یادگار امام رضا علیهالسلام برای مسلمانان
جلساتی که مامون میان امام رضا (ع)و علمای اهل کتاب برگزار میکرد، برخلاف خواسته خلیفه عباسی پیش رفت و علم خاندان عصمت و طهارت بیش از گذشته بر همگان آشکار شد. ناتوانی علمای اهل کتاب در مناظره با حضرت رضا علیهالسلام حقانیت ائمه معصومین (ع) را مشخص میساخت. زندگی سیاسی و اجتماعی ایشان در کنار بندگی خداوند برای عاشقان آن حضرت الگویی نمونه ساخت.
آنگونه که در عیون اخبار الرضا آمده است، مأمون میخواست با کشاندن امام به بحث، تصوری را که عامه مردم درباره ائمه اهل بیت علیهمالسلام داشتند و آنان را صاحب علم خاص مثلاً «علم لدنّی» میدانستند، از بین ببرد. صدوق در این باره میگوید: مأمون اندیشمندان سطح بالای هر فرقه را در مقابل امام قرار میداد تا حجت آن حضرت را به وسیله آنان از اعتبار بیندازد و این به خاطر حسد او نسبت به امام و منزلت علمی و اجتماعی او بود. اما هیچ کس با آن حضرت روبه رو نمیشد جز آن که به فضل او اقرار کرده و به حجتی که از طرف امام علیه او اقامه میشود، ملتزم میگردید. نحوه مواحهه امام رضا علیهالسلام با خلیفه عباسی با توجه به تاکتیکهایی که مامون اندیشیده بود، از جامعیت علوم اهل بیت (ع) حکایت دارد.
جعفریان در کتاب حیات فکری و سیاسی امامان شیعه بیان میکند: این مجالس به تدریج مشکلاتی را برای مأمون درست کرد. زمانی که وی متوجه شد، تشکیل چنین جلساتی برای وی خطرناک است، اقدام به محدود کردن امام کرد. از عبدالسلام هروی نقل شده که به مأمون اطلاع دادند: امام رضا علیهالسلام مجالس کلامی تشکیل داده و بدین وسیله مردم شیفته وی میشوند. مأمون به محمد بن عمرو طوسی مأموریت داد تا مردم را از مجلس آن حضرت طرد نماید. پس از آن امام در حق مأمون نفرین کرد.
حدیث سلسلة الذهب از احادیثی است که از امام رضا علیهالسلام به یادگار مانده است. اسحاق بن راهویه روایت کرده است که زمانی که امام رضا علیهالسلام به نیشابور رسیدند، جمعی از محدثان از آن حضرت درخواست کردند: «ای پسر پیغمبر از شهر ما تشریف میبرید و برای ما حدیثی بیان نمیفرمایید؟ پس از این تقاضا، حضرت سرش را از کجاوه بیرون آورد و فرمود: شنیدم از پدرم موسی بن جعفر (ع) که فرمود شنیدم از پدرم جعفر بن محمّد (ع) که فرمود شنیدم از پدرم محمّد بن علی (ع) که فرمود شنیدم از پدرم علی بن الحسین (علیهماالسّلام) که فرمود شنیدم از پدرم حسین بن علی (ع) فرمود شنیدم از پدرم امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب (ع) که فرمود شنیدم از رسول خدا (ص) که فرمود شنیدم از جبرئیل که گفت شنیدم از پروردگار عزّ و جلّ فرمود: اللَّه جَلَّ جَلَالُهُ یقُولُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا؛ «کلمه «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» دژ و حصار من است. پس هر کس داخل دژ و حصار من شود، از عذاب من ایمن خواهد بود.» پس هنگامی که مَرکب حضرت حرکت کرد با آواز بلند فرمود با شروط آن و من یکی از آن شروط هستم.
کلام امام رضا علیهالسلام نشان میدهد که پذیرش ولایت اهل بیت (ع) راه نجات مسلمانان در زندگی دنیوی و اخروی است. پس هر کس که این ولایت را پذیرفت، میتواند در مسیر فلاح گام بردارد.