مردی که در زلزله کرمانشاه جهانی شد+عکس
زلزله سال گذشته استان کرمانشاه یکی از حوادث تلخ تاریخ ایران بود که موجب شد بسیاری از خانوادهها عزیزان خود را از دست دهند و خانه و زندگی آنان نابود شود.
به گزارش گروه فضای مجازی ، زلزله سال گذشته استان کرمانشاه یکی از حوادث تلخ تاریخ ایران بود که موجب شد بسیاری از خانوادهها عزیزان خود را از دست دهند و خانه و زندگی آنان نابود شود.
رسانهها از مصائب زلزله بسیار گفته اند، اما هنوز تک روایتهایی هست که گفته نشده اند و البته گوشهایی هم هست که باید آنها را بشوند. یکی از این روایتها صحبتهای «فرهاد صفری» است که «شیرین»ترین افرادش را در زلزله از دست داده است؛ همسر و دو فرزندش!فرهاد از مشکل خود بعد از گذشت یکسال از زلزله گفت. او که به نظر میرسید این حالا آرامتر از روزهای زلزله است با صدای آرامش از شب حادثه گفت؛ «وقتی جسد همسرم رو کنار زدیم آرین ۳ ماهه زیر بغل همسرم بود در حقیقت همسرم برای نجات جان پسرمان او را درآغوش گرفته و مانع مرگ فرزندمان شده بود.»
رسانهها از مصائب زلزله بسیار گفته اند، اما هنوز تک روایتهایی هست که گفته نشده اند و البته گوشهایی هم هست که باید آنها را بشوند. یکی از این روایتها صحبتهای «فرهاد صفری» است که «شیرین»ترین افرادش را در زلزله از دست داده است؛ همسر و دو فرزندش!فرهاد از مشکل خود بعد از گذشت یکسال از زلزله گفت. او که به نظر میرسید این حالا آرامتر از روزهای زلزله است با صدای آرامش از شب حادثه گفت؛ «وقتی جسد همسرم رو کنار زدیم آرین ۳ ماهه زیر بغل همسرم بود در حقیقت همسرم برای نجات جان پسرمان او را درآغوش گرفته و مانع مرگ فرزندمان شده بود.»
این عکس از «فرهاد صفری» بازتاب بسیار زیادی داشت و گفته شد که دولت آلمان این تصویر را روی قوطیهای شیر خشک به منظور هم دردی با زلزله زدگان چاپ کرد.
شروع گفتگو همین قدر هولناک بود. آرامش فرهاد، البته زیاد طول نمیکشد، ابروهایش را در هم پیچید و به ناگاه ادامه داد «من و بسیاری از مردم از دست مسئولین خیلی ناراحت هستم برای کسی که هیچ چیزی ندارد شرایط گذاشتن برای ساخت خانه و زندگی همچون پرداخت وام که زن و دوتا بچه اش را از دست داده سزاوار نیست.»
به همان سرعت خشمش فروکش میکند و ادامه میدهد «این همه آوار روی سرم خراب شده، حالا باید برای ساخت خانه خراب شدهام بدهکار دولت بشم، روستا و زندگیم را رها کردم، چون توانایی پرداخت قسط و وام را ندارم، الان نیاز به همدردی و درک کردن و گوش دادن به حرفای دل بنده است»
این عکس در فضای مجازی بسیار دست به دست شد. تصویر فرهاد روی قوطی شیر خشک نقش بسته است. او در مصاحبهاش به این تصویر اشاره کرد.
فرهاد حرفهایش را قطع میکند، بلند که میشود برود انگشتش را به سمت کانکس کناریاش میگیرد و با صدایی که بغض لرزان است میگوید «عین روانیها روی خونه خراب شدهام یکی دو ساعت گریه میکنم و دوباره بر میگردم توی کانکس، اما همچنان خانه من با این فرزند آواره در انتظار کمک هستیم. آلمانیها برای همدردی با زلزله زدگان عکس من را روی شیرخشک بچه هایش چاپ کردند، آن وقت در کشور خودم باید از اقساط وام فراری باشم.»فرهاد صفری ناراحتتر از پیش مصاحبه را ترک کرد و شاید به این فکر میکرد که چطور کودک یکسالهاش را با این خاطرات هولناک بزرگ کند. هر چه که بود فهمیدم که مشکلات این بار کوه دل «فرهاد» را خراش میدهند، چرا که او «شیرین»ترین خاطراتش را با دستهایش دفن کرده بود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *