سرقت برای تفریح/خودزنی کردم تا بقیه از من حساب ببرند
به گزارش خبرنگار گروه جامعه ، سرهنگ پیمان لطیفی درباره دستگیری سارق جوان موبایل قاپ، گفت: چندی پیش مأموران کلانتری درحال گشت زنی در خیابان بودند که در جریان سرقت گوشی تلفن همراه مرد میانسالی توسط دو پسرجوان که سوار یک موتورسیکلت بودند، قرار گرفتند. مأموران با مشاهده این صحنه بلافاصله وارد عمل شدند و عملیات تعقیب و گریز آغاز شد. درجریان عملیات تعقیب و گریز راننده موتور سیلکت از فرصت استفاده کرد و پس از پیاده کردن ترک خود متواری شد، اما مأموران موفق شدند سارق دیگر را که با پای پیاده در حال فرار بود وقتی در یک کوچه بن بست گرفتار شد با همکاری مردم، دستگیر کنند.
رئیس کلانتری ۱۴۸ انقلاب ادامه داد: از سارق جوان سه گوشی سرقتی، یک افشانه اشک آور و یک چاقو کشف و ضبط شد و تحقیقات برای دستگیری متهم فراری و مالخرها ادامه دارد.
گفت و گو با متهم
تازه اول راه جوانی است، اما تمام بدنش پر از جای زخم است. به گفته خودش سرش برای دعوا درد میکند. اسمش علی رضا است. چند روز پیش ۲۰ سالش شده. حالا به جرم گوشی قاپی دستگیر شده و دوباره باید بهترین دوران زندگی اش را پشت میلههای زندان سپری کند.
به چه جرمی دستگیر شدی؟
گوشی قاپی.
سابقه داری؟
بله.
چند وقت زندان بودی؟
۱۱ ماه.
دفعه قبل به چه جرمی دستگیر شدی؟
گوشی قاپی.
چند وقت پیش آزاد شدی؟
دو ماه یا سه ماه پیش .
چرا دوباره سرقت کردی؟
نمیدونم. قرص میخورم دست خودم نیست.
این بار سرقتهایت را از کی شروع کردی؟
همین چند روز پیش.
همدست هم داشتی؟
بله. فرار کرد. من گیر کردم .
چه طور دستگیر شدی؟
گوشی یک نفر را در پارک وی زدم، اما وقتی مردم دنبالمان کردند همدستم که سوار موتور بود، فرارکرد. من هم با پای پیاده فرار کردم وقتی در یک کوچه بن بست گیر افتادم، مردم محاصره ام کردند و دستگیر شدم .
از تو یک چاقو کشف شده. یعنی ممکن بود مردم را بزنی؟
نه .چاقو همیشه همراهم هست اما هیچ وقت از چاقویم برای زخمی کردن و صدمه زدن به مردم استفاده نکردم .
چند عدد گوشی سرقت کردی؟
در همین چند وقتی که شروع به سرقت کردم سه عدد گوشی دزدیدم که دو تااز آنها را به مالخر دادم و هنوز پولش را به من نداده اند یکی هم دستم مانده هنوز نفروختمش .
چه قدر گیرت آمد؟
هر گوشی را ۱۰۰ تومن میفروختیم.
مالخر داشتی؟
بله. یکی از آشنایان همدستم بود.
با ه دستت کجا آشنا شدی؟
هم جرم بودیم. بچه محل هم بودیم.
این همه جای بریدگی روی بدنت چه طور ایجاد شد؟
جای چاقو و قمه است. خیلی از این زخمها در دعوا و درگیری ایجاد شده و بقیه هم خودزنی کردم.
چرا خود زنی؟
گاهی اوقات که اعصابم به هم میریزد، قرص میخورم و اختیارم را از دست میدهم و آن موقع شروع میکنم به خود زنی. خب هرچه این بریدگیها و جای زخمها بیشتر باشد، بقیه بیشتر از آدم حساب میبرند.
پدر و مادرت درجریان دستگیر شدنت هستند؟
بله.
اگرآنها را ببینی چه چیزی برای گفتن داری؟
چه دارم بگویم. از روی پدر و مادر و خواهر و برادرم خجالت می کشم . من آخرین فرزند خانواده هستم، برادر و خواهرهایم همه سروسامان گرفتند و فقط من ماندم.هیج وقت با پدر و مادرم رفیق نبودم اصلا حرف هم را نمی فهمیم. دانش آموز که بودم آرام بخش می خوردم که بخوابم بعد یکهو به خودم آمدم دیدم که قرصی شده ام. این زندگی را دوست ندارم دوست دارم یکی به من کمک کند تا به زندگی عادی برگردم .
انتهای پیام /