صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

ناتوی عربی؛ توهمی در انتظار شکست؟

۰۷ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۰:۰۷:۳۷
کد خبر: ۴۴۰۰۱۳
دسته بندی‌: سیاست ، عمومی
تشکیل یک سازمان نظامی نیازمند وحدت نظر اعضا بر سر هدف اصلی آن است، اما با توجه به اینکه اردن، مصر و اعضای شورای همکاری خلیج فارس احساس ترس و اضطرار یکسانی نسبت به تحولات منطقه و عملکرد ایران ندارند نمی‌توانند بر سر تاسیس ناتوی عربی و هزینه آن به نقظه اشتراکی برسند.
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی ، در روز‌های اخیر و در ادامه سناریو تشدید فشار بر جمهوری اسلامی ایران از سوی آمریکا، بحث تشکیل «ناتوی عربی» با عنوان ائتلاف راهبردی غرب آسیا مطرح شده است.
 
همانطور که از نام این طرح مشخص است شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس (عربستان، امارات متحده عربی، قطر، بحرین، کویت، عمان) به همراه اردن و مصر بنا دارند تحت هدایت آمریکا سازمانی مشابه ناتو تشکیل دهند.

در همین راستا طبق اخباری که منتشر شده  قرار است تا اواخر مهرماه و سه هفته پیش از آغاز تحریم‌های یکجانبه آمریکا علیه ایران، در نشست سران عربی در واشنگتن این موضوع به طور جدی مورد بحث قرار گیرد.

بحث ناتوی عربی در ژوئن سال ۲۰۱۷ نیز از سوی ترامپ عنوان شد که بنا به دلایلی که مهمترین آن ایجاد تنش میان قطر با عربستان و امارات بود در حد یک خبر باقی ماند. اما اکنون پس از خروج آمریکا از برجام و تصمیم دولت این کشور برای بزرگ نمایی و افزایش تهدیدات علیه ایران دوباره در دستور کار کاخ سفید قرار گرفته است.

اگر چه آمریکا قرار نیست در این سازمان حضور یابد، اما نقش محوری آن در ایجاد گردهمایی، ارائه کمک‌های لجستیکی و تعیین هدف قابل توجه است. به دنبال اعلام سیاست به صفر رساندن صادرات نفتی ایران از سوی ترامپ و تهدید تهران به بستن تنگه هرمز از یک سو و ناامن کردن آبراهه باب المندب که مسیر انتقال ۳۷ درصد تولیدات نفتی عربستان به بازار‌های جهانی است از سوی دیگر، طرح تشکیل یک سازمان نظامی در غرب آسیا قوت گرفت.

در واقع آمریکا بنا دارد به هزینه اعراب از تمامی ابزار‌ها برای فشار بر ایران و مقابله با واکنش آن استفاده کند؛ لذا فروش سامانه دفاع موشکی و اعزام مستشاران نظامی آمریکایی از اهداف اجرایی کردن این طرح است.

ترامپ امیدوار است با تشکیل ناتوی عرب به چند هدف دست یابد که شامل این موارد می‌شود: افزایش فروش تسلیحات و تجهیزات نظامی، بازگرداندن پترودلار‌های اعراب به آمریکا، ایجاد پایگاه نظامی موشکی بدون نگرانی از واکنش مردم کشور‌های عربی به استقرار راکت‌های آمریکایی، تقویت امنیت رژیم صهیونیستی و ایجاد فضای همکاری با اعراب، مقابله با توانمندی موشکی ایران و خنثی سازی حوزه عمل آن و همچنین جلوگیری از هرگونه اقدامی در راستای تهدید تنگه‌های انتقال نفت در غرب آسیا.

 همان طور که اشاره شد، تحقق ناتوی عربی مجموعه‌ای از اهداف آمریکا را در منطقه پوشش می‌دهد که اگر در یک حوزه موفق عمل نکرد در حوزه دیگر مثمرثمر باشد. به این صورت اگر این سازمان در رسیدن به هدف مقابله با توان موشکی ایران به نتیجه نرسد، اما با توجه به ایجاد فضایی برای همکاری اعراب با رژیم صهیونیستی گام مهمی در عادی سازی این روابط برخواهد داشت.

اعراب در حوزه اطلاعاتی دچار ضعف اساسی هستند؛ لذا رژیم صهیونیستی می‌تواند این ضعف را پوشش دهد. در زمان پشتیبانی عربستان و امارات از برخی گروه‌های تروریستی در سوریه نیز این همکاری ایجاد شد. از این رو با وجود عدم حضور رژیم صهیونیستی در ساختار ناتوی عربی، بدون شک این رژیم یکی از متحدان آن خواهد بود.

اما آیا امکان تشکیل ناتوی عربی وجود دارد؟
مهمترین مانع در مسیر تشکیل یک سازمان نظامی عربی، اختلافات رو به گسترش کشور‌های حوزه خلیج فارس است. عربستان و امارات متحده از موضع گیری‌های قطری‌ها ناراضی هستند و این نارضایتی تا حد اعلام مداخله نظامی برای تغییر امور داخلی قطر نیز پیش رفته است. اگرچه ریاض و ابوظبی اعلام کرده اند قادر هستند این مشکل را رفع کنند، اما با توجه به خصومت ۱۵ ماهه گذشته که شامل انواع تحریم‌ها و فشار‌های سیاسی علیه دوحه بود، پیش بینی نمی‌شود این موضوع به سادگی خاتمه یابد.

از سویی عمان به عنوان یکی از اعضای شورای همکاری خلیج فارس، رویکرد میانه روی در رابطه با ایران دارد. این کشور تلاش دارد نقش میانجیگر را در تنش‌های موجود ایفا کند و به نظر نمی‌رسد خواهان حضور در سازمانی باشد که هدف آن برخورد با توانمندی نظامی ایران باشد.

علاوه براین، حتی اگر کشور‌های حوزه خلیج فارس در نتیجه تبلیغات دشمن از قدرت نظامی ایران واهمه داشته و نگران عملیات تهاجمی تهران علیه خود باشند، اردن و مصر به عنوان دیگر اعضای ناتوی عربی در چنین موضوعی با سایرین اشتراک نظر ندارند. همین مساله باعث می‌شود تا تشکیل سازمانی حول یک محور اصلی با مشکل جدی روبرو شود. نگرانی‌های مصر و اردن بیش از آنکه در چارچوب ترس از واکنش نظامی ایران علیه منافعشان باشد، درگیر مشکلات گروه‌های تروریستی هستند که در نتیجه سیاست‌های غرب، اسرائیل و عربستان و امارات به وجود آمدند.

در حال حاضر اردن امیدوار است طرح پیشنهادی ترامپ در خصوص صلح میان فلسطین و رژیم صهیونیستی، در تولیت آن بر اماکن دینی شهر قدس خللی ایجاد نکند، امری می‌تواند آینده سلطنت ملک عبدالله را با چالش روبرو سازد.

از طرفی مصر به عنوان یکی از مهمترین کشور‌های عربی که داعیه رهبری بر جهان عرب را دارد، در حال حاضر دچار مشکلات امنیتی، اقتصادی و سیاسی داخلی است و از طرفی هرگز مقامات این کشور  احساس خطر از جانب توانمندی نظامی ایران نداشته اند.

این در حالی است که ناتوی عربی برای اعضای آن تبدیل به سازمانی خواهد شد که سالانه باید بخش قابل توجهی از بودجه عمومی خود را صرف به روز رسانی و امور جاری آن کنند و این به معنای افزایش هزینه‌های نظامی اعراب است.

بر اساس گزارش موسسه بین‌المللی پژوهش‌های صلح استکهلم، SIPRI سیپری، در دوره زمانی ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ بودجه نظامی بکشور‌های غرب آسیا ۸۶ درصد افزایش یافته است. در واقعیت امر، ۳۰ درصد کل تسلیحات به فروش رسیده در سطح جهان روانه این منطقه شده است. روشن است که بخش قابل ملاحظه‌ای از سود ناشی از خرید تسلیحاتی کشور‌های خاورمیانه به جیب شرکت‌های تولید جنگ افزار آمریکایی می‌رود. این موضوع می‌تواند بر توانمندی اعراب در پیشبرد طرح‌های توسعه‌ای و رفاهی آن‌ها اثر منفی بگذارد؛ بنابراین دست یابی ترامپ برای شکل دادن یک سازمان نظامی که علاوه بر توانمندی آن در مهار فعالیت‌های نظامی ایران، مانع از توسعه نفوذ روسیه و چین در میان کشور‌های عربی شود بسیار سخت و دشوار است. همان طور که اشاره شد اولین مشکل در عدم وحدت کشور‌های عضو بر سر موضوع واحدی به عنوان سنگ بنای سازمان است.

در زمان تشکیل ناتو در اروپای غربی، تهدید شوروی به اندازه‌ای آشکار و بزرگ بود که هیچ تردیدی در میان اعضای برای ایجاد سدی در راستای مقابله با آن وجود نداشت. آن‌ها حاضر بودند بخشی از بودجه عمومی خود را صرف امور نظامی کنند تا مانع دست اندازی شوروی شوند در حالی که به دلیل خسارات جنگ جهانی دوم، آن میزان بودجه نظامی برای اقتصاد جنگ زده آن‌ها بسیار قابل توجه بود.

اما این هشت کشور عربی احساس ترس و اضطرار یکسانی نسبت به تحولات منطقه ندارند و همین مساله اجازه وحدت نظر بر سر هدف اصلی سازمان نظامی عربی را نخواهد داد.
 


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *