رویای سبز یک باغ!
خبرگزاری میزان – سعید ابراهیمی - صبح یک روزِ گرمِ تابستانیِ اواخر شهریور، حدود ساعت یک ربع به ۱۰ صبح، درون جاده فرعی در ۳۲ کیلومتری جنوب تهران پیچیدیم که ما را به روستایی به نام آراد میرساند.
روی دنده یک گذاشته و آرام میرفتیم تا خدایی ناکرده خاکی از زمین بلند نکنیم و تازگی از روی روز برنداریم. همچنان که خورشید در پهنای این جاده که دو طرفش سبز بود به صورتمان میتابید، به انتهای کوچه رسیدم و دربی که رویش نوشته بود، «شرکت کشت و صنعت حامیان فدک فشافویه»، شاید فشافویه ذهن را فورا به یاد یکی از زندانهای استان تهران بیاندازد و به اصطلاح حصار تن، اما آنجا، نه تنها خبری از زندان نبود بلکه همه چیز جان از طبیعت داشت و رنجی برای کاشت.
«شرکت کشت و صنعت حامیان فدک فشافویه» یکی از شرکتهای تابعه بنیاد تعاون زندانیان کشور محسوب میشود. این بنیاد که با رسالت حفظ حقوق معنوی و کرامت انسانی و اسلامی مددجویان و خانوادههای آنان و رشد و تعالی منابع انسانی در راستای ارائه خدمات مطلوب به جامعه هدف و همچنین تلاش در جهت بهبود رفتار مددجویان و قرار گرفتن در مسیر کارآفرینی و خلاقیت تاسیس شده، به تحول و تعالی زندانهای سراسر کشور و توجه به اشتغال زندانیان مباردت کرده و برنامههای زیادی جهت بازآموزی و تولید نیروی انسانی ماهر در جامعه دارد که نتایج موثری هم تاکنون داشته است.
۱۵۰۰ هکتار زمین کشاورزی زیر کشت
این شرکت ۲۶۵۰ هکتار زمین با ۲۸ حلقه چاه آب را برای فعالیت خود در اختیار دارد و در حال حاضر ۱۵۰۰ هکتار زمین کشاورزی را زیر کشت قرار داده که شامل باغ، زراعت، دامپروری و شیلات است.
همچنین شرکت کشت و صنعت فشافویه ۱۴۷۰ هکتار سیستم آبیاری نوین دارد و بخش اعظمی از اراضی زیر کشت آن براساس آبیاری قطرهای و یا آبیاری بارانی است.
در ادامه حضور میدانیمان به دفتر کار محمود نهاوندی نژاد، مدیر شرکت کشت و صنعت فشافویه میرویم. او بیش از ۴ سال در این بخش فعالیت داشته و سوابق زیادی در امور جهاد کشاورزی دارد. اتاقش ساده و به سادگی از ما پذیرایی میکند و همه فکر و ذکرش توسعه کشاورزی در این شرکت، البته به دست و همت مددجویان و سایر عوامل است.
هکتار به هکتارِ کشت
نهاوندی نژاد در ادامه آماری از تولیدات زیر کشت این شرکت به ما ارائه میدهد و تاکید دارد؛ این شرکت ۲۵۶ هکتار یونجه، ۱۴۵ هکتار گندم، ۳۳۰ هکتار جو، ۵۰ هکتار قصیل، ۳۰ هکتار کلزا، ۷۶ هکتار ذرت، ۲۷۴ هکتار باغ پسته جدیدالاحداث، یک هکتار زیتون، ۱۳ هکتار گل محمدی و… دارد.
نهاوندی نژاد میگوید که در این شرکت جمعا ۲۹۳ هکتار باغ احداث شده و ۱۴۵ هکتار دیگر نیز احداث خواهد شد.
نهاوندی نژاد در زمینه تولید دام در این شرکت به ما میگوید؛ این شرکت در حال حاضر ۶ هزار و ۵۰۰ راس گوسفند دارد که ۳ هزار ۶۰۰ عدد از این گوسفندها، گوسفند مولد است. همچنین این شرکت تولید ۵۰ هزار ماهی سردابی را در حال احداث دارد و ۴ هزار عدد ماهی گرمابی هم به این مجموعه جهت تولید اضافه خواهد شد.
«تبدیل مددجو به انسان کارآفرین برای دستیابی به جایگاه نخست در منطقه بر اساس شاخصهای سرانه حرفهآموزی، آموزش و اشتغال» این بخشی از چشم انداز بنیاد تعاون زندانیان بوده و شرکت کشت و صنعت فشافویه هم این چشم انداز را مبنای فعالیت خود قرار داده است.
۱۲۶ مددجوی پای کار و حقوق سر وقت
در ادامه وقتی صحبت از تعداد مددجویان حاضر در این شرکت میشود، نهاوندی نژاد به ما میگوید که تعداد مددجویان رای بازی حاضر در این شرکت در شهریور ماه به ۱۲۶ نفر رسیده است و گاه از این تعداد کاسته و گاه افزایش پیدا میکند.
در ادامه از او درباره آموزشهای ارائه شده به مددجویان سوال میکنیم. نهاوندی نژاد که صدایش لحن و آهنگ پدرانه دارد به ما میگوید: در این مجموعه، آموزشهایی در راستای تولید محصولات کشاورزی به مددجویان ارائه داده میشود. البته برخی از مددجویان به این بخش علاقه نشان داده و اندک مددجویانی هم فقط به دنبال گذران دوره خود هستند. با این حال مددجویان در راستای فراگیری موضوعات مربوط به کشاورزی رضایت زیادی از این مجموعه دارند. چرا که در این مجموعه به درستی با مددجویان برخورد شده و حقوق آنها سر وقت پرداخت میشود.
نهاوندی نژاد ادامه میدهد؛ ما هر روز کاری فعالیت مددجویان را هشت ساعت کاری با آنها حساب میکنیم، البته مددجویان کمتر از این زمان فعالیت میکنند اما ما حقوق هشت ساعت کاری را برای آنها در نظر میگیریم چرا که محیط کاری ما در فضای باز بوده و گرما و سرمای خود را دارد.
پای نهال مددجویان
روستای آراد هوای خوبی داشت. در جریان گفت و گو با مدیر شرکت کشت و صنعت فشافویه، گاهی پنجره اتاق او باز و بسته و هوای اتاق تازهتر از قبل میشد و صدای چند خروس بیمحل هم گهگداری به گوش میرسید، گویا هوای مطبوع و صدای پرندگان تیتراژی برای بازدید ما از مزارع زیر کشت این شرکت بود. آقای مدیر در ادامه ما را پای نهالهایی که به دست مددجویان سبز شده بودند، بُرد.
تا چشم کار میکرد زمین کشاورزی بود و خورشیدی که گاهی پشت ابرها میماند تا سایه خنگی برسد. آقای نهاوندی نژاد ابتدا ما را به باغ پسته جدیدالاحداث این شرکت برد که میوهاش درآمده، اما هنوز نرسیده بود. به واقع پیشرفت کار چشمگیر بود و آقای مدیر از پیشرفت کار روی زمین دیگری هم میگفت که آن هم بارش پسته است و مددجویان به زمیناش، بیل و کلنگ زده اند.
در ادامه آقای مدیر ما را برای بازدید از مزرعه شتر مرغانی برد که به آهنگی بال و پر باز میکردند و رقص کنان به ما خیره مقدم میگفتند. ما در ادامه از سیستمهای توزیع آب کشاورزی در این شرکت هم بازدید کردیم و از جزئیات فعالیتهای کشاورزی در آن مطلع شدیم. دست آخر به سمت مزارعی پستهای رفتیم که مددجویان به آن بیل و کلنگ میزدند و نهالی را به خاک میدادند.
مددجویان، تن به تن آفتاب
با اینکه هوا خنک تر از تهران بود، اما گرما عرق بر پیشانی می انداخت و عطش بر دهان. ساعت یازده و نیم به نزدیکی اراضی کشاورزی که مددجویان در آن تن به تن آفتاب داده بودند، رسیدیم. مددجویان با لباس متحد الشکل روی زمین کار می کردند و هر مددجو ردیفی برای فعالیت کشاورزی داشت. به حق، همه چیز گویای نظم انضباط و پیشرفت چشمگیر کار بود.
رویای سبز سید جلال
طبق مشاهدات ابتدا علف هرز از روی زمین کنده می شود و بعد از آن نهال پسته با مهندسی خواستی در زمین کاشته می شود. «نهال پسته، نهال حساسی است و باید با مهارت خاصی در زمین کاشته شود» این را سید جلال یکی از مددجویان که بچه ورامین است و بیل به دست دارد به ما می گوید.
صورت و پیشانی عرق کرده و آفتاب سوخته خود را با پشت دست پاک میکند و در ادامه به ما سلام میدهد و میگوید: با نیت اشتغال در بخش کشاورزی و فعالیت در این بخش، ادامه محکومیت خود را در این شرکت کشاورزی میگذراند. او به ما میگوید وقتی فعالیت روزانهاش در شرکت کشت و صنعت فشافویه تمام میشود روی برخی از زمینهای کشاورزی در ورامین کار میکند و پسته میکارد.
سید جلال تاکید دارد که در مدت فعالیت در این شرکت، آموزشهای لازم برای کاشت نهال پسته را فراگرفته و برای خودش استادی شده است. وی البته از زحمات مهندس کشاورزی ناظر برای فراگیری موضوعات کشاورزی نمیگذرد و به آن هم اشاره میکند و میگوید: هر چه آموخته مهندس به آن یاد داده است. البته این را هم میگوید که کم مهندس را اذیت نکرده و اما مهندس همیشه صبوری کرده است.
حقوق روزانه ۴۰۰ هزار تومانی
سیدجلال کمی هم درباره گذشته خود به ما میگوید و تاکید دارد: کشاورزی در شرکت کشت و صنعت فشافویه مسیر زندگیاش را تغییر داده و حتی دیگر سیگار هم دود نمیکند. این بچه ورامین همچنین به ما میگوید که در ابتدا قصدش برای فعالیت در این شرکت آنهم با رای باز این بوده که وقتش به نوع دیگری سپری شود، اما بعد از انکه کشاورزی را آموخته، فکر میکند میتواند روزی ۴۰۰ هزار تومان از آموختههای خود کسب درآمد کند.
در ادامه او با صدای آرام از حسرتش هم میگوید؛ زمینی که ندارد وای کاشی که در دل میماند.
دستهای پرُ محصول
سید جلال حتی قصه شروع فعالیت خود روی یک زمین کشاورزی در «باغ خاص»، یکی از مناطق ورامین را با لحن خود اینجور برای ما تعریف میکند؛ «وقتی رفتم روی یه زمین کشاورزی در « باغ خاص» کار کنم، صاحب زمین بهم گفت که از کاشت پسته چی میدونی و منم گفتم چند نکته کلیدی بلدم و وقتی چند نکته رو به زبون آوردم صاحب زمین دلگرم شد و گفت: نه بابا یه چیزایی بلدی! »
خدا رو شکر که کنار زن و بچهام هستم
در آخر به زبان محاوره از سید جلال پرسیدم آفتاب اذیتت نمیکنه و سید جلال گفت: من چی میدونستم افتاب چیه، آدمی که راحت بخوره و استرس نداشته باشه چه میدونه آفتاب چیه! اما الان زیر آفتابم و میگم خداروشکر که کنار زن و بچهام هستم.
سید جلال با شوخ طبیعی این را هم به ما گفت که با سید جلال حسینی مدافع تیم پرسپولیس نسبتی ندارد و استقلالی دو آتیشه است.
در ادامه ما ماندیم و مهندس کشاورزی؛ مهندس گفت: تمام تلاش ما این است که محیطی را برای مددجویان فراهم کنیم که تمام زمان سپری شده، به فعالیت کشاورزی ختم نشود.
مهندس که کلاهی روی سرداشت و صورتش برابر آفتاب سوخته و سرخ شده بود در ادامه گفت: سعی داریم محیطی ایجاد کنیم که مددجویان از فعالیت کشاورزی انرژی مثبت دریافت کنند. معمولا با مددجویان حین کار صحبت میکنیم. تلاش میکنیم مددجویان گذشته خود را فراموش کرده و به آینده فکر کنند تا یک گفتار درمانی هم داشته باشیم.
کتابخوانی در مزرعه
مهندس که صدایی آرام داشت در ادامه گفت: بر اساس رویکردمان توانستهایم حتی چهار نفر از مددجویان را داخل همین باغ ترک دهیم و دو تن از آنها در حال حاضر به کانون گرم خانواده بازگشته اند.
مهندس در ادامه درباره طرح خودش (طرحی که مددجویان را کتابخوان میکند) گفت: ما دنبال این هستیم که مددجویان پس از چندین ساعت فعالیت و در زمان استراحت خود مطالعه هم داشته باشند و میکوشیم پای کتابخوانی را به مزارع بکشانیم.
مهندس گفت: ما حتی مددجویی داریم که به اصطلاح همیشه کتاب به دست است و وقتی کارش تمام میشود شروع به کتاب خواندن میکند. بنابراین ما این ایده را در سر داریم و با نهاوندیان، مدیریت شرکت، این موضوع را مطرح کرده ایم.
قول مدرک فنی
در ادامه ما این قول را از نهاوندیان گرفتیم که حتما این پیشنهاد عملیاتی شود. نهاوندیان به اصطلاح درجا تاکید کرد که ما همواره در صدد این هستیم که مددجویان آموزش دیده، صاحب درآمد و آینده شان ساخته شوند.
نهاوندی نژاد در این بین همچنین گفت: ما حتی در بین مددجویان خود دکترای تغذیه دام داشتیم که دوره خود را سپری کرده و بعد از آن هم به عنوان مشاور با مجموعه کشت و صنعت فشافویه همکاری کرده است و آموزشهایی را به فعالان این مجموعه ارائه داده است و یا اینکه مددجویی بوده که در زمینه پرورش پرندگان تجاربی دارد. سعی داریم بعد از اینکه دوره او تمام شد از تجارب آن به صورت پیمانکاری استفاده کنیم.
در ادامه ما از نهاوندی نژاد درباره ارائه مدرک در حوزه کشاورزی به مددجویان پرسیدیم که او گفت: بخش اعظمی از آموزش کشاورزی به مددجویان بر مبنای اصول استاد و شاگردی است و مددجویان در حین کار آموزش لازم را دریافت می کنند. ما هنوز کلاس کلاسیک برای بهره گیری امور کشاورزی برای مددجو نداریم اما با سازمان جهاد کشاورزی که هماهنگ کردیم مقرر شده تا ما یک کلاس و دوره دو روزه آموزش کشاورزی برای مددجویان برگزار کنیم تا وقتی مددجو از این مجموعه بیرون رفت یک گواهی فنی هم در اختیار داشته باشد.
کشاورزی با عینک دودی
البته در جریان صحبت با نهاوندی نژاد فکرمان به مددجوی کتاب خوان هم بود و در ادامه از مهندس خواستیم که گفت و گویی هم با این مددجو داشته باشیم. در ادامه مددجو به جمع ما اضافه شد، نامش ولیان بود و میگفت کتاب خواندن ذهنش را به زندگی باز کرده است و چهار فرزند دارد.
این مددجو گفت که مشغول خواندن کتابی با عنوان «عینک جدید» است. میگفت این کتاب باعث میشود تا تصمیمهای جدیدی برای زندگی بگیری و همان «چشمها را باید شست وجور دیگر باید دید» هست.
این مددجو گفت که عادت به کتابخوانی نداشته و در جریان فعالیتش در شرکت کشت و صنعت فشافویه با کتابخوانی خو گرفته است.
ولیان تاکید کرد که از زمانی که در این بخش فعالیت میکند به هیچ وجه به سمت خلاف نرفته و با حقوقی که دریافت میکند، زندگی را میگذراند. البته به این نکته هم اشاره کرد که موضوعات فنی زیادی درباره کشاورزی در مجموعه فوق آموخته است.
تب کشاورزی بعد از زندان
پس از صحبتهای این مددجو، مهندس کشاورزی گفت: ما مددجویانی داشتهایم که دوره آنها تمام شده، اما هنوز درباره برخی از نکات کشاورزی و کاشت پسته با ما در تماس هستند و ما هم دوستانه به آنها مشاوره میدهیم، یعنی ارتباط ما هنوز با مددجو قطع نشده است. بیش از ۵۰ درصد از مددجویان هنوز با ما در تماس هستند و حتی برای بهره گیری از اطلاعات کشاورزی یک گروه واتساپی ایجاد کردهایم که این تبادل اطلاعات به راحتی انجام شود.
با این حال نهاوندی نژاد، مدیر شرکت کشت و صنعت فشافویه به ما از توسعه این شرکت میگوید و تاکید دارد که به کمک مددجویان ۵. ۲ هکتار محصول زعفران کشت کرده اند.
او همچنین میگوید که این شرکت کشاورزی ۲۰۳ کندوی زنبور عسل دارد که طبق برنامه، این کندوهای عسل به ۱۰۰۰ عدد خواهد رسید.
سرپایینی شیرین
نهایتا با یک نگاه کلی به فعالیت زندانیان در شرکت کشت و صنعت فشافویه درمی یابیم که به واقع پس از هر سربالایی یک سرپایینی هست و ما این را به چشم دیدم.
تحول کارساز
به واقع تبدیل مددجو به یک انسان کارآفرین سخت، اما شدنی است. با این حال تلاش سازمان زندانهای کل کشور و همچنین بنیاد تعاون زندانیان در این بخش جواب داده و طبق مشاهدات و گفت و گو با سایر مددجویان در شرکت کشت و صنعت فشافویه، اشتغال زایی مددجو، در تغییر زندگی آنها نقش مهمی داشته است. موضوعی در دوران تحول و تعالی قوه قضائیه و به ویژه سازمان زندانها دنبال شده است و به جد به آن پرداخته میشود.
گزارش از سعید ابراهیمی
انتهای پیام/