صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

باتلاق الحدیده/ پاسخی به هذیان گویی پمپئو/ ۱۳ آبان رفت، بسته اروپا نیامد! / منطق وحدت بخش ترامپ

۲۱ آبان ۱۳۹۷ - ۰۹:۲۴:۲۵
کد خبر: ۴۶۶۸۴۴
امارات و عربستان در برخی مناطق حساس یمن، دچار اختلاف هستند به‌خصوص در جنوب یمن؛ لذا حمله به الحدیده با هزینه عربستان و به سود امارات است و چنانچه به فرض محال، الحدیده به اشغال ائتلاف سعودی در آید، اختلافات این دو کشور نیز شدت یافته و کار به‌سادگی خاتمه پیدا نمی‌کند.

به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، سرمقاله امروز روزنامه حمایت با عنوان «باتلاق الحدیده » منتشر شده و در آن چنین آمده است:آمریکا و عربستان همواره مترصد فرصتی برای پایان آبرومندانه جنگ بودند، ولی هیچ‌گاه این فرصت را پیدا نکردند، اما شرایط کنونی، متفاوت از گذشته است. هم واشنگتن و هم ریاض پس از رسوایی قتل خاشقجی توسط عربستان، تحت‌فشار سنگینی برای پایان دادن به جنایت و حمایت از خون‌ریزی در یمن قرار دارند. بر اثر این فشار‌ها بود که ترامپ برای کاستن از اعتراضات جهانی به جانب‌داری از عربستان در کشتار یمنی‌ها، اظهاراتی نمایشی در خصوص مبرا کردن واشنگتن ازآنچه در این کشور می‌گذرد را بر زبان آورد و تلویحاً حساب خود را از حساب گاو شیرده منطقه جدا کرد. آبروریزی است که بعد از قریب به پنج ماه، نتوانسته‌اند یک بندر شنی و مسطح را در یک کشور جنگ‌زده اشغال کنند و حالا که فشار جهانی برای توقف جنگ یمن فزونی یافته و سازمان ملل هم به یاری سعودی‌ها آمده، فرصت را مغتنم شمرده تا آخرین خیز خود را برای کسب امتیاز بر سر میز مذاکره بردارند.

احتمال دیگری که در این میان وجود دارد و با توجه به اوضاع فعلی البته بسیار ضعیف به نظر می‌رسد، اجرای طرح فدرالی عربستان برای یمن است. ترکیب نیرو‌هایی که به این بندر حمله کرده‌اند عبارت است از عربستان، امارات، نیرو‌های وابسته به منصور هادی و برخی گروه‌هایی که قبلاً وابسته به علی عبدالله صالح بودند. همچنین برخی گروه‌های نزدیک به امارات که در بین مهاجمین حضور دارند، با این توهم پا به میدان گذاشته‌اند که هرکدام در آینده، قسمتی از نقاط استراتژیک یمن را به‌عنوان حق خود طلب کنند. امارات و عربستان در برخی مناطق حساس یمن، دچار اختلاف هستند به‌خصوص در جنوب یمن؛ لذا حمله به الحدیده با هزینه عربستان و به سود امارات است و چنانچه به فرض محال، الحدیده به اشغال ائتلاف سعودی در آید، اختلافات این دو کشور نیز شدت یافته و کار به‌سادگی خاتمه پیدا نمی‌کند؛ و بالاخره اینکه، از هر زاویه‌ای که به ماجرای یمن نگاه کنیم، عربستان بازنده و انصار الله و مردم یمن، برنده جنگ هستند. برتری در میدان نظامی فقط به ساز و برگ و تجهیزات پیشرفته منوط نیست، بلکه اراده راسخ و ایمان به هدف، مقاومت پولادین و آمادگی برای جهاد و شهادت ازجمله عواملی هستند که به شکل تحسین‌آمیز و غرورآفرینی در مردم و مقاومت یمن دیده می‌شود و ائتلاف سعودی را به دلیل فقدان این مؤلفه‌های برجسته، بازنده میدان کرده است.

یادداشت امروز روزنامه کیهان نیز با عنوان «احمدشاه و کنتس اتریشی در خواب‌های پمپئو» منتشر شده و در آن آمده است:روزگاری نه چندان دور ایران ظرف چند ساعت یا حداکثر چند روز به‌اشغال بیگانگان در می‌آمد و جان و مال و ناموس مردم از تعدی آنان در امان نبود. اینک قدرت ایران به مرحله‌ای رسیده که نه تنها امنیت خود را تامین می‌کند بلکه می‌تواند صد‌ها کیلومتر دورتر از مرز‌های خود نیز اثرگذار باشد و مانع از تحقق برنامه‌های قدرت‌های فرامنطقه‌ای و دست‌پرورده‌های آنان همچون داعش شود.

هیئت دیپلماتیک ایران آن روز‌ها در اروپا نسیه‌خور و پشت درب جلسات دیگر کشور‌ها سرگردان بود و امروز از موضع عزت و قدرت در مذاکرات و تحولات حضوری جدی و موثر دارد. احمد علی سپهر در کتاب «ایران در جنگ بزرگ» می‌نویسد؛ «احمدشاه قبل از ازدواج عشق سوزانی نسبت به کنتس لگوتتی دختر وزیر مختار اتریش داشت و قصر منظریه را در تابستان به اختیار سفارت اتریش قرار داد تا روز‌ها از نیاوران با آن دوشیزه زیبا به گردش و سواری و بازی تنیس بپردازد.»چندی قبل اندیشکده آمریکایی «انستیتو واشنگتن» در تحلیلی درباره«طرح پیشرفت اسلامی - ایرانی» که برای نیم قرن آینده تدوین شده نوشت: آیت‌الله خامنه‌ای مصمم به اقتدار ایران است؛ «در کل، رهنمود‌های این سند نشان‌دهنده دو ماموریتی است که رهبر جمهوری اسلامی برای دستیابی به برتری منطقه‌ای و حتی جهانی درنظر دارد؛ ماموریت نخست، اسلامی کردن همه ابعاد زندگی یا همان مخالفت با معیار‌های غربی نظام جهانی است و ماموریت دوم، استفاده از دستاورد‌های پیشرفته علمی برای استقلال و خودکفایی فنی است.»حکومت ایران از مواجب بگیری ماهانه از بیگانه و تنیس بازی شخص اول مملکت با دخترک فلان فرستاده اروپایی به برنامه‌ریزی برای تحکیم و افزایش اقتدار کشور برای نیم قرن آینده رسیده است. آمریکا و برخی کشور‌های اروپایی اگر حیران و عصبانی نباشند، جای تعجب دارد.
 
در یادداشت امروز روزنامه وطن امروز هم چنین آمده است:مقامات وزارت امور خارجه ایران در نهایت تاکید کردند لازم است اروپایی‌ها تا ۱۳ آبان‌ماه راهکار‌های عملیاتی خود برای حفظ برجام را ارائه دهند و تاکید کردند بعد از این تاریخ فایده‌ای نخواهد داشت. ۳ دیپلمات غربی نیز ۲ آبان به رویترز گفتند مکانیسم اتحادیه اروپایی برای تسهیل پرداخت وجوه صادرات به ایران تا تاریخ ۴ نوامبر (۱۳ آبان‌ماه) راه‌اندازی خواهد شد، اما تا اوایل سال آینده میلادی عملیاتی نخواهد شد! یک دیپلمات غربی در این باره گفت: «تلاش داریم سازوکار ویژه را قبل از ۴ نوامبر راه‌اندازی کنیم و بسیار امیدواریم بتوانیم این کار را انجام دهیم. این سازوکار، بسرعت عملیاتی نخواهد شد، بلکه زمان بر خواهد بود و زمانی که لازم است چند ماه خواهد بود». بعد از این محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ۷ آبان در بدو ورود به استانبول گفت: «سازوکار‌های اتحادیه اروپایی در همین روز‌ها عملیاتی خواهد شد، البته ممکن است زمان استفاده از آنها، قدری طول بکشد»؛ اظهارنظری که هم تایید خبر رویترز بود و هم به خوبی مشخص می‌کند قرار بوده راهکار‌های عملیاتی اروپا تا قبل از ۱۳ آبان‌ماه نهایی شود، اتفاقی که البته در عمل نیفتاد. منتقدان اگرچه مشخص کردن تاریخ ۱۳ آبان برای فرصت نهایی اروپا را اشتباه عنوان و آن را مصداق از دست دادن ابتکار عمل ایران عنوان کردند، اما اروپایی‌ها در همان تاریخ مذکور نیز راهکار‌های عملیاتی خود را ارائه نکردند (!) اکنون بیش از یک هفته از زمان نهایی اروپا می‌گذرد و وزرات امور خارجه نیز در واکنش به تکرار بدعهدی اروپایی‌ها اقدامی انجام نداده است.
 
