صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

سوء مدیریت‌ها/ لزوم بازگشت ترامپ به نقطه برجام / آهن را باید با آهن برید

۱۰ مرداد ۱۳۹۷ - ۰۹:۵۹:۲۰
کد خبر: ۴۴۰۹۱۷
مردم کوچه و بازار، نخستین قربانیان سوء مدیریت‌ها هستند و ازاین‌رو باید پرسید که آیا وظیفه نهاد‌های مسئول در امر اقتصاد به‌صورت فصلی تعریف‌شده که سازمان‌های به‌اصطلاح حامی مصرف‌کنندگان در ایام خاص نگران گرانی ارزاق می‌شوند یا این وظیفه دائمی و علی‌الدوام تعریف‌شده؟

به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، سرمقاله امروز روزنامه حمایت با عنوان «سوء مدیریت‌ها » منتشر شده و در آن چنین آمده است: کشف و دستگیری شبکه‌های مخوف و برهم زننده اقتصاد کشور، مستلزم تشکیل یک فرماندهی متمرکز است و پس از پایان یافتن مأموریت این مرکز، لزوم بررسی و اصلاح شیوه‌های مدیریتی و سیاست‌های اقتصادی، مهم‌ترین اولویت کشور به شمار می‌آید.

تشکیل کارگروه‌های اندیشه‌ورز تخصصی در حوزه‌های مختلف اقتصادی، همگام با مدیران دستگاه‌های اجرایی، متشکل از نیرو‌های دلسوز، صاحب‌نظر و نخبه در جهت حل مشکلات موجود کشور، اقدامی ضروری در جهت هم‌افزایی توان فکری و مدیریتی مسئولان دستگاه‌های اجرایی کشور محسوب می‌شود؛ همان‌گونه که مقام معظم رهبری بار‌ها بر تشکیل چنین نهاد‌هایی تحت عنوان «هیئت‌های اندیشه‌ورز» تأکید فرموده‌اند. مردم کوچه و بازار، نخستین قربانیان سوء مدیریت‌ها هستند و ازاین‌رو باید پرسید که آیا وظیفه نهاد‌های مسئول در امر اقتصاد به‌صورت فصلی تعریف‌شده که سازمان‌های به‌اصطلاح حامی مصرف‌کنندگان در ایام خاص مثل ماه مبارک رمضان و بازگشایی مدارس، نگران گرانی ارزاق و لوازم‌التحریر دانش آموزان می‌شوند یا این وظیفه دائمی و علی‌الدوام تعریف‌شده؟ از طرفی، گفته می‌شود که در وزارت خزانه‌داری آمریکا، قریب به ۳۸۰ نفر به‌صورت شبانه‌روزی روی تحریم‌ها کار می‌کنند و لشکری را به این منظور تشکیل داده‌اند. بنابراین، اگر مجریان امر به‌دوراز خودشیفتگی در برنامه‌های اقتصادی، رهنمودها، تذکرات و سیاست‌های ابلاغی رهبر بصیر انقلاب درحوزه اقتصادمقاومتی را به‌طور کامل در صدر اقدام و عمل خود قرار می‌دادند و به آراء منتقدان دلسوز نظام توجه می‌کردند، یقیناً کشور درگیر شرایط کنونی نبود، اما هنوز هم فرصت باقی است و با انتخاب فرماندهان جهادی و اصلاح سیاست‌ها، مجال دفاع قهرمانانه و همه‌جانبه علیه جنگ اقتصادی دشمن کماکان وجود دارد.

یادداشت امروز روزنامه کیهان نیز با عنوان «معیشت مردم را به گروگان گرفته‌اند!» منتشر شده و در آن آمده است: آن‌ها این روز‌ها با همان ژست «منطقی باشیم»، «باید واقعیت‌ها را درک کرد» آدرس مذاکره با ترامپ را می‌دهند! می‌گویند، باید با رئیس‌جمهوری که حتی متحدان نزدیکش به او اعتماد ندارند، فردی که زیر تمام تعهدات نیم‌بندش در برجام زد، مذاکره کرد. اگر آن انفعال در حل مشکلات اقتصادی را کنار این بالا و پایین شدن‌های مشکوک قیمت ارز و سکه بگذاریم، نتیجه این می‌شود که در این کشور عده‌ای به عمد در حال بازی با معیشت مردمند. معیشت مردم را به گروگان گرفته‌اند تا به مقاصد کثیف خود دست یابند. این عده نمی‌توانند به نوسانات ارزی دامن بزنند مگر به برخی مراکز حساس دسترسی داشته یا به مسئولین محترم آدرس غلط داده باشند. این عده قطعا طی همین ۵ سال گذشته، هم در برخی رسانه‌ها، هم در برخی مراکز تصمیم‌گیر و تصمیم ساز و هم... بگذریم.

آیا این عده تفاوتی با داعش دارند؟! با ترامپ چطور؟! رفتار و مواضع هماهنگ این عده با ترامپ که قطعا امروز در روزنامه‌هایشان انعکاس خواهد یافت نشان می‌دهد، نه تنها با ترامپ و داعش تفاوتی ندارند بلکه در یک نقشه راه حرکت و به یک هدف فکر می‌کنند.ترامپ در کتاب «هنر معامله» می‌گوید، در مذاکرات باید اول به حریف ضربه زد بعد کنترل مذاکره را به دست گرفت. مخاطب جمله پایانی این وجیزه آن جریان خاص است که آگاهانه می‌گوید باید با ترامپ وارد مذاکره شد. ترامپ در مواجهه با ایران در حال استفاده از همین تاکتیک است. با ترامپ وارد مذاکره شدن اولاً بی‌نتیجه است چرا که پذیرفتن شروط این تاجر کاسب عیاش، یعنی عقبگرد به ۴۰ سال پیش. ثانیاً چیزی جز تحقیر و حقارت نصیب ایران نمی‌کند. این عده هم یا ایرانی نیستند یا از ایرانی بودن فقط فارسی حرف زدن را بلدند.مذاکره با ترامپ ما را به همان نقطه‌ای می‌رساند که مذاکره با اوباما ما را به آن نقطه رساند با این تفاوت که این‌بار تمام مولفه‌های قدرتمان را یکجا بر سر مشتی وعده از دست داده و تبدیل به لقمه‌ای راحت برای دشمن خواهیم شد.
 
روزنامه شرق نیز در یادداشت امروز خود چنین نوشته است: مشاهده می‌شود هنوز حتی قبل از اجرائی‌شدن تحریم‌های نفت و پتروشیمی در ۱۳ آبان، کشور‌هایی نظیر هند، چین، کره جنوبی و ژاپن پیشاپیش از کاهش خرید از ایران و جایگزین‌کردن سایر کشور‌ها سخن می‌گویند و روسیه خواهان معامله‌های تهاتری با ایران است! با توجه به درگرفتن جنگ تعرفه‌ها میان چین و آمریکا، این کشور تمایل ندارد حجم مبادلات اقتصادی با آمریکا نیز تحت تأثیر تحریم‌های ایران قرار بگیرد؛ بنابراین باید تلاش کرد اروپایی‌ها در موضعی قرار بگیرند که در مقابل مواضع ترامپ بایستند.
 
 
به‌هر‌حال تحریم‌های آمریکا، تحریم‌های یک‌جانبه مضاعف است و هر شرکت و دولتی آن را رعایت نکند، از داد و ستد تجاری و مالی با آمریکا کنار گذاشته می‌شود. همین مسئله سبب خواهد شد شرکت‌های نامدار و بزرگ اروپا به‌دلیل سرمایه‌گذاری‌های مشترک با طرف‌های آمریکایی و استفاده از بازار ایالات متحده، از خیر حضور در ایران بگذرند. اروپا اعلام کرده قانون محافظت از سرمایه‌گذاران اروپایی در ایران را به‌روز کرده، اما هنوز بسته جامع این کشور در اختیار ایران قرار نگرفته و زمان در حال گذر است. به نظر می‌رسد باید با استفاده از حمایت افکار عمومی داخلی و البته تلاش برای رفع نگرانی‌های اروپا، اوضاع ایران را سامان داد، سپس به مذاکره در موضع برابر با ایالات متحده اندیشید. در چنین شرایطی است که می‌توان منافع ملی ایران را در این مذاکرات تأمین کرد.
 
یادداشت امروز روزنامه اعتماد لزوم بازگشت ترامپ به نقطه برجام اشاره کرده است و نوشته: مشکل امریکا این است که هرگاه سیاستمدار یا دولت جدیدی ظاهر می‌شود، توافق رسمی موجود را باطل کرده و به دنبال مذاکرات جدید است. در سال ٢٠٠٣ در توافق سعد آباد، ١+٢ (سه کشور اروپایی) با ایران به توافقی رسید ولی به دستور دولت جورج بوش، در پاریس این توافق تخریب شد. در سال ٢٠١٠ با پشتیبانی سیاسی امریکا، توافق ایران-ترکیه-برزیل انجام شد، ولی هیلاری کلینتون به عنوان وزیر خارجه اوباما، توافقنامه ایران- ترکیه- برزیل را تخریب کرد.
 
 
سپس جان کری جانشین هیلاری کلینتون شد و توافقنامه برجام صورت گرفت. اکنون نیز دوباره همین دومینو تکرار شده و دونالد ترامپ با تخریب توافق هسته‌ای دوره اوباما به دنبال مذاکره‌ای جدید است. در تحلیل نهایی، اهرمی که توافقنامه و مذاکرات بین‌المللی را معنی‌دار می‌کند این است که طرفین به امضای خود پایبند بمانند. کشور کره شمالی با دولت امریکا در زمان بیل کلینتون به یک توافق هسته‌ای رسیدند. وقتی دولت بوش بعد از کلینتون سر کار آمد، آن توافقنامه را باطل اعلان کرده، به دنبال یک «توافق بهتر بود». بعد از آن، هیچ توافقی بین کره شمالی و امریکا صورت نگرفت. اکنون هم در زمان ترامپ، کره شمالی هیچ‌یک از تسلیحات هسته‌ای خود را نابود نکرده است.
 
روزنامه خراسان در یادداشت امروز خود با عنوان «آهن را باید با آهن برید » چنین نوشته است: در نهایت ترامپ با خروج پر سرو صدا از برجام تیرخلاص را به آن شلیک کرد. تیری که نه فقط به برجام بلکه به هرگونه اعتماد به آمریکا شلیک شد تا ثابت کند حتی مذاکرات بدون پیش شرط با واشنگتن ثمری جز آن چه می‌بینیم ندارد.
 

بدیهی است ترامپ که براساس بسیاری از نظرسنجی‌ها و در آستانه انتخابات داخلی کنگره آمریکا محبوبیت شکننده‌ای دارد، سعی می‌کند برای تغییر این شرایط در کنار مسئله فلسطین و کره شمالی همان نقشه قبلی یعنی «تسلیم ایران» را با ابزار جدید به پیش ببرد؛ ابزاری به نام فشار سیاسی و عمومی بر ایران و این تصویر سازی که ایران تمایل به مذاکره ندارد. قطعا مسئولان نیز با توجه به این مسئله نحوه واکنش به پیشنهاد وی را تنظیم خواهند کرد. همان طور که عمده مسئولان و به ویژه کمال خرازی رئیس شورای راهبردی سیاست خارجی اعلام کرد «ترامپ عاشق ملاقات برای ملاقات» است و «باید قبل از هر چیز، خروج آمریکا از برجام را جبران کند و نشان دهد که برای تعهدات اسلاف خود و قوانین بین‌المللی احترام قائل است.» پاسخی که به نوعی می‌توان آن را پاتکی به تک ترامپ برای فضا سازی روانی علیه ایران ارزیابی کرد. واقعیت این است که آهن را باید با آهن برید، ترامپ برای مذاکره بدون پیش شرط باید همه پیش شرط‌هایی را که اکنون اجرا می‌شود متوقف کند، امری که دست او را برای افکار عمومی روخواهد کرد.
 
یادداشت امروز روزنامه ایران هم با عنوان «تناقض‌های امریکایی» منتشر و در آن چنین آمده است: سیاست‌های ناهمگن دولتمردان کاخ سفید نسبت به ایران به تفاوت آشکار مواضع وزیر دفاع و مشاور امنیت ملی کاخ سفید در قبال حاکمیت جمهوری اسلامی ایران بازمی‌گردد. ادعای متیس مبنی بر اینکه کشورش قصد تغییر نظام ایران را ندارد و تنها خواهان «تغییر رفتار ایران درخصوص برخی تهدید‌هایی است که از جانب نیرو‌های نظامی، سرویس‌های امنیتی و نیرو‌های نیابتی این کشور وجود دارد»، در مقابل این موضع «جان بولتون» مشاور امنیت ملی کاخ سفید که پیش از انتصاب به این سمت، با حضور در جمع گروهک منافقین گفته بود: «سیاست آشکار امریکا باید براندازی رژیم ایران باشد و امیدواریم این کار قبل از ۲۰۱۹ انجام شود»، نمای دیگری از اختلاف‌نظر تصمیم گیرندگان سیاست خارجی امریکا نسبت به ایران به شمار می‌آید.
 
 
در چنین شرایطی است که سیاست‌های متناقض دولتمردان امریکایی از دعوت ترامپ به مذاکره مستقیم و بی قید و شرط گرفته تا ملزم کردن ایران به محقق ساختن شروط دوازده‌گانه امریکا برای واقعیت بخشیدن به چنین مذاکراتی با این پرسش مقام‌های ایرانی و افکار عمومی روبه‌رو می‌شود که ترامپ با مجموعه اقداماتی نظیر رایزنی با کشور‌های طرف تجارت با ایران برای همراه کردن‌شان با سیاست امریکا از طریق تهدید و هشدار، همسویی با جریان‌های اپوزیسیون خارجی و کوشش برای تعمیق بخشیدن به شکاف میان ایران و کشور‌های منطقه‌ای و پیگیری این سیاست‌ها در کنار فراهم کردن مقدمات یک تقابل نظامی، چگونه از مذاکرات مستقیم و بی قید و شرط با ایران سخن می‌گوید؟
 
در یادداشت روزنامه صبح نو نیز چنین آمده است: در دو ماهه اخیری که رییس رژیم آمریکا از برجام خارج شد و بیانیه‌های تند و آتشین علیه ایران صادر کرد، چندباری هم گفت که منتظر است از تهران با او تماس گرفته شود؛ رویای تمام روسای‌جمهوری آمریکا در چهار دهه گذشته که تاکنون جامه عمل به خود نپوشیده. حالا ترامپ بعد از بلندکردن چماقش، هویج را بیرون آورده و جریان ذوق‌زده داخلی که به تعبیر پمپئو، وزیر خارجه آمریکا خود را غرب‌گرا می‌داند، به استقبال از درخواست مذاکره بدون شرط ترامپ رفته است. به چه خیالی؟ در اندیشه اینکه او حلال مشکلات ایران است و وضعیت به‌هم ریخته بازار و اقتصاد و‌... را می‌تواند ترمیم کند. نکته قابل توجه اینکه این دوستان داخلی هفته پیش سخنان محکم رییس‌جمهوری ایران را دلیل افزایش نرخ دلار و سکه می‌دانستند و امروز نمی‌توانند توضیح دهند که وعده ظاهراً مسالمت‌جویانه آمریکا، چرا نرخ‌ها را کاهش نداد؟ آیا جز این است که اتفاقی که در اقتصاد ایران می‌افتد، دستکاری مکرر خارجی و عمال آن با هدف راندن کشور از چاله برجام به پرتگاه دیگری است و ناکارآمدی یا ناتوانی و در شقوق بدبینانه همراهی بخش‌هایی از دولت -که شتابزدگی‌شان در برابر ترامپ نشانه‌ای از آن است- این فرایند را تسهیل و هموار می‌کند؟ نه خروج آمریکا از برجام، بازشدن در‌های جهنم بود و نه وعده مذاکره او، ورود به بهشت. این پندار غیرمدبرانه برخی با وجود خسارت‌های سنگین سالیان اخیر را چگونه می‌بایست ترمیم کرد؟
 
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *