یک بام و دو هوای غربیها درباره غرق شدن قایق پناهجویان و زیردریایی تایتان
خبرگزاری میزان - رویداد مربوط به زیردریایی «تایتان» را که از یکشنبه گذشته در اقیانوس اطلس شمالی در حدود ۴۳۵ مایلی جنوب «سنت جان» ناپدید شده بود، میلیونها نفر در سراسر جهان دنبال کردند؛ ۵ مسافر این زیردریای برای تماشای لاشه کشتی تایتانیک سفر کردند.
اجتناب ناپذیر است که چنین رویدادی که در آن مسابقهای با زمان و عناصر وجود دارد، توجه و نگرانی دهها میلیون نفر را به خود جلب کند؛ مردم عمیقاً و به طور غریزی نسبت به کسانی که در شرایط تهدید کننده زندگی به دام افتادهاند احساس همدردی و نگرانی میکنند.
قایق پناهجویی در سواحل یونان.
اما این موضوع و واکشهای گسترده به آن اگر در کنار غرق شدن قایق پناهجویان در سواحل یونان قرار گیرد و مقایسهای بین آن ۲ انجام شود، نتایجی ناراحت کننده دارد.
شکاف طبقاتی به مرحلهای حتی بالاتر و بدخیمتر رسیده است؛ اکنون در واقع به داستان ۲ کشتی متمایز تبدیل شده است: از یک سو «تایتان» و از سوی دیگر قایق پناهجویان که در ۱۳ ژوئن در دریای مدیترانه غرق شد و صدها پناهجوی ناامید جان خود را از دست دادند.
پوشش متفاوت رسانهای
پوشش رسانهای بی وقفه اپیزود اقیانوس اطلس شمالی و زیر دریایی «تایتان» بسیار متفاوت از رفتاری است که به تراژدی وحشتناک هفته گذشته در سواحل یونان اختصاص داده شد.
در آنجا پناهجویانی از کشورهایی از جمله افغانستان، سوریه و فلسطین، اکثرا بی نام و نشان جان خود را از دست دادند و بعید به نظر میرسد که این افراد شناسایی شوند.
بخش عمدهای از مسافران این قایق پناهجویی از پاکستان بودهاند و بر اساس آمار منتشر شده، حدود ۳۰۰ پناهجوی پاکستانی در این قایق حضور داشتهاند.
«طنز خشن» دیگر در این واقعیت نهفته است که دو پاکستانی ثروتمند مسافران زیردریایی «تایتان» بودند، در حالی که صدها مرد، زن و کودک فقیر پاکستانی در دریای مدیترانه تسلیم مرگ شدند.
به دور از تسهیل تلاشهای نجات، دولتهای مختلف اروپایی، به طور مرکزی یونان، مستقیما مسئول شرایطی هستند که منجر به غرق شدن دستهجمعی این پناهجویان شد؛ مسئولان به دروغ گفته و نقش خود را پنهان کرده و به کشتهها و مجروحان تهمت میزنند.
پناهندگان زنده مانده به انبارهایی کثیف پرتاب شدند و شخصیتهای رسانهای به ندرت به این موضوع میپردازند و حقایق را بازگو میکنند.
مرگ در مقیاس بزرگ اکنون برای این افراد امری عادی است؛ واقعیت «قلعه اروپا»، مانند واقعیت «محصور در آمریکا»، به گونهای غیر انسانی، قابل بیان نیست.
به گزارش «wsws»، نجات صدها نفر در کشتی ماهیگیری در نزدیکی یونان، زمانی که آشکارا در معرض خطر بودند، بسیار آسانتر از نجات کشتی بود که احتمالا در اعماق دریا قرار داشت؛ برای هر دولت یا نیروی دریایی که میخواست این کار را انجام دهد.
طرح این سوال مشروع است که آیا با توجه به سوابق قتل دولتهای اروپایی درگیر، ممکن است مرگ پناهجویان عمدا به عنوان ابزاری برای ارعاب دیگران تسهیل شده باشد؟
نابرابری اجتماعی، جنگ استعماری نو، رشد اقتدارگرایی و هیستری ضد مهاجرتی، تحقیر سیاست رسمی و رسانهها، در این دو قسمت متضاد وجود دارد.
انتهای پیام/