قوانین ایران از زنانی که تحت جرائم منافی عفت قرار میگیرند حمایت میکند
به گزارش خبرنگار گروه حقوقی و قضایی ، نقش، اهمیت و جایگاه زنان در جامعه همواره مورد حمایت قانونگذار قرار داشته و به همین دلیل قوانین حمایتی زنان از گستردگی قابل توجهی در نظام حقوقی ایران برخوردار است. وکیلآنلاین در گامی دیگر، با انگیزه آشنایی زنان با حقوق خود به تبیین آنها در بخشی تحت عنوان "حقوق زنان در قوانین ایران" پرداخته است.
شکایت شاکی یا مدعی خصوصی به استناد بند الف. ماده ۶۴ قانون آیین دادرسی کیفری، از جهات قانونی شروع به تعقیب مظنون ارتکاب جرم میباشد؛ بنابراین زنانی که مورد هرگونه آزار و اذیت قرار گرفته و یا جرمی بر روی آنان واقع شده است میتوانند راساً اقدام به شکایت کنند.
در حالیکه در بسیاری از مواقع ممکن است که بانوان بواسطه شرایط خاص موجود از جمله ناتوانی، ناآگاهی یا ترس نتوانند اقدام به شکایت نمایند. به طور مثال ممکن است زنی که جرم بر روی وی واقع شده تحت سلطه و غلبه همسر یا پدر یا خانواده خود بوده و نمیتواند اصلاً از منزل خارج شود تا بتواند شکایت کند.
اینجاست که در قوانین کیفری جدید ما اطلاع یافتن دادستان از وقوع جرم به موجب بند ث. ماده ۶۴ قانون آیین دادرسی کیفری از جهات قانونی شروع به تعقیب محسوب میشود. جهتی که پیش از این و در قانون سابق وجود نداشت.
این در حالی است که مستفاد از ماده ۹ همان قانون، جرم الزاماً واجد جنبهی عمومی است، اما بسیاری از جرائم علاوه بر جنبهی اخیر الذکر به سبب خسارتی که از ارتکاب آنها به افراد وارد میشود، واجد جنبهی خصوصی نیز هستند؛ بنابراین علی الاصول در صورت وقوع جرم بر روی زنان و اطفال امکان مداخله دادستان به منظور حمایت از زنان در صورت مطلع نمودن ایشان از وقوع جرم وجود خواهد داشت.
این امکان در بسیاری از موارد همراه با تکلیف میباشد. از طرف دیگر مطابق بند ث. ماده ۴۵ قانون آیین دادرسی کیفری، در صورتیکه جرم در محل منزل یا سکنای افراد، اتفاق افتاده یا در حال وقوع باشد و شخص ساکن، در همان حال یا بلافاصله پس از وقوع جرم، ورود ماموران را به منزل یا محل سکنای خود درخواست کند جرم مشهود محسوب میگردد.
بنابراین مطابق آنچه گفته شد و در راستای حمایت از زنان باید بیان داشت در صورتیکه جرمی در منزل بر روی زنی واقع شود و ایشان بواسطه غلبه و سلطه مرتکب جرم یا ترس... امکان شکایت نداشته باشند میتوانند با اطلاع دادن به ضابطین دادگستری (مامورین نیروی انتظامی) تعقیب مرتکب جرم را شروع نمایند. چه اینکه مشهود بودن جرم ارتکابی به استناد بند پ. ماده ۶۴ از جهات مستقلی است که دادستان را مکلف به آغاز تعقیب میکند.
در اینصورت ظابطان مربوطه به دستور ماده ۴۴ قانون آیین دادرسی کیفری میبایست تمام اقدامات لازم را به منظور حفظ آلات، ادوات، آثار، علائم و ادلهی وقوع جرم، جلوگیری از فرار یا مخفی شدن متهم و یا تبانی، بهعمل آورند، تحقیقات لازم را انجام دهند و بلافاصله نتایج و مدارک به دست آمده را به اطلاع دادستان برسانند. همچنین چنانچه شاهد یا مطلعی در صحنه وقوع جرم حضور داشته باشد؛ اسم، نشانی، شماره تلفن و سایر مشخصات ایشان را أخذ و در پرونده درج کنند.
اما این پایان ماجرا نیست و مقنن در راستای حمایت از زنان و اطفال و به طور کلی بزه دیده تحت شرایطی امکان بازداشت مرتکب جرم را نیز فراهم نموده است. از همین روی در قسمت پایانی ماده مذکور بیان داشته است ضابطان دادگستری در اجرای این ماده و ذیل ماده ۴۶ این قانون فقط در صورتی میتوانند متهم را بازداشت نمایند که قرائن و امارات قوی بر ارتکاب جرم مشهود توسط وی وجود داشته باشد؛ بنابراین در صورتیکه ارتکاب جرم بر روی زن مثلاً از جانب همسر یا شخص معین دیگری در محل سکنی یا محلی که زن ورود ماموران را درخواست نموده توسط ضابطین محرز گردد امکان جلب و بازداشت مرتکب بدون نیاز به اخذ اجازه از جانب دادستان وجود خواهد داشت.
از همین روی ضابطان باید موضوع اتهام و ادلهی آنرا بلافاصله و به طور کتبی به متهم ابلاغ و تفهیم کنند و مراتب را به دستور ماده ۴۶ فوری برای اتخاذ تصمیم قانونی به اطلاع دادستان برسانند.اما این انتهای حمایتهای قانونی از زنان نمیباشد بلکه قانونگذار علاوه بر آنکه تکلیف شروع به تعقیب را برای ضابطین و دادستان مقرر نموده است حق درخواست شروع به تعقیب و اعلام جرم را برای برخی سازمانها و نهادها به منظور گسترش حداکثری حمایت خود از زنان و اطفال وضع نموده است.
از همین روی ماده ۶۶ قانون آیین دادرسی کیفری بیان میدارد، سازمانهای مردم نهادی که اساسنامه آنها در زمینه حمایت از اطفال و نوجوانان، زنان، اشخاص بیمار و دارای ناتوانی جسمی یا ذهنی، محیط زیست، منابع طبیعی، میراث فرهنگی، بهداشت عمومی و حمایت از حقوق شهروندی است، میتوانند نسبت به جرائم ارتکابی در زمینههای فوق اعلام جرم کنند و در تمام مراحل دادرسی شرکت کنند.
در تبصره ۱ نیز چنین آمده است، در صورتی که جرم واقع شده دارای بزه دیده خاص باشد، کسب رضایت وی جهت اقدام مطابق این ماده ضروری است. چنانچه بزه دیده طفل، مجنون و یا در جرائم مالی سفیه باشد، رضایت ولی، قیم یا سرپرست قانونی او أخذ میشود. اگر ولی، قیم یا سرپرست قانونی، خود مرتکب جرم شده باشد، سازمانهای مذکور با أخذ رضایت قیم اتفاقی یا تأیید دادستان، اقدامات لازم را انجام میدهند.
در تبصره ۲ که بیانگر یکی از حقوق زنان و اطفال و به طور کلی بزه دیده در فرآیند دادرسی کیفری میباشد ضابطان دادگستری و مقامات قضایی مکلفند بزهدیدگان جرایم موضوع این ماده را از کمک سازمانهای مردمنهاد مربوطه، آگاه کنند.همچنین در راستای حفظ شان و آبروی زنان و اطفال در صورت وقوع جرایم جنسی و منافی عفت بر روی آنان و با آینده نگری نسبت به وضعیت آنان و در راستای کمک به زنان و اطفال برای بازگشت به اجتماع و کاهش آثار مادی و به ویژه زیانبار معنوی ناشی از وقوع جرم، در تبصره ۴چنین مقرر داشته، اجرای این ماده با رعایت اصل یکصد و شصت و پنجم قانون اساسی است و در جرائم منافی عفت سازمانهای مردم نهاد موضوع این ماده میتوانند با رعایت ماده ۱۰۲ این قانون و تبصرههای آن تنها اعلام جرم نموده و دلایل خود را به مراجع قضائی ارائه دهند و حق شرکت در جلسات را ندارند.
در مجموع باید بیان داشت امتیاز مقرر در این ماده صرفاً محدود به حق اعلام جرم توسط این سازمانها نمیباشد چه اینکه همواره امکان اعلام جرم توسط اشخاص و افراد وجود خواهد داشت. بلکه امتیاز اصلی مقرر در این ماده علاوه بر آنچه گفته شد، حق شرکت کردن سازمانهای مربوطه در تمام مراحل دادرسی میباشد؛ بنابراین چنانچه جرمی در خصوص زنان یا اطفال و کودکان رخ دهد NGOها و سازمانهایی نظیر بهزیستی میتوانند نسبت به اعلام وقوع جرم بر زنان و اطفال اقدام نمایند و در کلیه مراحل دادرسی نیز شرکت کنند مگر در جرایم منافی عفت علیه زنان و اطفال.
این در حالی است که مطابق تبصره ۴ ماده موصوف، در صورتی که زنان و اطفال مورد آزار و اذیت جنسی و به طور کلی جرایم منافی عفت قرار گیرند سازمانهای مربوطه حق ارائه دلیل خواهند داشت.