تحریم علیه تحریم/ حرفهای دقیق در زمان دقیق
اروپا و آسیا از این منظر که منافع کلان خود را از ناحیه تحریمهای ایران در معرض خطر میبینند، مخالف محدودیت در صادرات نفت جمهوری اسلامی بوده و به نوعی سیاست «تحریم علیه تحریم» را برای مقابله با تحریمهای ایران و بهطورکلی در برابر جنگ تجاری آمریکا بکار گرفتهاند.
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، سرمقاله امروز روزنامه حمایت با عنوان «تحریم علیه تحریم» منتشر شده و در آن چنین آمده است: دولت قبلی آمریکا رویکرد محتاطانهتری در زمینه تحریمها در پیشگرفته بود تا مانع بالا رفتن قیمتها شود. به همین دلیل، دولت اوباما به کشورهای خریدار نفت ایران، معافیت اعطا و موافقت کرد در قبال کاهش ۲۰ درصدی واردات از ایران، به خرید نفت این کشور ادامه دهند، چون از تبعات بالا رفتن قیمت نفت، نگران بود. اما دولت ترامپ، سیاست عدم اعطای معافیت را در پیش گرفت، با درخواست اتحادیه اروپا برای معافیت از تحریمهای ایران، مخالفت و وزارت خارجه این کشور اعلام کرد که هیچ کشوری معافیت نخواهد گرفت. درنتیجه، این اظهارات باعث شد قیمت جهانی نفت و بنزین در داخل آمریکا سیر صعودی پیدا کند. به تعبیر «ژان کمپ» ، تحلیلگر مسائل اقتصادی خبرگزاری رویترز، «کاخ سفید یا میتواند صادرات نفت ایران را به صفر برساند یا قیمت بنزین کشورش را متعادل کند اما غیرممکن است بتواند هر دو با هم انجام دهد. »
افزون بر حقایق فوق، اختلافنظر ترامپ با «سازمان تجارت جهانی» که به قول وی، «توسط بقیه دنیا برای دور زدن آمریکا طراحیشده است» و بیشتر شدن شکاف سیاسی و تجاری میان آمریکا و اروپا از یکسو و ممانعت واشنگتن برای خرید نفت ایران توسط اروپا، نگرانیها در خصوص تأمین آینده انرژی دنیا را افزایش داده و اتحادیه اروپا را به فکر مقابله با سلطهطلبی ترامپ انداخته است. ترامپ در حالی در نشست اخیر «پیمان آتلانتیک شمالی» (ناتو) به آلمان به دلیل واردات گاز از روسیه تاخت که سیاستهای احمقانهاش، قیمت نفت و دیگر حاملهای انرژی را افزایش داده و بااینحال، حق انتخاب متحدانش برای واردات انرژی را به رسمیت نمیشناسد. بنابراین، اروپا و آسیا از این منظر که منافع کلان خود را از ناحیه تحریمهای ایران در معرض خطر میبینند، مخالف محدودیت در صادرات نفت جمهوری اسلامی بوده و بهنوعی سیاست «تحریم علیه تحریم» را برای مقابله با تحریمهای ایران و بهطورکلی در برابر جنگ تجاری آمریکا بکار گرفتهاند. همه این موارد در حالی فرض گرفتهشدهاند که خریداران سنتی نفت ایران به دادوستد خود با تهران ادامه دهند و تحریمهای نفتی در آبان ماه اجرایی شوند که پیامدهایی همچون بالا رفتن بیسابقه قیمت نفت، آنهم بدون عملی شدن تهدید ایران مبنی بر قطع شدن صادرات نفت از منطقه را در پی خواهد داشت. در صورت آتشبازی ترامپ با نفت ایران و فرود آمدن مشت پرقدرت جمهوری اسلامی بر شریانهای انتقال این ماده حیاتی در منطقه، قطعاً عواقب بسیار وخیمتری گریبان گیر تحریم کنندگان و حامیان آن میشود و آنها را از آزمودن عزم ایران برای تضمین منافع مشروعش پشیمان خواهد کرد.
یادداشت امروز روزنامه کیهان نیز با عنوان «اسلامآباد-تهران فرصت دولت عمرانخان» منتشر شده و در آن آمده است: پیروزی حزب تحریک انصاف و شخص «عمرانخان نیازی»، رخداد کوچکی نبود و در داخل پاکستان به عنوان دومین رخداد مهم پس از استقلال پاکستان در سال ۱۳۲۶ ش. تلقی شده است. عمرانخان با شعار مقابله با فساد به پیروزی رسید و رهبری تظاهرات میلیونی سال گذشته به او امکان داد که به عنوان برترین رهبر ضدفساد در کانون توجه شهروندانی که اخبار زیادی از فساد رهبران دو حزب مردم و مسلملیگنواز شنیده بودند، قرار گیرد.
هماهنگی بین ارتش و دولت جدید هم یک رخداد مهم است که بیانکننده «ثبات بیشتر» پاکستان خواهد بود. اهمیت این انتخابات و نگرانیهایی که برای بعضی از دولتها وجود داشت، آنان را وادار کرد تا سریعتر به فکر رابطه با حزب پیروز باشند. اما با تعجب زیاد باید گفت: تهران در مواجهه با این انتخابات تاکنون منفعل بوده است. تلفنی بین تهران و اسلامآباد به صدا در نیامده، نمایندهای برای تبریک به اسلامآباد گسیل نشده و حتی سفیر ایران در این روزهای حساس در تهران رحل اقامت دارد! این در حالی است که دربار سعودی نماینده ویژه فرستاد و پیروزی را به عمرانخان تبریک گفت و به او یادآوری کرد که در انتخابات ۲۰۱۸ از همپیمان قدیمیاش حزب مسلم لیگ حمایت نکرده و ترکیه با ارسال پیام تبریک اهمیت این انتخابات برای آنکارا را به مقامات جدید اسلامآباد گوشزد کرده است!ایران برخلاف سعودی و ترکیه، همسایه پیوسته پاکستان است و انتخابات پارلمانی اخیر پاکستان یک فرصت مهم برای بهبود رابطه ایران و پاکستان محسوب میشود اما... بگذریم.
در یادداشت امروز روزنامه وطن امروز هم چنین آمده است: حضور و بروز رسانهای قاسم سلیمانی در روزهای اخیر بیسابقه است و مقامات آمریکایی، معنای حرفهای او را حتما بهتر از ما میفهمند. سلیمانی حرفهای دقیق را در جایی دقیق بر زبان آورده است و با حمایتی جانانه از مواضع رئیسجمهوری که همین چند وقت پیش سپاه را به تازیانه طعنه مینواخت، ناقوس وحدت ملی و باطلالسحر جنگ روانی ترامپ را در فضای افکار عمومی کشور به صدا درآورده است.
سخنان فرمانده سپاه قدس به عنوان چهرهای مطلع، متخصص، واقعبین، عملیاتی، صادق و فراجناحی، انتقال صحیح و باورپذیر همان چیزی به افکار عمومی کشور است که ما طی تمام این سالها همواره برای مقابله با دشمن به آن نیاز داشته ایم. سخنان وحدتبخش مردی که به گفته اسرائیلیها خاورمیانه روی انگشت او میچرخد، اما چنانکه پیشبینی میشد با حمله گازانبری چهرههایی مواجه شد که چند سال است به دروغ بر طبل آشتی ملی و وحدت ملی میکوبند. برخی چهرهها و رسانههای اصلاحطلب پا را از این نیز فراتر گذاشته، به رئیسجمهور هم گوشزد کرده اند احساسی حرف زدن، نشانه انقلابی بودن نیست! دادن چنین آدرسهای غلطی درباره امنیت کشور از سوی کسانی که پیش از این اقتصاد ایران را با پیروی از نسخه دشمن، نابود کرده اند، چیز شگفتی نیست. شگفت، اما این است که جلبکها هم میفهمند عدم ایستادگی در برابر ترامپ و حرف زدن از مذاکره با او در شرایط فعلی، چیزی جز تسلیم و سواری دادن به او نیست. براستی اینها نمیفهمند؟!
روزنامه شرق نیز در یادداشت امروز خود چنین نوشته است: تحریمها با برنامهریزی دقیقی صورت گرفته و وضعیت کنونی ایران ناشی از این برنامهریزی است. یکی از این برنامهها تحریم کالاهای اساسی است و آزادسازی کالای تجملی که موجب خروج ارز از کشور شده است. نفیو حتی در برنامههای خود واکنش مسئولان دولت را زیر نظر دارد تا در سنجش اثرگذاری تحریمها از آن سود ببرد. او با رصد سخنرانیها و گفتگوهای مسئولان مدعی میشود آنان برنامه جدی برای مقابله با تحریمها ندارند. نفیو با اینکه باور دارد تحریمها در دوره اوباما کارساز بوده است؛ اما درباره تحریمهای تازه ترامپ نظر دیگری دارد. او معتقد است تحریمهای نفتی ترامپ سنگر نجات درآمدهای نفتی ایران خواهد شد. او بر مبنای آمار اثبات میکند که ایران با اعمال تحریمها و گرانشدن نفت، کاهش درآمد خود را از طریق افزایش قیمتها جبران خواهد کرد. کتاب «هنر تحریمها» برای درهمشکستن استقامت دولت و ملت ایران تدارک دیده شده است و هر دو جناح آمریکا در این ایده همداستان هستند. پرسش باقیمانده این است که جناحهای سیاسی ایران تا چه حد با یکدیگر در مقابله با این تحریمها متحدند. جالب است که نفیو کتاب را به چریکهای کتوشلواری همتای خودش تقدیم میکند. تعبیری که به هیچوجه برازنده دیپلماتهای کتوشلوارپوش آمریکایی نیست. این انتخاب بیش از آنکه ستایش از روحیهای چریکی باشد، سرپوشی است برای اعمال شکنجهگران علیه مردمی که از همه طرف تحت فشارند.
یادداشت امروز روزنامه اعتماد به تابآوری و نیاز به آموزش فردی اشاره کرده است و نوشته: موضوع تابآوری ابتدا باید به صورت فردی به افراد آموزش داده شود. اگر هرکسی به تنهایی تابآوری را آموزش ببیند و به عنوان یک «تابآور» در جامعه رشد پیدا کند، آنگاه مجموعهای از افراد تاب آور خواهیم داشت که میتوانند به بهبود شرایط جامعه و حل مشکلات در هنگام بحرانها کمک جدی کنند. ما اگر بتوانیم از همین امروز روی تابآوری افراد جامعه کار کنیم، موفق میشویم در دراز مدت از آن استفاده کنیم. تابآوری یکشبه به وجود نمیآید. در صورت آموزش درست به مردم، یک جایی میبینیم با جامعهای روبهرو هستیم که میتواند تابآوری بالایی داشته باشد. تابآوری شاید در مجموع مولفهای اجتماعی باشد، اما ما باید به صورت فردی روی افراد برای به دست آوردن تابآوری کار کنیم. نظام آموزشی ما باید برای تربیت کردن افراد تابآور برنامهریزی کرده و روی تابآوری افراد جامعهمان از کودکی کار کنیم تا در بزرگسالیشان شاهد تعداد زیادی از جمعیت کشور باشیم که تابآور هستند و میتوانند در لحظات بحرانی، کشور را نجات دهند.
در یادداشت روزنامه صبح نو نیز چنین آمده است: شاید بومیان هزار سال قبل که در نزدیکی آبهای خلیجفارس و در جزایر آن زندگی میکردند تصورش را هم نمیکردند که تنگه ۸۵کیلومتریای که بعدها هرمز نامیده خواهد شد، چند قرن بعد تبدیل شود به یکی از مناطق مهم و آبراههای کلیدی کره خاکی. آن قدر مهم که مسوولان یک کشور در آن طرف کره خاکی برای تنگهای با عرض کمتر از ۱۰۰کیلومتر در این طرف کره خاکی برای مسوولان یک کشور دیگر خط و نشان بکشند. بومیان جزایر هرمز و مناطق حومه احتمالاً این را هم تصور نمیکردند که چند قرن بعد در مرز و بوم آنها کسانی هم باشند که در برابر تهدید و رجزخوانی غریبه به حرفهای شیک و تمیزی روی بیاورند که جز در دانشکدههای حقوق بینالملل، خریدار دیگری روی کره خاکی ندارد. اینکه کسانی باشند در برابر رجزخوانیها و خط و نشان کشیدنها به آشنا توصیه کنند که زنگی مست را «دعوت» به خانه کرده و دوشادوش او از موزه صلح در ضلع شمالی پارک شهر در پایتخت بازدید کنند. تصورش را نمیکردند که هنوز ۶۰ سال از زخمی که غریبه بر خیابانی که چند صد متر بالاتر از موزه صلح به تن این مرز و بوم زده بود نمیگذرد و هنوز خیابان سیتیر، بوی زخم کودتا میدهد. اینکه هنوز کسانی در این آب و خاک، توصیه به مهمانی گرفتن برای غریبه کنند. با همه اینها، اما هنوز هستند کسانی که قائلند نه فقط تنگه هرمز که خلیجفارس هم خانه آنهاست. اینکه غریبه خوشش نمیآید مشکل اوست و این غریبههایند که باید دستِ درازشان را از هرمز و خلیجِ جنوب سرزمین فارس کوتاه کنند که خلیجفارس خانه ماست.
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *