صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

وقتی از تخفیف به سبک ایرانی سخن می‌گوئیم/منهای چند صد هزار تومان؟!

۰۲ آذر ۱۳۹۷ - ۱۶:۰۰:۰۱
کد خبر: ۴۶۹۸۴۲
سراغ فروشگاه اصلی رفتم، کیف موردنظرم را خریدم، حتی خرید‌های خوشایند دیگری هم داشتم و وقتی که خواستم در صفحه فروشگاه مجازی از تجربه خریدم بگویم، با ممنوعیت روبه‌رو شدم! و کامنتی که برای این فروشگاه گذاشتم، تایید نشد.

گروه فرهنگی ، دنبالِ یک کیفِ چرم ایرانی می‌گشتم. از قضا یکی از فروشگاه­‌های مجازی هم تخفیف‌های ویژه­‌ای برای محصولات چرمی‌اش گذاشته بود. محصولاتی که تولید برندهای معروف داخلی بودند و قرار بود در این فروش ویژه، با چهل درصد تخفیف به دست ما برسند! از قیمت‌­های بازار هم کمابیش خبر داشتم و می­‌دانستم که در این بلبشو، "پیشنهاد تخفیف"، حکم گوشت توی شله‌زرد را دارد! خلاصه اینکه سراغ صفحه پیشنهاد شده رفتم و حسابی موجودی کیف­‌ها را زیر و رو کردم. دست‌آخر هم یک کیف چرم ایرانی که برای یکی از معروف­ترین برندها بود، چشمم را گرفت. تقریباً همانی بود که می­‌خواستم. ظاهر مناسبی هم داشت و مهم­ تر اینکه حدود ۱۲۰ هزار تومان از قیمتش، شامل تخفیف شده بود؛ یعنی من با یک کیف چرم ایرانی منهای صدوبیست روبه­ رو بودم! پانصد و چهل هزار تومان منهای صدوبیست!

اما از آنجائی که هنوز برای خرید اینترنتی کمی بدقلقم، تصمیم گرفتم که به یکی از شعبه­‌های همین برند سرزده و کیفِ مطلوبم را از نزدیک ببینم. همین کار را هم انجام دادم. فروشنده با دیدن عکس کیف گفت که موجودی این کالا در شعبه‌­های اصلی تمام‌شده و اگر شانس خوبی داشته باشم، می ­توانم آن را در شعبه‌های اوت لت پیدا کنم. آدرس دو شعبه را هم به من داد و پیشنهاد کرد که قبل از رفتن به مغازه­‌ها، تلفنی از موجودی­ انبارشان سراغ بگیرم. فروشنده­‌های هر دو شعبه گفتند که کیف را هنوز تمام نکرده‌­اند. گفتند که آن فروشگاه مجازی معروف هم از همین شعبه‌ها جنس می­‌گیرد و وقتِ استفاده از تضمین هم سراغ همین کمپانی می­‌آید؛ اما قیمتی که شعبه­‌های اصلی برای فروش کیف به من پیشنهاد دادند، تفاوت زیادی با تخفیف­‌های فروشگاه مجازی داشت. این بار کیفِ مطلوبم با پانصد و چهل هزار تومان منهای دویست و چهل روبه­ روی من بود!

ماجرای من مشت نمونه خروار است! مشت نمونه خرواری که اگر چه سرانجام به سودِ جیب من تمام شد، اما تضمین پایان موفق آن برای دیگران وجود ندارد. من سراغ فروشگاه اصلی رفتم، کیف موردنظرم را خریدم، حتی خریدهای خوشایند دیگری هم داشتم و وقتی‌که خواستم در صفحه فروشگاه مجازی از تجربه خریدم بگویم، با ممنوعیت روبه ­رو شدم! کامنتی که برای این فروشگاه گذاشتم، تائید نشد و  دلیل این ممانعت، وجود محتوای نامناسب در پیام من عنوان شد!

این تجربه شاید حقیقتِ عریان سودجوئی­ نوین در ایران باشد. کلاه­برداری­‌های به‌ظاهر ساده و در اصل پیچیده ‌ای که ماجرای خرید، فروش، تخفیف و همه‌چیز را در ذهن ما لوث کرده. هنوز گویا قیمت‌ها در بازار به روال عادی برنگشته که بازهم فروشگاه­‌های مجازی تبلیغِ تخفیف­‌های داغشان را می­‌کنند! دلار امروز به دوازده هزار تومان رسیده و اما هنوز قیمت یک شلوار جین ۳۰ دلاری، در این فروشگاه­‌ها بالای یک‌میلیون تومان است! البته قرار است که ما در جمعه سیاه به سبک ایرانی، این شلوار را دویست هزار تومان زیر قیمت بخریم و از این اندوخته اقتصادی خوشحال باشیم.

جمعه سیاه؛ رویدادی است که سود آن در اکثر کشورهای جهان، پنجاه‌پنجاه به جیب خریدار و فروشنده سرازیر می­‌شود. هردوی آن‌ها از این معامله راضی هستند و تلاش می­‌کنند که جمعه سیاه­تری از رقابت را به ثبت برسانند. خریدارها در نزدیکی کریسمس، مایحتاج‌شان را ارزان می­‌خرند و فروشنده­‌ها در آستانه تعطیلات سال نو، دخل­‌هایشان را پرتر می­‌کنند. هرچند که دراین‌بین، بعضی از خریدارها به‌قدری با بخش سیاه این روز همراه شده ­اند که برای خرید یک کالا دست به تیراندازی و درگیری می‌‌زنند. "سال گذشته  ۵نفر در امریکا زخمی شدند".

جمعه سیاه؛ می­‌تواند یک سوغات فرهنگی برای کشور ما باشد. سوغاتی که در این رکود کسب‌وکار، جانی دوباره به مشتری و فروشنده داده، نیازهایی، هرچند غیرضروری را برطرف کرده و ساعاتی دل‌خوشی برای خانواده­ ایرانی به همراه بیاورد؛ اما به این شرط که انگیزه سودجوئی در این روز کم رنگ­تر از پیش شود! سازوکار سنجش قیمت­های واقعی به راه انداخته شود و دست پنهان برای تأدیب دروغ‌گویان بازار از آستین بیرون آورده شود. رویای درازی که سال­‌هاست در ذهن خریدارِ ایرانی پروار و پروارتر می­‌شود. به‌شرط رعایت قواعد، می ‌توان شاهد یک سنت زیبا در آستانه سال نو بود. سنتی که شاید بهترین زمان برای اجرای آن در ایران، روزهای پایان سال و نزدیک به عید نوروز باشد.

نفیسه رحمانی

 



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *