جهادگری که حامی روستا شد
زهرا سلحشور در گفتوگو با میزان درباره کتاب جدید خود اینگونه توضیح داد: کتاب «داوت» و شخصیت اصلی آن الگوی واقعی آتش به اختیار و یک وطنپرستی به معنای واقعی است. این کتاب روایتی از زندگی جانباز رمضانعلی خردمند که ناجی یک روستا می شود.
سلحشور ادامه داد: باید دیانت را بشناسی و به وطنت با تمام وجود عشق بورزی تا بتوانی از مال، جان، کار، سلامتی و خانوادهات بگذری و به جبهههای حق علیه باطل بروی. رمضانعلی خردمند یکی از همین ایثارگران است که تا زمانی که جنگ ادامه داشت، جبههها خالی از حضورش نبود. او سالها درگیر زخمهای تنش شده و بی هیچ توقع وقتی روستای آبا و اجدادیاش را بیحامی دید، تنهایش نگذاشت. او حامی روستا شد، این کتاب، تصویر یک مجاهد واقعی را در دیدگانمان نمایان میکند، به این امید که این جنس آدمها را بهتر بشناسیم و بیشتر قدرشان را بدانیم.
سلحشور با اشاره به شیوه نگارش کتاب «داوت» اظهار کرد: کتاب «داوت» یک کتاب مستند داستانی است که از زبان اول شخص بیان شده و با زبانی ساده و روان حکایت را برای مخاطب بیان میکند. از سوی دیگر شخصیت نخست داستان از آشنایان من بود و من خوابی دیدم که با این شخصیت بیارتباط نبود، همین امر سبب شد تا من به نگارش کتاب «داوت» بپردازم.
وی بیان کرد: کتاب «داوت» علاوه بر روایت داستان مستند و واقعی یک فرد پر تلاش، میتواند یک کتاب انگیزشی هم باشد. یک کتاب انگیزشی بومی که نکاتی جذاب را برای مخاطب خود مطرح میکند.
رویکرد خردمند
نویسنده کتاب «تبرئه» در مورد شخصیت نخست کتاب «دوات» اظهار کرد: رمضانعلی خردمند پیش از اینکه جانباز اعصاب روان شود با شروع اولین روزهای جنگ پا در میدان گذاشت و در غرب کشور در حوزه ادوات فعالیت خود را آغاز کرده است. رمضانعلی سه ماه بعد از حضور در جبهههای حق علیه باطل هنگامی که در چادر و در خط مقدم استراحت میکرد، به دلیل برخورد موشک در کنار چادر محل استراحتشان دچار موج گرفتگی شدید شده و شنوایی خود را از دست داده است. از طرفی به دلیل فشار انفجار، تشنج بخشی از زندگی این جانباز سرافراز شده است.
وی به بخش دیگری از کتاب اشاره و اظهار کرد: تنها کسی که با تمام دشواریهای او در این سالها ساخته و کنار آمده، همسرش بیبی زهرا بوده است. این زن بخش خاصی از زندگی رمضانعلی را به خود اختصاص داده و زیباترین فصل کتاب حکایت ازدواج رمضانعلی و بیبی زهرا است. در این فصل پافشاری و سماجت رمضانعلی در شخیصیت این فرد نمایان میشود و به دلیل همین رفتارش میتواند همسری مهربان را در زندگی خود وارد کند.
سلحشور با اشاره به مهمترین بخش کتاب «داوت» گفت: رمضانعلی پس از پایان هشت سال دفاع مقدس همچنان یک جهادگر و رزمنده واقعی بود و زمانی که اشرار طالبان یکی از روستاهای شرق کشور را آماج حمله قرار داده و مردم را مورد آزار و اذیت قرار دادند، بر خود وظیفه دید که در این منطقه از کشور حضور یابد و از کیان و ناموس ایران دفاع کند.
سلحشور ادامه داد: رمضانعلی در آن مقطع زمانی تمام دارایی خود را فروخت و همراه خانواده و تعدادی از بسیجیها که همفکر او بودند و توانسته بود با سماجت زیاد آنها را با خود همراه کند، به منطقه رفت و به مبارزه با طالبان پرداخت. رویکرد رمضانعلی در مواجهه با طالبان در آن دوران سبب شد تا نیروی زمینی سپاه را به آنجا بکشاند و ناامنی در این منطقه را خاتمه دهد. گرچه او ریسک بزرگی کرد، اما معتقد بود جبهه اسلام و دفاع از ایران تنها در غرب و جنوب خلاصه نمیشده و در آن روز جبههها و تکلیف برای رزمندگان در شرق بوده و باید در این منطقه از کشور اسلامی، مقابل دشمن ایستاد.
بازگشت به روستا
وی افزود: در آن دوران درگیری سپاه با اشرار طالبان خیلی سریع امنیت را به ارمغان آورد و باعث بازگشت اهالی روستا به زادگاهشان شد. بازگشت خانوادهای روستایی و پیگیریهای رمضانعلی باعث شد تا ۹۰ خانوار در این منطقه ساکن شدند و حتی ویلاسازی دراین منطقه نیز رواج پیدا کرد.
سلحشور در مورد ویژگیهای کتاب «داوت» اظهار کرد: کتاب «داوت» علاوه بر داستان مستند زندگی جانباز رمضانعلی خردمند به آداب و رسوم و همچنین توصیف شرایط منطقه پرداخته و اطلاعات ارزشمندی را در اختیار مخاطب قرار میدهد.
وی با اشاره به خوابی که زمینهساز نگارش کتاب «داوت» شد، بیان کرد: رمضانعلی برادری داشت که همراه با دوستش در زمان دفاع مقدس به درجه رفیع شهادت و مفقودالاثری نائل شدند. من هرگز این فرد را ندیده بودم تا زمانی که عکس او را دیدم. این چهرهها مرا به یاد خوابی که مدتی پیش دیده بودم انداخت و در اینجا بود که به واقع درک کردم که شهدا زنده هستند. این دو دوست هر دو در عملیات کانال ماهی به عنوان غواص به شهادت رسیده بودند و من هر دو را در خواب دیدم. این فصل در کتاب «داوت» جذابیت خاصی دارد و با عنوان امضا در کتاب از آن یاد شده است.
نویسنده کتاب «چتری به اسم عشق» در ادامه بیان کرد: در ابتدای مجروحیت رمضانعلی، هیچ اطلاعی از اتفاقی که برای برادرش رخ داده است، ندارد. در آن دوران اوضاع روحی او اجازه نمیداد که کسی خبر شهادت برادرش را به او بدهد، اما زمانی که زیر تیغ جراحی پورفسور سمیعی رفت و حال او کمی بهتر شد، به او خبر شهادت و مفقودالاثری بردار شهیدش را دادند.
حامی روستا
وی به دلیل نامگذاری این کتاب اشاره و اظهار کرد: «داوت» یک کلمه کردی خراسانی به معنی حامی روستا است که در گویش کُرمانجی تلفظ میشود. من این نام را بر اساس رویکرد رمضانعلی بعد از هشت سال دفاع مقدس و حفظ روحیه جهادگرانهاش در آبادانی کشور انتخاب کردم.
سلحشور در پایان به پیام کتاب «داوت» اشاره و خاطرنشان کرد: یک جهادگر واقعی همچنان در مسیر درست و جهادی قدم برمیدارد و حتی در سختترین شرایط با تلاش و کوشش بهترین نتایج را کسب میکند. امثال رمضانعلی و همرزمان او درسهای ارزشمندی برای جوانان ما دارند و زندگی آنها میتواند راوی درسهایی باشد که به سازندگی و رشد جامعه امروز ما منتهی شود.
انتهای پیام/
انسیه بغدادی