صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

او را پروفسور صدا می‌کردم؛ به من می‌گفت: علی! اسم من مایکل است

۳۰ مرداد ۱۳۹۷ - ۲۱:۰۰:۰۱
کد خبر: ۴۴۶۱۱۰
دسته بندی‌: سیاست
معمولا آمریکایی‌ها یکدیگر را به اسم کوچک صدا می‌زنند، ولی من او را پروفسور صدا می‌کردم. به من می‌گفت: علی! اسم من مایکل است، خواهش می‌کنم مرا مایکل صدا بزن. گفتم: ببین! پروفسور! این یک درخواست را از من نکنید؛ هرگز نمی‌توانم شما را غیر از این صدا بزنم.
به گزارش گروه سیاسی ، علی‌اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی در صفحات ۲۹۵ و ۲۹۶ کتاب «گذری در تاریخ؛ خاطرات دکتر علی‌اکبر صالحی» - تدوین و تنظیم واحد تاریخ شفاهی وزارت امور خارجه - در مطلبی با عنوان «تدریس مدیریت سوخت هسته‌ای» می‌گوید: درسی در رشته مهندسی هسته‌ای به نام مدیریت سوخت هسته‌ای هست که توفیق داشتم این درس را برای نخستین بار در ایران ارائه دهم که علت ارائه این درس هم داستانی دارد.

یک روز یکی از دوستانم که سفری به امریکا داشت تماس گرفت و اسم مرا در یک کتاب درسی چاپ شده در آمریکا دیده بود و تبریک گفت. در جواب گفتم: شوخی نکنید؛ من در خصوص کتاب درسی تا به حال کاری انجام نداده‌ام.

با پیگیری‌های انجام شده متوجه شدم که یک کتاب درسی توسط استاد راهنمای زمان تحصیلم در آمریکا چاپ شده بود. استاد راهنمای من آقای مایکل دریسکول نام داشت که شخصیتی متواضع، فرهیخته و عالم برجسته‌ای در صنعت هسته‌ای آمریکا می‌باشند. از جمله الطاف الهی که همیشه شامل حالم شده این است که در تمام مراحل مختلف زندگی با استادان خوب مرتبط بوده‌ام. زمانی که ایشان اقدام به نوشتن کتابی در مدیریت سوخت هسته‌ای می‌کند بخشی از تز مرا که در دوره دکترا زیرنظر او انجام داده بودم را در آن کتاب استفاده می‌کند و می‌گوید با استفاده از متد صالحی، در صورتی که حقیقت مطلب چیز دیگری است.

درست است که من در آن زمان روی آن تز تحقیق و کار‌های زیادی انجام داده بودم، ولی مبتکر و مبدع آن فکر و پروژه خود او بود. درحقیقت با راهنمایی‌های عالمانه او بود که من وارد این عرصه شده بودم. چقدر بزرگوارند انسان‌هایی که خودشان درخت پرباری هستند و به قول معروف علاقه به گرفتن ثمر از دیگری ندارند و خودشان مثمر ثمرند. این موضوع را همان دوستی که به من اطلاع داد در کتاب آقای دریسکول دیده بود. از او خواهش کردم کتاب را در اختیار من قرار دهد. بعد از دریافت کتاب و مطالعه آن، متوجه شدم که کتاب درسی خوبی است؛ لذا آن را مبنای تدریس در دانشگاه شریف قرار دادم.

در اینجا یک تشکر ویژه به استاد راهنمایم پروفسور مایکل دریسکول بدهکارم که در قید حیات هستند. آقای مونیز همکار علمی ایشان است. من توفیقات علمی‌ام را از ایشان دارم و برای او احترام زیادی قائلم. معمولا آمریکایی‌ها یکدیگر را به اسم کوچک صدا می‌زنند، ولی من او را پروفسور صدا می‌کردم. به من می‌گفت: علی! اسم من مایکل است، خواهش می‌کنم مرا مایکل صدا بزن. گفتم: ببین! پروفسور! این یک درخواست را از من نکنید؛ هرگز نمی‌توانم شما را غیر از این صدا بزنم؛ من جوری تربیت نشدم که بتوانم با اسم کوچک، بزرگترم را صدا بزنم.
 


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *