صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

ماجرای آغاز «جنگ سفارتخانه‌ها» در آمستردام نشانه چیست؟

۱۷ مهر ۱۴۰۱ - ۱۴:۲۱:۲۵
کد خبر: ۴۴۶۸۶۰۷
عدم دستیابی آمریکایی‌ها به توافق ضعیف در وین باعث ایجاد یک کمپین فشار مصنوعی سیاسی در آمستردام علیه ایران شده است، اما این کارزار به دنبال چه هستند؟

خبرگزاری میزان _ مشرق نوشت: صبح سرد ۱۹ بهمن سال ۱۳۶۰ برای مردم تهران با خبر ضربه اطلاعات سپاه به مهم‌ترین خانه تیمی منافقین در محله زعفرانیه آغاز می‌شود. ساعتی بعد شهید لاجوردی رو به دوربین تلویزیون می‌گوید که طی یک عملیات پیچیده و حساب‌شده موسی خیابانی و اشرف ربیعی نفر دوم و سوم سازمان مجاهدین خلق (منافقین) کشته‌ و سرپنجه عملیات تروریستی نفاق در داخل قطع‌شده است.

پیش‌ از این گروهک منافقین با اعلام جنگ مسلحانه علیه مردم بیش از ۱۷ هزار نفر از کودک سه‌ ساله تا پیرمرد ۹۰ ساله را به شهادت رسانده و پروژه بمب‌گذاری‌های سریالی در شهر را اجرایی کرده بودند. در آن روزها نشریه مجاهد ارگان این سازمان تروریستی در مقاله‌ای نوشته بود که جنگ با نظام بدون خشونت شهری امکان‌پذیر نیست و در این راه ممکن است تعدادی از افراد عادی و غیرنظامی نیز کشته شوند، این نشریه تروریستی نوشته بود که در دعوای مسلحانه کشته شدن مردم امری عادی است!

اما عملیات سنگین اطلاعات سپاه با همکاری دادستانی وقت تهران برای همیشه بساط میلیشیا را از کف خیابان جمع کرده و تشکیلات منافقین به دلیل از دست دادن شاکله و نداشتن رهبری مشخص در داخل به بیرون از مرزها فراری شد؛ اما خروج دست جمعی بخش زیادی از کادر رهبری منافقین به خارج از کشور به معنای پایان شرارت آن‌ها نبود.

ضربه اطلاعات سپاه به خانه تیمی منافقین در زعفرانیه پرونده ترورهای کور را بست

اجرای یک عملیات تروریستی دهه شصتی در کپنهاگ!

خنثی کردن عملیات ترور کور مردم در کوچه و خیابان توسط سازمان تازه تاسیس اطلاعات سپاه، باعث شد تا مسعود رجوی و ابوالحسن بنی‌صدر که آن روزها با فرار از کشور در پاریس ساکن بودند به این نتیجه برسند که دیگر امکان فعالیت خرابکارانه در داخل را نداشته و لازم است از بیرون به‌نظام ضربه زده شود. در آن روزها سازمان اطلاعات و امنیت خارجی فرانسه به بنی‌صدر پیشنهاد داد که به دلیل ماهیت تروریستی منافقین نام تشکیلات خود را عوض کرده و به‌جای به کار بردن نام سازمان مجاهدین (منافقین) از شورای تروریستی ملی مقاومت استفاده شود.

البته این تغییر تاکتیکی معنای خاصی داشت! در آن زمان سرویس‌های اطلاعاتی غربی به این نتیجه رسیده بودند که برای حمایت خارجی از منافقین باید سروشکل تازه به ساختار این گروهک داده شود، از این‌ رو شورای ملی مقاومت در ظاهر به‌عنوان یک تشکیلات سیاسی در خارج از کشور ثبت می‌شود.

اولین مأموریت این شورای تروریستی آن بود که با انجام اقداماتی در خارج ازجمله راه انداختن لابی ضد ایرانی و برگزاری تظاهرات اجاره‌ای خود را میان سیاست‌مداران اروپایی جا بی اندازد. این اقدام باعث می‌شد تا کانال ارتباطی میان پارلمان‌های اروپایی و آمریکای شمالی میان منافقین و نمایندگان آن مجالس برقرارشده و سرویس‌های غربی بهتر روی عملیات خود مسلط شوند.

 در آن زمان منافقین به عوامل نفوذی خود در برخی سفارتخانه‌ها در خارج از کشور دستور داد که نیروهایشان اعلان پناهندگی کنند، به‌عنوان‌مثال کاردار ایران در سوئد و یا کاردار ایتالیا اعلان پناهندگی کردند. این افراد پس از اعلان پناهندگی‌ها اقدام به مصاحبه علیه جمهوری اسلامی نیز می‌کردند.

یکی دیگر از برنامه‌های نفاق آن بود که با فرستادن برخی مزدوران به درب سفارتخانه‌های جمهوری اسلامی ایران اقدام خرابکارانه و تروریستی انجام داده و به‌نوعی مسیر دیپلماتیک تهران را دچار اختلال کنند. این عملیات از سوی سرویس اطلاعاتی فرانسه «جنگ سفارتخانه‌ها» نامیده شده بود.

جواد منصوری از دیپلمات و فرمانده سابق سپاه درباره جنگ سفارتخانه‌ها در دهه شصت نوشته است:

منصوری درباره اهداف منافقین از راه‌اندازی جنگ سفارتخانه‌ها خاطرنشان کرد: منافقین و ضدانقلاب بر این تصور بودند که با این کارها می‌توانند پایگاه خود را قوی‌تر کنند و از سوی دیگر برای جمهوری اسلامی بحران ایجاد نمایند؛ اما د رنهایت به این نتیجه رسیدند که با این حرکات راه به‌جایی نخواهند برد. منافقین تصمیم گرفتند به سفارتخانه‌ها حمله کنند. این حملات امنیت کارمندان سفارتخانه‌های ما را به خطر می‌انداخت. بنی‌صدر و منافقین در این مقطع دائماً می‌گفتند که تمام سفارتخانه‌های ایران متعلق به ماست. ما دولت قانونی هستیم و سفارتخانه‌ها باید تعطیل شود و در اختیار ما قرار بگیرد. منافقین ضمن اینکه مسئولیت این حملات را بر عهده می‌گرفتند، با رسانه‌ها مصاحبه می‌کردند و می‌گفتند که سفارتخانه‌ها باید در اختیار ما قرار بگیرد، ما نماینده ایران هستیم! اقدامات تروریستی ضدانقلاب بیش از اینکه آن‌ها از حمله سفارتخانه‌ها عایدی داشته باشند از موج سازی رسانه‌ای بین‌المللی به اهدافش می‌رسید؛ زیرا در آن مقطع زمانی کشور علاوه بر جنگ ایران و عراق، درگیر جنگ سفارتخانه‌ها و دیپلماسی بین‌المللی بودیم.

مسعود خدابنده مسئول حفاظت رجوی و عضو جداشده منافقین که خود در جریان «جنگ سفارتخانه‌ها» به دستور مرکزیت سازمان حضوری فعال داشت، به عنوان یک راوی دراین‌باره می‌گوید:

وقتی دستور سفارت‌گیری از طرف مرکزیت سازمان به ما ابلاغ شد، در لندن بودم. سفارت‌گیری از نقاط دیگر اروپا شروع شده بود و لندن آخرین نقطه بود. پلیس هم به سفارت، نامه کتبی داده بود که با توجه به حمله به سفارتخانه‌های ایران در نقاط دیگر، در سفارت ایران در لندن نیرو مستقر خواهد کرد. من با ۵۱ نفر دیگر که مجموعه هواداران سازمان بودیم (از بچه شانزده‌ساله گرفته تا دانشجوی سال آخر دکترای مخابرات) مدت دو هفته در یک‌خانه با نردبان و غیره تمرین کردیم و در موعد مقرر با استفاده از ۲ دقیقه فاصله بین دو گشت پلیس، با نردبان از طبقه سوم به سفارت ایران در لندن وارد شدیم. بعداً هر کدام یکی دو ماه زندان بودیم و سپس آزاد شدیم. سفارت اول شکایت کرد ولی بعد شکایتش را پس گرفت و من‌بعد از آزادی مستقیم به فرانسه رفتم.

نکته قابل‌توجه آنکه در اواخر سال ۶۲ به‌یک‌باره جنگ سفارتخانه‌ها متوقف‌شده و کشورهای فهمیدند که ماندن منافقین در اروپا نه‌تنها نفعی برایشان ندارد، بلکه چون بمبی ساعتی روی بالای سرخودشان قرار گرفته است از این‌ رو تصمیم گرفتند تا منافقین را به‌تدریج به عراق بفرستند.

در روزهای اخیر اقدامات شرورانه برخی از ضدانقلاب و اعضای گروهک منافقین در اطراف سفارتخانه‌های ایران در کشورهای اروپایی و نیز حمله مسلحانه به سفیر کشورمان در دانمارک نشان داد که کشورهای غربی بار دیگر پروژه سوخته جنگ سفارتخانه‌ها را روی میز قرار داده‌اند.

هدف از این اقدام ارسال یک پیام خاص به اراذل‌واوباش در اغتشاشات اخیر در برخی محلات است: اگر سطح خشونت در داخل بالا برود، حمایت بیرونی را نیز خواهید داشت! دستگیری اتباع ۹ بیگانه از ۹ کشور آلمان، لهستان، ایتالیا، فرانسه، هلند، سوئد درصحنه اغتشاشات یا در پشت‌صحنه‌های توطئه نشانی بر همین ماجراست.

تکرار سیلی سخت به اروپایی‌ها در میکونوس

جنگ سفارتخانه‌ها از سوی کشورهای غربی علاوه بر سویه ارسال پیام در جهت خرابکاری در داخل یک‌سویه ماجراجویانه اما دیپلماتیک خارجی نیز دارد. هدف از این اقدام آن است که ایران دچار انزوا شده و مجبور به تسلیم شود. روز گذشته رابرت مالی نماینده آمریکا در امور ایران اعتراف کرده است که نمی‌تواند درباره توافق با تهران ضمانت بدهد، این جمله به آن معناست که فشار غرب برای رسیدن به توافق ضعیف بی‌نتیجه مانده و روی اغتشاشات شبکه فحشا و اوباش قمار کرده است. راه انداختن جنگ سفارت‌خانه از سوی کشورهای غربی نشان از آن دارد که دشمن از تسلیم کردن مردم ایران به وسیله ایجاد اغتشاشات در داخل ناامید شده و تنها روی تبلیغات سیاسی در خارج حساب باز کرده است!

عدم دستیابی آمریکایی‌ها به توافق ضعیف در وین باعث ایجاد یک کمپین فشار مصنوعی سیاسی در آمستردام علیه مردم ایران شده است، این کارزار سیاسی نشانه‌های از شبکه فحشا را نیز در خود دارد! اقدام نمایشی چند کشور غربی ازجمله هلندی‌ها برای خروج شهروندانشان از ایران را باید از همین منظر ارزیابی کرد. کشور هلند در حالی از اتباع خودخواسته ایران را ترک کنند که این کشور پایگاه اصلی چند گروه تروریستی تجزیه‌طلب ازجمله گروهک اهوازیه و چند گروه کردی است.

یک هفته پس از اکران هرزگی توسط شبکه فحشا در آمستردام، وزیر خارجه هلند به صحنه آمد!

نکته قابل‌توجه آن‌که اقدام نمایشی اروپایی‌ها یادآور ماجرای میکونوس در شهر برلین است!

سال  ۱۳۷۱ (۱۷ سپتامبر سال ۱۹۹۲) یک عملیاتی در رستوران میکونوس واقع در خیابان راگراستراسه در منطقه ویلمرسدورف برلین، با جوسازی غرب به بحرانی سیاسی علیه ایران بدل شد. در این عملیات، مهاجمین مسلح، جلسه اعضای حزب منحله دموکرات کردستان در این رستوران را بر هم زده و دبیر کل این حزب کشته شد.

پس‌ از این ماجرای عجیب، دادگاه برلین طی یک حکم مغرضانه و بدون استناد، ایران را مسئول مستقیم این تیراندازی خواند. متعاقب آن بلافاصله سفرای اروپایی از ایران خارج شدند. پس از اجرای این توطئه سیاسی علیه ایران، رهبر معظم انقلاب در واکنش به خروج سفرای اروپایی از ایران یک سخنرانی قاطع انجام داده و فرمودند:

«در مرحله اوّل، سفیر آلمان را فعلاً تا مدّتی نباید راه بدهند که به ایران بیاید. بقیه هم که می‌خواهند به‌عنوان یک حرکت به‌اصطلاح آشتی جویانه برگردند، مانعی ندارد. خودشان رفته‌اند، خودشان هم برمی‌گردند. دیدند که رفتنشان هیچ اهمیتی ندارد، کسانی که می‌خواهند با ایران ارتباط داشته باشند، باید بدانند که اگر ارتباط، ارتباط استکباری شد، ملت ایران پس خواهد زد.»

طولی نکشید که در پی موضع‌گیری قاطع رهبر معظم انقلاب اسلامی، ناچار شدند به تهران بازگردند. بدین ترتیب یک شکست بزرگ برای اروپا و امریکا در برابر ایران در تاریخ ثبت شد و به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی، آن‌ها از ملت ایران «سیلی سخت» خورده و دست از پا درازتر به محل مأموریت خود در تهران بازگشتند.

پس‌ از این آبروریزی بزرگ سیاسی برای اروپایی‌ها و بازگشت ذلیلانه به تهران، پیتز اشتراک رهبر پارلمانی حزب سوسیال‌ دموکرات آلمان اعلام کرد که جمهوری اسلامی ایران توانست یک توطئه بزرگ را خنثی کند. وی تصمیم ایران مبنی بر عدم پذیرش سفیر آلمان را یک رسوایی بزرگ و شکست برای دولت آلمان خواند. سخنگوی سیاست خارجی حزب سوسیال‌ دموکرات آلمان نیز، اظهارات رهبر ایران مبنی بر نپذیرفتن سفیر آلمان را به‌مثابه یک سیلی بر صورت کشورهای اروپایی خواند. سخنگوی وزارت خارجه آلمان نیز این تصمیم دولت ایران را غیرمنتظره و شوک‌آور توصیف کرده بود.

نمایی از رستوران میکونوس در آلمان

خط جدید این عملیات در تهران با هدایت سازمان سیا در آمستردام باهدف افزایش دامنه و بعد اغتشاشات در داخل ایران طرحی تکراری با پیمانکارانی جدید است. پیش از آنکه وزیر خارجه فرانسه، آلمان و هلند با اوباش و تروریست‌ها اعلام بیعت کنند، شیرین عبادی وکیل مدافع تجزیه‌طلبان در خارج از کشور از مقامات اروپایی خواسته بود که با اعلام آبستراکسیون سیاسی در داخل ایران درب سفارتخانه‌های خود در ایران را ببندند. عبادی به‌طرف غربی پیغام داده بود که حمایت خشک‌وخالی از اغتشاشات بی‌فایده است و غرب باید به‌صورت عملی از آشوبگران حمایت کند، این طرح و با فرمی دیگر از سوی حامد اسماعیلیون نیز مطرح‌شده بود. مدتی است که موساد روی این فرد ساکن در کانادا سرمایه‌گذاری کرده و با سوءاستفاده از وضعیت روانی آشفته اسماعیلیون از او بهره‌برداری می‌کند.

البته این دست‌وپا زدن‌های بیهوده سیاسی از سوی غربی‌ها در میانه اغتشاشات و باهدف وادار نمودن ایران برای امضای توافق ضعیف برای آن‌ها عایدهای نخواهد داشت. ماتیو گولد سفیر یهودی‌تبار انگلیس در اسراییل که سابقاً به مدت ۳۰ ماه در سفارت انگلیس در تهران به‌عنوان دیپلمات مشغول به کار بود در مصاحبه با روزنامه صهیونیستی هاآرتص اعتراف کرده است که من پس از پایان ماموریتم در ایران مستقیماً به واشنگتن رفتم (به‌عنوان مشاور سیاست خارجی بریتانیا و نماینده کمیته مشترک اطلاعاتی بریتانیا در آمریکا) و مدت‌های زیادی با (مقامات و کارشناسان اطلاعاتی و سیاسی) آمریکا درباره ایران گفتگو کردم چرا که با توجه به عدم حضور دیپلماتیک آمریکا در ایران، یکی از مشکلات عمده واشنگتن این است که افرادی باتجربه زندگی در ایران ندارند که به‌طور درست آنچه در آنجا (ایران) می‌گذرد را برای آن‌ها تحلیل کند!

ارزیابی اجتماعی سفیر آلمان در تهران قبل از اغتشاشات

تجربه انواع شیوه‌های سخت و نیمه سخت برای سرنگونی انقلاب اسلامی مانند تهاجم نظامی، کودتا، ترور، خرابکاری، نفوذ امنیتی، تجزیه سرزمینی، تحریم اقتصادی و اثبات ناکارآمدی آن‌ها، دشمنان انقلاب اسلامی را به فکر استفاده از روش‌های براندازی نرم مانند تهاجم فرهنگی، انقلاب مخملی و استحاله انداخت اما کاربرد این روش‌ها نیز در به‌ زانو درآوردن و تسلیم ملت ایران ناکام ماند و در چند سال اخیر روی به تحریم‌های سخت و گسترده اقتصادی با چاشنی فشار سیاسی آورده‌اند تا آخرین تیرترکش خود را نیز امتحان کنند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در یکی از آخرین سخنرانی‌های خود در سالگرد شهادت شهید بهشتی فرمودند که خدای سال ۶۰، خدای امسال است، این جمله ایمانی علاوه بر رمز موفقیت مقاومت اسلامی و مردمی در ۴ دهه گذشته نشانه‌های از پیش‌بینی رفتار دشمن را نیز در خود داشت.

نتایج مقابله غرب به سرکردگی آمریکا حاصلی جز ناکامی، بی‌حیثیتی، افول قدرت، برانگیختن نفرت جهانی، ناتوانی و شکست نبود؛ اما ملت مسلمان ایران نتایج این ایستادگی و مقاومت خود را در موارد بسیاری مشاهده کرد که مهم‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از:

۱- ماندگاری معجزه‌آسا و حرکت به‌سوی نیم‌قرن سرافرازی در جهت ساختن تمدن نوین ایرانی – اسلامی.

۲- عبور از همه موانع و چالش‌هایی که دشمنان داخلی و خارجی آن را ایجاد کرده‌اند.

۳- رسیدن به نقطه آسیب‌ناپذیری که امکان تقابل مستقیم را از دشمنان سلب کرده است.

۴- دستیابی به پیشرفت‌های غیرقابل مقایسه با ابتدای پیروزی انقلاب در همه عرصه‌ها.

انقلاب اسلامی ایران در حال ایجاد یک تحول ژئوپلیتیکی در منطقه در دوران عبور از پیچ تاریخی است، امروز نیز جمهوری اسلامی ایران برخلاف تمامی ادعاها و تبلیغات رسانه‌های غربی در راستای پروژه اسلام هراسی و ایران هراسی، پرچم استکبارستیزی و عدالت‌خواهی را در دست گرفته است و علی‌رغم اتخاذ موضع مستقل و سازش‌ناپذیر در برابر ابرقدرت‌ها، برای تمامی ملت‌های آزاده جهان پیام صلح و دوستی و برادری و همکاری دارد.

انتهای پیام/

خبرگزاری میزان: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه‌های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *