خاطره شنیدنی سردار باقرزاده از روزی که پیکر شهید دوران وارد کشور شد
وارد که شدم چشمانم را بستم و انگشت دستم را مستقیم نشانه گرفتم و با چشمان بسته به سراغ تابوتها رفتم و مشخصا دستم را روی یکی از تابوتها گذاشتم.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *