صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

دختر شینا روایتی از رنج و فداکاری زنان در سال‌های جنگ

۰۸ آذر ۱۴۰۱ - ۰۸:۵۱:۴۵
کد خبر: ۴۵۲۹۷۷۶
دسته بندی‌: فرهنگی ، عمومی
نمایش «ناگفته‌های هشت سال زنانگی» نوشته مزدک صالحی و به کارگردانی سمیه آباده از رباط‌کریم در سومین روز از بیست و هفتمین جشنواره تئاتر استان تهران در سالن استاد علی نصیریان پردیس تئاتر تهران و در بخش ایثار به روی صحنه رفت.

خبرگزاری میزان - طبق اعلام روابط عمومی تئاتر تهران؛  معمولاً روایت‌های سال‌های جنگ تحمیلی را از نگاه مردان خوانده و شنیده‌ایم و جنگ را بیشتر رویدادی مردانه می‌دانیم ولی نمی‌توان حضور مهم و مؤثر زنان را در جنگ نادیده گرفت.

چه زنانی که با ازخودگذشتگی شرایط را برای حضور فرزند و یا همسرشان در جبهه‌های جنگ فراهم کردند و چه آنانی که در قالب گروه‌های داوطلب در پشت جبهه و یا در خود جبهه به امداد و کمک به رزمندگان پرداختند. متأسفانه در آثار مکتوب و نمایشی سهم کمی به زنان داده‌شده و آنجا نیز که زنان حضور دارند معمولاً حضوری در حاشیه بوده است.

ازجمله آثار مکتوبی که در قالب خاطره روایتی مؤثر از حضور زنان در جبهه‌های جنگ دارند، می‌توان به کتاب‌های "دا" (خاطرات سیده زهرا حسینی) و "دختر شینا" (خاطرات قدم خیر محمدی؛ همسر شهید ستار ابراهیمی) اشاره کرد که روایتی جذاب و مؤثر از حضور و تأثیر زنان در زمان جنگ دارند.

چه زنانی که در جبهه‌ها حضور مستقیم داشتند و چه آن‌هایی که در پشت جبهه باعث موفقیت مردانشان شدند. نمایش "ناگفته‌های هشت سال زنانگی" نوشته مزدک صالحی نیز ازجمله آثار نمایشی است که تلاش می‌کند بر اساس مستندات واقعی به حضور زنان در سال‌های جنگ تحمیلی بپردازد.

در این نمایش زنانه، روایت‌های مختلفی از زندگی این زنان شنیده می‌شود. زنانی که در یک کارخانه یخ که محل غسل و نگهداری شهداست گرد هم آمده‌اند تا با پرستاری، درست کردن غذا، شستن ملحفه و لباس و.... کمکی باشند برای رزمندگان و مخاطب به‌مرور با داستان هر یک از این زنان آشنا می‌شود. قصه‌هایی که نشان از رنج، دلاوری و فداکاری آن‌ها دارد.  

همان‌طور که اشاره شد نویسنده تلاش خوبی دارد تا با استفاده از داستان‌های مستند و واقعی، گوشه‌ای از زندگی و فداکاری این زنان را روایت کند، اما چیزی که در اینجا به‌خوبی مورد دقت قرار نگرفته است دراماتیزه کردن این روایت‌هاست. اگر ساختار اجرا، یک نمایش مستند باشد آنگاه اساس کاربر روایت است ولی در ساختار نمایشی ما نیاز به پرداخت دراماتیک و دراماتیزه کردن اتفاق‌ها داریم تا بتوان تأثیر بیشتری بر مخاطب داشت. در اینجا همه اتفاق‌ها در یک خط می‌گذرد و همه‌چیز روایت می‌شود. در این میان چیزی که می‌توانست این نظم را بر هم بزند حضور زنی بود که گمان می‌شد از سوی بعثی‌ها مورد تعرض قرارگرفته ولی بعداً مشخص می‌شود او جزو منافقین است.

حضور و برملا شدن این راز تأثیر دراماتیکی بر نمایش ندارد و تغییری در این ساختار روایی ایجاد نمی‌کندو بیان این حرف از زبان این زن که داود – که مادر، همسر و فرزند او در این کارخانه زندگی و مشغول کار و کمک به رزمندگان هستند- نیز در میان شهداست، باعث اتمام نمایش می‌شود. حالا فرض کنیم این زن منافق نبود و روایت اول او درست بود و خبر شهادت داود نیز توسط پرستار به اطلاع بقیه می‌رسید، چه تغییری در نمایش رخ می‌داد؟ بنابراین وقتی از پرداخت دراماتیک صحبت می‌شود یعنی چگونه این روایت‌ها باید نمایشی شود و با ایجاد رابطه علی و معلولی و تعلیق و کشمش باعث جذابیت و تأثیرگذاری بیشتر شود. همچنین یکی دیگر از این روایت‌ها ماجرای زنی کم‌حرف است که همه خانواده او توسط عراقی‌ها کشته‌شده‌اند و او با درست کردن غذا باعث مسمومیت و هلاکت آن‌ها شده است. ماجرایی واقعی که آن را در نمایش "حماسه ننه خضیره" (نمایشی که در سال‌های اولیه جنگ تولید و در تالار وحدت به روی صحنه رفت) نیز دیده‌ایم. اما علی‌رغم اینکه در داستان واقعی خود ننه خضیره نیز از غذاخورده و به شهادت می‌رسد، اما در این نمایش این زن زنده است و در پاسخ به این سؤال که چطور او زنده مانده است؟ تنها گفته می‌شود: نمیدونم!! یعنی سؤالی در نمایش طرح می‌شود ولی پاسخی به آن داده نمی‌شود. البته علی‌رغم کاستی‌هایی که به آن‌ها اشاره شد، انتخاب سوژه و تلاش برای نمایشی کردن این روایت‌ها از سوی نویسنده، قابل ارزش و توجه است. کارگردان نیز در این نمایش زنانه تلاشی مؤثر دارد. معدل قابل‌قبول گروه بازیگران و هماهنگی بین آن‌ها همچنین هدایت خوب بازیگران خردسال این نمایش ازجمله امتیازات کارگردان نمایش است. فضاسازی و طراحی صحنه نمایش نیز خوب و در خدمت اجراست و کارگردان در ایجاد هماهنگی بین عناصر مختلف اجرا موفق است.

البته استفاده از گروه فرم و اجرای حرکات نمایشی که تمثیلی از شومی و ویرانی جنگ دارد در ابتدای اجرا، چندان کارآمد نیست و عدم استفاده از این ایده در طول نمایش نشان می‌دهد این ایده هرچند فضای متفاوتی را در آغاز نمایش ایجاد کرد ولی در ادامه کارکرد نمایشی نداشت و به‌راحتی قابل‌حذف است بی‌آنکه لطمه‌ای به نمایش وارد شود.

درمجموع نمایش «ناگفته‌های هشت سال زنانگی» اجرایی قابل‌قبول و صادقانه است که به مخاطب خود احترام می‌گذارد و نشان از استعداد و دغدغه‌مندی این گروه نمایشی دارد. همچنین توجه و تلاش‌ها آن‌ها برای به تصویر کشیدن بخش مهمی از تاریخ معاصر ایران، قابل ارزش و ستایش است.

انتهای پیام/



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *