علت هجرت خاندان آیتالله مرعشی نجفی به قم
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، مرحوم حضرت آیتالله علامه سید محمود مرعشی که از علمای بزرگ نجف اشرف بودند متوسل به امیرالمؤمنین(ع) و اهل بیت عصمت و طهارت(ع) شده تا از محل قبر مخفی حضرت زهرا(ع) آگاه گردند. وی پس از مدتها ریاضت و چلهنشینی و... شبی در عالم رؤیا به محضر امام باقر یا امام صادق(ع) شرفیاب شده که در جواب حاجت وی امام با اشاره به مرقد حضرت فاطمه معصومه(ع) به او فرمودند: "علیک بکریمهٔ اهل بیت به سوی کریمهٔ اهل بیت(ع) راه یاب."
ایشان پس از خواب مذکور، بیدرنگ با همهٔ اعضای خانواده خویش از نجف اشرف به قم مهاجرت نمودند.
این مطلب به گونهای دیگر نیز نقل شده و شاید هر دو اتفاق نیز صحیح باشد. ارائه نقل دوم نیز خالی از لطف نیست:
یکی از شاگردان آیتالله العظمی شهابالدین مرعشی نجفی میگوید: وی در ضمن درس خود میفرمود: پدرم، چهل شب در حرم حضرت علی(ع) بیتوته نمود شبی در حال مکاشفه آن حضرت به پدرم فرمود: سید محمود چه میخواهی؟ پدرم عرض میکند: زیارت قبر حضرت فاطمه(س) را! حضرت فرمود: من که نمیتوانم برخلاف وصیت ایشان عمل کنم. پدرم عرض کرد، پس من هنگام توسل و زیارت برای او چه کنم؟ حضرت فرمود: خداوند مقام و شکوه حضرت فاطمه(ع) را در این باره به حضرت فاطمه معصومه(ع) داده است و هرکس میخواهد زیارت حضرت فاطمه(ع) را درک کند به زیارت حضرت فاطمه معصومه(ع) برود.
آیتالله العظمی مرعشی میفرمود: پدرم درباره زیارت حضرت معصومه(ع) بسیار به من سفارش میکرد. من نیز از نجف اشرف به این مقصد آمدم و به زیارت امام رضا(ع) رفته و سپس در قم به اصرار مؤسس حوزه علمیه( آیتالله عبدالکریم حائری یزدی) ماندگار شدم و اکنون شصت سال است که هر روز از نخستین زائرین حضرت فاطمه معصومه(ع) هستم.
*آیتالله العظمی مرعشی نجفی از خاطرات روزگار جوانیاش میگوید:
روزی بر اثر مشکلات فراوانی که داشتم با ناراحتی به حرم حضرت فاطمه معصومه(علیهاالسلام) رفتم و در حالی که اشکهایم سرازیر بود با عتاب و خطاب از حضرت شکایت کردم که چرا کمکم نمیکند و...؟
سپس با دلی شکسته به خانه برگشته و در حالت غشوه به خواب رفته و صدای کوبیدن در را شنیدم و رفتم در را باز کردم. شخصی که پشت در ایستاده با دیدن من گفت: سیده تو را میطلبند. با شتاب به حرم رفته و وارد صحن شدم. چند کنیز را دیدم که در حال نظافت ایوان طلا بودند. سبب آن را پرسیدم. گفتند: اکنون سیده میآید. پس از اندکی حضرت فاطمه معصومه(ع) را دیدم که در شکل و شمایل حضرت فاطمه زهرا(ع) بود چون جدهام حضرت زهرا(ع) را چندین بار قبل از آن در خواب دیده بودم- از این رو نزد عمهام حضرت معصومه(علیهاالسلام) رفته و دستش را بوسیدم. آن حضرت به من فرمود: ای شهاب! کی ما در فکر تو نبودهایم که ما را مورد عتاب قرار دادهای و از دست ما شاکی هستی؟ تو از زمانی که به قم آمدی زیر نظر ما و مورد عنایت ما بودهای.
وقتی از خواب بیدار شدم، همان دم برای عذرخواهی به حرم شریف رفتم. از آن پس حاجتم برآورده شد و امور زندگیام حل و آسان شده و گشایشی در مشکلاتم شد.
منبع کتاب: آئینه عصمت« پژوهشی کوتاه پیرامون زندگی و هجرت کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه(س) به کشور ایران و شهر مقدس قم؛ مؤلف آیتالله ضیاءالدین نجفی».
یادداشتی از علیرضا برومند