خُرد کردن فَک و گردن یک سرهنگ ارتشی و گرداندن پیکر بیجان وی در سطح شهر
نام «کومله» را باید مترادف با «داعش» دانست؛ گروهکی تجزیهطلب و ضدایرانی که اعضایش در آدمکشی و جنایتکاری چیزی کمتر از داعشیها نداشته و ندارند. اعضای این گروهک در مقطعی بویژه در دهه ۶۰ وحشیانهترین جنایات را علیه مردم شمالغرب کشور مرتکب میشدند؛ از سربریدن تا شمع آجین کردن و سوزاندن.
بیشتر بخوانید:
تصاویر اقدامات همکاران تروریست رامین حسینپناهی/ کومله یعنی با موزائیک سر بریدن!
کومله با بیرحمی قلب و کلیه جوان ۱۸ ساله را شکافت
شهادت ۲ کودک خردسال در سنندج بر اثر اصابت ترکش خمپاره اعضای کومله
خُرد کردن فَک و گردن یک سرهنگ ارتشی و گرداندن پیکر بیجان وی در سطح شهر
در کتاب «روزشمار وقایع تروریستی ایران» آمده است: در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۳۵۹ ستون اعزامی ارتش متشکل از ۱۰۰۰ نفر نیرو از تهران و شیراز بهفرماندهی سرهنگ نصرتزاد، از فرودگاه سنندج بهسمت جادۀ خاکی کمربندی این شهر مشهور به قشلاق حرکت کردند. افراد مسلح کومله با همدستی افراد مسلح سازمان چریکهای فدایی خلق و سازمان پیکار و زحمتکشان و... این ستون را در ناحیۀ باغ شیخمحمد زیر آتش شدید قرار دادند و با هدایت آب رودخانۀ نزدیک باباریز، خودروهای نظامی آنها را زمینگیر کرده، با حملۀ غافلگیرانه بسیاری از تجهیزات آنها را منهدم کردند. در جریان این حملۀ غافلگیرانه، تعداد زیادی (۳۰ نفر مجموعاً در شهر و باباریز) از نیروهای اسلام شهید و مجروح شدند که از جملۀ شهدا میتوان به سرهنگ نصرتزاد و اصغر خالویی (خالدی، خالوتی) ۲۱ساله و محسن ساعتچی ۲۰ساله از ارتش اشاره کرد.
۱ آمبولانس که برای کمک به سرهنگ نصرتزاد و نیروهایش بهسمت وی میرفت، در میان جادههای گلی حرکتش کند شد و ناگهان ضدانقلاب با شلیک ۱ گلولۀ آرپیجی۷ آن را منهدم کردند. بر اثر اصابت این گلوله و انهدام آمبولانس، ۴ نفر از نیروهای ارتش شهید و سرگرد سامیمقام و چند تن دیگر مجروح شدند. درگیریها در این منطقه تا ساعتها ادامه داشت. در این میان، ۳ تانکر سوخت و چند خودرو ریو هدف رگبارهای مهاجمان قرار گرفتند و آسیب جدی دیدند. تعدادی از سلاحهای سربازان نیز به دست مهاجمان افتاد.
دامنۀ درگیری از اواسط روز به داخل شهر و خیابانهای سنندج کشیده شد و ضدانقلاب با خمپاره و سلاحهای سبک، باشگاه افسران و ساختمان رادیو و تلویزیون و فرودگاه این شهر را که محل استقرار نیروهای ارتش و سپاه بود، هدف قرار دادند. همچنین ضدانقلاب ساختمان گروهان مرکزی سنندج را اشغال کردند و علاوه بر سرقت اموال و خواربار، سرپرست گروهان و سربازان غیرمسلح را نیز به اسارت گرفتند. در پی حملات به باشگاه افسران، ۸ نفر شهید و ۱۰ نفر مجروح شدند. با تاریکشدن هوا، افراد مسلح برای چندمین بار با تفنگهای ۱۰۶ و ۲۳میلیمتری به پادگان سنندج تیراندازی کردند که با مقابلۀ نیروهای لشکر، سلاحها و خدمۀ ضدانقلاب بهکلی منهدم شد. همچنین پرسنل نفوذی چند نقطه از پادگان را منفجر کردند. ضدانقلاب برخی از مجروحان را با شکنجه و آمپول هوا به شهادت رساندند.
علائم و آثار موجود روی بدن سرهنگ نصرتزاد نشانگر آن بود که وی هنگام اسارت، به شدیدترین وجه شکنجه شده است؛ بهطوری که گردن و فک و شانه او زیر لگد خرد شده بود و چشمانش را از حدقه در آورده بودند. مهاجمان پس از شکنجههای فراوان، او را به شهادت رساندند. ستیزهجویان کومله پیکر شهید نصرتزاد را در روز بعد در حالی که سر و دست او از عقب خودروی وانت آویزان شده بود، در میان شهر گرداندند و سپس در بیابانهای سنندج رها کردند.
اسامی تعدادی از شهدای ارتش عبارت است از: محمد جلیلی بهابادی، حسین ریاضی، سیدحمیدرضا مصباح نمینی و ارسلان نازی. (منابع موجود تاریخ شهادت شهید نصرتزاد و برخی از یاران ایشان را در بازۀ ۳۰فروردین۱۳۵۹ تا ۲اردیبهشت۱۳۵۹ اعلام کردهاند و تاریخ دقیقی موجود نیست.)