کار دولتی می‌خواهم تا سرقت نکنم/گوشی ده میلیون تومانی را ۲۰۰ تومن می‌فروختم/ سرقت با پای پیاده
به گزارش خبرنگار گروه جامعه ، با آغاز رسیدگی به پرونده سرقت‌های گوشی تلفن همراه در محدوده خیابان پیروزی، تیمی از مأموران کلانتری ۱۱۰ شهدا مأموریت پیدا کردند تا هرچه سریعتر پرده از راز ماجرای سرقت‌ها بردارند.
افراد مالباخته با حضور در کلانتری مدعی شدند وقتی درخیابان مشغول صحبت کردن با تلفن همراهشان بودند پسرجوانی که یک چاقو در دست داشت به سمت آن‌ها حمله ور شده و در یک چشم به هم زدن گوشی هایشان را قاپ زده و به سرقت برده است.
رئیس کلانتری ۱۱۰ شهدا در این باره اظهار داشت: با آغاز تحقیقات مأموران مشخص شد در مدت زمان کوتاهی با این شیوه و روش از شهروندان دیگری نیز سرقت شده است.
وی در ادامه گفت: با توجه به حساسیت ماجرا تحقیقات گسترده‌ای در این زمینه آغاز شد و مأموران در بررسی‌های خود و همچنین تصاویر دوربین‌های مداربسته موفق به شناسایی سارق که پسر جوانی بود شدند. به این ترتیب و با شناسایی سارق مأموران موفق شدند سارق را در عملیاتی ضربتی درست زمانی که قصد انجام سرقتی جدید را داشت محاصره و دستگیر کنند.
گفتگو با متهم
تازه پشت لبش سبز شده، اول راه جوانی، اما مثل هم سن و سالانش که این روز‌ها سخت مشغول درس خواندن و آماده شدن برای کنکور هستند نیست. او در ابتدای راه زندگی اش مسیر دیگری را برای خودش انتخاب کرده، سرقت و سرانجام زندان.
در گوشه حیاط درحالی که دستبند پلیس به دستش است ایستاده و سرش را پایین انداخته.۱۲ شاکی در پرونده او و جود دارد و حتی اگر بتواند رضایت آن‌ها را هم بگیرد، اما باید مدت حبسی را که قانون به عنوان جنبه عمومی جرم برایش درنظر می‌گیرد در کانون اصلاح و تربیت پشت سربگذارد.
در ادامه گفت و گوی خبرنگار میزان با این متهم جوان را می‌خوانید.
اسمت را می‌گویی؟
امیرحسین
چندسال داری؟
۱۷ سال
به چه جرمی دستگیری شدی؟
سرقت گوشی
تنها سرقت می‌کردی؟
بله
با موتورسیکلت؟
نه پای پیاده
چه طور؟
یک چاقو همراهم بود، وقتی سوژه موردنظر را پیدا می‌کردم در یک فرصت مناسب بالای سرش می‌رفتم و با یک حرکت سریع گوشی را از دستش می‌قاپیدم.
نمی‌ترسیدی با پای پیاده گیر بیافتی؟
نه
اگر کسی مقاومت می‌کرد و گوشی‌اش را نمی‌داد او را می‌زدی؟
نه
پس چرا چاقو همراه داشتی؟
اگر زمانی گیر کردم از خودم دفاع کنم
بعد از سرقت چه کار می‌کردی؟
کوچه پس کوچه فرار می‌کردم
با این شیوه چند گوشی سرقت کردی؟
نمی‌دانم ۱۰ یا ۱۲ گوشی.
گوشی ها را چه قدر می‌فروختی؟
مثلا گوشی‌های تلفن همراهی که ۱۰ میلیون تومان می‌ارزید را ۱۰۰ یا ۲۰۰ هزار تومان می‌فروختم.
با پولش چه کار می‌کردی؟
چه کار می‌کردم؟ خرج می‌کردم، پول مواد می‌دادم
به چه موادی اعتیاد داری؟
هروئین
با این سن کم، مصرف هروئین؟
خب انتظار داری چه جوابی بدهم. با رفقای ناباب گشتم و معتاد شدم
سابقه داری؟
نه بار اول است که دستگیر می‌شوم
چرا تنهایی سرقت می‌کردی؟
تنهایی بهتر است، دردسر کم‌تری دارد.
چرا به فکر سرقت افتادی؟ خانواده‌ات از لحاظ مالی کمکت نمی‌کنند؟
وضع مالی خوبی نداریم، پدرم کارگر است و خرجش را به زور در می‌آورد چه برسد به اینکه بخواهد خرج و مخارج من واعتیادم را بدهد.
هیچ وقت نخواستی سرکار بروی و از راه حلال پول در بیاوری؟
آقا، کاری که من می‌خواهم نیست.
مگر چه نوع کاری می‌خواهی؟
اداری
چقدر سواد داری؟
سیکل
خب به نظرت با این مدرک تحصیلی می‌توانی کار اداری پیدا کنی؟
چرا، یک بار قرار بود نگهبان شوم، اما به خاطر خالکوبی‌هایی روی دستم قبولم نکردند.
کی خالکوبی کردی؟
فکر می‌کنم ۱۲ سالم بود.
در آن سن و سال خالکوبی کردی خانواده ات هیچ حرفی به تو نزدند؟
به دور از چشم آن‌ها این کار را کردم، وقتی هم که دیدند کاری از دستشان برنمی آمد. حالا هم پشیمان هستم، اما این همه خالکوبی که راحت پاک نمی‌شود.
حالا فکر می‌کنی چه آینده‌ای در انتظارت است؟
نمی‌دانم.