گردهمایی در فرانسه و صدمین سالگرد قتل عام مردم ایران با قحطی
آیا در مراسمی که قرار است در فرانسه برای گرامیداشت یکصدمین سال پایان جنگ جهانی اول برگزار شود، یادی از کشتههای مردم ایران در جنگی که هیچ ارتباطی با آنها نداشت خواهد شد؟ آیا از ۱۰ میلیون نفر از مردم ایران که به خاطر حضور نیروهای انگلیسی و روسیه بر اثر قحطی جان باختند، نامی برده خواهد شد؟
برای آن که مردم ایران از ۱۰۰ سال پیش خود با خبر شوند، کم کاری شده است، به مرور زمان آنهایی که دستاندر کار امور سیاسی، فرهنگی و هنری کشور هستند، میتوانستند همت کنند و این قطعه از تاریخ ایران را به تصویر بکشند تا آیندگان هم در جریان آن قرار بگیرند. میتوانستند فیلمهای زیادی از آن قطعه تاریخی کشور بسازند و کتابهای فراوانی را به رمان بنویسند تا خواننده آن کتاب با رغبت و علاقه بیشتر روایت داستانی تاریخ را بخواند و درک کند.
اما جای تأسف دارد که چنین اتفاقی نیفتاده است و برای خوراک تاریخی ذهن افکار عمومی جامعه محصولات پر مغز در این زمینهها تولید نشده است. یا شاید هم عمدی در کار بوده که چنین مقاطع تاریخی در ایران به فراموشی سپرده شود تا مردم از گذشته خود آنگونه که باید آگاه نباشند و به واسطه همین ناآگاهی هم نسبت به کشورها و رژیمهایی که در به وجود آمدن آن مصیبتهای ویرانگر نقش اصلی داشتند، بی تفاوت شوند.
جنگ جهانی اول هزاران کیلومتر دورتر از ایران در اروپا آغاز شد، جنگی که باعث مرگ ۱۰ میلیون نیروی نظامی و ۱۳ میلیون نیروی غیر نظامی در اروپا شد. آمار تلفات جنگ جهانی اول بدون محاسبه مرگ میلیونها ایرانی در جنگی که هیچ ارتباطی به آنها نداشت، نباید بازخوانی شود.
ایران در زمان جنگ جهانی اول اعلام بی طرفی کرده بود، دولت حاکم در ایران در زمان پادشاهی احمد شاه قاجار بود، یک پادشاهی ضعیف و بی اراده که توان اداره کشور را نداشت. نیروهای روسیه تزاری از شمال وارد ایران شدند و تا دروازههای تهران نیز پیش آمدند، از جنوب نیز نیروهای انگلیسی وارد کشور شدند و مناطق وسیعی از ایران را به اشغال خود در آوردند از غرب ایران نیز نیروهای عثمانی وارد خاک کشور شدند.
شرایط ایران در آن زمان بسیار بغرنج و درد آور بود، دولت مرکزی ارادهای از خود نداشت و صدراعظم مدام در حال تغییر بود که باعث آن نیز دولتهای خارجی روسیه و انگلیس بودند. نهضتهایی علیه اشغال ایران شکل گرفت که همه آنها منشأ مردمی داشتند یکی از مهمترین و تأثیر گذارترین نهضتهای آن دوران قیام مردم جنوب کشور علیه نیروهای انگلیسی بود. دلیران تنگستان با رهبری رئیس علی دلواری رشادتها و جانفشانیهای فراوانی کردند که نیروهای انگلیسی را در تنگنا قرار داده بود.
اما نکتهای که در جنگ جهانی اول بسیار کمتر و ضعیفتر به آن پرداخته شده است، موضوع قتل عام مردم ایران است. جدای از این که عدهای از مردم کشورمان هنگام هجوم نیروهای خارجی روسیه، انگلیس و عثمانی کشته شدند، تعداد بسیار زیادی از مردم ایران به خاطر بروز قحطی که تحفه اشغال از سوی روسیه و انگلیس بود، کشته شدند.
اگر فیلم سینمایی یتیم خانه ایران را دیده باشید، بخشی از آن جنایتی که انگلیسها و روسها در ایران مرتکب شدند به تصویر کشیده شده است. محمد قلی مجد محقق ایرانی مقیم آمریکا در کتاب قحطی بزرگ و نسل کشی در ایران ۱۹۱۷–۱۹۱۹ بر مبنای مدارک موجود در مرکز اسناد ملّی ایالات متحده آمریکا نوشته است؛ قحطی بزرگ در ایران در سده بیستم میلادی، در زمان جنگ جهانی اول رخ داده است. محمد قلی مجد در پژوهشهای خود در زمینه قحطی در ایران در زمان جنگ جهانی اول بر اساس اسناد و مدارک بجا مانده از آن دوران نوشته است در طول سالهای ۱۹۱۷–۱۹۱۹ بین پنج تا ١٠ میلیون نفر از جمعیت بیست میلیونی ایران بر اثر قحطی و بیماریهای ناشی از سوء تغذیه از بین رفتند.
مجد در کتاب خود عامل اصلی به وجود آمدن قحطی در ایران را دولت انگلیس معرفی کرده است. انگلیس با ایجاد قحطی در ایران از سیاست نسل کشی و کشتار جمعی به عنوان ابزاری برای سلطه بر ایران بهره برد. در آن زمان بخش زیادی از محصولات کشاورزی ایران صرف تأمین خوراک ارتش انگلیس میشد که در نتیجه به کاهش شدید مواد غذایی در داخل کشور انجامید. با وجود بروز قحطی در ایران ارتش انگلیس مانع از واردات مواد غذایی از کشورها و مناطق دیگر همچون بینالنهرین و هند و حتی از آمریکا به ایران شد.
هر گوشهای از ایران با مصیبتی دست و پنجه نرم میکرد. تاریخ از وجود پشتههایی از کشتههای قحطی، گرسنگی و بیماری در شهرهای گوناگون کشور خبر میدهد. کشتههایی که در کوچهها و خیابانهای شهرها روی هم تلنبار شده بود!
جعفر شهری نویسنده و شاهد قحطی بزرگ در ایران در کتاب تاریخ تهران نوشته است: «در همین قحطی نیز بود که نیمی از جمعیت پایتخت از گرسنگی تلف شده، اجساد گرسنگان در گوشه و کنار کوچه و بازار هیزم وار بر روی هم انباشته شده، کفن و دفن آنها میسر نمییگردید و قیمت گندم از خرواری ۴ تومان به ۴۰۰ تومان و جو از من ۲ تومان به ۲۰۰ تومان رسیده، هنوز دارندگان و محتکران آنها حاضر به فروش نمیشدند».
اما انگلیس در همان زمان که ایران را اشغال کرده بود، سعی داشت بروز قحطی را به گردن خشکسال بیندازد و در اکثر گزارشهایی که از سوی افسران و گزارشگران رسانههای این کشور منتشر می شد، به این موضوع پر رنگ پرداخته شده است.
سرهنگ ام. اچ داناهو، افسر اطلاعاتی ارتش انگلیس به نام خبرنگار ویژه دیلی کرونیکل در ۵ آوریل ۱۹۱۸ وارد ایران شد، او در کتابش با نام «مأموریت به پرشیا» به قحطی اشاره میکند و در آن کتاب با تحقیر از مردم ایران که گرسنه و قحطی زده هستند یاد میکند، اما هیچ اشارهای به دلیل بروز قحطی که باعث آن حضور نظامیان انگلیسی است نمیکند و به خشکسالی اشاره دارد.
حضور نیروهای انگلیس و روسیه در ایران از یک سو و نبود یک حکومت که بتواند امورات کشور را رتق و فتق کند از سوی دیگر هرج و مرج را رواج داده بود. با حضور نیروهای خارجی در کشور آنها تصمیم گیرنده برای ایران بودند. انگلیسها برای تأمین غذای لشگریان خود به آذوقه مردم ایران دست درازی کردند و همه انبارهای گندم را خریداری نموده و حتی در بسیاری از موارد پول گندمها را هم نپرداختند. از یکسو گندمها و مواد غذایی ایران را برای خود مصادره کردند و از سوی دیگر اجازه ورود گندم از دیگر کشورها را هم نمیدادند تا ابعاد قحطی و گرسنگی وخیمتر شود.
آیا در مراسمی که قرار است در فرانسه برای گرامیداشت یکصدمین سال پایان جنگ جهانی اول برگزار شود، یادی از کشتههای مردم ایران در جنگی که هیچ ارتباطی با آنها نداشت خواهد شد؟ آیا از ۱۰ میلیون نفر از مردم ایران که به خاطر حضور نیروهای انگلیسی و روسیه بر اثر قحطی جان باختند، نامی برده خواهد شد؟
تلفات ایران در جنگ جهانی اول با تلفات کل این جنگ در اروپا و در میان نظامیان مساوی است، ۱۰ میلیون نظامی در این جنگ کشته شدند و معادل همین تعداد نیز در ایران و به خاطر قحطی و گرسنگی که جنگ جهانی اول باعث آن بود در ایران کشته شدند.
دروغهای پمپئو در راستای جنگ روانی
آمریکا به جنگ روانی و تبلیغاتی خود علیه جمهوری اسلامی ایران به شدت ادامه می دهد و سعی دارد تا با دروغهای خود بیشترین بهره را از این جنگ روانی ببرد. پس از خروج ایالات متحده از توافق هستهای با ایران، جنگ روانی و جنگ اقتصادی شدیدی علیه ایران آغاز شد که هدف آن به زانو در آوردن جمهوری اسلامی ایران است.
آمریکا به جنگ روانی و تبلیغاتی خود علیه جمهوری اسلامی ایران به شدت ادامه می دهد و سعی دارد تا با دروغهای خود بیشترین بهره را از این جنگ روانی ببرد. پس از خروج ایالات متحده از توافق هستهای با ایران، جنگ روانی و جنگ اقتصادی شدیدی علیه ایران آغاز شد که هدف آن به زانو در آوردن جمهوری اسلامی ایران است.
تحریمهای اقتصادی که علیه ایران وضع شده و حتی با وجود توافق هستهای برچیده نشده بود، با شدت بیشتری بازگشت و علاوه بر آن یک جنگ روانی سنگین علیه ایران از سوی آمریکا که در این میان نقض مقامات این کشور اساسیتر از رسانههای آن است، پر رنگتر شد. از رئیس جمهور آمریکا گرفته تا وزیر خارجه و وزیر خزانه داری همگی در این جنگ روانی بازیگر نقش مهمی هستند تا بتوانند بر روی افکار عمومی جامعه تأثیر منفی خود را بگذارند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *