فوایدی که مذاکره ندارد!/جدال عجیب سر گل استرالیا و لوازم آرایشی!/ پردهبرداری از چهره شیطان/٢٨ مرداد و اسناد سياه امريكا
ترامپ، میز مذاکره را به مثابه میدان جنگ میبیند و با قرار دادن حریف در تنگنای درخواستها در ازای وعدههای فریبنده، میکوشد که حرف خود را به کرسی نشانده، از آن، ریل جدیدی به منظور ادامه و تحکیم سیاستهای غرضورزانه و خصمانه اش ایجاد کند.
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، سرمقاله امروز روزنامه حمایت با عنوان «فوایدی که مذاکره ندارد!» منتشر شده و در آن چنین آمده است: واشنگتن نه فقط با دشمنانش، بلکه با دوستان و متحدانش هم از در خدعه و نیرنگ وارد میشود و هیچ گفتگو و مذاکرهای میان آمریکا و اتحادیه اروپا وجود ندارد که پس از آن، موجی از انتقادات سران اروپایی راهی کاخ سفید نشود. درست از وقتی که ترامپ روی کار آمد و سر صحبت را با اروپاییها باز کرد، بروکسل در لاک دفاعی و حتی تهاجمی فرو رفته و علیالدوام از جدا کردن مسیر خود از واشنگتن و روی پای خود ایستادن صحبت میکند. کانادا که یار غار آمریکا محسوب میشد هم به صف مخالفان آمریکا در اتحادیه اروپا پیوسته و تلاش میکند که بر مشکلات اقتصادی ناشی از ارتباطش با کاخ سفید، فائق آید.
از حقایق پیشگفته معلوم میشود که ترامپ، میز مذاکره را به مثابه میدان جنگ میبیند و با قرار دادن حریف در تنگنای درخواستها در ازای وعدههای فریبنده، میکوشد که حرف خود را به کرسی نشانده، از آن، ریل جدیدی به منظور ادامه و تحکیم سیاستهای غرضورزانه و خصمانه اش ایجاد کند. به تعبیر رهبر حکیم انقلاب، «بعد که قضیه تمام شد و کارش گذشت، زیر همین وعده هم میزند، این وعده قرصومحکم را هم مثل باد هوا فراموش میکند! روش مذاکره آمریکاییها این است». به بیان سادهتر، «مذاکره با رژیم زورگو و پرتوقعی مثل آمریکا، وسیلهای برای رفع دشمنی نیست؛ مذاکره، وسیلهای برای رفع دشمنی آمریکا نیست بلکه مذاکره، ابزاری در دست او برای اعمال دشمنی است. ببینید؛ این یک فرمول قطعی است که هم تجربههای ما آن را تائید میکند، هم ملاحظات گوناگون سیاسی آن را تأکید میکند. بعضی میگویند مذاکره کنیم تا دشمنی کم بشود؛ نه، مذاکره دشمنی را کم نمیکند، مذاکره یک وسیلهای به او میدهد تا اعمال دشمنی بیشتری بکند. لذاست که مذاکره نمیکنیم و ممنوع است؛ همه هم بدانند.» (۲۲ مرداد ۹۷)
یادداشت امروز روزنامه کیهان نیز با عنوان «خط نفوذ و خودزنی پسابرجام» منتشر شده و در آن آمده است:فرشاد مومنی استاد دانشگاه علامه طباطبایی اسفند ۹۵ در گفتگو با روزنامه اطلاعات هشدار داد «دولت در حال آیندهفروشی و افزایش بدهیهای خارجی است... ما با یک نقطه عطف در تاریخ اقتصادی روبرو هستیم. مسئله خطرناک این است که در دولت، گوشه چشمی هم به بدهی خارجی دارند. کشور ما تجربههای خطرناک و تلخی از عواقب بدهیهای خارجی در قرن نوزدهم میلادی و بیستم داشته و باید امیدوار بود هوشمندی در سطح نهادهای نظارتی راهبردی کشور پدید بیاید و مداخله کنند تا این کارهای بی ضابطه و غیرمحتاطانه را هر چه سریعتر متوقف کنیم. دولت در لایحه بودجه سال ۱۳۹۶، مطالبه مجوز ۵۰ میلیارد دلار ایجاد بدهی را کرده است و نوشته مجوزهای سالهای قبل، برای سال ۹۶ پابرجا خواهند بود. ما در معرض چشم اندازهای بسیار نگرانکنندهای هستیم».
با وجود خسارات ناشی از سوءتدبیرهای بزرگ در دو عرصه سیاست خارجی و اقتصادی، ناگهان میشنویم آقای جهانگیری با فرار به جلو میگوید «فساد متاسفانه بزرگ شده و به برخی مسئولین بالای کشور رسیده است، در دورهای که میشد و میبایست جلوی فساد را میگرفتند، نگرفتند و برخی مسئولین را آلوده کردند. راه مبارزه با فساد این بود که با کسانی که به فساد آلوده شدهاند بدون تبعیض و بدون اینکه به کدام طیف و شخصیت وابسته است؛ برخورد شود. امروز هم راه این است که با فساد بدون هیچ خط قرمز و تبعیضی در همهجا مبارزه شود». بسم الله! همین مقام مسئول (فارغ از اتهامات اقتصادی برادرش) باید به مراجع ذیربط امنیتی و قضایی توضیح دهد در کدام فرآیند تصمیمسازی و تصمیمگیری، به واگذاری رانتی ۱۸ میلیارد دلار ذخایر ارزی (با اسم مستعار «دلار جهانگیری» و در شکل و شمایل سوپرمنی که مطبوعات اجارهای از او ترسیم میکردند) رسیدند و پس از آن هم مردم و تولیدکنندگان و بازار را با نرخ تورمزای ۱۰- ۱۱ هزار تومان تنها گذاشتند؟
در یادداشت امروز روزنامه وطن امروز هم چنین آمده است: تعبیه «مکانیسم ماشه» در برجام دستپخت دموکراتهایی بود که امروز نیز متاسفانه برخی مسؤولان ما آرزوی بازگشت آنها به کاخ سفید و کنگره را دارند (!) اوباما پس از آنکه به همه اهداف اعلامی و غیراعلامی خود در برجام دست یافت، ادامه حیات همین توافق ضعیف و بازدارنده را نیز منوط به امضای ۱۲۰ روز یکبار رئیسجمهور آمریکا کرد! پس از اینکه دونالد ترامپ بر سر کار آمد، با استناد به ظرفیتهایی که دموکراتها در اختیار وی قرار داده بودند، از توافق هستهای با ایران خارج شد!
هماکنون دونالد ترامپ دقیقا همین فرمول و روش را در قبال کرهشمالی ادامه میدهد. مایک پمپئو، وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا از یک سو درخواست «خلع سلاح هستهای مطلق پیونگیانگ» را مطرح میکند و از سوی دیگر، وعدههای مبهمی نظیر «کمک به توسعه کرهشمالی» را به این کشور میدهد! نکته جالب توجه اینکه ترامپ موضوع «خروج نیروهای آمریکایی از شبهجزیره کره» را که ریشه در «نگاه خاص اقتصادی» وی دارد و در راستای کاهش هزینههای بینالمللی آمریکاست، به عنوان یک «امتیاز مهم» در مذاکره با کرهایها قالب کرده و روی آن مانور ویژهای میدهد! واقعیت امر این است که واژگانی نظیر «تضمین» و حتی «تعهد» در میان مقامات آمریکایی محلی از اعراب ندارد. میان فرمولی که «جان کری» در جریان مذاکرات هستهای با ایران پیاده کرد و فرمولی که امروز «مایک پمپئو» در مذاکره با پیونگیانگ پیاده میکند اساسا تفاوتی وجود ندارد، هر چند نقابی که این دو پای میز مذاکره بر صورت میزنند با یکدیگر متفاوت است! بدیهی است با پردهبرداری از چهره شیطان بزرگ، دیگر جایی برای تزلزل مسؤولان ما در برابر پیشنهادات هدفمند و موذیانه مقامات آمریکایی مبنی بر گفتگو با ایران باقی نمانده است.
یادداشت امروز روزنامه اعتماد به ٢٨ مرداد و اسناد سياه امريكا اشاره کرده است و نوشته: اشاره به بخشی از یکی از این اسناد سیا که در آگوست ٢٠١٧ منتشر شد، گویا است. در این گزارش کیم روزولت، رییس منطقهای سیا در مورد کودتای ٢٨ مرداد به یک جلسه رسمی در واشنگتن گزارش میدهد:«.. حدود ١٠ دقیقه به ٤ بعدازظهر، به خانهای که [سپهبد]زاهدی در زیرزمین آن مخفی شده بود رفتم و او را در حالی که زیر پیراهن و شلوار خاکی رنگ به تن داشت و به همراه [نام محرمانه مانده]که یک گرمکن کهنه کثیف و یک شلوار پاره پوشیده بود و مشغول ناهار خوردن بودند، یافتم. یونیفورم زاهدی در همانجا بود. گفتم آقایان وقتش رسیده. شما باید به خیابان بروید و هدایت اوضاع را به دست گیرید. ما رادیو را گرفتهایم. متاسفانه باطری رادیویی که به آنها داده بودیم، تمام شده بود؛ لذا آنها نمیدانستند که ما رادیو تهران را گرفتهایم...» (سند شماره ٣٠٧، صفحه ٧٢٧، مورخ ٢٨ اوت ١٩٥٣)
روزولت از لحظهای در روز ٢٨ مرداد سخن میگوید که پیش از آن رادیو به تصرف نظامیان درآمده و خانه مصدق هدف گلوله تانکها است. با این حال «رهبران کودتا» در خانهای که سیا آنها را در آن مخفی کرده در چنان وضعی مشغول صرف ناهارند و از آنچه در شهر میگذرد بیاطلاع.
روزنامه خراسان در یادداشت امروز خود با عنوان «مجلس به دنبال اجرای وعده ای که دولت، عملی نکرد» چنین نوشته است: به نظر میرسد مجلس، قصد اتمام آن چه را دولت نیمه کاره رها کرد، دارد. به عنوان مثال، همین چند روز قبل استیضاح ربیعی وزیر کار (هر چند با ماجراهایی همراه بود)، منجر به برکناری او از وزارت یکی از بزرگترین وزارتخانههای دولت شد. پس از این اقدام و با توجه به طرح سوال ۸۰ تن از نمایندگان از رئیس جمهور، احتمال این میرفت که موضوع استیضاح وزیران دیگر منتفی شود. چرا که ممکن است این رویه باعث بروز اختلافاتی بین قوای مقننه و مجریه شود. اما این گونه نشد و استیضاح کرباسیان پیگیری شد. هر چند تلاشهای کرباسیان در رسیدگی به وضعیت اورژانسی اقتصاد کشور در هفتههای گذشته قابل چشم پوشی نیست، اما به نظر صاحب نظران، این اقدامات آن قدر کلان نبوده که بتواند به درمان ریشههای اقتصاد کشور منجر شود و هم اینک به نظر میرسد در تقسیم کاری ناگفته، عملاً مغز افزار اقتصادی کشور به جای وزارت اقتصاد، به سازمان برنامه و بودجه منتقل و این تعارض منجر به بروز ناهماهنگیهایی میان تیم اقتصادی دولت شده است.
اکنون لازم است که با توجه به تعلل دولت در اصلاح تیم اقتصادی کابینه، مجلس اقدام ناقص دولت را با تغییر برخی دیگر از وزیران از جمله وزیر صنعت کامل کند تا اعتماد مردم و فعالان اقتصادی به دولت به عنوان محور فعالیتهای اقتصادی باز گردد.