 
یادداشت امروز روزنامه ایران هم با عنوان «ایران زیبا تحریم شدنی نیست» منتشر و در آن چنین آمده است:حضور موفقیت‌آمیز کشورمان در چهل‌و‌دومین اجلاس سالانه کمیته میراث جهانی در اوایل تیرماه بود که موفق شدیم یکی از دو اثر پیشنهادی خود با عنوان منظر باستان‌شناسى ساسانى فارس را به‌عنوان بیست‌وسومین اثر کشورمان در فهرست جهانی یونسکو ثبت کنیم. در واقع با وجود شرایط سخت فضای سیاسی حاکم بر اجلاس توانستیم جهان را برای ثبت این اثر در فهرست میراث جهانی متقاعد کنیم و از ۲۱ عضو این کمیته، ۱۸ عضو به ثبت پرونده منظر باستانی ساسانی از ایران رأی مثبت دادند. در حوزه میراث فرهنگی از ابتدای حضور دولت تدبیر و امید، چندین محموله تاریخی ایران از کشور‌های دیگر که به هر روشی از ایران خارج شده بودند، به ایران بازگردانده شدند و حتی دادگاه امریکایی برای بازگرداندن محموله الواح هخامنشی به نفع ایران رأی داد و سردیس سرباز هخامنشی نیز اخیراً به کشور بازگردانده شد.
 
 
حوزه صنایع دستی نیز از منظر اقتصادی، سیاسی و فرهنگی نه تنها متأثر از تحولات سیاسی نیست، بلکه می‌تواند بازوی دولت برای‌گذار از بحران‌ها باشد. روند رو به رشد صادرات صنایع دستی نشان می‌دهد که تحرکات سیاسی و رفتار‌های امریکا و متحدانش بر این حوزه نیز تأثیری ندارد و با توجه به ویژگی فرهنگی صنایع دستی، مخاطبین این صنعت فارغ از هر گونه تغییر و تحولات سیاسی در جایگاه تولید‌کننده یا مصرف‌کننده پابرجا خواهد ماند. تأثیرات احتمالی تحریم‌ها بر صنعت گردشگری ایران نیز با برنامه‌ریزی صحیح قابل رفع است.خوشبختانه با مشارکت و سرمایه‌گذاری بخش خصوصی و برخی شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران خارجی شاهد اجرای ۱۹۰۰ پروژه در حوزه زیرساخت‌های گردشگری با حجم سرمایه‌گذاری ۴۳ هزار میلیارد تومان در کشور هستیم و تلاش می‌کنیم تا پایان دولت دوازدهم، ۱۲۰۰ پروژه در حوزه زیرساخت‌های گردشگری را به اتمام برسانیم و به طور حتم با بهره‌برداری از این پروژه‌ها وضعیت زیرساخت‌های گردشگری در کشور بهبود پیدا خواهد کرد و صنعت گردشگری نیز پررونق‌تر خواهد شد. در پایان این نوشتار باید تأکید کرد گردشگری در ایران نیز به کمک دو بال میراث فرهنگی و صنایع دستی، می‌تواند بهترین فرصت و ابزار برای مقابله با تحریم‌ها و تحقق خودکفایی اقتصادی کشور بدون وابستگی به نفت و خام فروشی باشد.
 
روزنامه رسالت در یادداشت امروز خود چنین نوشته:آمریکایی‌ها با خروج از برجام، حمایت جامعه جهانی در خصوص فشار به ایران را از دست داده اند. امروز با اعلام تشدید تحریم ها، با تهدید و تطمیع و فشار، در حال هماهنگ کردن جامعه جهانی با سیاست‌های تجاوزکارانه خود هستند. اینکه دولت‌ها و ملت‌های جهان به ویژه دولت‌های بزرگ جهان زیر بار این فشار بروند و بر خلاف همه معاهدات جهانی و حقوق بین الملل حاضر شوند این زورگویی و قلدرمآبی را بپذیرند، محل تردید است. در عرف مردم، به کسی که در خواب هذیان می‌گوید، باید دو تا سیلی زد تا از خواب بیدار شود. اگر بخواهیم از این منطق پیروی کنیم باید به آمریکایی‌ها دو تا سیلی بزنیم تا آن‌ها از این توهّمات بیرون بیایند. اولین سیلی، سیلی موشکی، آن هم با موشک‌های نقطه زن است که آمریکایی‌ها به اندازه کافی در منطقه، منابع و منافع حیاتی دارند که هدف قرار گیرند.
 

جوانانی که در زمین، هوا و دریا نگهبان امنیت ملی کشور هستند، دیگر طاقت شنیدن رجزخوانی ترامپ و پمپئو را ندارند و بی صبرانه منتظر فرمان تنبیه متجاوز در مرز‌ها و فراتر از مرز‌های جمهوری اسلامی هستند. باید لبان کسانی که ملت ایران را تهدید به گرسنگی می‌کنند با سوزن موشک نقطه زن دوخت. سیلی دوم هم تحکیم زیرساخت‌های ضد تحریمی در داخل و خارج است تا آمریکایی‌ها آرزوی گرسنگی کشیدن ملت ما را به گور ببرند. آمریکایی‌ها قبلاً این تهدید را توسط رئیس جمهور کشورمان دریافت کردند مبنی بر اینکه اگر قرار است نفت نفروشیم، هیچ کشوری در منطقه نفت نخواهد فروخت. حالا باید به آمریکا گفته شود؛ اگر قرار باشد ملت ما را به گرسنگی تهدید کنند، باید بدانند هیچ قارونی در منطقه با شکم سیر به بستر نخواهد رفت، به ویژه سردمداران رژیم منحوس صهیونیستی که معرکه گردان اصلی تحریم‌ها در منطقه و جهان است. رهبران ابله آمریکا با مواضع خصمانه شان ملت ایران را از خود متنفرتر کرده اند. آثار این تنفر در راهپیمایی ۱۳ آبان امسال به خوبی مشهود بود. این تنفر روزافزون، کار دست آمریکایی‌ها خواهد داد. ممکن است همه مردم ایران وارد معرکه‌ای شوند که جز شکست و ذلت بیشتر برای آمریکایی‌ها نصیبی نداشته باشد.
 
روزنامه جوان نیز در یادداشت امروز خود چنین نوشته:گرچه سران کاخ سفید ریاکارانه هدف از تحریم‌ها را دولت ایران اسلامی اعلام داشته، ولی نوع تحریم‌ها و سابقه خباثت و شرارت سران کاخ سفید جایی برای فریبکاری باقی نگذاشته و هنگامی که دولتمردان امریکایی پس از نقض برجام و پیمان‌شکنی و بدعهدی سخن از مذاکره مجدد روی پرونده هسته‌ای، توان موشکی و نفوذ منطقه‌ای کشورمان به میان آمده می‌آورند، در همان حال نیرو‌های مخالف و گروهک‌های تروریستی را مورد حمایت قرار داده و به فراگیری شورش در کشور اشاره می‌کنند، جای هیچ تردیدی نسبت به هدف پلیدشان که فشار بر مردم و جداسازی آنان از حاکمیت برای تحمیل خواسته‌های جبارانه و زورگویانه به کشور عزیزمان است، باقی نمی‌گذارد.
 

طبیعی است واکنش مردم نسبت به این شرارت دشمن وحدت و انسجام برای مقابله و ایستادگی باشد. همین تقویت گرایش به ایستادگی مقابله با امریکا و انزجار از سیاست‌های زورگویانه سران کاخ سفید در مردم است که به نوعی در جریانات سیاسی نیز بازتاب داشته و مواضع ضدامریکایی به یک محور مشترک تبدیل شده است.وحدت بین نخبگان و نیرو‌های فکری جامعه: وقتی که نخبگان با مواضع سخیف و کنش‌های غیرمنطقی ترامپ در برابر جامعه ایرانی مواجه می‌شوند و به اهداف پشت تحریم‌های ظالمانه نگاه می‌اندازند، مقابله با آنان را اجتناب‌ناپذیر و در راستای خواست مردم کشور خود یافته و در کنار سایر اقشار برای ایستادگی و دفاع از عزت کشور خود قرار می‌گیرند؛ بنابراین منطق ترامپ که برآمده از خصلت‌های استکباری و خودشیفتگی شخصیت امریکایی اوست، در کشورمان تولید وحدت کرده و تقویت انسجام ملی را موجب شده است.در واقع این منطق برخی از غفلت‌ها و خوش‌گمانی‌ها را نسبت به امریکا به واقع‌بینی و هوشیاری تبدیل و شناخت جامعه را از ماهیت سلطه‌جویانه و برترپندارانه امریکا افزایش و عمق بیشتر داده است. چنین شناختی وحدت و انسجام داخلی برای مقابله با سلطه‌جویی ظالمانه امریکا را تقویت و راه هرگونه محافظه‌کاری در مواجهه و مقابله با این ماهیت شرورانه را بسته و به روحیه انقلابی‌گری جامعه نیز دامن می‌زند.
 
در یادداشت روزنامه صبح نو نیز چنین آمده است:گر آخوندی شهردار تهران شود، به این معناست که اولاً مرز‌های بین اصلاح‌طلبی و اعتدال‌گرایی تا حدود زیادی زدوده شده و ثانیاً اصلاح‌طلبان نتوانسته‌اند با وجود شعار‌های فراوان یک گزینه اصلاح‌طلب برای مدیریت شهر تهران بیابند. علاوه‌بر این دو مورد، نکته مهم دیگر چالش‌آفرین بودن انتخاب آخوندی در تعامل با بخش‌های مختلف سیستم است. او به‌تازگی زبان به نقد دولت گشود و پس از خروج از آن در حمله به دولت کم نگذاشت. بی‌تردید با این فرض انتخاب احتمالی آخوندی دولت را خشنود نمی‌کند و تبعات شاید نامناسبی برای شهر تهران داشته باشد. نکته بعدی به نگرش آخوندی بازمی‌گردد؛ اساساً نوع مدیریت وی در تهران بیشتر فرهنگی و اجتماعی خواهد بود و احتمالاً بخش اجرایی و مهندسی نحیف خواهد شد. او در تعریفی که از شهردار تهران ارائه داده صاحب این مقام را، متفاوت از تعریف کنونی می‌داند و همین تفاوت در بینش می‌تواند شورای شهر را به چالش بیندازد. آنچه پیش روی این انتخاب وجود دارد، چالش‌هایی در بخش‌های سیاسی و عمرانی و خدماتی خواهد بود.
 
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *