیم صهیونیستی در غزه بوده و هستند؛ هنوز جز مقاومت غزه کسی اطلاعات دقیقی از ابعاد دقیق، ورودی و خروجی‌ها و حتی شرایط داخلی تونل‌های غزه اطلاع دقیقی ندارد.

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در بیانیه‌ای که ۱۲ اکتبر چند روز پس از شروع دور جدید حملات علیه غزه منتشر کرد، تایید کرد که هدف رژیم صهیونیستی از این حملات یک جنگ تمام‌عیار علیه غزه و مقاومت فلسطین مستقر در این منطقه تحت محاصره است و طبیعی است که غیرنظامیان غزه نیز هدف قرار بگیرند.

«دکترین ضاحیه»، استراتژی رژیم صهیونیستی برای جنگ تمام‌عیار علیه غزه در سال ۲۰۲۳ است؛ طرحی برای کشتار گسترده غیرنظامیان در غزه براساس سیاست نظامی تثبیت شده رژیم صهیونیستی؛ و این یک تصادف نیست.

دکترین ضاحیه چیست؟

در جولای ۲۰۰۶ جنگ دوم لبنان آغاز شد؛ این جنگ رژیم صهیونیستی علیه جنبش مقاومتی حزب‌الله لبنان بیش از ۳۰ روز به طول انجامید.

ارتش رژیم صهیونیستی در جنگ دوم لبنان به تلافی هلاکت هشت نظامی خود تصمیم به اجرای دکترین جدیدی گرفت که بر استفاده نامتناسب از زور در مناطق شهری، بدون هیچ‌گونه تمایزی بین اهداف غیرنظامی و نظامی استوار بود؛ برای اجرای این دکترین، ضاحیه یک محله پرجمعیت در حومه جنوبی بیروت، پایتخت لبنان انتخاب شد و رژیم صهیونیستی ادعا کرد که این منطقه محل استقرار گروه مقاومتی حزب‌الله است.

ضاحیه در پی حملات رژیم صهیونیستی در قالب دکترین ضاحیه، شاهد شهادت هزار و ۱۹۱ غیرنظامی و مجروح شدن بیش از ۴ هزار نفر دیگر بود.

براساس این استراتژی که نخستین بار از سوی موسسه مطالعات امنیت ملی رژیم صهیونیستی (INSS) – اتاق فکر دارای روابط نزدیک با تشکیلات سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی – مطرح شد، ارتش این رژیم می‌بایست از نیروی نامتناسب با اقدام‌های مقاومت فلسطین و تهدید ادعایی ناشی از آن استفاده کند.

نگاهی به حملات رژیم صهیونیستی به غزه در بیش از یک ماه گذشته نشان می‌دهد که دکترین ضاحیه که در تضاد با قوانین بین‌المللی قرار دارد، در حال حاضر با شور و شوق از سوی ارتش رژیم صهیونیستی دنبال می‌شود.

ایجاد ترس و وحشت در میان غیرنظامیان غزه از طرق مختلف از جمله بمباران‌های مداوم و صدور هشدارهای تخلیه تصادفی نیست، بلکه بخشی از دکترین ضاحیه است؛ در بررسی INSS از این دکترین آمده است: اسرائیل باید به‌طور نامتناسبی واکنش نشان دهد تا کاملا روشن شود که اسرائیل هیچ تلاشی برای برهم زدن آرامش حاکم بر مرز‌های خود را نمی‌پذیرد.

«گادی آیزنکوت»، یک ژنرال ارشد صهیونیست در گفت‌‍وگو با مطبوعات صهیونیستی در سال ۲۰۰۸، گفت که «دکترین ضاحیه» یک پیشنهاد نیست، بلکه طرحی است که قبلا مجاز شده است.

«دان هالوتز»، فرمانده وقت ارتش رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۰۶، به خود می‌بالید که ارتش این رژیم زیرساخت‌های غیرنظامی در لبنان را هدف قرار خواهد داد تا ساعت را در لبنان ۲۰ سال به عقب برگرداند!

رژیم صهیونیستی این دکترین را در جریان حمله خود به غزه در سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۰۹ اعمال کرد که بیش از هزار و ۴۰۰ شهید فلسطینی را در پی داشت.

براساس بررسی هیئت حقیقت‌یاب سازمان ملل استراتژی رژیم صهیونیستی در ۲ جنگ مذکور علیه غزه، برای مجازات، تحقیر و وحشت یک جمعیت غیرنظامی طراحی شده بود؛ آنچه هیئت حقیقت‌یاب سازمان ملل را در این نتیجه‌گیری به اطمینان رساند، اظهارنظر‌های متعدد مقام‌های صهیونیست بود که تایید می‌کرد، تخریب نامتناسب و خشونت علیه غیرنظامیان بخشی از یک سیاست عمدی رژیم صهیونیستی بود.

ریچارد فالک، استاد حقوق بین‌الملل، دکترین ضاحیه رژیم صهیونیستی را نه تنها نقض آشکار ابتدایی‌ترین هنجار‌های قانون جنگ و اخلاقیات جهانی توصیف می‌کند، بلکه تاکید می‌کند که این دکترین، دکترین خشونتی است که باید به نام اصلی خود خوانده شود: یعنی تروریسم سازمان‌یافته.

غزه؛ محل اجرای دکترین ضاحیه رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۲۳

غزه که ۱۷ سال گذشته را در محاصره بوده، از روز دوم دور جدید حملات رژیم صهیونیستی در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ در محاصره کامل قرار گرفت.

این شهر طی بیش از یک ماه گذشته به‌صورت شبانه‌روزی تحت بمباران قرار داشته است؛ رژیم صهیونیستی طی یک ماه بیش از ۳۲ هزار تن مواد منفجره و ۱۳ هزار بمب بر سر غزه ریخت؛ شبح نسل‌کشی بر سر غزه در حال پرواز است؛ رژیم صهیونیستی از بمب‌های فسفری علیه غزه استفاده می‌کند.

ساکنان بزرگ‌ترین زندان روباز جهان که اکنون به گورستانه دسته‌جمعی کودکان تبدیل شده، جایی برای پناه گرفتن ندارند؛ مدارس، اردوگاه‌ها، بیمارستان‌ها، مساجد، کلیساها، نانوایی‌ها و مراکز و تاسیسات سازمان ملل از سوی رژیم صهیونیستی بمباران شدند.

تداوم بمباران غزه و افزایش شمار شهدای فلسطینی به بیش از ۱۱ هزار نفر در حالی رخ می‌دهد که رژیم صهیونیستی مقاومت فلسطین را به استفاده مقاومت از غیرنظامیان به‌عنوان سپر انسانی متهم می‌کند.

همزمان با جنایت‌های رژیم صهیونیستی کشور‌های غربی مانند فرانسه و آمریکا و رسانه‌های تحت امر آن‌ها تلاش دارند تا از آمار قربانیان غیرنظامی حمله رژیم صهیونیستی به غزه به‌عنوان «خسارات جانبی» یاد کنند؛ براساس ادعاهای مذکور این «خسارات جانبی» نتیجه حوادث ناگواری هستند که در شرایط جنگ اجتناب‌ناپذیر هستند و اخلاقی‌ترین ارتش جهان فقط اهداف نظامی را در غزه هدف قرار می‌دهد!

اما واقعیت این است که آنچه در غزه رخ می‌دهد، حمله رژیم استعمارگر صهیونیستی علیه مردم فلسطین است؛ اظهارنظر‌ها و موضع گیری‌های مقام‌های صهیونیست نشان می‌دهد که آن‌ها به غزه به‌عنوان یک پایگاه نظامی نگاه می‌کنند و خواستار تخریب آن هستند و در این میان اهمیتی به جان ۲.۴ میلیون غیرنظامی ساکن آن نمی‌دهند.

دکترین ضاحیه ریشه در سنت‌های استعماری دارد

«دکترین ضاحیه» ریشه در سنت‌های استعماری دارد؛ سنت استعماری جنگ‌های نامتقارن که فرانسه از آن برای آواره کردن میلیون‌ها دهقان الجزایری و حبس آن‌ها در اردوگاه‌ها استفاده کرد.

بر اثر اجرای استراتژی مذکور از سوی ارتش فرانسه استعمارگر علیه الجزایر مستعمره، صد‌ها هزار غیرنظامی کشته شدند؛ بخشدار پاریس در سال ۱۹۶۱ گفته بود: به ازای یک ضرب، ۱۰ ضربه بر می‌گردانیم.

این همان منطقی است که رژیم صهیونیستی در حال پیاده کردنش علیه غزه است.

دکترین ضاحیه؛ تروریسم سازمان‌یافته و فلسفه جنایت جنگی رژیم صهیونیستی علیه غزه

با نگاهی به اقدام‌های رژیم صهیونیستی علیه غزه در یک ماه گذشته می‌توان دریافت که ارتش این رژیم از طریق استفاده از دکترین ضاحیه عامدانه غیرنظامیان و زیرساخت‌های غیرنظامی را به‌منظور ایجاد رنج و ناراحتی شدید در سراسر جمعیت هدف قرار می‌دهد تا از این طریق، ضمن نابودی ساکنان آن، باقی‌مانده افراد را ناچار به خروج از منطقه کند.

ارتش رژیم صهیونیستی از سال ۲۰۰۸ برای استفاده از این استراتژی برنامه‌ریزی کرده و به نظر می‌رسد که در جنگ جاری علیه غزه این استراتژی را اجرا کرده است.

«دکترین ضاحیه» به معنای استفاده مستقیم از تروریسم سازمان یافته اکنون سیاست نظامی عملیاتی ارتش رژیم صهیونیستی است؛ چراکه جنگ جاری رژیم صهیونیستی علیه غزه تاکنون بیش از ۱۱ هزار قربانی غیرنظامی برجای گذاشته و زیرساخت‌های غیرنظامی را با سهم نامتناسبی ویران کرده است.

در حالی که رژیم صهیونیستی ادعا می‌کند که زیرساخت‌های غیرنظامی را به دلیل استفاده مقاومت فلسطین از آن‌ها به عنوان انبار تسلیحات و مرکز فرماندهی نظامی هدف قرار می‌دهد، هم مقاومت فلسطین و هم نهاد‌های بین‌المللی مانند دیده‌بان حقوق بشر تاکید دارند که تاکنون مدرکی دال بر تایید این ادعا نیافته‌اند.

در گزارش کمیته هیئت حقیقت‌یاب سازمان ملل درباره جنگ ۲۰۰۸ رژیم صهیونیستی علیه غزه نیز تاکید شده بود که بر اساس تحقیقات انجام شده، هیئت مذکور هیچ مدرکی در تایید ادعا‌های رژیم صهیونیستی درباره استفاده مقاومت فلسطین از بیمارستان‌ها و ... نیافته است.

در عین حال، هیئت مذکور تاکید کرده بود که ادعای پنهان شدن اعضای مقاومت فلسطین در میان جمعیت غیرنظامی نمی‌تواند توجیه‌کننده جنایت جنگی کشتار زنان و کودکان از سوی رژیم صهیونیستی باشد.

تروریسم سازمان‌یافته رژیم صهیونیستی

تروریسم سازمان‌یافته یا تروریسم از بالا به‌طور کلی به معنای استفاده سیستماتیک و عمدی از خشونت علیه اهداف نظامی یا غیرنظامی به‌منظور ایجاد رعب و وحشت در میان جمعیت غیرنظامی برای تحقق یک هدف سیاسی خاص است.

نمود عینی این مفهوم اکنون اقدام‌های رژیم صهیونیستی در غزه است؛ ماشین‌های جنگی رژیم صهیونیستی از طریق هدف قرار دادن عمدی زیرساخت‌های غیرنظامی و غیرنظامیان قصد دارند آن‌ها را ترسانده و ناچار به آوارگی و ترک خانه و شهر خود کنند.

مهم‌تر از آن اظهارنظر‌ها و موضع‌گیری‌های مقام‌های رژیم صهیونیستی است که آشکار عدم پایبندی به تعهدات و هنجار‌های بین‌المللی درباره جنگ را اعلام کرده و تاکید دارند که دیگر هدف آن‌ها مقاومت فلسطین نیست، بلکه غیرنظامیان سراسر غزه هستند؛ همین امر سبب شده تا اقدام‌های ارتش رژیم صهیونیستی علیه غزه تبدیل به جنایت جنگی شود.

رژیم صهیونیستی که در سال‌های اخیر با حمایت آمریکا مانع عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل شده، مطمئن است که این کشور نمی‌تواند به راحتی جنایت‌های جنگی رژیم صهیونیستی را مورد پیگیری قضایی در مجامع بین‌المللی قرار دهد.

آمریکا، اصلی‌ترین متحد و شریک جنایت‌های رژیم صهیونیستی نیز همزمان با جنایت‌های جنگی رژیم صهیونیستی در غزه از طریق طرح ادعای «حق دفاع از خود» این رژیم تلاش دارد تا توجهات را از دست زدن این رژیم به «دکترین ضاحیه» منحرف کند؛ به نظر می‌رسد واشنگتن با استفاده از ابراز رسانه‌ای تا حدی در این مسیر موفق شده است.

انتهای پیام/

فاطمه محتشم سیفی


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *