صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

مشکلی اصلی سیاست‌های مالیاتی مسئله اجراست

۱۰ مرداد ۱۴۰۱ - ۰۹:۵۶:۰۷
کد خبر: ۴۳۸۱۵۴۴
مشاور مالیاتی وزیر اقتصاد، موفق نبودن قوانین مالیاتی را نتیجه ظَرفیت پایین اداری و نقص محتوایی قوانین برای اجرای آن‌ها و علت اصلی ایجاد­ درآمد نکردن برای دولت دانست.

خبرگزاری میزان - صدا و سیما نوشت: علی اکبر عرب مازار در مورد مالیات‌ها گفت: ما معمولان مالیات را به عنوان یک درآمدی که دولت نیاز دارد می‌بینیم، یعنی احساس می‌کنیم باید یک مالیاتی را به دولت بپردازیم. اما انواع مالیات هاوجود دارد و مالیات یک ابزاری است که همه دولت‌ها و کشور‌ها از آن استفاده می‌کنند. مالیات هزینه زندگی اجتماعی و شهری است. یعنی اگر ما در یک منطقه بیایانی و کویری زندگی کنیم نه عوارض شهرداری داریم و نه عوارض خودرو و نه مالیاتی خواهیم پرداخت.

مالیات بر درآمد، مصرف و ثروت

دولت انواع مالیات را می‌گیرد، یعنی یا مالیات بر درآمد است یا مالیات بر مصرف هست، یا مالیات بر ثروت. مثلا مالیات بر حقوق افراد، یا مالیات بر تولید شرکت‌ها مالیات بر درآمد حساب می‌شود. یا مالیات بر مصرف هست که هر کس کالایی را می‌خرد مبلغی را به عنوان مالیات بر ارزش افزوده می‌پردازد. نوع سوم مالیات، مالیات بر ثروت است که دولت‌ها از این ابزار استفاده می‌کنند، یعنی هرگاه افراد به دلایلی ثروتشان افزایش پیدا کرد، دولت‌ها برای اینکه درآمدی داشته باشند یک مالیاتی را وضع می‌کنند و درآمدزایی دارند که البته این مورد مقدارش از موارد قبلی کمتر است.

مشاور مالیاتی وزیر اقتصاد گفت: مالیات زمانی که می‌خواهد به عنوان یک سیاست اقتصادی اجرا شود، طبیعتا ابعاد دیگری نیز پیدا می‌کند. یکی از موارد توانایی و ظرفیت اداری پیاده کردن این سیاست‌ها است. دیگری هم خود متن نهایی لایحه‌ای است که توسط دولت تهیه شده است. همچنین تصمیم نهایی که از مجلس بیرون می‌آید چیست؟ چه آثار و چه تحلیلی دارد.


وی افزود: اگر ابعاد مختلف این مسئله در روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها توسط متخصصین مورد بحث قرار گیرد و از زوایای مختلف مورد تحلیل قرار گیرد نتایج بهتری خواهد داشت؛ لذا بعضی مواقع که دولت یک سیاستی را که خیلی هم خوب است و اعلام هم می‌کند، ولی در عمل نتیجه نمی‌دهد. این به دلیل آن نیست که سیاست غلط بوده بلکه دلیل اینه که شکل اجرا در سیاست دیده نشده. مثل قانون مالیات بر خانه‌های خالی.

مالیات بر عایدی سرمایه اسمی یا حقیقی باشد؟
عرب مازار درخصوص سیاست‌های مالیاتی بر عایدی سرمایه گفت اساسا این یک مفهوم مالیات برثروت هست. این یک توجیهی است که چرا ماباید از ثروت مالیات بگیریم؟ بیان می‌کنند که جهاتی وجود داشته که ثروت شما ارزشی نداشته و بلکه اجرای سیاستی ثروت شما را چند برابر کرده، برای مثال شما در جایی یک قطع زمین داشتید و دولت از کنار زمین شما یک اتوبانی را احداث کرده و این به ملک شما ارزش داده. این جا گفته می‌شود این ارزش به جهت فعالیت شما نبوده بلکه به دلیل سرمایه گذاری‌ای بوده که دولت کرده پس شما باید یک بخشی از این ارزش ثروت ایجاد شده را مالیات بدهید. در گذشته البته مالیات بر سرقفلی هم بود. زیرا سرقفلی خود بخود یک ثروت یا سرمایه ملموس حساب نمی‌شود بلکه یک مفهومی از ثروت است.

به گفته این کارشناس مالیاتی در طرحی که در سال‌های قبل برای مالیات وضع شد ملک، ارز، جواهرات، خودرو و سهام بعنوان یک پایه مالیاتی در نظر گرفته شده است. به این طرح البته یک اصلاحیه‌هایی خورده و یک شاخصه‌هایی برای آن درنظر گرفته شد. مثلا تورم در آن دیده شده است. یعنی یک پراید ۷ میلیونی که بر اثر تورم ۲۰۰ میلیون شده این تولید ثروت نشده این همان پراید است و جای شبه است که این ارزش افزوده جزو عایدی سرمایه است و اگر بخواهند از آن مالیات بگیرند این بر اساس عدالت نخواهد بود.


وی اضافه کرد بحث دیگر مسئله اجرای قوانین مالیاتی است، مثلا آیا از طلا و جواهرات می‌شود مالیات گرفت، چون طلا پول ملی است و سکه نیز همینطور، بعد آمدند گفتند نه اگر کسی روی طلا یک خدمات انجام داد و ارزش افزوده‌ای به آن اضافه کرد بیایم یک مالیات بر ارزش افزوده بگیریم. ما اگر بخواهیم این قانون را اجرا کنیم، سوال می‌شود، آیا واقعا می‌شود مشخص کرد که چه کسی چه مقدار طلا و جواهر دارد آیا می‌شود مقدار طلای موجود در هر خانه‌ای را در آورد. بنابر این باید سیاست‌های اقتصادی با واقعیات قابل اجرا طراحی شود.


وی گفت: در کشور‌های اروپایی کسی طلا و سکه خرید و فروش نمی‌کند. در آنجا از ابتدا آن‌ها آمدند و بحث مالیات بر مجموع درآمد را پیشنهاد کردند. یعنی نظام مالیاتی خود را تبدیل کردند به نظام مالیاتی جمع درآمد. در این نظام یک سابقه‌ای وجود دارد، اگر ما دریک کشور تجربه موفقی را می‌بینیم در زمینه دریافت مالیات باید به سابقه آن توجه کنیم.

کنترل اقتصاد با نظام مالیاتی
مشاور وزیر اقتصاد گفت: نظام‌های مالیاتی ابزار‌های بسیار قوی هستند برای کنترل اقتصاد هستند. اگر الان می‌بینید که خزانه داری آمریکا اقتصاد را کنترل می‌کنند، یا مسئله پولشویی و تروریسم را کنترل می‌کنند باید در یک نقطه همه را جمع کنیم و حرکت پول در اقتصاد و کشور را کنترل کنیم و در این صورت همه چیز در کنترل دولت خواهد بود. یعنی هرکسی هرکاری بخواهد انجام بدهد باید با پول انجام بدهد پس تا دست بزند دولت می‌فهمیم. آن‌ها از ابتدا آمدند و به همه گفتند باید مجموع دارایی‌های خود را باید تعیین و اعلام کنید. در آن کشور‌ها هر فرد با دو کد شناخته می‌شود که یکی کد ملی است و دیگری کد محل اقامت می‌باشد. پس کد فرد وقتی در یک سیستم دولتی وارد می‌شود تمام دارایی‌های او ظاهر می‌گردد.


وی افزود بنابراین اگر از این ابزار بد استفاده شود تمام فعالیت‌ها زیر زمینی می‌شود. در ایران، چون ما تورم داریم مردم پول خود را به دارایی همچون ملک و طلا تبدیل می‌کنند تا در صورت بروز بحران ارز پولشان محفوظ بماند و این پول هر روز از چرخه فعالیت اقتصادی خارج می‌شود؛ بنابراین نمی‌توان با مالیات جلوی تورم ۵۰ درصدی را گرفت مگر نرخ مالیات چند درصد است؟ بنابراین نمی‌شود با مالیات تورم را کنترل کرد. پس باید زیرساخته‌های اقتصادی را درست کرد. بنابر این باید اگر تصمیم به استفاده از ابزاری را داریم باید درست بیاندیشیم تا آثار منفی و تخریب کننده‌ای نداشته باشد. باید دولت‌ها روی اقتصاد کلان برنامه ریزی و آنرا کنترل کنند.

ریشه تورم در کشور ما
عرب مازار درخصوص علت وجود تورم در کشورمان گفت ریشه آن به افزایش قیمت نفت درسال ۵۰ و ۵۱ برمی گردد. یعنی یک دولتی که بی پول بود یک دفع ثروتمند شد و این ثروت را ریخت توی جامعه و آن بیماری هلندی گریبان جامعه را گرفت. تورم در سال ۵۳ به ۳۰۰ درصد رسید و بحران اقتصادی پیش آمد طوری که در تهران گوشت پیدا نمی‌شد. این پولی که ریخته شد در اقتصاد جمع شدنی نیست.


وی در خصوص چرایی پیدایش تورم گفت: مثلا در اروپا وقتی کرونا آمد همه به قرنطینه رفتند و همه جا بسته شد، دولت‌ها آمدند و گفتند حالا باید برای این وضعیت پول چاپ کنیم و به اقتصاد تزریق کنیم و این پول را برای اینکه مردم بتوانند مایحتاج خود را بخرند تا زنده بمانند. این طولانی شد و، چون حجم پول زیاد شد تورم ایجاد شد. بعد هم که جنگ اوکراین اتفاق افتاد و این به تحریم و تورم افزود.


در ایران انقلاب اتفاق افتاد و بعد جنگ شد و سیاست‌های تحریم اعمال شد و این پول اضافه هم در چند برهه چاپ شد و هم هیچ دولتی برای اعمال سیاست‌های انقباضی برنامه‌ای نداشت تا پول اضافی از جامعه جمع آوری شود. کاری که در برزیل و ترکیه و برخی دیگر کشور‌ها انجام شد؛ و این کار یک کار بسیار سختی است و هر دولتی زیر بار آن نمی‌رود، چون بحران اجتماعی ایجاد می‌کند و نارضایتی تولید می‌کند و سیاست مدار‌ها معمولا حاضر به ریسک نیستند.

انتهای پیام/

خبرگزاری میزان: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه‌های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *