صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

دیدگاه غرب درباره حقوق بشر؛ بررسی وضعیت پناهجویان و رویکرد گزینشی در لاهه

۱۸ شهريور ۱۴۰۲ - ۰۷:۱۵:۰۱
کد خبر: ۴۷۳۲۷۷۵
دسته بندی‌: حقوق بشر ، عمومی
دیدگاه کشورهای غربی در قبال مفهوم حقوق بشر کاملا گزینشی بوده و عملکرد آنها در سال‌های متمادی این امر را تایید می‌کند.

خبرگزاری میزان - در بحبوحه شرایط اضطراری آب و هوایی، درگیری‌های به ظاهر بی‌پایان و در نتیجه بحران‌های پناهجویان، فقدان آشکار یک راهبرد مؤثر جهانی برای حفاظت از اساسی‌ترین حقوق جمعیت‌های فقیر و به حاشیه رانده در سراسر جهان، تصریح می‌کند که مفهوم «حقوق بشر» تمام معنا و هدف را به‌خصوص برای افرادی در جنوب جهانی از دست داده است.

بر اساس گزارش سازمان ملل، حدود ۸۲۸ میلیون نفر - یا ۱۰ درصد از جمعیت جهان - هر شب گرسنه می‌خوابند.

از بین کسانی که با گرسنگی دست و پنجه نرم می‌کنند، ۸۰ درصد در مناطق مستعد تغییرات آب و هوایی زندگی می‌کنند؛ مناطقی که اکثریت آن‌ها در جنوب جهانی قرار دارند. 

کشور‌های غربی و حقوق پناهجویان

برخی از این افراد سفر‌های خطرناکی را در بیابان و دریا آغاز می‌کنند تا خود را به کشور‌های غربی برسانند؛ با این حال، به جای اقدام برای حمایت از حقوق بشر این پناهجویان، کشور‌های غربی که خود را مبدع مفهوم حقوق بشر می‌دانند، با آن‌ها مانند یک دشمن رفتار می‌کنند.

در نتیجه، ده‌ها هزار نفر در مراکز بازداشت غیرانسانی مهاجران در امتداد مرز‌های آمریکا و اتحادیه اروپا به سر می‌برند و دریای مدیترانه اکنون به گورستان مهاجران تبدیل شده است.

طبق گزارش پروژه مهاجران گمشده سازمان بین‌المللی مهاجرت، از سال ۲۰۱۴ بیش از ۲۸ هزار مورد غرق شدن پناهجویان در دریای مدیترانه ثبت شده است، اما برآورد تعداد واقعی مرگ و میر‌ها غیرممکن است و احتمالا تعداد آن‌ها بسیار بیشتر است.

غرق شدن در مدیترانه تنها راهی است که مردم در جنوب جهانی که اکثریت جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند، به طور دسته جمعی جان خود را از دست می‌دهند، زیرا جامعه بین‌المللی به سرکردگی غرب، حقوق بشر آنها را «شایسته حمایت» ارزیابی نمی‌کند.

پناهجویان در کشور‌های غربی و در مناطق مختلف مرزی به وسیله هواپیما‌های بدون سرنشین کشته می‌شوند و از سوی ساکنان زنده زنده سوزانده می‌شوند.

نشانه‌های مرگ حقوق بشر

نشانه‌های مرگ حقوق بشر در همه جا وجود دارد؛ دولت‌های غربی سخت تلاش می‌کنند تا از آپارتاید رژیم صهیونیستی در برابر مسئولیت‌پذیری محافظت کنند، در حالی که فلسطینی‌ها را که در برابر ظلم رژیم صهیونیستی مقاومت و از مبارزات آزادی‌بخش حمایت می‌کنند، مجرم می‌دانند. 

شرکت‌های رسانه‌های اجتماعی پیشرو در شمال جهانی اجازه می‌دهند اطلاعات غلط خطرناکی که جمعیت‌های از قبل به حاشیه رانده شده و در معرض تهدید را هدف قرار می‌دهند، بر روی پلتفرم‌های آن‌ها نفوذ کنند. 

کشور‌های اروپایی هنوز هم یک آفت‌کش سمی – که در اتحادیه اروپا به دلیل مضرات اثبات شده آن برای کودکان و نوزادان متولد نشده، ممنوع شده است – به کشور‌های جنوب جهانی می‌فروشند و این فهرست طولانی ادامه دارد.

در تمام این مدت، غرب به تلاش خود ادامه می‌دهد و خود را به عنوان «تنها مدافع واقعی حقوق بشر» عرضه می‌کند.

کشور‌های غربی مرتبا کشور‌هایی را به بهانه ادعایی نقض حقوق بشر محکوم و حتی تحریم می‌کنند؛ آن‌ها اغلب کمک‌های خارجی را مشروط به بهبود وضعیت حقوق بشری دریافت‌کنندگان می‌کنند و حتی برخی از آن‌ها مداخلات نظامی را تحت عنوان «رسیدگی به نقض حقوق بشر» آغاز کرده‌اند.

به عنوان مثال، در پاسخ به جنگ اوکراین، کشور‌های غربی نه تنها روسیه را محکوم کردند، بلکه برنامه‌های ویژه‌ای را نیز اجرا کردند تا اطمینان حاصل شود که هر غیرنظامی اوکراینی نیازمند می‌تواند بدون مواجهه با موانع مهم، امنیت را در کشور دیگری پیدا کند.

آنها همچنین از دادگاه کیفری بین‌المللی (ICC) حمایت و به بازرسان آن کمک کردند تا کرملین را محکوم کنند.

اگر به‌صورت مجزا در نظر گرفته شود، ممکن است این امر به‌عنوان تاییدی بر پایبندی غرب به رژیم حقوق بشری بین‌المللی تلقی شود، اما برای کسانی که در جنوب جهانی هستند و نمی‌توانند استقبال غرب از اوکراین را با رفتار اتحادیه اروپا با کشورهایشان مقایسه کنند، کل این قسمت چیزی نیست جز تاییدی بر ریاکاری بی‌پایان شمال جهانی.

در واقع، کشور‌هایی که برای کمک به مردم اوکراین دست به اقدامی سریع زدند، مرز‌های خود را به روی سودانی‌ها باز نکردند، آن‌ها هرگز این کار را برای فلسطینی‌ها نیز انجام ندادند، زیرا بسیاری از آن‌ها هنوز زیر مشت آهنین یک مهاجم خشن زندگی می‌کنند.

رویکرد گزینشی در قبال دیوان دادگستری بین‌المللی

غربی‌ها همچنین در مورد زمان حمایت از دیوان کیفری بسیار گزینشی عمل می‌کنند؛ مطمئنا آن‌ها از محاکمه آفریقایی‌ها از سوی دیوان کیفری بین‌المللی حمایت کردند، اما هرگز به دادستان‌های آن اجازه ندادند که به جنگ‌ها یا برنامه‌های شکنجه غیرقانونی خودشان نزدیک شوند و در واقع، آمریکا حتی یک کشور طرف این دادگاه نیست.

هنگامی که اعلامیه جهانی حقوق بشر (UDHR) از سوی سازمان ملل در سال ۱۹۴۸ تصویب شد، به عنوان یک گام بزرگ به سوی جهانی صلح آمیز‌تر جشن گرفته شد.

با توجه به وحشت‌های جنگ جهانی دوم، این اقدام پرتو امیدی بود که نشان می‌داد جهانی بهتر که در آن حقوق اساسی همه رعایت می‌شود، ممکن است.

با این حال این رویا مدت زیادی دوام نیاورد و همان کشور‌هایی که رژیم جدید حقوق بشر را توسعه دادند و برای آن فشار آوردند، به سرعت شروع به نقض آن برای پیشبرد منافع خود، آسیب رساندن به دشمنان و گسترش منافع خود کردند.

آن‌ها حتی به چندین کشور جنوب جهانی حمله کردند تا «دموکراسی» را برای آن‌ها به ارمغان بیاورند و از «حقوق بشر» محافظت کنند.

با این حال، آنچه جدید است، رد آشکار چارچوب حقوق بشر غربی توسط جمعیت‌های جهانی جنوب است.

کسانی که از زمان امضای UDHR بیشترین آسیب را از تجاوزات و دوگانگی شمال جهانی متحمل شده‌اند، دیگر متقاعد نشده‌اند که دولت‌ها، نهاد‌ها و سازمان‌های غربی می‌توانند - یا به عبارت دقیق‌تر می‌خواهند - از حقوق اساسی خود محافظت کنند؛ آنها اکنون این طیف را همانگونه می‌بینند که هستند: بی اثر، دوگانه، و مهمتر از آن خطرناک.

انتهای پیام/



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *