صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

دستپخت آمریکا پس از ۷ سال؛ لیبی پس از قذافی

۲۱ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۶:۲۲:۱۹
کد خبر: ۴۵۱۸۴۵
تحولات روزها و هفته‎های اخیر لیبی نشان می‎دهد که بار دیگر موج تازه‎ای از خشونت‎ها و درگیری‎های مسلحانه به شهرهای مختلف لیبی بازگشته است.

به گزارش گروه بین الملل ؛ بیش از ۷ سال از سقوط رژیم معمر قذافی می‌گذرد و در این کشور همچنان جنگ و خونریزی است.

رژیم قذافی یک دیکتاتوری بود هر چند یکی از دلایل سقوط این رژیم وابستگی صد در صدی به نفت بود.

نوع رژیمی که قذافی در این کشور تشکیل داده بود، متفاوت از دیگر رژیم‎های دیکتاتوری مانند ژنرال پینوشه یا حتی صدام بود.

همزمان با تشدید نارضایتی‎ها، تحریکات خارجی که از سوی آمریکا انجام شد، باعث به وجود آمدن درگیری‎ها و جنگ داخلی در این کشور شد.

مسلح کردن برخی از گروه‎ها در این کشور که مستعد اعتراض بودند و وارد کردن گروه‌های تروریستی به لیبی زمینه را برای سرنگونی رژیم قذافی فراهم کرد.

البته پیش از این نیز اعتماد قذافی به آمریکا خود زمینه را فراهم کرده بود. ماجرا از سناریو سازی آمریکا بر سر سقوط هواپیمای مسافربری که به ماجرای لاکربی معروف شد آغاز گشت.

۲۱ دسامبر ۱۹۸۸ هواپیمای پان آمریکن با ۲۵۹ مسافر که اکثر آن‌ها شهروندان آمریکایی بودند در آسمان اسکاتلند منفجر می‌شود. همان ابتدا آمریکا، لیبی را به مقصر اصلی این حادثه معرفی و این انفجار را اقدام تروریستی از سوی قذافی می‎داند.

لیبی یکی از کشور‌هایی بود که به شدت با وجود اسرائیل مخالف بود، در ضمن فعالیت‎های هسته‎ای او نیز برای آمریکایی‌ها غیر قابل قبول بود، چرا که قذافی برنامه تولید سلاح هسته‎ای را برای نابودی رژیم اسرائیل در دستور کار خود داشت.

طبیعی است که برای مهار لیبی نیاز به یک سناریو و بهانه وجود دارد، انفجار هواپیمای پان آمریکن در آسمان اسکاتلند، همان سناریویی بود که آمریکا آن را پیاده کرد.

آمریکایی‎ها انفجار هواپیمای مسافربری را به گردن لیبی و شخص قذافی انداختند و از آن پس بود که فشار‌ها و تهدیدات علیه لیبی افزایش زیادی پیدا کرد.

امنیت رژیم اسرائیل برای آمریکا یک امر حیاتی است وهر جا که احساس کند کمترین خطری امنیت این رژیم کودک‎کُش را تهدید می‎کند وارد می‎شود.

فشار‌ها به لیبی کارساز می‌شود و قذافی در در سال ۱۹۹۲ تصمیم می‎گیرد همه امکانات و مکان‌های هسته‎ای خود را به روی بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی که البته با نظر آمریکا مشخص شده بودند باز کند و جالب این بود که آن‌ها هیچ نشانه‌ای مبنی بر اقدام به تولید سلاح اتمی پیدا نکردند.

با این وجود آمریکا دست بردار نبود و مدام به تهدیدات و فشار‌های خود می‌افزود.

آمریکایی‌‎ها پرونده لاکربی را به شورای امنیت سازمان ملل کشاندند. ۲۱ ژانویه سال ۱۹۹۲ قطعنامه‌ای از سوی شورای امنیت سازمان ملل صادر شد که در آن لیبی را موظف به همکاری با آمریکا کرده بود. دو ماه بعد شورای امنیت، قطعنامه دیگری صادر کرد. در این قطعنامه لیبی تهدید شده بود که دو هفته فرصت دارد تا با پذیرفتن مسئولیت انفجار لاکربی مشمول تحریم‌های همه جانبه نشود.

تحریم‎های اعمال شده علیه لیبی به خاطر وابستگی شدید این کشور به نفت قذافی را در سال ۱۹۹۹ وادار به پذیرفتن خواسته‌های آمریکا می‎کند.

قذافی می‎پذیرد که به ازای هر یک از کشته شدگان انفجار هواپیمای پان آمریکن ۱۰ میلیون دلار پرداخت کند.

نزدیک به چهار سال پس از پذیرفتن اقدام علیه هواپیمای مسافربری که به ماجرای لاکربی مشهور است، تحریم‎های سازمان ملل علیه لیبی برداشته می‎شود. اما تحریم‎های آمریکا همچنان باقی می‎ماند.

نشان دادن ضعف از سوی قذافی است که آمریکایی‎ها را جسورتر و جری‌تر می‎کند تا خواسته‎های بیشتری مطرح کنند.

غرامت هر نفر ۱۰ میلیون دلار برای انفجار لاکربی که هیچ سند و مدرکی هم علیه لیبی وجود نداشت، با نارضایتی آمریکا روبرو می‌شود.

آمریکایی‌ها غرامت پرداخت شده برای حادثه لاکربی را کافی نمی‌دانند. قذافی با افزایش غرامت قربانیان لاکربی موافقت می‌کند.

پس از آن سیل خواسته‌های آمریکا از لیبی سراریز می‌شود.

آمریکا سناریوی خود را به خوبی اجرا می‎کند و گام به گام پیش می‎آید، لیبی در سال ۲۰۰۳ موافقت می‎‌کند که علاوه بر تعطیلی همه مراکز هسته‎ای خود، تجهیزات نظامی و شیمیایی خود را نیز تسلیم می‎کند. لیبی از موشک‌های دوربرد ساخت شوروی برخوردار بود، که با درخواست آمریکا بُرد موشک‎ها را نیز کوتاه کرد و موشک‏‎های دوربرد خود را نیز در اختیار آمریکا قرار داد.

قذافی خود را از هر نظر خلع سلاح کرد، دیگر چیزی برای او باقی نمانده بود که بتواند تهدیدی علیه امنیت رژیم اسرائیل باشد.

اما آمریکا هیچیک از وعده‎ها و تعهدات خود را در قبال لیبی انجام نمی‎دهد. قذافی پس از آن که می‎بیند آمریکا بدعهدی کرده درباره این اتفاق چنین می‌گوید: این عادت آمریکایی‌هاست. آن‌ها فقط به منافع خودشان فکر می‌کنند. آمریکا باید به تعهداتش عمل کند تا کشور‌هایی مثل کره‌شمالی با مشاهده رفتار آمریکا با لیبی تصمیمات دیگری نگیرند؛ و سرانجام سال ۲۰۱۱ سال سقوط قذافی رقم می‎خورد، آمریکا مجوز شورای امنیت سازمان ملل را نیز دریافت می‎کند.

نیرو‌های ناتو به فرماندهی آمریکا در سال ۲۰۱۱ به لیبی حمله می‎کنند و همزمان نیرو‌های مسلح غیر قانونی در لیبی وارد عمل شده و کشور را به آشوب می‎کشند. همه این نیرو‌ها از سوی آمریکا و همپیمانان او مسلح شده‎اند.

همه اتفاقاتی که در لیبی و سوریه افتاد همراه بود با بیداری اسلامی، اما اتفاقات سوریه و لیبی هیچ ارتباطی با بیداری اسلامی نداشت.

اکنون لیبی ۷ سال است که روی خوش آرامش و امنیت را به خود ندیده است، زیر ساخت‎ها و تاسیسات نفتی و اقتصادی لیبی در حملات ناتو همه نابود شد و از نظر نظامی نیز بیشترین سلاح‌های خود را در تعهد به آمریکا نابود کرد.

قذافی به طرز فجیعی کشته می‎شود و حتی جنازه او نیز مشخص نیست کجاست.

اکنون مردم لیبی در بدترین وضعیت ممکن زندگی می‌کنند و هیچ امنیتی در کشور حاکم نیست. هر روز در این سرزمین مردم درمانده از دخالت‎های آمریکا و سازمان ملل کشته می‎شوند، اما خبری از آن‌هایی نیست که چنین وضعیتی را برای لیبی درست کردند.


برچسب ها: قذافی صدام پینوشه

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *