صادقی: تئاتر امروز در چنگال تهیه کنندگان افتاده است/دژاکام: گیشه زدگی مفهوم تئاتر را رو به نابودی کشانده است
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، این روزها بحث گیشه زدگی و قیمت های سرسام آور بلیت تئاتر داد اهالی تئاتر و همین طور قشر دانشجوی این رشته هنری را در آورده است.
تخصیص برخی سالن های دولتی برای بازاجرای آثار پرفروش که از حضور سلبریتی ها بهره می برند معضلی بزرگ در تئاتر امروز شده است. نکته جالب توجه آنجاست که همین آثار که بارها روی صحنه رفته اند در اجرای مجدد خود مبالغی از هفتاد تا دویست هزار تومان را بابت هزینه بلیت دریافت می نمایند.
از طرفی برخی از تهیه کنندگان با ورود خود به به تئاتر، این هنر را کاملاً تبدیل به کاسبی کرده و تنها به چشم یک کالای درآمدزا به آن نگاه می کنند به نحوی که امروزه تئاتر نه تنها در تماشاخانه ها بلکه در هتلها نیز روی صحنه می رود.
اجرای برخی از آثار خارجی با هزینه های میلیاردی باعث اعتراض تمامی قشر پیشکسوت و همچنین جوانان عرصه هنرهای نمایشی شده است. به نحوی که به تازگی اثری با نام بینوایان با بهای گزافی برای بلیت روی صحنه خواهد رفت.
این مشکل و معضل اساسی تئاتر را از شعار همیشگی خود یعنی "تئاتر برای همه" دور کرده و آن را کالایی تجملاتی برای متمولان تبدیل کرده است. بدون شک محدود کردن مخاطبان تئاتر هزینه های فرهنگی بسیار بالای در بر خواهد داشت و این آسیب بزرگ بسیار هنفگت تر از بهای بلیت این آثار است.
قطب الدین صادقی نویسنده، کارگردان و پژوهشگر تئاتر در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگی در خصوص روند عملکرد تماشاخانههای خصوصی تئاتر در کشور گفت: بخش عمده ای از جمعیت حال حاضر ایران را جوانان و از جمله دانشجویان جوان تشکیل می دهند. از میان این قشر دانشجو رشته های هنرهای نمایشی مخاطبان زیادی داشته و افراد فراوانی برای تحصیل به این رشته ها گرایش پیدا می کنند. به همین دلیل باید برای این جمعیت که کم نیستند بستر اجرایی فراهم شود و با توجه به کمبود سالن های دولتی احداث سالن های خصوصی می تواند راهگشا باشد.
وی در همین راستا افزود: متأسفانه بخش فرهنگی طی سالیان اخیر تنها دو سالن دولتی حافظ و رودکی را افتتاح کرده است. این دو سالن به هیچ وجه پاسخگوی تعداد بالای فارغالتحصیلان تئاتر نیست و باید برای پاسخگویی به نیاز آنها هرچه سریعتر اقدامات عاجلی صورت گیرد.
کارگردان نمایش "طلسم صبح گل" با اشاره به خروجی زیاد فارغ التحصیلان رشته نمایش تاکید کرد: وقتی سالانه تعداد زیادی فارغالتحصیل در رشته نمایش فارغ التحصیل می شوند به موازات باید برایشان کار ایجاد شود. در اینجا احداث تماشاخانههای خصوصی معنا پیدا میکند.
وی با نقد برخی از تماشاخانهها مبنی بر گیشهزدگی تصریح کرد: متأسفانه در بدو امر این تماشاخانهها باید مکانی برای فعالیت همین جوانان میبودند اما این روزها با دریافت هزینه های سنگین از گروهها آنها را مجبور به استفاده از چهرههای غیر تئاتری و سینمایی کرده اند. گروهها باید برای فروش بیشتر از چهرههای سینمایی استفاده کنند و اگر غیر از این عمل کنند بدون شک شکست سنگینی میخورند.
این پژوهشگر تئاتر ادامه داد: اتفاق غمانگیزی در تئاتر کشور در حال روی دادن است و آن این است که تئاتر بهطور کلی تبدیل به یک کالا شده و هرکس بتواند این کالا را گرانتر بفروشد پیروز است. جای تأسف دارد که این روند گیشهپروری نه تنها از سوی تماشاخانههای خصوصی بلکه از سوی تماشاخانههای دولتی نیز اعمال میشود.
صادقی روند این روزهای تئاتر را رو به سقوط خواند و خاطرنشان کرد: نگاه گیشه محور سالن های دولتی و خصوصی ذوق و استعداد را در تئاتر از بین برده است. تماشاخانههای تهران در سالهای گذشته کمتر اثر شایستهای را روی صحنه بردهاند و بیشتر شاهد آثاری هستیم که در آنها چهرههای سینمایی و غیره استفاده میشود. امیدوارم این وضعیت موقت باشد و گرنه تا سالهای آینده هیچ چیز از تئاتر باقی نمیماند.
امیر دژاکام مدرس، کارگردان و نویسنده تئاتر درباره بی عدالتی در دستمزدها بین بازیگران جوان و پیشکسوت گفت: متاسفانه عرضه و تقاضا مقداری می چربد، فرضا هنرپیشه ای که 300 میلیون دستمزد می گیرد باید حداقل 900 میلیون بلیط بابت او به فروش برسد. نمی دانم چگونه است که می توان این مبلغ را پرداخت کرد چون فقط دستمزد همین بازیگر نیست بلکه هزینه های سالن و گروه نیز مطرح است. لذا تهیه کننده خصوصی وقتی این میزان دستمزد را به یک هنرپیشه پرداخت می کند به دلیل محبتش به وی یا وابطه اش با وی نیست بلکه به این خاطر است که مردم بابت حضور آن هنرپیشه به گیشه پرداخت می کنند.
وی ادامه داد: وقتی از زاویه دیگری به موضوع بنگریم یعنی به این بازیگر 50 میلیون پرداخت شود تهیه کننده که در بخش خصوصی در حال فعالیت است معتقد است این گیشه با حضور این بازیگر 50 میلیون تومان فروش نمی کند. این بازاری است که من آن را تبیین می کنم و نمی گویم این درست یا نادرست است اما بخش زیادی از آن اینگونه است.
این بازیگر به قوانین حاکم بر عرصه تئاتر و چارچوب های آن اشاره و اظهار کرد: در همه دنیا قوانین تئاتر تجاری، تئاتر ملی، تئاتر دانشجویی، تئاتر دانش آموزی با هم تفاوت دارند حتی جغرافیا و سالن های اجرا نیز متفاوت از یکدیگر است مثلا ما نمی دانیم سالن اصلی تئاتر شهر و تالار وحدت مختص تئاتر ملی یا تئاتر تجاری ماست؟! تماشاگر هم مطلع نیست.در این صورت است که حتی بازار کار هم دچار آشفتگی می شود.
دژاکام برای اصلاح دسته بندی در تئاتر توضیح داد: به عقیده من باید آثار را دسته بندی کرد و تابلو داشته باشند. همان گونه که کالاهایمان را براساس برچسب های آنها خریداری می کنیم تئاترهای ما هم باید دارای برچسب باشند. در نتیجه نبود چنین برچسبی است که هنرپیشه سینما در تئاتر دانشجویی بازی می کند و علتش را نمی دانیم! در تئاتر آوانگارد یک هنرپیشه حرفه ای حضور دارد و دلیلش را نمی دانیم! در چنین شرایطی است که قواعد به هم می ریزد. در حال حاضر در تئاتر بیشتر به گفت و گو نیاز داریم تا این موارد را تبیین کنیم و سپس به دنبال وضع قوانین جدید باشیم.
وی در ادامه افزود: وقتی گفته ایم سالن اصلی تئاتر شهر تئاتر ملی است باید در این تئاتر درباره تئاتر ملی با حضور هنرمندان ملی کار شود اما پسر یک کارخانه دار با سه میلیارد تومان سرمایه گذاری تئاتر اصلی شهر را رزرو می کند. من این مطالب را چهار سال پیش اعلام کرده ام. اگر قرار باشد سالن های ملی ما تبدیل به تجاری شوند یک تهیه کننده شخصی بسیار راحت آن را رزرو می کند.