صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

تقابل با جمعیت ۸۰ میلیونی ایران نتیجه خوبی نخواهد داشت/استراتژی تحریم، حمایت از گروه‌های مخالف و ایجاد ناتو عربی علیه تهران صرفا خاورمیانه را بی‎ثبات می‌کند

۱۶ مرداد ۱۳۹۷ - ۰۹:۵۹:۲۷
کد خبر: ۴۴۲۴۹۷
دسته بندی‌: بین‌الملل- جهان ، عمومی
نشنال اینترست در یادداشتی به موضوع تحریم‌های تازه اعلام شده آمریکا پرداخته و دلایل ناکارآمدی این تجربه مکررا ناموفق را بررسی کرده است.
به گزارش گروه بین الملل ، پایگاه نشنال اینترست در یادداشتی به موضوع تحریم‌های تازه اعلام شده آمریکا پرداخته و دلایل ناکارآمدی این تجربه مکررا ناموفق را بررسی کرده است.

در این یادداشت آمده است، از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، روابط تهران و واشنگتن همواره با خصومت شدید و سوظن متقابل همراه بوده است. در هفته‌های اخیر این تنش‌های لفظی تشدید شد. ترامپ هشدار داد که ایرانی‌ها در صورت تهدید آمریکا با عواقب بی سابقه‌ای مواجه خواهند شد. مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا نیز اعلام کرد: «ما فشار مالی بی سابقه‌ای را اعمال خواهیم کرد.» از سوی دیگر روحانی نیز به آمریکا هشدار داد که با دم شیر بازی نکند و صلح با ایران را مادر همه صلح‌ها و جنگ با ایران را مادر همه جنگ‌ها دانست. رئیس ستاد کل نیرو‌های مسلح ایران تاکید کرد که مراکز و منافع آمریکا در خاورمیانه به راحتی توسط قدرت دفاعی ایران قابل دسترسی هستند. سردار سلیمانی فرمانده نیرو‌های قدس نیز وعده داد که خاتمه دهنده جنگی باشد که آمریکا آغاز کند.

این اظهارات هر دو طرف، سه سوال مهم را از نظر نویسنده مطرح می‌کند. نخست، ریشه‌های خصومت میان تهران و واشنگتن چیست؟ دو، آیا می‌توان استراتژی کنونی آمریکا را موفق ارزیابی کرد؟ و سه، اگر این استراتژی موفق نیست، گزینه جایگزین چیست؟

به زعم نویسنده و در پاسخ به سوال نخست، منازعات ایران و آمریکا ریشه در تاریخ و جغرافیای خاورمیانه دارد. ایرانی‌ها کشور خود را به عنوان قدرت غالب در منطقه خلیج فارس می‌شناسند. این کشور یکی از تمدن‌های باستانی جهانی و دارای هویت ملی قوی است که یک طرف خلیج فارس را در حالی که همسایگان عرب سوی دیگر خلیج فارس را کنترل می‌کنند، تحت نظارت و کنترل خود دارد. جمعیت این کشور بیش از مجموع جمعیت کشور‌های شورای همکاری خلیج فارس است. تهران همواره حضور قدرت‌های خارجی را منافی و نابودکننده قدرت منطقه‌ای خود می‌داند. موضع گیری روسیه، انگلیس و اکنون حضور آمریکا در منطقه با تفوق طبیعی ایران در منطقه در تضاد است. از سوی دیگر آمریکا منافع اقتصادی و استراتژیک حیاتی در خلیج فارس و خاورمیانه و جنوب آسیا داشته و برای حفاظت از این منافع نیاز به تداوم حضور پررنگ خود دارد. محافظت از ذخایر جهانی نفت و تضمین امنیت اسرائیل از جمله این منافع است.

آمریکا با توجه به این منافع استراتژی‌های مختلفی برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه در پیش گرفته است. این استراتژی‌ها شامل فشار‌های اقتصادی، حمایت از گروه‌های مخالفی مانند مجاهدین (گروهگ تروریستی منافقین) و ایجاد ناتوی عربی است که با عنوان اتحادیه رسمی استراتژیک خاورمیانه (MESA) شناخته می‌شود. ناتوی عربی اتحادی میان کشور‌های عربی خلیج فارس به رهبری عربستان سعودی و امارات متحده عربی است. هدف MESA مقابله با نفوذ ایران در سوریه، عراق، لبنان، یمن و بقیه منطقه است.

در ادامه نویسنده افزود، ایرانیان در پاسخ به استراتژی تهدید آمریکا متقابلا تهدید کردند که تنگه هرمز را بسته و جریان آزاد نفت و گاز را با چالش مواجه خواهند کرد. روحانی گفت: اگر صادرات نفت ایران متوقف شود، سایر کشور‌های خلیج فارس هم قادر به صادرات نفت خود نخواهند بود. این نکته بسیار مهم است که ایران از سال ۵۷ تاکنون که تحت رژیم‌های مختلف تحریمی قرار گرفته، تجربه زیادی در جلوگیری و دور زدن تحریم‌ها کسب کرده است. تحریم‌های تازه وضع شده آمریکا علیه ایران با احتمال پایینی برای تائید جامعه بین المللی روبروست. ترکیه، چین، هندوستان و روسیه اعلام کردند که از تحریم‌های اعمال شده توسط سازمان ملل و نه آمریکا تبعیت می‌کنند. اندکی پس از آن که دولت ترامپ در روز دوشنبه ۶ آگوست تحریم‌های مجدد را اعمال کرد، اتحادیه اروپا و وزرای خارجه فرانسه، آلمان و انگلیس با صدور بیانیه‌ای ابراز تاسف کردند و تعهد خود را به حفظ جریان‌های مالی و صادرات نفت و گاز اعلام داشتند. روحانی نیز ادامه مذاکرات درحالی که تحریم‌ها در حال انجام است را کاری بی معنی خواند.

نویسنده در توضیح استراتژی‌های آمریکا در قبال ایران نوشت، علاوه بر موارد فوق در سال‌های اخیر، چند سیاستمدار ارشد آمریکایی مانند جان بولتون، رودی جولیانی، جان مک کین و بیل ریچاردسون در کنفرانس مجاهدین (گروهک تروریستی منافقین) شرکت کرده‎اند. نویسنده بر این باور است که اگرچه این گروهک اطلاعاتی درباره برنامه هسته‌ای ایران به آمریکا داده و در مسائل دیگری نیز برای این کشور مفید بوده، اما به دلیل پشتیبانی از صدام (دیکتاتور عراق) در دهه ۱۹۸۰ هرگونه حمایت داخلی را از دست داده است. پمپئو در تلاش برای منسجم کردن مخالفان جمهوری اسلامی در اواخر ماه جولای در جمع ایرانیان مقیم آمریکا در جنوب کالیفرنیا که از رادیو فردا و رادیو فارسی صدای آمریکا پخش می‌شد، سخنرانی کرد. هدف از برگزاری این نشست مخالفت با جمهوری اسلامی ایران و تغییر نظام در این کشور بود.

نویسنده به چالش‌های پیش روی ناتوی عربی نیز اشاره می‌کند. پیچیده بودن روابط ایران و اعراب از جمله این چالش هاست. مصر به عنوان کشور پیشرو عرب بار‌ها تاکید کرده که امنیت کشور‌های عربی در خلیج فارس را بخشی از امنیت خود می‌داند. گذشته از این لفاظی‎ها، مصر فرستادن نیرو به یمن برای همراهی با ائتلاف سعودی را رد کرد. علاوه بر این برخلاف ریاض و ابوظبی از مخالفان دولت سوریه پشتیبانی نمی‌کند و همواره از آشتی با رئیس جمهور سوریه صحبت کرده است. شورای همکاری خلیج فارس نیز در وضعیتی مشابه، مواضع مشترکی ندارند. شکاف قطر و عربستان و امارات و بحرین نیز از سوی دیگر ثابت کرده که این امر ریشه در تاریخ دارد. کویت و عمان به طور سنتی سیاست مستقلی اتخاذ کرده و همواره از درگیری‌های منطقه اجتناب ورزیدند. مسقط از پیوستن به ریاض و ابوظبی از جنگ در کشور همسایه خود یمن خودداری کرد. به طور خلاصه بعید است که کشور‌های عربی اختلافات کلیدی خود را کنار بگذارند و با یکدیگر در راستای مخالفت با سیاست‌های منطقه‌ای تهران همکاری کنند.

از دیدگاه نویسنده استفاده از فشار‌های نظامی، دیپلماتیک و اقتصادی علیه تهران تنها واکنش شدیدتر از سوی ایران را در پی خواهد داشت. به طور مثال آیت الله خامنه‌ای از رهبران سیاسی خواسته تا به آمریکا اعتماد نکنند، چون واشنگتن هرگز انقلاب ایران را نپذیرفته است.

به زعم نویسنده اگر عربستان مدعی مداخله ایران در عراق، سوریه و لبنان است چرا به مداخلات خود در بحرین، مداخله مصر در لیبی و مداخله ترکیه در شمال غربی سوریه اشاره نمی‌کند. ایران مانند دیگر قدرت‌های منطقه‌ای تلاش خواهد کرد، منافع استراتژیک خود را در همسایگی اش حفظ کند.

نویسنده نتیجه می‌گیرد استراتژی تحریم، حمایت از گروه‌های مخالف و ایجاد ناتو عربی احتمالا خاورمیانه را بی ثبات می‌کند. برای آمریکا بهتر است که استراتژی جایگزینی با در نظر داشتن این که ایران قدرت بزرگ منطقه‌ای است و همیشه در منطقه حضور خواهد داشت، را در پیش بگیرد. نویسنده پیشنهاد می‌کند واشنگتن زمینه‌های منافع مشترک مانند ثبات در افغانستان و عراق و پایان دادن به جنگ داخلی سوریه را شناسایی کند. وی اشتراک منافع میان تهران و واشنگتن را بعید ندانسته و استراتژی پیروز برای واشنگتن را ترویج توسعه اقتصادی و آشتی سیاسی اعلام می‌کند. از تقابل با ملت ۸۰ میلیونی نتیجه خوبی حاصل نخواهد شد. امنیت در خاورمیانه نیازمند به بازتعریف است و قدرت‌های منطقه‌ای بزرگ باید حضور یکدیگر را تحمل کنند و سیاست خارجی جمع جبری صفر باید کنار گذاشته شود.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *