نوشتههای عاشورایی سید حسن حسینی در طلسم سنگ
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، کتاب "طلسم سنگ" نوشتههای عاشورایی دکتر "سیدحسن حسینی" است که در طول بیست سال گردآوری شده است.
این کتاب شامل یازده متن عاشورایی است که نوعی مقتل امروزی و قرائتی از حماسهی کربلا در پرتو درک و دریافتهای شهودی و فردی دکتر حسینی در زیر نور شعر و نثر گذشته و امروز بزرگان شعر و ادب فارسی شکل گرفته است.
زنده یاد سیدحسن حسینی در مقدمه کتاب عنوان کرده: «طلسمِ سنگ» گردآمدة نوشتههای عاشورایی این قلم در طولِ بیست سالِ اخیر است. نوعی مقتل امروزی و قـرائتی در حـد امـکان و توان از حماسه کربلا در پرتو درک و دریافتهای فردی و زیر نور شعر و نثر گذشته و امروز. در این مجموعه اگر به شعر دیگران استناد کردهام ـ. که بسیار کردهام ـ. حتیالامکان، نامِ شاعر را نیز ذکر کردهام. در غیر این صورت یا از مشهورات است و یا عمدتاً شعر و شعارهایی است که به صاحب این قلم تعلّق دارد.
همچنین دکتر سید حسن حسینی این کتاب را در پایان به شهیدان بزرگ انقلاب: «آیتالله مطهری»، «دکتر علی شریعتی» و استاد «پرویز خرسند» تقدیم کرده و آورده است: «.. در عرصه شعر و شعور و نثر و نگارش عاشورایی، نسل ما بیشک مدیون اندیشهها و نوشتههای این بزرگان است.»
در بخشی از این کتاب آمده است: «شب از خورشید روشنگر چه میخواست؟
هجوم کفر، از باور چه میخواست؟
از آن حلقوم تا محشر گلافشان
خزان تیغة خنجر چه میخواست؟
به راستی «من» یا «من انسانی» کیست؟
جوانة سبز علوی یعنی سومین برهان رهایی، برای پاسخ به این پرسش روانسوز قیام کرد تا انسان را معنا و شرف را مفهوم و ایثار را مصداق و رنگ زرد را شکست جاوید دهد!
در کتاب بهاری کربلا و در تعقیب سلوک بیهمانند عارف حقیقی عاشق سیر الی الله داستان روح مجروح سالار عاشقان و عروج بیهمتای یارانش، چون توشه راهی، نوسالکان و نومریدان و متعلّمان را
چست و چالاک، روانة جادههای صعب العبور سلوک راستین میکند:
سوختن را باید از پروانه، عاشق یاد گیرد
هر که چیزی یاد گیرد، باید از استاد گیرد
این روزها خاک از نو به یاد استاد شهادت نفس میکشد و افلاک خویش را برای استقبال موکبی مهیا میکند که از ازل تا به ابد، فرصت دردآلود «شدن» و از حصار زرد در گذشتن و مرزهای سختی را درنوردیدن، جادة سلوک ارغوانی و جاودانی اوست.
خاک، در هر بهار، با انگشت لالهها از خون حسین اجازة رُستن و سبز شدن میگیرد.
خاک، هر سال خاطرة قطرههای مقدس خون کربلاییان را در ذهن مرور میکند و حاصل این مرور، رویش گلها و گیاهانی است که، چون چراغ میشکفند و نورانیت خود را مدیون گلوگاه مردان و زنانی هستند که پای در مسیر وصال «نور السموات و الارض» نهادند و از رفتنشان زمین تا همیشه داغدار شد و ساکنانِ آسمان بر خویش بالیدند که به فرمان حق، انسانی از این دست را سجده برده بودند!.