صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

نسخه شفابخش اسلام عاشورایی/ ترامپ می‌رود، اما فلسطین می‌ماند / گام اول برای رؤیای قهرمانی/ دست بسته ترامپ در ادلب

۲۰ شهريور ۱۳۹۷ - ۰۹:۲۰:۰۶
کد خبر: ۴۵۱۳۹۸
پای درس عاشورا، نه تنها حاکم و همه کارگزاران کشور‌های اسلامی باید به اسلام و ارزش‌های آن باور داشته باشند، بلکه ضرورت دارد که خط قرمز پر رنگی با سلاطین جور زمان بکشند و از اسلام آمریکایی تبری بجویند.

به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، سرمقاله امروز روزنامه حمایت با عنوان «نسخه شفابخش اسلام عاشورایی » منتشر شده و در آن چنین آمده است: تمام بلیات جوامع اسلامی از زمانی کلید خورد که معارف اسلامی در بنیان حکومت‌ها به حاشیه رانده شد و زعمای نالایق و وابسته به قدرت‌های استکباری عنان امور را در دست گرفتند. در فلسفه سیاسی، درباره نقش حکومت در تأمین سعادت، اخلاق و معنویت گفتگو بسیار است. برخی بر این باورند که این‌گونه امور در قلمرو مسائل خصوصی افراد جای داشته و حکومت در این باره هیچ مسؤولیتی ندارد، همچنانکه که شاهدیم این قرائت معیوب، مورد استقبال حکومت‌های طاغوت عصر حاضر نیز قرار دارد.

در خصوص خوشایند بودن اسلام منهای کارکرد حاکمیتی، همین بس که رؤسای جمهور کشور ام الفسادی همچون آمریکا، هر ساله به سبک امویان و یزیدیان سفره افطار می‌اندازند و رژیم صهیونیستی به عنوان حامی تکفیری‌ها به عربستان و اقمارش، اعیاد اسلامی را تبریک می‌گوید. در اندیشه سیاسی اسلام محمدی، اما به دلایل بسیاری، حاکم مرعوب قدرت‌ها نباید بر اریکه قدرت بنشیند و ظواهر عوامفریبانه را مستمسک بقای حکومت خود کند. پای درس عاشورا، نه تنها حاکم و همه کارگزاران کشور‌های اسلامی باید به اسلام و ارزش‌های آن باور داشته باشند، بلکه ضرورت دارد که خط قرمز پر رنگی با سلاطین جور زمان بکشند و از اسلام آمریکایی تبری بجویند. بر همین اساس هنگامی که اسلام و مبانی آن از سوی امویان مورد تهاجم قرار گرفت و یزید و کارگزارانش به روشنی بر خلاف احکام و معارف اسلام عمل کرده، با تظاهر به فسق، با کافران شراب خوردند و هم پیاله آن‌ها شدند، سلاله نبی اکرم (ص) برای صیانت از اسلام ناب محمدی قیام کرد چرا که اگر اینچنین نمی‌شد، دیری نمی‌پایید که از اسلام جز نامی باقی نمی‌ماند. بنابراین، نسخه رهایی بخش عصر حاضر نیز چیزی یک گام فراتر یا یک قدم کمتر از آنچه حضرت اباعبدالله الحسین (ع) عمل کردند، نیست. با وجود کاستی‌ها و ضعف‌هایی که امروز در میان مسلمان و جهان اسلامی مشاهده می‌شود، اما به برکت خون شهدای کربلا، جبهه حق طلبان و عاشوراییان از هر زمان دیگری قدرتمندتر و پالایش اسلام ناب محمدی از لوث وجود اخلاط تکفیری، وهابی و آمریکایی بیش از پیش ممکن و عملی شده است. این ذخیره گرانبها در اوج سختی‌ها و چالش‌ها به یاری جبهه حق آمده، هرگاه غبار فتنه‌ها، ضلالت‌ها و انحرافات بر چهره حق نشسته، عطر الهی عاشورا، فطرت‌ها را بیدار و دسایس را باطل ساخته و تفسیر عمیق و دقیق این جمله نورانی را بار‌ها به منصه ظهور رسانده است که «این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است.»

یادداشت امروز روزنامه کیهان نیز با عنوان «ما و حسین (ع)» منتشر شده و در آن آمده است:گرچه حرف ما از حسین است و محفلش جای اغیار نیست، ولی نمی‌شود حسین را بدون دشمنانش کامل شناخت. مگر می‌شود حسین را بدون شهادتش دید؟ و مگر می‌شود او را بی‌حماسه ماندگارش فهمید؟ و مگر می‌شود عشقش را بدون طعم اشک برای او چشید؟ اصلاً مگر می‌شود دلیل‌گریه پیغمبر را وقتی که قنداق حسین را بغل کرده بود، نپرسید؟ و مگر پاسخ رسول مهربان خدا چیزی جز مظلومیت حسین بود؟ مظلومیت برای چه بود؟ مگر تاریخ، جرم و جنایت و جسارت به خود کم دیده، که روز عاشورا چیز دیگری است؟ مگر ذبح کودکان توسط فرعون و خوارج و کومله و داعش ندیده که برای اصغر حسین، بی‌تاب است؟ آنچه گفتیم که شاید خدا محبت حسین را در خاک آدمی ریخته یا شاید گِل مردمان را با اشک ملائکه بر حسین آمیخته و اینکه گِل شیعیان از گِل اهل‌بیت است برای این بود که هم قدر دوستان حسین و طهارتشان دانسته شود و هم ذاتِ ناپاکِ دشمنانش شناخته گردد و محتشم را به پاسخ این سؤال برساند که «این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست؟» آنکه بر چهره گُل لطمه زند، حرفش چیست؟ / وانکه بر روی دلارام زند چنگ، زِ کیست؟ / این همه مدح که از صورت و حُسنش گفتیم/ دست غارتگر هتاک نگفت، قصدش چیست؟

خدایا شکر که محرم آفریدی و اگر نبود ما چه می‌کردیم و چگونه زندگی می‌گذراندیم؟ عالم بی‌حسین، قفس بی‌در است و آدم بی‌او، پرنده بی‌پر. اگر نبود حسین و راه و مرامش، ما آدمیان در مَغاک (۳) دنیا چه می‌کردیم؟ و راه از بیراه چگونه می‌شناختیم؟ و ما خاکیان، سخن از که می‌گفتیم؟ و ما گم گشتگان، ره به کدام نور می‌گرفتیم؟ و ما سرگشتگان، در آن راه بی‌نشان چه می‌رفتیم؟ و اسلام را از که می‌آموختیم؟ و شجاعت و شهامت و شرافت و شهادت را چگونه معنا می‌کردیم؟ و حق و باطل را چگونه می‌آموختیم؟ و اشک کودکان یتیم و گرسنه یمن و افغانستان و میانمار و عراق و سوریه و بحرین و نیجریه و عالم را با قصه که پاک می‌کردیم؟ و به مظلومان، پیروزی خون بر شمشیر را چگونه امید می‌دادیم؟ و با ظلم ظالمان چه می‌کردیم؟ و بار غصه‌هامان را با که می‌گفتیم؟ و بار رنج‌ها را به کجا می‌بردیم؟ و ما عاصیان، به درِ خانه که می‌رفتیم؟ و ساعت مرگ، نام که می‌بردیم؟ و شب اول قبر، پاسخ نکیر و منکر را به که حوالت می‌دادیم؟ و در برزخ، که را می‌شناختیم؟ و روز رستخیز، به دنبال که می‌گشتیم؟ و روز جزا، در سایه که پناه می‌جستیم؟ و از دوزخ به کجا فرار می‌کردیم؟ و هنگام ورود به جنت متحیر که می‌گشتیم؟

در یادداشت امروز روزنامه وطن امروز هم چنین آمده است: اینکه در میان این همه بمباران تبلیغاتی، باز هم هر دهه‌ای قهرمان جدید خود را دارد؛ احمدی‌روشن و حججی دارد، یعنی خدا در جنگ رسانه‌ای حواسش به ما هست! و الا کجا زیارت حزن‌انگیز عاشورا تبدیل به زیارت شورانگیز اربعین می‌شد؟! و ما همه این مظاهر امیدواری را مدیون رسانه‌ای هستیم به نام محرم! به این کتیبه‌ها نگاه کنید! تو گویی ستون‌های یمین و یسار روزنامه‌ای هستند که هنوز هم در جوهر قلم‌شان خون سیدالشهدا می‌جوشد! «حسین» یعنی در هر زمانی و در هر مکانی، راه درست را رفتن و رأی درست را دادن! اگر امتحان است، راه حق برویم و اگر انتخاب است، رأی حق بدهیم! علت بعضی ناامیدی‌های ما در همین راه و رأی نادرست خودمان است!
 
 
محرم، اما تذکر همین مسائل است! و فی‌نفسه منشأ امید! قدرمسلم باز هم پای کتیبه‌ها و خیمه‌ها، انسان تراز انقلاب اسلامی رشد خواهد کرد! ما نمی‌شناسیم، لیکن خدا حججی‌های دهه‌های بعد را از همین امشب می‌نشاند پای درس محرم! و از یاد نبریم آن روزی که ما در کربلای هویزه، مفتخر به آشنایی دانشجوی شهید حسین علم‌الهدی شده بودیم، محسن حججی هنوز به دنیا نیامده بود! سلمنا! رسانه دست دشمن است، اما همه چیز دست خداست! و خدا نمی‌گذارد ثارالله از جوشش بیفتد! بنازم به این ستون‌ها و سرمقاله‌ها! و به این قدم‌ها و قلم‌ها! اگر ما بی‌رسانه هستیم، پس این کتیبه‌های محتشم چیست؟! اصلا انگار همین امروز سروده و چقدر هم امیدوار که «باز این چه شورش است که در خلق عالم است»!
 
یادداشت امروز روزنامه اعتماد به اقدامات تند و خشونت‌بار كاخ سفيد عليه مردم فلسطين اشاره کرده است و نوشته:مادامی که سرزمین فلسطین و فلسطینان وجود داشته‌باشند، مبارزه برای حقوق فلسطینیان هم استمرار دارد. پیش از ترامپ خیلی افراد دیگر هم بودند که علاقه‌مند بودند با اعمال خشونت و فشار مساله فلسطین را با اعمال زور حل و فصل کنند. افرادی مانند اسحاق رابین، شیمون پرز و آریل شارون قصاب، که هر یک در دوره‌ای آمدند تا با خشونت، فشار و نمایش حقوق فلسطینیان را از یاد‌ها پاک کنند، خودشان رفتند و از یاد‌ها پاک شدند و ملت فلسطین همچنان پابرجاست. دونالد ترامپ هم ممکن است تصمیم داشته‌باشد با فشار، خشونت و یکجانبه‌گرایی حق یک ملت را سلب کند، اما او فقط یک سیاستمدار است، مردم و ملت‌ها می‌مانند و این روسای جمهور هستند که می‌روند.
 
 
کاخ سفید در ۷ دهه گذشته همواره میزبان اشخاصی بوده است که هر یک به طریقی مایل بودند پرونده فلسطین را ببندند، همه آن‌ها رفته‌اند و ترامپ هم خواهد رفت. آنچه با عنوان «معامله قرن یا صفقه القرن» نامیده می‌شود، قطعا شکست خواهد خورد. هیچ یک از طرف‌ها، جناح‌ها و گروه‌های فلسطینی حاضر به پذیرش آن نخواهند بود. آش «معامله قرن» آن اندازه شور است که حتی سازمان آزادی‌بخش فلسطین هم که همواره طرف گفتگو‌های سازش و شریک مذاکره امریکا بود، کنار گذاشته‌می‌شود. حالا ترامپ قصد دارد این معامله را با چه کسی انجام دهد؟ آیا می‌خواهد یک جانبه از طرف اسراییل با خودش معامله کند؟ مگر چنین معامله‌ای جز با محو کردن تک تک فلسطینیان از روی کره زمین شدنی است؟ رویای معامله قرن، از نطقه شکست خورده است. اگر روزگاری توافق‌های اسلو، دست کم احترامی ظاهری برای برخی حقوق شناخته‌شده فلسطینیان قائل بود، سیاست خاورمیانه‌ای ترامپ حتی آن احترام ظاهری را هم قائل نیست.
 
روزنامه خراسان در یادداشت امروز خود با عنوان «دست بسته ترامپ در ادلب» چنین نوشته است:بلینسر که به تازگی پژوهشی درباره راه و روش آمریکا در منطقه از او منتشر شده است، همچنین می‌افزاید: «واقعیت این است که اسد از لحاظ میدانی به کمک ایران روی زمین و روسیه در هوا به پیشروی‌های خود ادامه می‌دهد، در حالی که دولت آمریکا همچنان اولویت را به مذاکرات ژنو زیر نظر سازمان ملل می‌دهد، اما بر سر استفاده از این ابزار همچنان نزاع است».
 

در عین حال در سناریوی دوم براساس آن چه در ابتدای یادداشت درباره اهداف کوتاه مدت و بلند مدت آمریکادر سوریه بیان شد و همچنین تاثیر شرایط داخلی آمریکا در اتخاذ تصمیمی مبنی بر عرض اندام ترامپ در مقابل جناح ضد روس در آمریکا ونیز معطوف کردن توجهات از معضلات داخلی ساکن کاخ سفید به مسائل خارجی احتمال این که رئیس جمهور آمریکا با همراه کردن بخشی از کشور‌های غربی دست به حمله‌ای محدود در قبال حمله گسترده دولت اسد و متحدانش در ادلب بزند، بعید به نظر نمی‌رسد. بر اساس این سناریو این حملات حتی ممکن است برخلاف حملات محدود و موردی گذشته تاحدودی وسیع‌تر و گسترده‌تر باشد.در عین حال آن چه روشن است نه محور مقاومت درباره پاک سازی ادلب می‌تواند عقب‌نشینی و مماشات کند، چرا که پاک سازی آن به معنای ختم پرونده به نفع دمشق خواهد بود ونه آمریکایی‌ها در حالت فعلی آن حد از اقتدار لازم را در سوریه دارند تا بتوانند معادلات را به نفع خود به پایان برسانند.
 
یادداشت امروز روزنامه ایران هم با عنوان «گام اول برای رؤیای قهرمانی» منتشر و در آن چنین آمده است: دیدار دو تیم ملی فوتبال ایران و ازبکستان گام نخست برای تحقق رؤیای قهرمانی در جام ملت‌هاست. رؤیایی که آخرین بار در جام ملت‌های ۱۹۷۶ در تهران رقم خورده و ۴۲ سال از آن می‌گذرد و بسیاری امیدوارند یوز‌ها این بار به آن دست پیدا کنند.


کارلوس کی‌روش، سرمربی تیم ملی در نشست خبری پیش از دیدار ایران برابر ازبکستان چنین صحبت کرد: «برقراری بازی دوستانه با تیم ملی ازبکستان برای ما مهم است و به همین خاطر باید از این نگرش مثبت و صادقانه تشکر کرد. در این دیدار این فرصت را در اختیار خواهیم داشت تا بازیکنان جوان و باتجربه تیم ملی ایران را به زمین بفرستیم.» وی درباره غیبت سردار آزمون در تیم ملی این پاسخ را داد: «زمون به دلایلی بعد از جام جهانی از تیم ملی کناره‌گیری کرد، ولی این کناره‌گیری همیشگی و دائمی نیست. وقتی آزمون از من خواست نظرم را درباره خداحافظی او بگویم، موافقت کردم که او را موقتاً به تیم ملی دعوت نکنم و دلیل آن هم، مسائل شخصی این بازیکن بود. بعد از آن که آزمون مشکلاتش را حل کند، به تیم ملی دعوت خواهد شد.» کی‌روش درباره تمدید قراردادش با فدراسیون فوتبال ایران این توضیح را داد: «ما هنوز قراردادی با فدراسیون فوتبال امضا نکرده‌ایم و فقط به یک توافق مثل یک مرد واقعی رسیده‌ایم. فقط باید آن را وارد کاغذ بکنیم، بنویسیم و امضا کنیم. من ۷ سال است که در ایران کار می‌کنم. یک اعتماد متقابل با بازیکنان پیدا کرده‌ام. نتایج خوب و بدی را در این مدتبه دست آورده‌ایم. یک چیز را در این مدت فهمیده‌ام و آن هم اینکه اگر به این بازیکنان اعتماد کنید، آن‌ها هم با قدرت به این اعتماد پاسخ می‌دهند.»
 
در یادداشت روزنامه صبح نو نیز چنین آمده است:دو سلسله پادشاهی مرز‌های ایران را کوچک و کوچک‌تر کردند: قاجار و پهلوی و در سده اخیر فقط این جمهوری اسلامی است که نه تنها مرز‌ها را حفظ کرده بلکه ایران را از غرب به حاشیه مدیترانه و از جنوب به دریای سرخ متصل کرده است. این واقعه، در اثر گفتاری است که خمینی کبیر خلق کرد و صدور معنوی انقلاب را به پیروان صدیق خویش سپرد، درست در نقطه مقابل کاپیتالیسم و سوسیالیسم که هر کدام می‌خواستند جمهوری اسلامی را به زیر سیطره خود درآورد یا محدود کنند. اما آمریکا که خود متخاصم‌ترین دولت در برابر ایران است و از سعودی و اسرائیل هم در این جهت یارگیری کرده، دقیقاً در نقطه افول قرار گرفته است؛ ابرقدرت تنهایی که بعد از سقوط شوروی به‌دنبال ایجاد نظم نوین جهانی بود و در اول این هزاره استراتژی‌ای نوشت برای امنیت ملی آمریکا در قرن بیست‌ویک که تقریباً با گذشت حدود خمس قرن، بخش‌های ناچیزی از آن محقق شده است و ترامپ عجول، شتابزده در پی تحقق آن است و زهی خیال باطل. فرصت بی‌بدیلی که از قِبل تهاجم‌های افسارگسیخته سیاسی و اقتصادی آمریکا به دولت‌های مختلف ایجاد شده در چند دهه اخیر کم‌سابقه است و اگر ایران بتواند هوشمندی‌های لازم را در اجرای سیاست خارجی به‌کار بندد و از فرصت مجمع عمومی سازمان‌ملل نیز بهره ببرد، ضربه‌ای دیگر به هژمونی آمریکا خواهد خورد.
 
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *