ایده جالب برای افراد بیکار+عکس
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، مرد بی خانمانی که رزومه کاریش را در دست داشت صد‌ها پیشنهاد شغلی دریافت کرد.
دیوید کاسارز در شهر مرزی در لاردو تکس متولد شد و لیسانس خود را در رشته سیستم مدیریت اطلاعات از دانشگاه‌ای ام تگزاس دریافت کرد.
او پیش تر، به عنوان طراح سایت در شرکت جنرال موتورز در آستن فعالیت می‌کرد، اما سودای تاسیس شرکت کامپیوتر موجب شد تا با سرمایه حدود «چهار صد هزار دلار» به سمت دره سیلکن حرکت کند و در آنجا آرزوی خود را محقق کند، آرزویی که به طور کامل محقق نشد و او در ماه ژوئن بی پول شد.
او بعد از این اتفاقات، بیش از یک سال در ون فورد ۲۰۱۵ خود زندگی کرد و در این مدت هیچ شرکتی او را استخدام نکرد.
دیوید در ماه اول سال در مصاحبه استخدام شرکت اپل نیز شرکت کرد، اما به او گفته شد که ظرفیت تکمیل شده است.
او یک ماه پیش مجبور شد تا ون فورد را به صاحبش برگرداند و در پارک زندگی کند.
صبح جمعه دیوید کاسارز از نیمکت پارک بلند می‌شود و با لباس و کروات زیبا دست نوشته‌ای به همراه خود به خیابان می‌برد، دست نوشته‌ای که بر روی آن نوشته بود: "خانه ندارم، تشنه موفقیت، رزومه مرا بگیرید. "
بعد از گذشت چند ساعت از حضور او در «خیابان الکامینو» در جاده سن آنتنیو، راننده‌ای به نام «جسمین اسکوفیلد» از او عکس گرفت و در شبکه اجتماعی با عنوان «امروز مردی بی خانمان را دیدم که از مردم به جای پول درخواست داشت رزومه کاری او را مطالعه کنند.» منتشر کرد.
این مطلب پنجاه هزاربار در میان کاربران شبکه اجتماعی بازنشر و نزدیک به ۷۰ هزاربار لایک شد و موجب شد تا دیوید کاسارز با بیش از ۲۰۰ پیشنهاد کاری رو به رو شود.
براساس گزارش «خبرگزاری بی ریل»، علاوه بر این پیشنهادات، در همان محلی که کاسارز ایستاده بود، چند شرکت از جمله چند شرکت کامپیوتری به او پیشنهاد کار دادند.
همچنین مدیر شرکت بیت کویت به دنبال راه حلی بودند تا امکان فعالیت از راه دور دیوید را برای این شرکت در توکیو فراهم کنند.
دیوید کاسارز در خصوص این تصمیمش می‌گوید: میخواهم سرم را بالا بگیرم و چشم به راه فرصت‌های شغلی باشم.
او با بیان اینکه تجربه همانند شمشیر تیز دو لبه دارد می‌افزاید: در این فکر بودم که دیگر اینجا ایستگاه آخر است اگر این اقدام من جواب نمی‌داد برای همیشه با رویاهایم خداحافظی می‌کردم.
دیوید می‌گوید از سرعت عجیبی که این اتفاقات داشته اند شوکه است و هرگز انتظار چنین عکس العملی را نداشته است.