صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

دیپلماسی ایدئولوژیک/کنترل حساب‌شده تنگه هرمز؟ / دولت معطّل نماند/ چین، ایران را رها نمی‌کند

۰۱ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۰:۲۹:۳۲
کد خبر: ۴۳۸۴۰۵
ایران به‌طور سنتی موضوع امنیت تنگه هرمز را فرا‌تر از بعد منطقه‌ای در قالب ظرفیت‌های امنیت بین‌المللی و با عقلانیت و محاسبات دقیق استراتژیک در نظر می‌گرفته است.
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، سرمقاله امروز روزنامه حمایت با عنوان «دیپلماسی ایدئولوژیک » منتشر شده و در آن چنین آمده است: دیپلماسی ایدئولوژیک بدون دیپلمات معتقد به ایدئولوژی، قادر به حمایت و حراست از این منظومه نورانی نیست و بر این اساس است که دیپلمات‌ها نسخه تقویت روح و جهات معنوی و التزام به ارزش‌ها و احکام اسلامی را از سوی سکان‌دار انقلاب دریافت کردند. مراعات این دو اصل، منظومه‌ای کامل را رقم می‌زند که بازیگر اصلی آن، دیپلمات باورمند نسبت به ارزش‌ها و هنجار‌های اخلاقی، پایبند به اصول انقلاب و وفادار به معاهدات است که از بیخ و بن به دستور قرآنی «وَ أَوفُوا بِالعَهدِ إنَّ العَهدَ کانَ مَسئُولـاً» (سوره اسراء – آیه ۴۳) باور دارد و تبلور مجسم دیپلماسی ایدئولوژیک به شمار می‌آید. مصداق عمل به این آیه شریفه در دیپلماسی جمهوری اسلامی نیز به وفور قابل ارجاع بوده و نزدیک‌ترین مثال آن، عبارت است از عمل به تعهدات برجامی.
 
 
ولی از آنجا که طرف مقابل، متعهد به همراهی ارزش‌های اخلاقی – آسمانی با دیپلماسی نیست یا ایدئولوژی شیطانی را شاقول بنای دیپلماسی خود قرار داده، سیاهه‌ای طولانی از جمیع خباثت‌ها و بدعهدی‌ها را در طومار رفتار خود در قبال جمهوری اسلامی ثبت کرده است. آمریکا و به طور کلی دنیای غرب، از این منظر که خود را تابع آرمان‌های شیطانی کرده‌اند و بر اساس قاعده ماکیاولی «هدف وسیله را توجیه می‌کند» عمل می‌کنند، هر قرار و مداری را با سنگ محک اهداف خود می‌سنجند و غیر از آن را به دیوار می‌کوبند. پس از امضای برجام توسط رئیس جمهور سابق آمریکا، کلیددار فعلی کاخ سفید به راحتی و با اقتباس از نظریه ماوکیاول، آن را مغایر با منافع کشورش دانست و به هیچ یک از جنبه‌های حقوقی، بین‌المللی، قانونی و اخلاقی آن اعتنایی نکرد، بلکه برای تأمین اهداف مدنظرش، «دیپلماسی شیطانی» را در پیش گرفت. ترامپ معتقد است که شعار «اول آمریکا»، هر مانع و رادعی را در تحقق این هدف از پیش پای بر می‌دارد و نیازی به ملاحظه هنجار‌های اخلاق و اصول انسانی در دیپلماسی نیست. برخی در این میان، قائل به تفکیک دین از سیاست و دیپلماسی از ایدئولوژی هستند و منطق آن‌ها هم این است که، چون ارزش‌های دینی مقدس‌اند، چاره‌ای جز انفکاک و حصارکشی بین آرمان‌ها با سیاست که به زعم این عده، امری ممزوج با خدعه و فریب و دورویی است وجود ندارد، در حالی که منظور انقلاب اسلامی از دیپلماسی، این قبیل برداشت‌های ناصواب نیست. طرح نویی که جمهوری اسلامی در دیپلماسی در انداخته، کاملاً مغایر با لبخند فریبنده مجریان روابط بین‌الملل در ظاهر و پلشتی در پنهان است و راهکار انقلاب برای جلوگیری از لغزش‌ها در مسیر انقلاب و انحراف از امهات نظام اسلامی، تزریق ارزش‌ها به موازین دیپلماسی و پرورش دیپلمات‌هایی در تراز مکتبی است که نتیجه چنین امری، چیدن میوه آرمان‌ها و ارائه الگویی بی‌بدیل به کشور‌های دنیاست.
 
یادداشت امروز روزنامه کیهان نیز با عنوان «دولت معطّل نماند» منتشر شده و در آن آمده است: آرزواندیشی و بی‌عملی و بی‌همتی، عیبی بزرگ برای مدیران است. تا دیروز دولت ما فکر می‌کرد در ماجرای برجام برنده شده؛ سه گل زده و دو گل خورده است، اما اکنون آقای ترکان مشاور ارشد رئیس‌جمهور می‌گوید «با اصطلاحات ورزش کشتی، الان روی پل هستیم و باید مقاومت کنیم». دولت به اراده خویش، کمر و کُنده و خم خود را در اختیار دشمن قرار داد و حالا باید برای خروج از این وضعیت همت کند، نه اینکه زیر دست حریف بخوابد تا مدام تابانده شود و امتیاز پشت امتیاز بدهد. این فرجام سوءتفاهم «بازی برد-برد با غرب» است. کار به جایی رسیده که آقای سریع‌القلم مشاور سابق دولت می‌گوید «فضایی ایجاد شد که می‌گفت: اگر برجام شکل بگیرد، تحریم‌ها برداشته می‌شود و همه مشکلات حل خواهد شد.
 
 
وزارت خارجه به گونه‌ای وانمود کرد که انگار با برجام همه مسائل حل خواهد شد. این تصور اشتباه، ساده‌انگارانه و رومانتیک، و ناشی از فقدان شناخت درباره آمریکا بود». این قبیل اظهارات برائت‌جویانه درحالی است که وی در اوج مذاکرات، از موضع دفاع از برجام به منتقدان حمله کرده و گفته بود: «تربیت عقلی در خانواده و مدرسه بسیار ضعیف است. در نتیجه ما احساسی، غریزی و پوپولیستی تربیت می‌شویم. صداوسیمای ما از یک لبوفروش یا راننده تاکسی که تمام روز را سرگرم حل مشکلات معیشتی‌اش است، درباره جریان هسته‌ای نظرخواهی می‌کند».به نظر می‌رسد مشکل راهبردی برخی مدیران، غفلت از فرمان امیر مومنان علیه‌السلام به مالک اشتر است «.. باید محبوب‌ترین امور نزد تو، میانه‏ترین در حق، و فراگیرترین در عدالت، و جامع‏ترین در رضایت مردم باشد، چرا که خشم عموم، خشنودى خواص را بى‏نتیجه مى‏کند، و خشم خواص در برابر خشنودى عموم بى‏اثر است؛ و به وقت آسانى و رفاه احدى از رعیّت بر والى پرخرج‏تر، و زمان‏ مشکلات کم‌یارى‌تر، و هنگام انصاف ناخشنودتر، و در خواهش و خواسته با اصرارتر، و زمان بخشش کم‌سپاس‏تر، و وقت منع از عطا دیرعذرپذیرتر، و در حوادث روزگار بى‏صبرتر از خواص نیست. همانا ستون دین، و جمعیّت مسلمانان، و مهیاشدگان براى جنگ با دشمن توده مردمند، پس باید توجه و میل تو به آنان باشد».
 
یادداشت امروز روزنامه وطن امروز به زندگی مرحوم حاج آقا مرتضی تهرانی اشاره دارد و نوشته: در این همه سال ندیدم جلسه‌ای در حسینیه خانه ایشان برگزار شود، اما ابتدای جلسه بعد از قرائت قرآن، ذکر مصیبتی نداشته باشد! پیش از آنکه مرثیه‌خوان شروع به مرثیه‌خوانی کند از همان اتاق شخصی گوشه حسینیه می‌آمد - و این سال‌ها زیر بغل‌شان را می‌گرفتند و می‌آوردند - و جلوی در حسینیه با حالتی مودبانه می‌نشست و دستمالی از جیب در‌می‌آورد و شروع می‌کرد به گریه! می‌گفت: «مجالس روضه و تبلیغ و مراسم منسوب به اهل بیت علیهم‌السلام و مراسم منسوب به مصیبت آنها، تصور نکنید این‌ها مستحب هست، بلکه این‌ها واجب است. ما خیال می‌کنیم واجبات فقط ۵ وعده نماز یومیه است. هر چقدر کار کنیم کم هم هست، تنها ماییم که - با کم‌کاری- کلاه سرمان می‌رود». آخر سخنرانی هم همیشه روضه می‌خواند، روضه‌ای که همیشه با سندش آن را بیان می‌کرد که درسی است برای روضه‌خوان‌ها - و داد می‌زد؛ مانند کسی که دارد جان از تنش می‌رود.
 

این سال‌ها گلوی ایشان زود به زود خشک می‌شد و دست‌شان هم توانی برای بالا آوردن لیوان نداشت؛ ملازمی پای منبر می‌نشست و هر چند دقیقه جرعه آبی در نعلبکی می‌ریخت و جلوی لب‌شان می‌آورد و ایشان دهان‌شان را‌تر می‌کرد. دیروز یکی پرسید چه چیز از حاج‌آقا مرتضی تهرانی هست که هیچ وقت یادت نمی‌رود؟! گفتم اینکه می‌گویم من تا به امروز نتوانسته‌ام خودم عمل بکنم و شاید تا آخر عمر هم نتوانم، اما اگر به آقا مرتضی فکر کنم همیشه این صحنه جلوی چشمم هست که ایشان در هر بار پیش از آب خوردن «بسم‌الله الرحمن الرحیم» و پس از آن «سلام بر اباعبدالله» شان ترک نمی‌شد!
 
روزنامه شرق نیز در یادداشت امروز خود چنین نوشته است: هدف حسن روحانی از اعلام ممانعت از صدور نفت دیگران هم بیشتر تأکید بر استراتژی سنتی ایران در «به‌هم‌پیوسته» بودن امنیت منطقه‌ای است. بر این مبنا، طرح این موضوع در این مرحله به‌درستی بر مبنای تأثیرگذاری سیاسی و پیشگیرانه و نه الزاما تمرکز بر جنبه سخت و نظامی و بیشتر با هدف توجیه حق مشروع کشور‌ها در بهره‌برداری از منافع اقتصادی و امتیاز‌های ژئوپلیتیک خود در شرایط بحران است.


توجه داشته باشیم که اتصال امنیت انرژی رژیم‌های عربی متخاصم منطقه به امنیت تنگه هرمز، می‌تواند یک اهرم بازدارنده باشد و پویایی جدیدی به معادلات منطقه‌ای بدهد. مثلا بازرسی کشتی‌ها به‌تبع هزینه‌های جانبی مانند ریسک بیمه را برای وارد‌کنندگان انرژی از منطقه افزایش می‌دهد. قیمت نفت افزایش می‌یابد و این نارضایتی افکار عمومی جهانی و شرکت‌های وارد‌کننده نفت و به‌تبع فشار به حکومت‌های آن‌ها را در پی خواهد داشت. یا اینکه شیوع بی‌ثباتی سیاسی‌-امنیتی در منطقه پایه‌های مشروعیت رژیم‌های عربی حوزه خلیج‌فارس را به چالش می‌کشد. نکته آخر اینکه حفظ امنیت تنگه هرمز و به دنبال آن امنیت و ثبات خلیج‌فارس بخش مهمی از استراتژی بازدارندگی تدافعی و ثبات و رشد اقتصادی کشورمان است. ایران به‌طور سنتی موضوع امنیت تنگه هرمز را فرا‌تر از بعد منطقه‌ای در قالب ظرفیت‌های امنیت بین‌المللی و با عقلانیت و محاسبات دقیق استراتژیک در نظر می‌گرفته است. اما باید پذیرفت که سیاست به‌صفررساندن صدور نفت ایران اقدامی خصمانه و غیرمشروع در محروم‌کردن یک ملت از منافع اقتصادی و با‌لطبع برخلاف منشور ملل متحد و همه قواعد بین‌المللی است. در چنین شرایطی، بهره‌برداری از امتیاز ژئواستراتژیک «کنترل حساب‌شده» تنگه هرمز به ضرر منافع کشور‌های متخاصم یک «دفاع مشروع» به حساب می‌آید.
 
یادداشت امروز روزنامه اعتماد به روابط اقتصادی ایران و چین اشاره کرده است و نوشته: چین اگر از ایران نفت نخرد باید از جایگزینی مثل عربستان خرید کند، در مقابل ایران هم اگر نفتی به چین صادر نکند وارداتی هم از این کشور نخواهد داشت و کالا‌هایی که ایران از چین می‌خرد خریداری در عربستان ندارد پس در نهایت چینی‌ها ضرر خواهند کرد. در حال حاضر ایران ٢٠ میلیارد دلار کالا از چین می‌خرد و در مقابل ١٥ میلیارد دلار کالا به چین صادر می‌کند و قطعا چینی‌ها قصد ندارند بازار خوبی مثل ایران را با بهانه‌های واهی از دست بدهند.
 
برای رسیدن به جمع بندی‌های بیشتر در مورد حضور چین در ایران کافی است که ١٠ الی ١٥ روز تامل کنیم تا نتیجه مذاکرات به خوبی مشخص شود. در این شرایط برخی خبر‌ها حکایت از محرومیت هیات‌مدیره و اعضای خانواده شرکت‌های چینی همکار با ایران در امریکا به گوش می‌رسد که صحیح نیست و قطعا کسانی که ویزای امریکا دارند مشکلی برای حضور در این کشور ندارند و این خبر‌ها تنها به افزایش مشکلات و شایعات فی‌مابین دامن می‌زند. حجم مبادلات چین و امریکا بیش از ٣٠٠ میلیارد دلار است و اعداد و ارقام چشمگیری است، اما نباید فراموش کنیم که ایران برای چین شریک اول در منطقه خاورمیانه است و چینی‌ها نمی‌توانند به همین راحتی از کنار مزیت‌های ایران به عنوان تکمیل‌کننده جاده ابریشم و ترانزیت چین بگذرند. در شرایط فعلی با توجه به افزایش جنگ تجاری میان چین و امریکا، چینی‌ها حتی کوچک‌ترین سطح مبادلات چند میلیارد دلاری خود را نیز حفظ می‌کنند و همین نگاه نشان می‌دهد هیچگاه چینی‌ها از ایران نخواهند رفت و سطح مبادلات خود را کاهش نمی‌دهند.
 
روزنامه خراسان در یادداشت امروز خود با عنوان «ما و فیک نیوز‌ها» چنین نوشته است: در کنار مسئولیت رسانه ها، شخصیت‌ها و نهاد‌ها هم در برابر هجمه‌های بیگانه باید احساس مسئولیت کنند و برای اطلاع رسانی دقیق و موضع گیری در برابر هجمه‌ها و خبرسازی‌ها اقدام کنند. اما متأسفانه گاهی برخی از دستگاه‌ها بدون توجه به سؤالات موجود در افکارعمومی یا با تأخیر زیاد عملاً اجازه رشد و پرورش قارچ‌های سمی شایعه در اذهان را فراهم می‌کنند. مثال واضح آن همین دو روز قبل اتفاق افتاد. در حالی که عکسی از جلسه رأی گیری مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره بازگشت سپنتا نیکنام منتشر شد و با توجه به ترکیب رأی دهندگان تحلیل‌ها و تفسیر‌های متفاوتی در فضای مجازی و حتی رسانه‌های خارجی روی آن صورت گرفت، مسئولان مجمع و شورای نگهبان با تأخیری ۲۴ ساعته اعلام کردند که این عکس ربطی به آن رأی گیری ندارد. آیا این توضیح دیرهنگام می‌تواند آثار آن همه تحلیل‌ها و تفسیر‌های بعضاً مغرضانه را از بین ببرد؟ بخش مهم دیگری از راهبرد‌های مقابله با عملیات روانی دشمن مربوط به مردم است. آموزه‌های دینی ما حکم می‌کند بدون استدلال و تحقیق یک خبر را نپذیریم: «ای کسانی که ایمان آورده اید، اگر فاسقی برای شما خبری آورد بررسی و تحقیق کنید تا مبادا گروهی را به نادانی آسیب رسانید، آن گاه از کرده خود پشیمان گردید.» (حجرات:۶). بر اساس حکم دین و عقل، در مواجهه با هر خبر باید استدلال و سند درخواست کرد و اگر توانایی تشخیص صحت و سقم خبر را نداریم به خبره و متخصص معتمد رجوع کنیم. بر این اساس «رسانه ها»، «نهاد‌ها و شخصیت‌های مسئول» و «افکارعمومی» در برابر برنامه ریزی جدید دشمن که با هدف ضربه زدن ملت ایران دنبال می‌شود، مسئولیت ویژه خود را دارند.
 
 
در یادداشت روزنامه صبح نو نیز چنین آمده است:اگر از ابتدای سال ۱۳۹۲ تا حدود یک ماه پیش را تحت عنوان روحانی اول نام‌گذاری کنیم، از مقطع خروج ترامپ از برجام را می‌توانیم دوره روحانی دوم نام‌گذاری کنیم که به نوعی تداعی‌کننده روحانی قبل از ریاست‌جمهوری و روحانی شورای عالی امنیت ملی است. اما بواقع چرا در زبان و سخن وی چنین تغییری پدید آمده است؟ برای پاسخ به این سؤال چند فرضیه وجود دارد؛ فرضیه اول: برخی افراد بدبین معتقدند که همراهی آقای روحانی با حاکمیت مقطعی و تاکتیکی است و این اتحاد در یک بزنگاه خاص دچار ترک و شکاف می‌شود. فرضیه دوم: گروه دیگر به این اتحاد خوش‌بین هستند. از نظر آن‌ها، رفتار و رویکرد ترامپ موجب تغییر سیاست حسن روحانی شده و رییس‌جمهوری، از هر گونه معامله‌ای با آمریکا ناامید شده است. از نظر این گروه، روحانی به‌واسطه عدم نیاز به رأی مردم نسبت به بدنه اصلاح‌طلب و خاکستری خود بی‌تفاوت شده است. فرضیه سوم: این فرضیه دو فرضیه فوق را افراطی و تفریطی و دور از واقعیت می‌داند. در مقابل با تعدیل این دو فرضیه، فرضیه‌ای جدید خلق می‌کند. به نحوی که معتقد است روحانی در تفکر و اندیشه تغییری نکرده، اما در زبان و بیان به سمت همکاری و تعامل با نظام پیش می‌رود. اگر روزی قرار به مذاکره‌ای جدید و تازه باشد هم خود را از حاکمیت جدا نمی‌کند و به سمت ساختن دو قطبی با نظام پیش نمی‌رود. این سه فرضیه هر یک تلاش می‌کنند رفتار، سخن و بیان جدید روحانی را توضیح دهند.
 
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *