نسخه بخت گشایی مرد رمال برای سه خانم مهندس/ دوربین مدار بسته راز جنایت متهم 50 ساله را برملا کرد/آدم ربایی تنها به خاطر ۲۰ میلیون تومان پول
آدم ربایی برای تسویه حساب با یک بدهکار
ایران نوشت: مرد طلبکار برای تسویهحساب با بدهکارش، در نقشهای از پیش طراحی شده و با یک تصادفی ساختگی، او را ربود.
مرد طلبکار برای تسویهحساب با بدهکارش در نقشهای از پیش طراحی شده و با یک تصادفی ساختگی، او را ربود.
رسیدگی به این پرونده بهدنبال تماس تلفنی به کلانتری ۳۲ حصارک بالا کرج درباره یک آدم ربایی آغاز شد. زن جوان به پلیس گفت: شوهرم بهنام فرید از سوی سرنشینان یک دستگاه خودروی پژو پارس نقرهای ربوده شده است.
نسرین در تشریح ماجرا گفت: چند روز قبل همسرم با یک خودرو تصادف کرد و پس از آن با فرید به قصد پرداخت خسارت به نشانی صاحب خودروی خسارت دیده رفتیم، اما به محض رسیدن به محل موردنظر از سوی سرنشینان خودرو ربوده شد و از آن به بعد هم از او اطلاعی ندارم.
بهدنبال اظهارات زن جوان از طریق گوشی تلفن همراه مرد ربوده شده، پلیس موفق شد در کوتاهترین زمان، مکان او را ردیابی کند. پس از آن مشخص شد که خودروی ربایندگان در حال حرکت از مسیر شهریار به ملارد است و کارآگاهان با استفاده از دوربینهای مدار بسته مستقر در مسیر، خودرو را شناسایی و همه ربایندگان را دستگیر کردند و فرید را هم از چنگ آدم ربایان نجات دادند.
وی که در اثر ضرب و شتم ربایندگان به شدت زخمی شده بود، بلافاصله به بیمارستان منتقل شد.
سردسته این باند پس از دستگیری به کارآگاهان گفت: فرید چهار سال قبل به خاطر کلاهبرداری و تصرف مال غیر متواری بود. من چهار سال بهدنبالاش بودم و پس از آن که او را پیدا کردم، تصمیم گرفتم با این نقشه او را دستگیر کنم و تحویل قانون دهم.
این متهم و دو همدستاش پس از پایان بازجویی به اتهام آدم ربایی و ضرب وشتم بازداشت و برای تکمیل پرونده روانه زندان شدند. در حال حاضر متهم دیگر پرونده متواری است و تحت تعقیب پلیس قرار دارد.
نسخه بخت گشایی مرد رمال برای سه خانم مهندس
ایران نوشت: سه خواهر تحصیلکرده برای بخت گشایی، به سراغ مرد رمال رفتند تا طلسم زندگیشان شکسته شود، اما در دام او گرفتار شدند.
به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ فرانک وقتی که با صفحه مرد رمال در فضای مجازی مواجه شد فکری به ذهنش رسید. شاید مرد رمال میتوانست سرنوشت نامعلوم خودش و دو خواهر مهندسش را که از نظر مالی هیچ مشکلی نداشتند به گونهای رقم زند که عاقبت به خیر و خوشبخت شوند.
فرانک با مرد رمال تماس گرفت و مشکلش را مطرح کرد: «من و دو خواهرم تحصیلکرده هستیم و از نظر مالی وضع خوبی داریم. خواستگاران زیادی داریم، اما هیچ کدام از آنها به سرانجام نمیرسند. تصور میکنم که طلسم شدهایم، وگرنه با وضعیت تحصیلی من و خواهرانم و ظاهرمان بیشک باید این خواستگاریها به سرانجام برسد.»
مرد رمال برای وی نسخه بلند بالایی نوشت و به او گفت: ارواح خانه شما را تسخیر کردهاند و وارد بدن مادرت شده و او را هم طلسم کردهاند. از طلسم او بخت شماها بسته شده است. من میتوانم ارواح را از خانهتان بیرون کنم و طلسمتان را بشکنم. او ادامه داد: چند تا از نوشتههایی که به شما میدهم را زیر درخت تاک داخل مزرعهای خارج از شهر خاک کنید. تعدادی از آنها را باید داخل آب بگذارید و بنوشید. چند تا از برگهها هم باید تمام وقت همراهتان باشد.
فرانک و دو خواهر مهندسش تمام سفارشات مرد رمال را انجام دادند و طبق خواسته او پس از انجام آنها فرانک دوباره با مرد رمال تماس گرفت و وی از فرانک ۲۰ میلیون تومان پول خواست. دختر مهندس که از ماجرای کلاهبرداری مرد رمال بیخبر بود، ۲۰ میلیون تومان به حساب او واریز کرد و منتظر نسخههای بعدی او شد. یک هفتهای از ماجرا گذشت و فرانک برای گرفتن نسخههای جدید با مرد رمال تماس گرفت و متوجه شد که وی ناپدید شده است.
بدین ترتیب فرانک به پلیس مراجعه کرد و از کلاهبرداری میلیونی مرد رمال شکایت کرد. کارآگاهان در ادامه بررسیها با شکایتهای مشابه مواجه شدند. در تمامی آنها، مردی در فضای مجازی با ایجاد صفحهای اقدام به تبلیغ برای رمالی کرده و از این طریق قربانیان خود را انتخاب کرده و با ترفند بخت گشایی و حل مشکلات از آنها مبالغ کلانی گرفته بود. پلیس در جست و جوی مرد کلاهبردار و شناسایی شاکیهای احتمالی او است.
دوربین مدار بسته راز جنایت متهم 50 ساله را برملا کرد/ مرد حقوقدان منکر اتهام قتل شد
ایران نوشت: مردی که در جریان خرید و فروش یک ملک و اختلاف مالی، فروشنده را به قتل رسانده بود، پای میز محاکمه ایستاد.
مردی که در جریان خرید وفروش یک ملک و اختلاف مالی، فروشنده را به قتل رسانده بود، صبح دیروز به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران منتقل شد و پای میز محاکمه ایستاد.
رسیدگی به این پرونده از دوم بهمن سال ۹۵ بهدنبال درگیری خونین بین دو مرد میانسال در یک دفترخانه حوالی خیابان پاسداران شروع شد، خیلی زود مأموران پلیس در محل جنایت حضور یافتند و با پیکر خونین مرد ۶۵ سالهای به نام حسین روبهرو شدند. در نخستین گام کارآگاهان دریافتند حسین فروشنده یک قطعه زمین بوده، اما از حدود دو سال پیش با شخصی به نام فریدون اختلاف مالی پیدا کرده و روز حادثه بر سر انتقال سند مالکیت زمین، با وی درگیر شده است. فردای همان روز از بیمارستان شهید چمران به پلیس اعلام شد که با وجود انجام تمامی اقدامات درمانی، حسین به علت شدت جراحت وارده فوت کرده است.
خیلی زود بازپرس کشیک ویژه قتل در بیمارستان حضور یافت و دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی صادر شد.
ضارب بازداشت شد و در نخستین بازجوییها به کارآگاهان گفت: حدود دو سال پیش، زمینی به متراژ ۲۵۰ متر را از حسین (مقتول) خریداری کردم، اما طی این مدت وی اقدامی برای انتقال اسناد انجام نداد و همین موضوع زمینه بروز اختلاف و درگیری مابین ما شد، در نهایت پس از گذشت دو سال، ایشان تصمیم به انتقال سند مالکیت زمین به بنده گرفت و به همراه پسرشان به مجتمع تجاری. مراجعه کرد، قبل از رفتن به دفترخانه اسناد رسمی در طبقه سوم مجتمع، من با پسر حسین در طبقه همکف درگیری پیدا کردم، اما با وجود این به دفترخانه رفته و منتظر او ماندم، پس از گذشت دقایقی اطلاع پیدا کردم که وی در پلکان طبقه دوم بیهوش شده و از ناحیه پشت سر نیز دچار جراحت شدیدی شده است.
در حالی که وکیل حسین در اظهارات خود فریدون را عامل جنایت معرفی میکرد، اما وی در اظهارات بعدی خود همچنان منکر هرگونه دخالت در مرگ مقتول شد، با توجه به تناقض بین اظهارات وکیل و فریدون، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ به مجتمع تجاری مراجعه و در بررسیهای میدانی اطلاع پیدا کردند که دقیقاً در طبقهای که حادثه رخ داده یک دوربین مداربسته قرار دارد، بلافاصله تصاویر ضبط شده در روز حادثه توسط کارآگاهان بررسی شد.
بررسی تصاویر بهدست آمده از دوربین مداربسته نشان داد که حسین به همراه وکیل خود و فریدون در زمان پایین آمدن از مجتمع تجاری هستند که ناگهان مقتول و متهم با یکدیگر درگیر شده و در یک لحظه فریدون با چاقوی همراهش ضربهای به پشت گردن مقتول وارد کرد.
اعتراف به جنایت
متهم پس از روبهرو شدن با تصاویر بهدست آمده از لحظه جنایت چارهای جز اعتراف و بیان حقیقت نداشت، وی به ارتکاب جنایت اعتراف کرد و عنوان داشت: از شدت ترس به طبقه بالا بازگشتم، چاقو را داخل سطل آشغال انداختم و به داخل دفترخانه بازگشتم و وانمود کردم که منتظر آمدن حسین هستم.
در دادگاه چه گذشت
فریدون صبح دیروز به دنبال صدور کیفرخواست به اتهام قتل عمد از زندان به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی اصغر عبداللهی و با حضور قاضی واعظی، مستشار دادگاه انتقال یافت و پای میز محاکمه ایستاد.
در آغاز جلسه رسیدگی به این پرونده جنایی، نماینده دادستان متن کیفرخواست را بیان کرد، آنگاه اولیای دم خواستار قصاص متهم شدند. سپس متهم ۵۰ ساله پای میز محاکمه ایستاد و گفت: من دارای دکترای حقوق بینالملل هستم، اتهام قتل عمد را قبول ندارم. روز حادثه با مقتول درگیر شدم، اما این ضربهای که من به مقتول زدم براساس گزارش پزشکی قانونی کشنده نبوده است، بنابراین من قاتل نیستم.
قاضی در شرح گزارش پزشکی قانونی گفت: متوفی ۸۰ درصد در اثر ضربه جسم سخت به ناحیه سر و شکستگی جمجمه و خونریزی مغزی و همچنین ۲۰ درصد در اثر جراحت ناشی از ضربه چاقو به قتل رسیده است.
متهم در مقام دفاع از خودش اظهار کرد: من ناخودآگاه به او ضربه زدم،اما این موضوع باعث مرگ او نشده است، تعادلش را از دست داد و سرش به پله برخورد کرد و در اثر ضربه مغزی فوت کرد، من قاتل نیستم.
سپس عزیز محمدی، وکیل متهم، در جایگاه ایستاد ودر دفاع از موکلش گفت: آنچه مسلم است گزارش پزشکی قانونی بهصورت دقیق عامل کشنده را در این پرونده مشخص نکرده است و باید درباره علت واقعی مرگ توضیح داده شود. ضربه چاقوی موکلم، کشنده نبوده است.
در ادامه به دستور رئیس دادگاه متهم برای آخرین دفاع در جایگاه ایستاد. او باز هم منکر جنایتش شد و گفت: من قتلی مرتکب نشدهام.
پس از پایان جلسه قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.
آدم ربایی تنها به خاطر ۲۰ میلیون تومان پول/ آزادی تاجر کاغذ پس از ۶ ساعت گروگانگیری
ایران نوشت: دو مرد جوانی که با وعده دریافت ۱۰ میلیون تومان یک تاجر کاغذ را ربوده و ۶ ساعت او را گروگان گرفته بودند، دستگیر شدند.
۴ مهر بود که وکیل جوانی به دادسرای امور جنایی تهران رفت و از ربوده شدن موکلش خبر داد. او گفت: موکلم که تاجر کاغذ است خانه را به قصد محل کارش ترک کرده، اما توسط مردان ناشناسی ربوده شده است. آدم ربایان از ما درخواست ۶۰۰ میلیون تومان کردهاند.
هنوز ساعاتی از شکایت وکیل جوان نگذشته بود که او خبر آزادی تاجر کاغذ را به پلیس داد و گفت: آدم ربایان موکلم را در بیرون شهر رها کرده و گریختهاند.
بدین ترتیب تحقیقات به دستور بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران برای دستگیری متهمان ادامه یافت. در تحقیقات صورت گرفته، کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران موفق شدند دو نفر از مردانی که تاجر کاغذ را ربوده بودند شناسایی و دستگیر کنند.
یکی از متهمان در تحقیقات گفت: بچهام مریض است و مشکل شدید مالی داشتم. چند وقت قبل یکی از دوستانم به نام حجت به سراغم آمد و پیشنهاد وسوسهکنندهای داد. او گفت: برای مردی به نام شاهین کار میکند که از یک تاجر کاغذ پول طلب دارد و حکم جلب تاجر را گرفته است. اگر بتوانم این مرد را پیدا کنم و او را به باغ متروکه شاهین ببرم ۱۰ میلیون تومان به من خواهد داد. پیشنهاد وسوسهکننده حجت باعث شد تا قبول کنم و به همراه دوست دیگرم که قرار شد به او هم ۱۰ میلیون تومان بدهند این کار را انجام دادیم. روز حادثه با همدستی دوستم، تاجر کاغذ را که قصد داشت سوار ماشین شاسی بلند بنزش شود ربودیم و به باغ متروکه بردیم. در آنجا فهمیدیم که قضیه حکم جلب دروغ بوده و بدهی در کار نبوده است. پشیمان شدم، اما چون به پول نیاز داشتم اعتراضی نکردم و برای همین به پیشنهاد شاهین با خانواده تاجر کاغذ تماس گرفتیم و درخواست ۶۰۰ میلیون تومان کردیم. بعد از ساعتی شاهین رفت و هنوز از رفتن او لحظاتی نگذشته بود که حجت به ما خبر داد خانواده تاجر میانسال به پلیس خبر دادهاند. ما هم که ترسیده بودیم و میدانستیم خیلی زود لو میرویم او را رها کردیم.
با اعتراف دو مرد جوان، بازپرس سهرابی دستور بازداشت دو متهم فراری را صادر کرد.