یادداشت امروز روزنامه ایران هم با عنوان «جدال عجیب سر گل استرالیا و لوازم آرایشی!» منتشر و در آن چنین آمده است: اختلاف بین خداداد عزیزی و حسین کعبی وارد فاز تازهای شده و آنها صحبتهای تندی را علیه یکدیگر انجام دادهاند که در نوع خود بسیار عجیب و البته سخیف به نظر میرسد! کعبی به صحبتهای اخیر خداداد که گفته بود جواب بازیکنی را که زیر ابرو برمیدارد، نمیدهد، به تسنیم چنین واکنشی داشت: «اولاً باید بگویم که من نمیخواهم اسمی از شخص خاصی در این مصاحبه بیاورم و اگر فردی میخواهد در مورد من صحبت کند، جرأت داشته باشد و مستقیم صحبت کند. من اگر هم زیرابرو برمیدارم، اما با احساسات مردم بازی نمیکنم، به مردم در استادیومها فحش نمیدهم و ۸۰۰ میلیون پول بیتالمال را نمیخورم. سعی میکنم نان حلال به خانه ببرم و این موضوع برایم مهم است. من خوشحال میشوم که زبان بعضیها باز شود و در مورد من حرف بزنند، این افراد میخواهند مرا محو کند، ولی مادر نزاییده که کسی بخواهد مرا از این فوتبال محو کند!»
وی که بعد از رفتن عزیزی به سپیدرود بازگشته ادامه داد: «۲۰ سال پیش یک گل زدند که مردم خوشحال شدند، ولی ۲۰ سال است که در شهرهای مختلف به مردم فحش میدهند و بیاحترامی میکنند. آیا اتفاقات اهواز یادتان رفته است؟ آیا اتفاقات مشهد را فراموش کردهاید؟ خودتان دیدید که همین دو هفته پیش چه رفتاری با هواداران سپیدرود داشتند. آن تکبهتک برابر استرالیا را یک بچه ۷ ساله هم میتوانست تبدیل به گل کند!»در این میان خداداد این گونه در فارس پاسخ کعبی را داد: «همین اول بگویم اسمی از این آقایی که در مصاحبه آوردید از من نیاورید، چون بزرگ میشود. یکسری افراد به تازگی پیدا شدند که با مصاحبه کردن در مورد افرادی مثل من خودشان را بزرگ میکنند. اگر علی پروین، حشمت مهاجرانی، علی دایی، احمد عابدزاده، کریم باقری، حمید استیلی، مهدویکیا و خیلیهای دیگر در مورد من اظهار نظر کنند آن را روی چشمم میگذارم، ولی این افرادی که شما اسم میبرید ریز هستند.»وی ادامه داد: «من نیازی ندارم در مورد گل به استرالیا توضیح دهم. آن جمعیتی که به خیابان ریخته بودند، خودشان میدانند که من چه کاری انجام دادم که آن هم برای این مردم وظیفهام بوده است. قد و قواره یک عده همین است که بخواهند در مورد بزرگان صحبت کنند، ولی من میدانم از چه میسوزند. به این نفرات توصیه میکنم به جای مصاحبه کردن در مورد من زیر ابروی خود را بردارند.» خداداد همچنین گفت: «از قول من بنویس، کوچولو، پسر جان! در مورد من بزرگان فوتبال ایران، مثل مهاجرانی، پروین، روشن، قلعهنویی، کریمی و... حرف میزنند. آنها سطح فوتبال من را میدانند، ولی شمایی که تخصصت در مورد رژ لب، ریمل و لوازم آرایش است، در مورد فوتبال صحبت نکن! اگر ۲۰۰ بازی ملی هم داشته باشی بچهمحلهایت هم تو را نمیشناسند، این را یادت باشد.»
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *