صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

منطق حقوق بشر اسلامی/ آقایان وزرا! غیبت از عرصه عمومی، چرا؟ / تنفس دوباره غزه

۱۴ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۰:۲۴:۵۶
کد خبر: ۴۴۱۸۷۴
وضع‌کنندگان اعلامیه جهانی حقوق بشر در زمره گروهی هستند که تاریخ نشان داده نه‌تن‌ها حقوق بشر را محترم نمی‌شمارند، بلکه از نخستین نقض‌کنندگان آن نیز محسوب می‌شوند.

به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، سرمقاله امروز روزنامه حمایت با عنوان «منطق حقوق بشر اسلامی » منتشر شده و در آن چنین آمده است: امهات حقوق بشر به‌واسطه سلطه‌طلبی میلیتاریستی غرب در اکناف دنیا زیر پا گذاشته‌شده و نمایشی مضحک از اعلامیه جهانی حقوق بشر را به نمایش گذاشته است. بیش از ۷۰ میلیون انسان بی‌گناه در جریان جنگ‌های جهانی اول و دوم کشته شدند، در لشکرکشی آمریکا به عراق و افغانستان قتل‌عام میلیونی صورت گرفت و طی جنگ‌های نیابتی آمریکا و غرب در منطقه نیز میلیون‌ها پیر و جوان و زن و کودک بی‌گناه به مسلخ رفته‌اند که نمونه اخیر آن را می‌توان در محاصره یمن و کشتار غیرنظامیان این کشور توسط پادو‌های سعودی واشنگتن مشاهده کرد.

طنز تلخ جهان امروز این است که آمریکا در برابر جنایات آل سعود در یمن، به‌ویژه در بمباران اخیر بیمارستانی در الحدیده توسط ائتلاف سعودی که بیش از ۲۰۰ کشته و زخمی بر جای گذاشته، سکوت می‌کند و درعین‌حال، هر روز از تریبون‌های رسمی کاخ سفید، کشور‌های غیرهمسو را با بهانه‌های حقوق بشری مورد تاخت‌وتاز قرار می‌دهد که اگر بنا به احصاء باشد، مثنوی هفتاد من کاغذ می‌شود!و بالاخره اینکه وضع‌کنندگان اعلامیه جهانی حقوق بشر در زمره گروهی هستند که تاریخ نشان داده نه‌تن‌ها حقوق بشر را محترم نمی‌شمارند، بلکه از نخستین نقض‌کنندگان آن نیز محسوب می‌شوند و هرگاه منافعشان ایجاب کند، از آن به‌عنوان سلاحی که از ظاهری قانونی و موجه برخوردار است، استفاده می‌کنند و کوچک‌ترین تعهدی به انسان و حقوقش ندارند.

 
یادداشت امروز روزنامه کیهان نیز با عنوان «کدام چرخ این‌کالسکه نمی‌چرخد؟!» منتشر شده و در آن آمده است: چه کسانی در داخل کشور از مذاکره با ترامپ استقبال کردند و هنوز هم می‌کنند؟ این جماعت به خوبی می‌دانند که آمریکا و مخصوصا ترامپ به هیچ عهد و پیمانی پایبند نبوده و نیست و این واقعیت را بار‌ها آزموده و به آن اعتراف نیز کرده‌اند. پس چرا بلافاصله بعد از اعلام آمادگی ترامپ برای مذاکره، زبان و قلم به استقبال از او می‌چرخانند و تنها راه عبور از مشکلات اقتصادی پیش‌روی را در مذاکره با ترامپ معرفی می‌کنند؟! آیا این واقعیت تلخ قابل انکار است که پادو‌های ترامپ در داخل کشور، میان خود تقسیم کار کرده‌اند؟! عده‌ای نرخ ارز و سکه را جهش می‌دهند و موجی از گرانی‌های افسار گسیخته می‌آفرینند و عده‌ای دیگر در همان حال که ملت از گرانی‌های افسار گسیخته به تنگ آمده‌اند، آدرس مذاکره با ترامپ را می‌دهند و این مذاکره را تنها راه عبور از مشکلات معرفی می‌کنند!

آیا مقابله با پادو‌های داخلی دشمن و جریان آلوده‌ای که آشکارا برای تحمیل فشار اقتصادی و تنگی معیشت به مردم تلاش می‌کند وظیفه وزارت اطلاعات نیست؟! دشمن سگ‌های هار خود را رها کرده است، چرا باید سنگ‌ها بسته باشند؟!امروز دشمن با همه توان به میدان آمده است و رسالت سربازان گمنام امام زمان (عج) بسیار خطیر و تعیین‌کننده است. اگر کسانی در مسیر حرکت شما عزیزان سنگ‌اندازی می‌کنند، آن‌ها را در هر جایگاه و مقامی که هستند به ملت معرفی کنید. شاید یکی از مصادیق آتش به اختیار معرفی آنان به مردم باشد.
 
در یادداشت امروز روزنامه وطن امروز هم چنین آمده است: به آن‌هایی که از سر جو روانی و اشتباه و به واسطه فریبکاری دیگران انتخابی اشتباه داشته‌اند نیز باید گفت: امروز فرصت نظارت و مطالبه وعده‌ها و خواسته‌هاست و فردا زمانی است که دیگر نباید دوباره اشتباه کرد و با انتخاب غلط ۴ سال سرنوشت خود و جامعه را به بیراهه کشاند! در این میان از آن‌هایی باید انتقاد کرد که مرجعیت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی داشتند و مردم را دعوت کردند تا روحانی را دوباره تکرار کنند. به سیاسیونی که قسم می‌خوردند دوران روحانی دوران موفقی بوده است و حالا در پستو مخفی شده‌اند باید خرده بگیریم که چرا آن روز چشم بر این همه ناکارآمدی بستید و مردم را فریب دادید؟!
 

و چرا حالا ساکتید و اعتراضی نمی‌کنید؟! به آن نماینده مجلس باید خرده گرفت که در اجتماع مردم ساده‌دل که مشکلات اقتصادی کمرشان را شکسته بود، می‌گفت: «ما به کسی رای می‌دهیم که سید اصلاحات او را تایید کرده است. ما گرامی می‌داریم یاد هاشمی را، درود می‌فرستیم بر رئیس اصلاحات عزیز و سلام می‌کنیم به روحانی» [جیغ و هورای بلند!]. باید به آن سلبریتی خرده گرفت که گفت: «چون رئیس اصلاحات تکرار کرده ما هم تکرار می‌کنیم و شما هم بیایید و تکرار کنید»، بدون هیچ منطق عقلانی! و بدون هیچ گزاره منطقی! اگر خرده‌ای بر مردم رأی‌دهنده باشد این است که چرا سلبریتی‌ها را اینقدر جدی گرفته‌اند که هوا برشان دارد و خود را در مقام مرجعیت رفتار‌های سیاسی ببینند! و چرا به سیاستمدارانی که روز روشن داشتند به طرفداری از دروغ و دروغگویی تبلیغ می‌کردند، اعتماد کردند!
 
 
روزنامه شرق نیز در یادداشت امروز خود چنین نوشته است: علاوه بر راهکار‌های شایسته اصلاح ساختاری مالی یارانه باید گردش مالی یارانه‌بگیران در بانک‌ها را ملاک حذف این یارانه‌ها شمرد؛ بنابراین پیشنهاد‌های زیر را که قبلا هم طرح کرده بودم، تجدید می‌کنم: کسانی که در ۱۰ سال گذشته خودروی خارجی شماره‌گذاری کرده‌اند، از فهرست یارانه‌بگیران نقدی حذف شوند. چرا باید کسانی که اتومبیل چند‌میلیارد‌تومانی و چند‌صد‌میلیون‌تومانی از حساب‌ها و منابع بعضا شبهه‌انگیز به دست آورده و سوار می‌شوند، از یارانه جداگانه استفاده کنند؟! کسانی که در واحد مسکونی خود دوبرابر متوسط مصرف تعرفه شرکت آب، برق و گاز مصرف کرده‌اند، از گرفتن یارانه نقدی حذف شوند.
 
 
کسانی که در ۱۰ سال گذشته آپارتمان وسیع‌تر از ۲۰۰ مترمربع خریداری کرده‌اند و کسانی که در کلان‌شهر‌ها در خانه بزرگ‌تر از ۴۰۰ مترمربع زندگی می‌کنند نیز باید از گرفتن یارانه حذف شوند. برای کاهش فقر نسبی بانوان در طبقات کم‌درآمد جامعه، یارانه نقدی خانم‌ها و فرزندان زیر هفت سال آن‌ها به‌جای شوهر به خود خانم‌ها داده شود. چون علاوه بر موارد اقتصادی و جامعه‌شناختی، از لحاظ شرعی اموال خانم‌ها مستقل از اموال شوهران آن‌ها است و مصوبه دولت قبل، از ابتدا این شبهه شرعی پرداخت حق زنان به شوهران را داشته است. تجدیدنظر در بهای برق و سوخت در حد قیمت‌های منطقه‌ای تنها راه اصلاح ساختار مالی ملی و تأمین سرمایه مورد نیاز تولید و اشتغال است. تنها نتیجه توزیع سوخت در سراسر کشور با قیمت یکسان و ارزان‌تر از قیمت‌های منطقه‌ای، قاچاق سوخت به خارج از کشور است که بهای این صدور غیرقانونی صرف ۱۸ میلیارد دلار واردات کالای قاچاق می‌شود که خود بزرگ‌ترین ضربه را به اشتغال ملی می‌زند!. دلیلی مهم‌تر از این برای اصلاح ساختار مالی ملی، از طریق اصلاح قیمت‌های انرژی وجود ندارد. در خانه اگر کس است، یک حرف بس است.
 
یادداشت امروز روزنامه اعتماد به پیشنهاد مصر برای توافق میان حماس و رژیم صهیونیستی اشاره کرده است و نوشته: وقتی یک کشتی حامل کمک‌های بشردوستانه با پیغام آزادی و صلح به سمت نوار غزه حرکت می‌کند و وقتی که آن‌ها نمی‌گذارند چنین کشتی‌ای به غزه برسد، قطعا ابعاد تبلیغاتی ضد اسراییلی آن بسیار گسترده خواهد بود. از همین رو آن‌ها به دنبال آن هستند که اهرم تبلیغاتی محاصره غزه با مذاکرات شکسته شود. این مذاکرات با ایجاد این تصور که محاصره شکسته خواهد شد، اسراییلی‌ها می‌توانند از این فضا به نفع خود استفاده کنند و بر فضایی که علیه آن‌ها به وجود آمده فایق آیند و هجوم تبلیغاتی علیه خود را کاهش دهند.
 
 
بنابراین در یک جمع‌بندی اسراییلی‌ها از این توافق احتمالی دو هدف را دنبال می‌کنند. یکی کاهش تهدیدات راهپیمایی بازگشت است و دیگری فایق آمدن برتبلیغاتی است که علیه اسراییل در خصوص محاصره غزه به وجود آمده است. حماس هم نه با هدف صلح بلکه با بازگشایی مرز‌های غزه امکاناتی را دریافت کند و بازسازی‌هایی را نیز انجام دهد و در واقع مردم می‌توانند توان مقاومت بیشتری را پیدا کنند. اما اینکه در نهایت چه خواهد شد، مسلما حماس اینجا دست برتر را خواهد داشت، چرا که اسراییلی‌ها بسیار آسیب‌پذیرند و واقعا شرایط مشکل و دشواری دارند. با وجود اینکه ترامپ از آن‌ها حمایت می‌کند و سفارت امریکا را به بیت‌المقدس منتقل کرد، موجب واکنش‌های تندی در جهان اسلام شد که رژیم صهیونیستی مجبور به تحمل فشار‌های بیشتری شد. روی هم رفته اکنون حماس دست برتر را در این عرصه دارد و می‌تواند تضمین‌هایی را برای گشودن موقتی مرز‌ها دریافت کند و این برای مقاومت حداقل در کوتاه‌مدت می‌تواند بسیار موثر باشد.
 
روزنامه خراسان در یادداشت امروز خود با عنوان «تبخیر وعده وزیر در پالایشگاه شیروان» چنین نوشته است: اسفند سال ۹۳ بود که کلنگ ساخت پالایشگاه بنزین شیروان با حضور «ربیعی»، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به زمین خورد؛ پالایشگاهی که قرار بود در مدت سه سال ساخته شود و روزانه شش هزار بشکه بنزین با استاندارد یورو ۴ تولید کند. این پروژه بنا بود در زمینی به مساحت ۱۰ هکتار در شهرک صنعتی شیروان اجرا شود و طبق گفته وزیر تعاون برای حدود ۵۰۰ نفر به صورت مستقیم و غیرمستقیم شغل ایجاد کند، با این حال پس از گذشت ۴۰ ماه هنوز آجری روی آجر گذاشته نشده است.
 
 
شانزدهم اسفند ماه ۹۳ وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در مراسم آغاز عملیات اجرایی پالایشگاه بنزین یورو ۴ در شیروان گفته بود: «از به انجام رسیدن و اتمام این پروژه اطمینان داشته ام که برای کلنگ زنی آن آمده ام». چندی پیش مدیرکل حفاظت محیط زیست خراسان شمالی در گفتگو با خبرنگار ما از تایید طرح توسط کمیته فنی و کمیته ارزیابی سازمان محیط زیست کشور خبر داد و گفت: این تاییدیه به مشاور طرح ابلاغ شده است و اداره کل حفاظت محیط زیست این آمادگی را دارد که مجوز را اعطا کند، اما برای دریافت مجوز اقدام نشده است. «مطهری» با بیان این که طرح پس از چندین بار رفت و برگشت و بازنگری تایید شد، ابراز کرد: از نظر ما سرمایه گذار هم اکنون می‌تواند عملیات فیزیکی را شروع کند و بیاید مجوز بگیرد. مدیرعامل شرکت شهرک‌های صنعتی خراسان شمالی نیز در این زمینه اظهار کرد: زمینی که برای اجرای این پروژه به سرمایه گذار واگذار شده بود به این دلیل که اقدامی صورت نگرفت طبق قانون پس گرفته شد و خود سرمایه گذار نیز برای پس دادن زمین اقدام کرد. «سیاوش وحدت» افزود: در صورتی که برای زمین دوباره درخواست بدهند این آمادگی وجود دارد که زمین را در اختیار سرمایه گذار قرار دهیم. در همین باره «عبدالرضا عزیزی»، نماینده مردم شیروان در مجلس شورای اسلامی نیز گفت: همه مجوز‌های لازم برای پالایشگاه گرفته و کار‌های اداری آن نیز انجام شده است و فقط منتظر سرمایه گذار هستیم که بیاید و کار را شروع کند.
 
یادداشت امروز روزنامه ایران هم با عنوان «آقایان وزرا! غیبت از عرصه عمومی، چرا؟» منتشر و در آن چنین آمده است: برخی از مسئولان می‌پرسند که در طول ۴۰ سال گذشته شرایط به مراتب بدتری داشتیم، ولی چرا واکنش‌های عمومی تا این حد منفی و ناامیدانه نبود؟ پاسخ این است که دو علت برای این وضع می‌توان برشمرد. اول اینکه انتظارات مردم از دولت تدبیر و امید بیشتر است و این محصول امیدی است که به جامعه تزریق شد؛ بنابراین واکنش منفی مردم را نباید دست‌ساخته یا توطئه‌گرانه تلقی کرد. این‌ها فشاری است که جامعه برای تحقق وعده‌های داده شده از جانب مسئولان می‌آورد و از این نظر یک فرصت و نه تهدید است. تقاضا از نظام بوروکراتیک ناکارآمدی که در دوره ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ به معنای واقعی ویران شد، اکنون باید خود را بازسازی کرده باشد تا بخشی از این خواست‌ها را پاسخ دهد. علت دوم، رشد فساد و نابرابری است که واکنش منفی مردم را موجب شده است. اگر فساد و نابرابری کم و در حد قابل انتظار باشد، مردم با کمبود‌ها همراهی می‌کنند، ولی با وجود فساد و نابرابری، کمبود‌ها معنای دیگری پیدا می‌کند. معنایی که منجر به واکنش منفی مردم می‌شود.
 
 
امروز هر کاری را بتوان انجام داد یا انجام نداد، یک کار را از آن گریزی نیست و آن حضور مؤثر رسانه‌ای است. حضوری با اتکا و به پشتوانه اتاق‌های فکر و مشاوران امین و خیرخواه. این پذیرفتنی نیست که یکی از آقایان وزرا، پس از رفتن از دولت مدعی شود که فلان کس امکان بهبود در امور مربوط به حوزه وزارتی او را فراهم نکرد. این گونه سخن گفتن مسئولانه نیست. نشان می‌دهد که او در پست و مقام خود باقی مانده بود که فقط باقی بماند و اکنون که دستش از میز کوتاه شده مسأله را به گردن دیگران می‌اندازد. باید در زمان وزارت و مسئولیت همین سخن را می‌گفت و طرف مقابل را در عرصه عمومی به چالش و پاسخگویی می‌کشید. دوران این گفتار‌های فرصت‌طلبانه که مسئولیت را از دوش خود برمی‌دارد گذشته است. باید پذیرفت که صندلی وزارت، بیش از هر چیز مترادف با پذیرش مسئولیت است.
 
در یادداشت روزنامه صبح نو نیز چنین آمده است: رییس‌جمهوری حدود دو هفته است که نه تنها با مردم سخنی نگفته، بلکه حتی در زمینه مشکلات و دشواری‌های اقتصادی کشور هم اظهارنظری نداشته است. معضل فاصله‌گیری دولت کنونی از مردم البته پدیده جدیدی نیست. این دولت، چون نمی‌خواست رویه دولت قبل خود را ادامه دهد و همه آن‌ها را تباه می‌دانست، پروژه اثرگذار سفر‌های استانی را عملاً به محاق فرستاد و به این طریق اصلی‌ترین مجرای ارتباط‌گیری با عموم توده‌ها را از دست داد. برخی پشتوانه این تصمیم را در ذهنیت دولتی‌ها می‌دانند که نگاهی از بالا به پایین است، برخی کم‌توانی و بی‌حالی و بعضی نداشتن ایده و پاسخ برای معضلات؛ هر کدام از این‌ها که باشد، تعلق خاطر مردمی به دولت دچار نقص شده و متاسفانه سکوت بی‌معنا/‌معنادار رییس‌جمهوری در دو هفته اخیر هم، علاوه‌بر آن که بر سردرگمی بازار و مصرف‌کنندگان افزوده است، موجب تداوم گمانه‌زنی‌ها در باب تعلل تصمیم‌گیری‌های مهم از جانب آقای روحانی شده و این پرسش مکرراً شنیده می‌شود که چرا دولت کاری نمی‌کند؟ به‌عنوان نمونه به نابسامانی‌های ارزی بنگرید؛ حدود ۵۰‌روز است که اتاق‌های فکر و مراکز پژوهشی، طرح‌های راهگشا را برای مراجع تصمیم‌گیری ارسال کرده‌اند، اما بازهم به نظر می‌رسد اعلام مواضع با کندی رو‌به‌روست و حتی به شکلی تمسخرآمیز برخی از حامیان دولت این موضوع را مطرح کرده‌اند که، چون موارد قبلی بی‌نتیجه بوده، پس مثلاً معاون اول نباید موضعی اتخاذ کند که به جایگاه سیاسی او ضربه بخورد؛ این حد از منفعت‌طلبی جناحی، متاسفانه زیربنای بسیاری از تردید‌های دولتمردان است.
 
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *