صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

بن بست در روابط متقابل آمریکا و کشور‌های عرب خلیج فارس

۱۳ شهريور ۱۳۹۷ - ۰۶:۵۵:۰۱
کد خبر: ۴۴۹۲۱۷
دسته بندی‌: بین‌الملل- جهان ، عمومی
پایگاه لوبلاگ نوشت بررسی چند موضوع در بحث روابط آمریکا و کشور‌های خلیج فارس به ویژه عربستان سعودی، نشان می‌دهد که هر دو طرف به دشواری برآورده شدن انتظاراتشان در روابط متقابل پس از انتخاب دونالد ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا آگاه شده‎اند.
به گزارش گروه بین الملل ، بررسی چند موضوع در بحث روابط آمریکا و کشور‌های عرب حاشیه خلیج فارس به ویژه عربستان سعودی، نشان می‌دهد که هر دو طرف به دشواریِ برآورده شدن انتظاراتشان در روابط متقابل پس از انتخاب دونالد ترامپ به عنوان ریاست جمهوری آمریکا آگاه شده اند.
 
پایگاه لویلاگ در گزارشی نوشته است که هوشیاری متقابل، دو طرف را در روابطشان به بررسی توانایی هایشان در شکل دادن به سیاستی نیازمند کرده است که منجر به دستیابی و ارتقا اهدافشان شود. اهمیت این امر برای آمریکا، که برای نیل به اهداف خود درباره ایران و روند سیاسی فلسطین و رژیم صهیونیستی به کشور‌های منطقه خلیج فارس امید دارد، صدق می‌کند. وجود شکاف در روابط متقابل آمریکا و کشور‌های حوزه خلیج فارس پیامد‌های آشکاری برای رژیم صهیونیستی دارد و کشور‌های حوزه خلیج فارس و عربستان با مانور در این فضا دستیابی به منافع مشترک را ممکن می‌سازند.

روابط آمریکا، عربستان سعودی و دیگر کشور‌های حوزه خلیج در دوره ترامپ از سوی طرفین بسیار نزدیک توصیف شده که به طور مستقیم به نیل به منافع مشترک کمک می‌کند. سعودی‌ها حتی در سفر می ۲۰۱۷ ترامپ به ریاض، این سفر را "نقطه عطفی در روابط بین دو کشور" اعلام کردند. هر دو طرف همچنان بر تمایل خود برای بهبود روابط فیمابین تاکید می‌کنند و گزارش‌هایی درباره روابط شخصی میان تعدادی از مقامات کاخ سفید و سران خلیج فارس نیز مطرح شده است.
 
 

با این حال، بررسی روابط فعلی آمریکا و کشور‌های خلیج فارس و به ویژه آمریکا و عربستان سعودی، نشان می‌دهد که طرفین در دستیابی به انتظارات متقابل در روابطشان با دشواری بسیاری مواجه هستند. نارضایتی متحدان سنتی آمریکا در منطقه خلیج فارس، توسط وزیر خارجه امارات در ماه جولای ۲۰۱۸ در لندن علنی شد. وی اظهار داشت تکیه به کمک‌های آمریکا و انگلیس دشوار است. وی به طور ضمنی به مسائل مربوط به جنگ یمن اشاره داشت.

اما انتظارات متفاوت طرفین در مورد مسائل مختلف عبارتند از:

- ایران

موضع دولت آمریکا در مورد ایران، از سوی کشور‌های عرب حاشیه خلیج فارس مورد استقبال قرار گرفته و تعدادی از روسای عرب را به تشدید سخنان خود در برابر تهران تشویق کرد. در حالی که توافق هسته‌ای ایران از حمایت اغلب کشور‌ها برخوردار بود، کشور‌های حوزه خلیج فارس به شدت مخالف این توافقنامه بودند. عربستان سعودی و امارات ماه می ۲۰۱۸، با حمایت از تصمیم آمریکا مبنی بر خروج از برجام ،به اسرائیل پیوستند.
 
این کشورها در حال حاضر نیز درصدند تا با کمپین فشار بیشتر دولت آمریکا علیه ایران همکاری کامل داشته باشند. آنها موافقت خود با تصمیم اوپک +۱ و درخواست ترامپ برای افزایش میزان تولید نفت را اعلام کردند. این کشور‌ها مانند گذشته با هدف محدود کردن فعالیت منطقه‌ای ایران تمایلاتی به سرمایه گذاری در برخی منابع و به ویژه منابع نظامی، نشان می‌دهند. ترامپ بار دیگر تاکید کرد انتظار دارد عربستان کمک‌های مالی خود برای انجام این تلاش‌ها را افزایش دهد. با این حال، عربستان سعودی از تمایل آمریکا برای سرمایه گذاری به میزانی که ریاض از آن به عنوان منابع کافی در خاورمیانه یاد می‌کند، ناامید شده است.

- روند سیاسی اسرائیل و فلسطین:

دولت آمریکا به دنبال ایجاد فرمولی برای تسهیل دستیابی به موفقیت در پرونده فلسطین و رژیم صهیونیستی و برنامه به اصطلاح صلح خود است. در عمل، به نظر می‌رسد که عربستان سعودی از موضع گیری‌های سنتی خود عدول نکرده است. شواهدی از این امر در نشست اخیر کشور‌های عربی در آوریل ۲۰۱۸ درعربستان سعودی به چشم می‌خورد؛ جایی که فلسطینی‌ها و مخالفان عرب به مخالفت با انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به قدس اشغالی با تمایل مقامات عرب به این جابجایی مواجه شدند.
 

- بازسازی سوریه:

آمریکا مایل است تا درگیری نیرو‌های نظامی کشور‌های حوزه خلیج فارس را در سوریه بیشتر شاهد باشد و این نیرو‌ها را جایگزین نیرو‌های خود کند. گزارش‌های مربوط به تمایل دولت آمریکا برای ایجاد "ناتو عربی" و از نوع نظامی به نوعی ایستادن مقابل آنچه نفوذ روزافزون ایران خوانده می‎شود، است.
 
 
 
اگر چه در گذشته ریاض خواسته خود مبنی بر ارسال نیرو به سوریه را اعلام کرد، اما به نظر می‌رسد که هرگز نتوانست چنین تعهدی را اجرایی سازد؛ شاید به دلیل نیاز به نیروهایش در مرز جنوبی با یمن. علاوه بر این به نظر می‌رسد شانس ایجاد نیروی مشترک ارتش عربی مورد انتظار ترامپ، به دلیل اختلافات شدید بین کشور‌های عربی و قابلیت‌های محدود نظامی آن ها، با شکست مواجه شده است.

- اصلاحات سیاسی:

اگرچه دولت آمریکا به ترویج باصطلاح دموکراسی و آزادی بیان به عنوان رموز پایداری رژیم‎های خلیج فارس تاکید می‌کند، اما دولت آمریکا تاکنون هیچ فشار آشکاری بر این سلطنت‌های دائمی برای اجرای اصلاحات سیاسی اعمال نکرده و هیچ انتقادی در خصوص نقض سیستماتیک حقوق بشر را متوجه این کشور‌ها نساخته است. این امر مورد استقبال ریاض و ابوظبی قرار گرفت. در این زمینه عربستان سعودی با انجام اصلاحات از بالا به پایین درصدد است تا تحت نام اصلاحات سیاسی در ساختار اقتصادی خود تغییراتی ضروری را صورت دهد و از سوی دیگر با افزایش قدرت سرکوبگری بن سلمان حکومت خودکامه و استبدادی وی که اساسا با تمام سلطنت‌های پیش کاملا متفاوت است را تحکیم ببخشد.

- بحران شورای همکاری خلیج فارس:

وجود بلوک متحد کشور‌های حوزه خلیج فارس همچنان به نفع آمریکاست؛ در عمل، بحران میان عربستان سعودی، امارات، بحرین و مصر با کشور قطر که اقدامات چهار کشور مذکور برای محاصره اقتصادی خود را ناکام گذاشت، قطر را از وجوه اقتصادی، نظامی و دیپلماتیک به سمت ایران و ترکیه سوق داده و به آنان نزدیک تر کرده است.
 
 
 
این روابط نزدیک سبب نگرانی همسایگان قطر شده که سال گذشته تحریم‌هایی را علیه آن اعمال کردند. گزارش‌ها نیز نشان داده‎اند که این چهار کشور به دنبال حمله به قطر و حذف تمیم بن حمد از قدرت بوده‎اند.

- معاملات اسلحه:

سفر ماه می‌ ترامپ در سال ۲۰۱۷ به ریاض و دیدار او با محمد بن سلمان در کاخ سفید در مارس ۲۰۱۸، در ارتباط با معاملات عمده اسلحه بوده است. دولت آمریکا در تلاش است تا ضمن کاهش بار نظامی آمریکا در سراسر جهان، از طریق فروش اسلحه ایجاد شغل کرده و به عربستان سعودی کمک کند تا با تهدیدات مواجه شده و تعهد آمریکا به امنیت سعودی‎ها را نشان دهد. تاکنون مشخص نیست که این تعهدات چه ارتباطی با معاملات اسلحه دارد. فقط دولت از تاثیر مثبت این معاملات در اقتصاد آمریکا هیجان زده است.
 

- جنگ یمن:

پس از بیش از سه سال جنگ با هزینه‌ای بالغ بر ۲۰۰ میلیارد دلار، عربستان سعودی همچنان قادر به اشاره به دستاورد‌های مهم نظامی نیست. این جنگ احتمالا تاثیری بر وضعیت داخلی و خارجی بن سلمان خواهد داشت. در مقابل، ریاض تصویری را ارائه داده که می‌تواند آمریکا را به جنگی بکشاند که هیچ ارزشی حتی از لحاظ نظامی ندارد. علاوه بر این، در آمریکا به ویژه در کنگره و نیز در عرصه بین المللی، به وضوح ثابت شده که حداقل مسئولیت وضعیت حاد بشردوستانه در یمن و کشتار سیستماتیک غیرنظامیان متوجه دولت آمریکاست.
 

در نهایت باید گفت که آمریکا و کشور‌های حوزه خلیج فارس براساس درک روشن مبنی بر  عدم وجود جایگزین برای این رابطه در خاورمیانه فعلی همچنان به روابط نزدیک‌تر به عنوان هدفی استراتژیک ادامه خواهند داد. سرخوردگی دولت آمریکا از امید به کشور‌های حوزه خلیج فارس به منظور تقویت اهدافش نسبت به ایران و مسئله فلسطین، پیامد‌های مستقیم برای رژیم صهیونیستی خواهد داشت.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *